درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۴۲: صلاة الخوف (۱)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

فصل نهم: نماز خوف (نکات مقدماتی)

فصل نهم: نماز خوف

فصل نهم در کتاب الصلاة، مربوط به نماز خوف است.

مراد از نماز خوف، نمازی است که در هنگام ترس از دشمن، اقامه می‌شود. مثلا در جنگ اگر مکلف، بایستد و نماز را بصورت معمولی بخواند، ممکن است که دشمن حمله کند و صدمه بزند و باعث شکست سپاه اسلام شود. نمازی که در این شرایط، بصورت خاصی اقامه می‌شود را صلاة الخوف، می‌نامند. در این فصل، احکام این نماز بیان خواهد شد.

مرحوم شهید، چند نکته را متذکر می‌شود.

نکته اول: نماز خوف، بصورت شکسته اقامه می‌شود. مانند نماز مسافر که نماز‌های چهار رکعتی، دو رکعتی اقامه می‌شود.

نکته دوم: قصر نماز خوف، هم در سفر است اجماعا و هم در حضر است، علی الاصح. یعنی اگر کسانی که در جنگ حضور دارند، به حد مسافرت از شهر خود دور شده باشند، مسافر محسوب می‌شود. در این صورت اجماع وجود دارد که نماز، قصر می‌شود. اما اگر ۵ کیلومتر از شهر خویش دور شده‌اند و با دشمن روبرو شده‌اند. این مقداری که از شهر خارج شده‌اند، موجب نمی‌شود که مسافر محسوب شوند. آیا در این صورت، باید بازهم نماز را بصورت خوف باید اقامه کنند یا خیر؟ مرحوم شهید می‌فرماید: علی الاصح، اگر مسافر هم نباشند، بازهم نماز قصر است. در این مسئله، قول غیر اصح وجود دارد که معتقد است اگر مسافر نباشد، نماز قصر نیست.

سوال: چرا در حضر (بدون این که سفر محقق شده باشد) نماز خوف را قصر می‌دانند؟

پاسخ: مرحوم شهید می‌فرماید: علت این که نماز خوف در حضر بصورت قصر اقامه می‌شود؛ روایت است. در روایتی چنین بیان شده است: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ (به امام باقر علیه السلام عرض کردم) صَلاَةُ اَلْخَوْفِ وَ صَلاَةُ اَلسَّفَرِ تُقْصَرَانِ جَمِيعاً (نماز خوف و نماز سفر، هر دو قصر هستند؟) قَالَ نَعَمْ (امام عليه‌السلام فرمودند: بله، هر دو بصورت قصر اقامه می‌شود.) وَ صَلاَةُ اَلْخَوْفِ أَحَقُّ أَنْ تُقْصَرَ مِنْ صَلاَةِ اَلسَّفَرِ (نماز خوف، سزاوارتر است به این که قصر شود نسبت به نماز سفر) لِأَنَّ فِيهَا خَوْفاً. (بخاطر این که در آن خوف وجود دارد و در نماز سفر، خوفی وجود ندارد اما در عین حال، قصر است. لذا نماز خوف سزاوار‌تر است به این که بصورت قصر اقامه شود.)

ظاهر این روایت آن است که سفر در نماز خوف، شرط نیست. زیرا می‌فرماید: وَ صَلاَةُ اَلْخَوْفِ أَحَقُّ أَنْ تُقْصَرَ مِنْ صَلاَةِ اَلسَّفَرِ لِأَنَّ فِيهَا خَوْفاً. لذا خود خوف، دلیل بر قصر است. خواه سفر باشد یا سفر نباشد.

در مقابل، افرادی که قائل به اشتراط سفر هستند در قصر نماز خوف؛ استناد کرده‌اند به آیه ۱۰۱ سوره مبارکه نساء. در این آیه می‌فرماید: وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ (هنگامی که روی زمین، مسیر را طی کردید.) فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ (اشکالی بر شما نیست که نماز را بصورت قصر اقامه کنید) إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا (اگر می‌ترسید که کفار، فتنه کنند.)

در ابتدای آیه سفر را شرط می‌کند و در انتهای آیه، خوف را شرط می‌کند. بنابر این مشخص می‌شود که هم خوف و هم سفر، شرط است.

مرحوم شهید می‌فرماید: این سخن، صحیح نیست. زیرا می‌دانیم سفر بدون خوف هم باعث قصر نماز است. یعنی هرچند که خوف از دشمن وجود نداشته باشد، خود سفر باعث قصر نماز است. لذا اگر آیه بخواهد جمع بین سفر و خوف را بیان کند؛ ذکر خوف، لغو خواهد شد. چون می‌دانیم که سفر به تنهایی باعث قصر نماز است. برای این که آیه از لغویت خارج شود؛ راهکاری وجود دارد و آن عبارت است از این که ملاک خوف است. یعنی هرجا که خوف وجود داشته باشد، نماز قصر می‌شود. خواه سفر وجود داشته باشد و خواه سفر وجود نداشته باشد.

پس به چه دلیلی در آیه شریفه، بحث سفر را مطرح فرموده است؟

ذکر از جهت آن است که خوف غالبا با سفر همراه است. یعنی در خانه خود یا نزدیک خود، معمولا ترس وجود ندارد. معمولا جنگ‌ها در سفر محقق می‌شده است. بر اساس این که سفر غالبا همراه با خوف بوده است، آن را ذکر کرده است و آیه در صدد این نیست که بیان کند سفر کردن شرط است بلکه ملاک همان خوف است. اگر این راهکار را بیان کنیم، آیه با روایت، سازگار خواهد شد. لذا روایاتی که سفر تنها را شرط قصر نماز می‌دانند، کافی است. روایاتی هم که خوف تنها را شرط قصر نماز می‌دانند، کافی می‌باشد.

نکته سوم: نماز خوف چه به جماعت اقامه شود و چه بصورت فرادا اقامه شود، قصر می‌باشد. البته اگر به جماعت اقامه شود؛ اجماع وجود دارد که نماز قصر است. اما اگر بصورت فرادا اقامه شود، بنابر نظر اشهر آن است که بصورت قصر اقامه شود. مشخص می‌شود که در مقابل اشهر، برخی از فقها، معتقدند که در صورت اقامه نماز خوف بصورت فرادا، قصر نیست.

سوال: با توجه به این که برخی قائل به قصر نماز خوف در فرادا نیستند؛ چرا شما قائل شدید که در صورت فرادا نماز خوف، قصر است؟

پاسخ: مرحوم شهید می‌فرماید: دلیل آن، اطلاق روایات است و سخنی از جماعت بودن بیان نکرده است.

روایتی که فرمود: وَ صَلاَةُ اَلْخَوْفِ أَحَقُّ أَنْ تُقْصَرَ مِنْ صَلاَةِ اَلسَّفَرِ لِأَنَّ فِيهَا خَوْفاً؛ سخنی از این که بصورت جماعت اقامه شود؛ بیان نکرده است.

کسی که شرط می‌داند جماعت بودن آن را استناد به فعل نبی اکرم کرده است (پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نماز را در جماعت بصورت قصر اقامه فرموده است)، دلیل نمی‌شود. زیرا فعل پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دلیل بر اشتراط نیست. شاید برای حضرت مقام اقامه بصورت فرادا، حاصل نشده باشد و اگر این مقام برای آن حضرت حاصل می‌شد، فرادا را نیز بصورت قصر اقامه می‌فرمود. لذا اطلاق روایت، سالم از معارض است.

در ادامه مرحوم شهید می‌فرماید: نماز خوف، انواع زیادی دارد که به ۱۰ نوع، می‌رسد. یعنی بسته به شرائط جنگ، می‌توان نماز خوف را به ۱۰ نوع، اقامه کرد. البته مرحوم شهید، این ۱۰ نوع را بیان نفرموده است. اشهر این ۱۰ نوع، نماز ذات الرقاع است. رقاع، جمع رقعه است. کیفیت و شرائط نماز ذات الرقاع را در ادامه بیان خواهیم کرد.

۴

تطبیق فصل نهم: نماز خوف (نکات مقدماتی)

﴿ الفصل التاسع ﴾

﴿ في صلاة الخوف ﴾ (فصل نهم در مورد نماز خوف است. یعنی نمازی که در هنگام ترس از دشمن، اقامه می‌شود.)

﴿ وهي مقصورةٌ سفراً ﴾ إجماعاً ﴿ وحضراً ﴾ على الأصحّ (نماز خوف به قصر اقامه می‌شود. یعنی نماز ظهر و عصر و عشا، بصورت دو رکعتی اقامه می‌شود. اگر جنگجوها در سفر باشند، به اجماع نماز را به قصر اقامه می‌کنند. اما بنابر اصح، هرچند که در سفر هم نباشند، نماز خوف بصورت قصر اقامه می‌شود. چرا حضرا را به قصر باید اقامه کند؟ می‌فرماید:)؛ للنصّ (چون روایت دارد. هنگامی که از حضرت پرسیدند نماز خوف و نماز سفر هر دو قصر هستند؟ حضرت فرمودند: قَالَ نَعَمْ وَ صَلاَةُ اَلْخَوْفِ أَحَقُّ أَنْ تُقْصَرَ مِنْ صَلاَةِ اَلسَّفَرِ لِأَنَّ فِيهَا خَوْفاً.) وحُجّةُ مشترِط السفر بظاهر الآية ـ حيث اقتضت الجمع ـ (دلیل کسانی که شرط کرده‌اند سفر را به ظاهر آیه. چون ظاهر آیه اقتضای جمع را دارد. آیه ۱۰۱ سوره مبارکه نساء فرمود: وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا. یعنی هم سفر شرط است و هم خوف، شرط است. مرحوم شهید می‌فرماید: دلیل این‌ها) مندفَعةٌ (مندفعة، خبر است.) بالقصر للسفر المجرَّد عن الخوف (دفع می‌شود به این که نماز چهار رکعتی قصر می‌شود، به جهت سفری که مجرد از خوف باشد. یعنی بر اساس ادله، قطع داریم که سفر هرچند که مجرد از خوف باشد، باعث قصر است. چون سفر مجرد از خوف، باعث قصر است؛ پس اگر آیه شریفه بخواهد هم خوف را هم سفر را دلیل قصر نماز، قرار دهد؛ ذکر خوف، لغو می‌شود. زیرا می‌دانیم که سفر به تنهایی نیز باعث قصر نماز است. پس ذکر خوف، لغو می‌شود. چه راهکاری برای رهایی از این لغویت وجود دارد؟ راهکار آن است که در آیه خوف، ملاک برای قصر نماز است. همچنان که در روایات نیز اینگونه است.

چرا سفر را در آیه بیان نموده است؟ سفر را از باب غلبه، بیان فرموده است. معمولا خوف با سفر همراه است.)، والنصُّ محكّمٌ فيهما (روایات حاکم است و غلبه دارد در هر دو. در هر دو یعنی هم در سفر بدون خوف و هم در خوف بدون سفر. یعنی در خوف به تنهایی و در سفر به تنهایی، روایت ملاک ما است. یعنی از این آیه نتوانستیم که استفاده کنیم، هر دو شرط است.) ﴿ جماعةً ﴾ إجماعاً ﴿ وفرادى ﴾ على الأشهر (نماز خوف، مقصور است هم به جماعت اگر اقامه شود و هم اگر بصورت فرادا اقامه شود. به عبارت دیگر، اگر به جماعت اقامه شود، اجماع وجود دارد که قصر می‌باشد و بنابر نظر اشهر، اگر بصورت فرادا اقامه شود، قصر می‌باشد. در فرادا برخی معتقدند که نباید بصورت قصر اقامه شود. کسانی که معتقدند در فرادا باید بصورت قصر اقامه شود؛ چرا این حکم را بیان می‌کنند؟) لإطلاق النصّ (بخاطر اطلاق نص. در روایت، سخنی از جماعت بودن، بیان نشده است. برخی چنین می‌گویند: هرچند که در روایت، سخنی از جماعت بودن بیان نشده است. اما پیامبر اکرم در جماعت، نماز خوف را بصورت قصر اقامه فرمودند.) واستنادُ مشترطِها (استناد کسی که شرط کرده جماعت را) إلى فعل النبيّ صلى‌الله‌عليه‌وآله لها جماعة (به این که پیامبر اکرم، نماز را قصر خواندند در صورت جماعت. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:) لا يدلّ على الشرطيّة (دلالت بر شرط بودن نمی‌کند. این که پیامبر اکرم در جماعت نماز را بصورت قصر اقامه کردند، به این معنا نیست که در فرادا، قصر نیست.)، فيبقى ما دلّ على الإطلاق سالماً. (لذا باقی می‌ماند، آنچه دلالت بر اطلاق دارد _روایات مطلق_ سالم از معارض.)

وهي (نماز خوف) أنواعٌ كثيرة (انواع زیادی دارد) تبلغ العشرة (به ۱۰ نوع می‌رسد که مرحوم شهید اول، آن‌ها را بیان نفرموده است.) أشهرُها صلاةُ ذات الرِقاع (مشهور‌ترین آن‌ها، نماز صلاة الرقاع است. رقاع، جمع رقعه است که توضیحش در ادامه بیان می‌شود.)، فلذا لم يَذكُر غيرها. (بخاطر این که اشهر نماز خوف، نماز ذات الرقاع است، مرحوم شهید اول، غیر نماز ذات الرقاع را بیان نفرموده است.) ولها شروط (برای صلاة ذات الرقاع، شروطی وجود دارد. یعنی اگر کسی بخواهد در جنگ صلاة ذات الرقاع را اقامه کند، چهار شرط دارد که باید رعایت کند.) أشار إليها بقوله (اشاره فرموده مرحوم مصنف به این شروط به قول خودش): ﴿ ومع إمكان الافتراق فرقتين ﴾

۵

شروط نماز خوف

شروط نماز خوف:

شرط اول: امکان تقسیم کردن گروه مسلمین به دو قسمت وجود داشته باشد. یعنی بتوان که سپاه اسلام را به دو قسمت، تقسیم کرد. زیرا در آینده بیان خواهد شد که نماز قصری که اقامه خواهد شد را یک رکعت را با گروه اول اقامه کند و یک رکعت را با گروه دوم اقامه کند. بنابر این اگر سپاه مسلمین سه گروه یا چهار گروه بشوند، فایده ندارد. تفاوتی ندارد که عدد افراد دو گروه، مساوی باشد یا خیر.

شرط دوم: دشمن در جایی قرار گرفته باشد که هنگامی که مسلمین در مقابل آن‌ها قرار می‌گیرند، مسلمین رو به قبله نباشند. یعنی اگر سپاه اسلام، رو به قبله ایستاده است، دشمن رو به روی آن‌ها نباشد. چون اگر دشمن روبروی آن‌ها قرار گرفته باشد، به همان حال می‌توانند نماز را اقامه کنند و در عین حال از خود، دفاع کنند.

بنابر این، دشمن، یا در خلاف جهت قبله باشد. به صورتی که دشمن در پشت قبله مسلمین قرار بگیرند. یعنی اگر مسلمین رو به قبله باشند، دشمن پشت سر آن‌ها قرار گیرد. یا در دو طرف قبله قرار گیرند. یعنی هنگامی که مسلمین رو به قبله می‌ایستند، دشمن دو طرف آن‌ها، قرار گیرد. به گونه‌ای که اگر بخواهند با دشمن بجنگند، لازمه آن انحراف از قبله است. بنابر این، اگر مسلمین را رو به قبله فرض کنیم، شرط دوم آن است که دشمن یا پشت سر قرار گیرد یا در دو طرف قبله قرار گیرد. البته اگر دشمن در روبرو قرار گیرد اما مانعی وجود داشته باشد از این که مسلمین با آن‌ها بجنگند. یعنی اگر مسلمین رو قبله بایستند، دشمن رو به روی آن‌ها قرار می‌گیرد. اما به جهت وجود مانع، نمی‌توانند از این سمت، با دشمن بجنگند. در این صورت نیز، این شرط وجود دارد.

شرط سوم: دشمن قوتی داشته باشد که خوف هجوم او در حال نماز، وجود داشته باشد. لذا اگر دشمن به گونه‌ای ضعیف باشد که مسلمین از هجوم آن‌ها در نماز، ایمن باشند. ایمن بودن یا بخاطر این است که لحظاتی را برای استراحت رفته و دست از جنگ کشیده‌اند و مسلمین مطمئن هستند که الآن هجوم نمی‌کنند. در این صورت، اگر از هجوم آن‌ها ایمن باشیم، می‌توانیم نماز را بدون تغییر اقامه کرد.

البته مرحوم مصنف، این شرط را ذکر نفرموده است. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این شرط را یا به جهت اختصار ذکر نفرموده است. یا بخاطر این که خود کلمه خوف در صلاة الخوف، این معنا را می‌ر ساند و می‌فهماند. لذا مرحوم شهید اول، شرط سوم را بیان نفرموده است.

شرط چهارم: نیاز نباشد که مسلمین به بیش از دو گروه تقسیم شوند. اگر به جهت کم تعداد بودن یا ضعف آن‌ها نیاز باشد که به پنج گروه تقسیم شوند که چهار گروه در جنگ باشند و یک گروه مشغول نماز باشد، دیگر نماز ذات الرقاع، میسر نیست. چون در نماز ذات الرقاع، از دو رکعتی که می‌خواهد اقامه شود، هر گروه یک رکعت را اقامه می‌کنند. لذا اگر قرار باشد که چهار گروه در جنگ باشد و یک گروه، نماز را اقامه کند، نماز ذات الرقاع، امکان پذیر نیست. مگر آن که در خصوص نماز مغرب، آن هم در صورتی که بتوان به سه گروه تقسیم کرد. که بتوان گفت نماز مغرب را هر یک رکعت را یکی از گروه‌ها اقامه کنند.

۶

تطبیق شروط نماز خوف

ولها شروط أشار إليها بقوله: (برای نماز ذات الرقاع، شروطی وجود دارد که اشاره کرده است به این شروط، مرحوم شهید اول به این قول که فرمود:)

﴿ ومع إمكان الافتراق (شرط اول: در صورتی می‌توان نماز را اقامه کرد که امکان افتراق داشته باشد. مع امکان، قید یصلون است که در سطرهای بعد بیان می‌شود که می‌فرماید: يصلّون صلاةَ ذات الرِقاع. یصلون صلاة ذات الرقاع را در اول عبارت در نظر بگیرید. یعنی يصلّون سپاه اسلام، نماز ذات الرقاع را در چه صورت؟ مع امکان افتراق. یعنی می‌توانند نماز ذات الرقاع را اقامه کنند به شرط آن که امکان افتراق به فرقتین، وجود داشته باشد.) فرقتين ﴾ (یعنی بتوان لشگر مسلمین را به دو گروه تقسیم کرد.) لكثرة المسلمين أو قوّتهم (یا بخاطر این که مسلمین زیاد هستند و اگر دو گروه بشوند، یک گروه توان جنگ و محافظت از دیگران را دارند. یا به گونه‌ای قوی هستند که نصف آن‌ها توان مبارزه را دارند. بنابراین، شرط است که مسلمین بتوانند به دو گروه تقسیم شوند. چرا این شرط را بیان می‌کند؟ در آینده بیان خواهد شد که کیفیت نماز ذات الرقاع، اینگونه است که امام جماعت می‌ایستد و یک گروه، یک رکعت را با او اقامه می‌کنند و تتمه را بصورت فرادا اقامه می‌کنند و گروه دوم در رکعت دوم به امام جماعت ملحق می‌شوند و نماز را اقامه می‌کنند. یعنی امام جماعت، یک رکعت را با گروه اول و یک رکعت را با گروه دوم اقامه می‌کند. اگر بنا باشد که بیش از دو گروه باشند، نمی‌توان به این کیفیت، نماز را اقامه کرد.)، بحيث (کثرت و قوت به گونه‌ای باشد که) يقاوِم (بتواند مقاومت کند) كلّ فرقةٍ العدوَّ (هرگروهی با دشمن مقابله کند) حالةَ اشتغال الاُخرى بالصلاة (در حالی که گروه دیگر، مشغول نماز است.) وإن لم يتساويا عدداً. (هرچند که دو گروه از نظر عددی، با یکدیگر مساوی نباشند.)

(شرط دوم) ﴿ و ﴾ كون ﴿ العدوّ في خلاف ﴾ جهة ﴿ القبلة ﴾ (دشمن در خلاف جهت قبله باشد. یعنی در جهت قبله نباشد. جهت قبله آن جایی است که اگر سپاه اسلام، رو به قبله بایستند، دشمن در روبروی آن‌ها قرار می‌گیرد. مرحوم شهید می‌فرماید: شرط آن است که عدو در خلاف جهت قبله باشد. خلاف جهت قبله باشد یعنی در کجا باشد؟) إمّا في دَبرها (یعنی اگر مسلمین رو به قبله ایستاده‌اند، دشمن در پشت سر آن‌ها قرار گیرد. در این صورت اگر مسلمین رو به قبله بمانند، خطرناک می‌شود.) أو عن أحد جانبيها (یا اگر بخواهند رو به قبله بایستند، دشمن در سمت چپ و راست آن‌ها قرار می‌گیرد.) بحيث لا يمكنهم القتال مصلّين (به گونه‌ای که ممکن نیست برای آن‌ها قتال کردن و مبارزه کردن در حال نماز) إلّا بالانحراف عنها (مگر آن که منحرف از قبله بشوند. و الا بدون انحراف از قبله اگر امکان قتال دارند، دیگر این شرط وجود ندارد.)، أو في جهتها مع وجود حائلٍ يمنع من قتالهم (فی جهتها، عطف است به فی خلاف جهة القبلة. یعنی کون العدو یا فی خلاف جهة القبلة یا دشمن روبروی مسلمین قرار می‌گیرد اگر مسلمین رو به قبله باشند. اما با وجود یک مانعی که از قتال آن‌ها منع می‌کند. یعنی هرچند که دشمن روبرو قرار میگیرد هنگامی که رو به قبله می‌ایستند اما این‌ها نمی‌توانند اینگونه نماز بخوانند).

واشتُرط ثالثٌ (شرط سومی نیز مطرح شده است.) وهو: كون العدوّ ذا قوّةٍ (دشمن قوتی داشته باشد که) يُخاف هجومُه عليهم حالَ الصلاة (بترسیم از هجوم دشمن بر مسلمین در حال نماز) فلو أمن (اگر ایمن باشند. مثل این که دشمن عقب نشینی کرده باشد.) صلّوا بغير تغيير يذكر هنا (در این جا می‌توانند نماز بخوانند بدون تغییر در نماز که ذکر می‌شود در نماز ذات الرقاع. یعنی لازم نیست که دو گروه شوند و یک گروه یک رکعت را با امام جماعت بخواند و گروه دیگر، رکعت دیگر را با امام جماعت، اقامه کند.)، وتَرَكَه اختصاراً (شرط سوم را مرحوم مصنف، ترک کرد و بیان نفرمود. یا به جهت اختصار) وإشعاراً به من الخوف. (یا اشعار شده به این شرط از جانب خوف. یعنی خود صلاة الخوف، این شرط را می‌فهماند.)

ورابعٌ (شرط چهارمی نیز وجود دارد.) وهو: عدم الاحتياج إلى الزيادة على فرقتين (نیاز نباشد که سپاه اسلام را به بیش از دو گروه تقسیم کنیم. مثلا تعداد مسلمین یا قوت آن‌ها کم است و مجبورند که ۲۰%، ۲۰ % نماز را اقامه کنند. زیرا لازم است که ۸۰% از نیرو‌ها همیشه در معرکه جنگ حضور داشته باشند و چون حضور آنان لازم است، لذا نمی‌توان با دو گروه نماز را اقامه کرد.) لاختصاص هذه الكيفيّة بإدراك كلّ فرقةٍ ركعة (بخاطر این که اختصاص دارد کیفیت نماز ذات الرقاع، به این که ادراک کنند هر گروهی، یک رکعت از دو رکعت را. البته). ويمكن الغَناء عنه في المغرب. (امکان دارد بی‌نیاز باشیم از شرط چهارم در نماز مغرب. آن هم به شرط این که با سه گروه مشکل ما برطرف شود و چهار گروه و پنج گروه نشود. زیرا نماز مغرب سه رکعت است و قصر نمی‌شود. لذا هر رکعت را با یک گروه، اقامه می‌کند.)

۷

علت عدم بیان شرط چهارم، توسط شهید اول

ممکن است اشکال شود که اصلا لازم نبود، شرط چهارم را بیان کنند. به جهت این که شرط اول، ما را از این شرط چهارم بی‌نیاز می‌کند. در شرط اول، چنین بیان شد إمكان الافتراق فرقتين. هنگامی که گفته می‌شود امکان داشته باشد که سپاه اسلام را به دو گروه تقسیم کنیم، به این معنا است که نیاز نباشد، بیش از دو گروه تقسیم کنیم. در حقیقت شرط چهارم از همان شرط اول فهمیده می‌شود. شاید به این دلیل است که مرحوم شهید اول، شرط چهارم را بیان نکرده است.

۸

وجه تسمیه نماز ذات الرقاع

ومع اجتماع الشروط ﴿ يصلّون صلاةَ ذات الرِقاع ﴾ (با اجتماع این شروط، نماز ذات الرقاع را می‌توانند اقامه کنند.

کیفیت این نماز را در صفحه بعد، بیان می‌فرماید. پیش از آن که کیفیت نماز ذات الرقاع را بیان فرماید. چهار وجه تسمیه برای ذات الرقاع، بیان می‌کند که فقط تطبیق داده می‌شود. می‌فرماید:) سُمّيت بذلك (این نماز را ذات الرقاع، نامیده‌اند.)؛ (وجه تسمیه اول:) لأنّ القتال (بخاطر این که قتالی که پیامبر اکرم در آن زمان انجام دادند و در آن زمان نماز ذات الرقاع را در آن اقامه فرمودند. یعنی حادثه‌ای که پیامبر در آن ذات الرقاع را اقامه فرمودند) كان في سفح جبلٍ (آن قتال اتفاق افتاد در دامنه کوهی که) فيه (در دامنه کوه) جُدَدٌ (علامت‌ها و خطوطی وجود داشت) حُمرٌ وصفرٌ وسودٌ (قرمز و زرد و سیاه. خطوط و علامت‌هایی که به رنگ قرمز و زرد و سیاه بود، وجود داشت) كالرقاع (مثل رقاع. رقاع، تکه پارچه‌هایی که رنگهایی در آن وجود دارد که غیر از رنگ زمینه آن. تکه پارچه‌ای را در نظر بگیرید که در آن خط‌هایی وجود دارد که زمینه پارچه یک رنگ است و هر یک از خط‌ها، به یک رنگ دیگر است. چون در دامنه آن کوه، رنگ‌های قرمز و زرد و سیاه بوده است، شبیه رقاع بوده است. چون شبیه رقاع بوده است، به آن نماز گفته‌اند نماز ذات الرقاع.)، (وجه تسمیه دوم) أو لأنّ الصحابة كانوا حُفاةً (یا بخاطر این که صحابه و مجاهدینی که در سپاه اسلام بودند، پابرهنه بودند. حفاة، جمع حافی به معنای پابرهنه است.) فلفّوا على أرجلهم الرِقاع (مجاهدین، پیچیده بودند به پاهای خویش، پارچه‌ها را. این پارچه‌ها یا از جنس) من جلودٍ (پوست حیوان بود) وخِرَقٍ (یا از جنس پارچه بود) لشدّة الحرّ (بخاطر شدت گرما. بخاطر این که پارچه‌هایی را به پای خویش پیچیده بودند، آن نماز را ذات الرقاع نامیدند.)، (وجه تسمیه سوم) أو لأنّ الرقاع كانت في ألويتهم (یا بخاطر این که رقاع در الویه آن‌ها بود. الویه، جمع لوی است. لوی به معنای پرچم است. علت این که این نماز را نماز ذات الرقاع می‌نامند، بخاطر آن است که رقاع در پرچم‌های مسلمین وجود داشت.)، (وجه تسمیه چهارم) أو لمرور قومٍ به حُفاةً (بخاطر این که مرور کردند عده‌ای از اقوام به مکان جنگ -از مکان جنگ گذر کردند- درحالی که پا برهنه بودند.) فتشقّقت أرجلُهم (کف پاهای این افراد، چاک خورده بود) فكانوا يَلفّون عليها الخِرَق (پیچیده بودند به پاهای خود، پارچه‌هایی را. بخاطر این که قومی که مرور کردند پارچه پیچیده بودند، این نماز را ذات الرقاع نامیدند.)، (وجه تسمیه پنجم) أو لأنّها اسم شجرة كانت في موضع الغزوة (ذات الرقاع، نام درختی بوده در محل آن جنگ که با فاصله سه مایل -یک فرسخ-)، وهي على ثلاثة أميال من المدينة عند بئر أرُوما (آن درخت در فاصله یک فرسخی مدینه و نزدیک چاه اروما بوده است. بخاطر اسم آن درخت، این نام را بر نماز گذاشته‌اند). وقيل: موضعٌ من نجد (برخی گفته‌اند که آن شجرة نام محلی در نجد است.)، وهي أرض غَطفان (نجد هم در سرزمین طایفه غطفان است. عطفان نام طایفه‌ای است که سرزمین آن طایفه را نجد می‌گویند و این درخت در آن موضع از نجد قرار گرفته است).

﴿ الفصل التاسع

﴿ في صلاة الخوف

﴿ وهي مقصورةٌ سفراً إجماعاً ﴿ وحضراً على الأصحّ؛ للنصّ (١) وحُجّةُ مشترِط السفر بظاهر الآية (٢) ـ حيث اقتضت الجمع ـ مندفَعةٌ بالقصر للسفر المجرَّد عن الخوف ، والنصُّ محكّمٌ فيهما (٣) ﴿ جماعةً إجماعاً ﴿ وفرادى على الأشهر (٤) لإطلاق النصّ واستنادُ مشترطِها إلى فعل النبيّ صلى‌الله‌عليه‌وآله لها جماعة (٥) لا يدلّ على الشرطيّة ، فيبقى ما دلّ على الإطلاق سالماً.

وهي أنواعٌ كثيرة تبلغ العشرة (٦) أشهرُها صلاةُ ذات الرِقاع ، فلذا لم يَذكُر

____________________

(١) المراد به صحيح زرارة عن الباقر عليه‌السلام كما صرّح به في روض الجنان ٢ : ١٠١٢ ، راجع الوسائل ٥ : ٤٧٨ ، الباب الأوّل من أبواب صلاة الخوف والمطاردة ، الحديث الأوّل.

(٢) النساء : ١٠١.

(٣) أي في الخوف والسفر.

(٤) في (ف) : على المشهور.

(٥) الوسائل ٥ : ٤٧٩ ، الباب ٢ من أبواب صلاة الخوف والمطاردة ، الحديث الأوّل.

(٦) قال الفاضل الإصفهاني : أشهرها ثلاثة وأشهرها صلاة ذات الرقاع ، والثاني صلاة بطن النخل ... والثالث صلاة عسفان. المناهج السويّة : ٣٥٠. ولم نقف على تسمية باقي الأنواع ، ولا على مأخذ عدّها عشراً. نعم يستفاد بعضها ممّا أورده صاحب الوسائل في شتات أبواب صلاة الخوف.

غيرها.

ولها شروط أشار إليها بقوله :

﴿ ومع إمكان الافتراق فرقتين لكثرة المسلمين أو قوّتهم ، بحيث يقاوِم كلّ فرقةٍ العدوَّ حالةَ اشتغال الاُخرى بالصلاة وإن لم يتساويا عدداً.

﴿ و كون ﴿ العدوّ في خلاف جهة ﴿ القبلة إمّا في دَبرها أو عن (١) أحد جانبيها بحيث لا يمكنهم القتال مصلّين إلّا بالانحراف عنها ، أو في جهتها مع وجود حائلٍ يمنع من قتالهم.

واشتُرط ثالثٌ وهو : كون العدوّ ذا قوّةٍ يُخاف هجومُه عليهم حالَ الصلاة (٢) فلو أمن صلّوا بغير تغيير يذكر هنا ، وتَرَكَه اختصاراً وإشعاراً به من الخوف.

ورابعٌ وهو : عدم الاحتياج إلى الزيادة على فرقتين (٣) لاختصاص هذه الكيفيّة بإدراك كلّ فرقةٍ ركعة. ويمكن الغَناء عنه في المغرب.

ومع اجتماع الشروط ﴿ يصلّون صلاةَ ذات الرِقاع سُمّيت بذلك؛ لأنّ القتال كان في سفح جبلٍ فيه جُدَدٌ (٤) حُمرٌ وصفرٌ وسودٌ كالرقاع ، أو لأنّ الصحابة كانوا حُفاةً فلفّوا على أرجلهم الرِقاع من جلودٍ وخِرَقٍ لشدّة الحرّ ، أو لأنّ الرقاع كانت في ألويتهم ، أو لمرور قومٍ به حُفاةً فتشقّقت أرجلُهم فكانوا يَلفّون عليها الخِرَق ، أو لأنّها اسم شجرة كانت في موضع الغزوة ، وهي على ثلاثة أميال من المدينة عند بئر أرُوما. وقيل : موضعٌ من نجد ، وهي أرض غَطفان (٥).

____________________

(١) في (ر) بدل «عن» : في. وكذا نقله الفاضل في. المناهج السويّة : ٣٥١.

(٢) و (٣) اشترطه المحقّق في الشرائع ١ : ١٢٩ ، والعلّامة في القواعد ١ : ٣١٩ ، والماتن في الذكرى ٤ : ٣٤٥.

(٤) جمع جُدّة بمعنى العلامة والطريقة.

(٥) راجع معجم البلدان ٣ : ٥٦.