درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۲۸: احکام خلل (۸)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

حکم مصلی در صورتی که در اثناء نماز احتیاط، نقصان نماز اصلی را به یاد آورد

در جلسه گذشته بیان شد که اگر مصلی، بعد از اقامه نماز احتیاط، به یاد آورد که نماز اصلی او، ناقص بوده است.

در جلسه حاضر به این مسئله پرداخته می‌شود که اگر مصلی در وسط نماز احتیاط، به یاد آورد که نماز اصلی که اقامه کرده است، ناقص بوده است. در این صورت، تکلیف مصلی چیست؟

مرحوم شهید می‌فرماید: در دو صورت نماز مصلی صحیح است و نیازی به اعاده ندارد.

صورت نخست: مع المطابقة. مثل این که نماز اصلی را واقعا دو رکعت اقامه کرده است. مثلا مصلی بین رکعت دو و چهار شک داشت یا بین رکعت دو، سه و چهار شک داشت و وسط نماز احتیاط به یاد آورد که نماز اصلی را دو رکعت اقامه کرده است. اگر نماز احتیاط هم دو رکعت است که مجموع دو رکعت نماز احتیاط با دو رکعت نماز اصلی، چهار رکعت می‌شود. در این صورت مطابقت حاصل می‌شود. در این صورت هرچند که مصلی در اثناء نماز به یاد آورده است که نماز اصلی ناقص است اما نماز صحیح است و نیازی به اعاده ندارد.

صورت دوم: در وسط نماز احتیاط که به یاد می‌آورد، از مقدار مطابق، هنوز تجاوز نکرده باشد. مثلا مصلی بین رکعت دوم، سوم و چهارم شک کرده است و در حال اقامه دو رکعت نماز احتیاط ایستاده شد. در حال اقامه نماز احتیاط، در رکعت اول به یاد آورد که اصل نماز را سه رکعت اقامه کرده است. اگر در رکعت اول، نماز احتیاط ایستاده، به یاد آورد، هنوز به رکعت دوم نرسیده است. در این صورت همان رکعت اول نماز احتیاط را به سه رکعت نماز اصلی، ملحق می‌کند و در همان رکعت اول، سلام می‌دهد و نماز صحیح است.

نیت و تکبیرة الاحرام که در نماز احتیاط اضافه شده است، بخشیده شده است.

همچنین اگر قبل از رکوع رکعت دوم نماز احتیاط به یاد آورد، باید بنشیند و تشهد و سلام را بیان کند و بخاطر قیام بی‌جا، باید دو سجده سهو انجام دهد.

در برخی از موارد، حکم به صحت مشکل می‌باشد. موارد به شرح ذیل هستند.

مورد اول: اگر در شک بین رکعت دو و سه و چهار، در سجده رکعت دوم نماز احتیاط به یاد آورد که نماز اصلی را سه رکعتی اقامه کرده است. در این صورت مشکل است که حکم به صحت نماز اصلی کنیم. زیرا نماز اصلی را سه رکعتی اقامه کرده است و اکنون نیز دو رکعت نماز احتیاط اقامه کرده است که مجموع آن‌ها پنج رکعت می‌شود.

بالخصوص در موردی که نماز احتیاط نشسته را اقامه کرده باشد. این که گفته می‌شود نماز احتیاط نشسته اقامه کرده باشد، باطل است، مربوط به فرضی می‌شود که در رکعت اول نماز احتیاطی نشسته، رکوع را انجام داده باشد. مثلا در شک بین رکعت سوم و چهارم، بنا را بر رکعت چهارم گذاشت و دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه می‌کند. رکوع رکعت اول نماز احتیاط نشسته را انجام داد. به دلیل این که رکوع را انجام داده است، اگر بخواهد نماز را تصحیح کند، مشکل است. چون نظم نماز از بین رفته است. اگر بخواهد نماز احتیاط را ایستاده اقامه کند، مشکل است. چون رکوع را نشسته انجام داده است. اگر بخواهد دو رکعت را نشسته اقامه کند و نماز نشسته را به نماز اصلی ملحق کند، بازهم مشکل است. زیرا اکنون که به یاد آورده است، اصل نماز را سه رکعت اقامه کرده است، چگونه نماز نشسته را به نماز اصلی ملحق کنیم. خلاصه کلام آن که، نظم نماز از بین رفته و تصحیح نماز مشکل است.

اگر مشغول نماز احتیاط نشسته شد و قبل از رکوع رکعت اول، به یاد آورد. یعنی پس از این که نیت و تکبیرة الاحرام نماز احتیاط را گفت و مشغول قرائت حمد شد و در اثناء قرائت به یاد آورد که اصل نماز را سه رکعتی اقامه کرده است. در این صورت چون به یاد آورد که نماز اصلی را سه رکعتی اقامه کرده است، نیاز دارد که یک رکعت اضافه کند. در این صورت چون هنوز به رکوع رکعت اول نماز احتیاط نشسته، نرفته است، قیام می‌کند و رکعت چهارم را در ادامه آن سه رکعت نماز اصلی، اقامه می‌کند و نمازش صحیح است. در این صورت نیز ممکن است که کسی بگوید، نیت و تکبیرة الاحرام اضافه شده است. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: در این صورت اضافه شدن نیت و تکبیرة الاحرام بخشیده شده است.

البته باید توجه داشت که ظاهر فتاوی آن است که تمام صورت‌های مخالفت و مطابقت، حتی مواردی که از غیر جهت نیت و تکبیرة الاحرام مخالفت شده، نماز صحیح است. دلیل صحت نماز، همان دو دلیلی است که در جلسه گذشته، بیان کردیم. دو دلیل عبارتند از اطلاق نص (در روایات سخنی از اعاده نماز، بیان نشده است) و تحقق الامتثال الموجب للاجتزاء (مکلف، امتثال امر مولا را کرده و وظیفه را انجام داده است).

۴

تطبیق حکم مصلی در صورتی که در اثناء نماز احتیاط، نقصان نماز اصلی را به یاد آورد

هذا إذا ذكر بعد تمامه (آنچه که از آخر صفحه ۲۷۵ تا کنون بیان شد، مربوط به صورتی است که مصلی به یاد آورد بعد از کامل شدن نماز احتیاط). ولو كان في أثنائه (اگر یاد آمدن، در اثناء نماز احتیاط باشد) فكذلك (بازهم نماز صحیح است.) مع المطابقة (مثل این که نماز اصلی را دو رکعت اقامه کرده باشد و الآن هم دو رکعت نماز احتیاط قیاما، اقامه کرده است. مجموع نماز اصلی و نماز احتیاط، چهار رکعت می‌شود) أو لم يتجاوز القدر المطابق (یا اگر مطابقت ندارد اما هنوز تجاوز نکرده از مقدار مطابق. مثل این که مصلی شک بین رکعت دو و سه و چهار داشت. مشغول اقامه دو رکعت نماز احتیاط ایستاده شد. به یاد آورد که نماز اصلی را سه رکعتی اقامه کرده است و الآن در رکعت اول نماز احتیاط است. چون در رکعت اول نماز احتیاط است، نماز احتیاطی که قرار بود، دو رکعت اقامه کند را تبدیل به یک رکعتی می‌کند و در رکعت اول تشهد و سلام را بیان می‌کند و آن را به نماز اصلی ملحق می‌کند و نمازش صحیح است.)، فيسلّم عليه (سلام می‌دهد بر همان مقدار مطابق، لذا نمازش صحیح است). ويشكل مع المخالفة (حکم به صحت نماز، مشکل است در فرض مخالفت. مثل این که در شک بین رکعت دو و سه و چهار در سجده رکعت دوم نماز احتیاط به یاد آورد که نماز اصلی را سه رکعت اقامه کرده است. در این صورت بین نماز احتیاط و نقصان نماز، مطابقت نیست. لذا حکم به صحت نماز مشکل است)، خصوصاً مع الجلوس (بالاخص در صورتی که نماز احتیاط را به صورت نشسته اقامه کرده، البته) إذا كان قد ركع للاُولى (به شرط آن که برای رکعت اول نماز نشسته احتیاطی، رکوع کرده باشد. چون رکوع را انجام داده است، نظم نماز، مختل شده است.)؛ لاختلال نظم الصلاة (یعنی نمی‌توان آن را به نماز اصلی ملحق کرد. اگر بخواهد همان نماز را ادامه نماز اصلی قرار دهد، رکوع را نشسته انجام داده است و قیام متصل به رکوع را انجام نداده است. اگر بخواهد دو رکعت نماز نشسته را به سه رکعت نماز اصلی، متصل کند، نمی‌توان نماز نشسته را متصل به نماز اصلی کرد. خلاصه آن که نظم نماز، از بین رفته است). أمّا قبله (اما اگر قبل از رکوع رکعت اول نماز نشسته، به یاد آورد) فيُكمِل الركعة قائماً (چون هنوز رکوع نرفته است، هرچند به صورت نشسته، سوره حمد را قرائت کرده است اما اشکال ندارد، بلکه قیام کند و رکعت چهارم را ایستاده اقامه کند و آن رکعت را کامل کند. در این صورت نیز نماز صحیح است.)، ويغتفر ما زاده (آن مقداری که زیاد کرده در نماز احتیاط به اصل نماز، بخشیده شده است) من النيّة والتحريمة كالسابق (مثل صورتی که بعد از نماز احتیاط به یاد آورد که نیت و تکبیرة الاحرام زیادی در آن صورت هم بخشیده شده است). وظاهرُ الفتوى اغتفارُ الجميع. (هنگامی که به فتاوی مراجعه می‌کنیم، در می‌یابیم که همه این موارد بخشیده شده است. نه فقط مخالفت زیادی نیت و تکبیرة الاحرام، بلکه هر مخالفتی به هر شکلی، بخشیده شده است. به جهت دو دلیلی که در گذشته بیان شد. اطلاق النص و تحقق الامتثال الموجب للاجتزاء.)

۵

توضیح عبارت إلا أن يكون قد أحدث

در آخر صفحه ۲۷۵، چنین بیان شد: ولو ذكر ما فعل فلا إعادة، إلا أن يكون قد أحدث. إلا أن یکون قد أحدث را توضیح دادیم. اما مرحوم شهید ثانی در این قسمت، بصورت اجمالی این عبارت را توضیح می‌دهد.

ایشان می‌فرماید: اگر مصلی، قبل از نماز احتیاط محدث شده بود و برای وضو گرفتن، محل نماز را ترک کرده بود و دوباره برگشته و نماز احتیاط را اقامه کرد و پس از اتمام نماز، به یاد آورد که اصل نماز او ناقص بوده است.

در این صورت بر اساس عبارت إلا أن يكون قد أحدث، شهید اول می‌خواهد بیان کند که نماز را باید اعاده کند و نمازش باطل است. زیرا حدثی که قبل از نماز احتیاط واقع شده است، اکنون که مشخص شده اصل نماز، نقصان داشته، مشخص شده است که حدث در اثناء نماز رخ داده و چون حدث در وسط نماز واقع شده است، نماز باطل می‌باشد. البته مرحوم شهید می‌فرماید: احتمال صحت نیز وجود دارد. زیرا ممکن است کسی قائل شود که نماز احتیاط، نماز جداگانه‌ای است و به عنوان بدل، نقص نماز را جبران می‌کند و نمی‌توان گفت که حدث، در وسط نماز واقع شده است.

۶

حکم کسی که پس از نماز احتیاط یا در اثناء نماز احتیاط به یاد آورد نماز اصلی را بصورت کامل اقامه کرده است

اگر بعد از اتمام نماز احتیاط، به یاد آورد که نماز اصلی را بصورت کامل اقامه کرده است. مثلا شک بین رکعت دو و چهار داشت و مشخص شد که چهار رکعت اقامه کرده است. یا شک بین رکعت سه و چهار داشت و مشخص شد که چهار رکعت را اقامه کرده است. یا شک بین رکعت دو و سه و چهار داشت و مشخص شد که چهار رکعت، اقامه کرده است. در این صورت، هنگامی که چهار رکعت را تمام کرده است، نسبت به صورتی که یادش آید نماز را بصورت ناقص اقامه کرده است، اولی به صحت است. یعنی به طریق اولی در این صورت، نماز صحیح است، نسبت به صورتی که به یاد آورد نماز را ناقص اقامه کرده است. البته عبارت مرحوم شهید اول، شامل این صورت نمی‌شود و از این صورت سخنی نفرموده است.

ممکن است کسی بگوید با توجه به عبارت ولو ذکر ما فعل فلا إعادة، این صورت را نیز بیان فرموده است. به عبارت دیگر، این عبارت مرحوم شهید اول، هم شامل می‌شود صورتی که مصلی به یاد آورد نماز را ناقص اقامه کرده و هم شامل می‌شود صورتی که مصلی به یاد آورد نماز را بصورت کامل اقامه کرده است.

پاسخ: مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: قرینه‌ای در عبارت شهید اول است که با توجه به این قرینه، ثابت می‌شود که مراد مرحوم شهید اول از لو ذکر ما فعل فلا اعادة، صورت نقصان است. زیرا در ادامه عبارت می‌فرماید: الا أن یکون قد احدث. این که می‌فرماید الا ان یکون قد احدث، مشخص می‌شود، این صورت که بعد از احتیاط به یاد آورد که اصل نماز کامل بوده، مورد نظر شهید اول نیست. زیرا اگر اصل نماز کامل بوده است، در فرض وقوع حدث، قبل از نماز احتیاط، نماز صحیح است و نباید می‌فرمود الا ان یکون قد احدث و آن را استثنا می‌فرمود. لذا این که می‌فرماید: الا ان یکون قد احدث، مشخص می‌شود مراد، صورت نقصان است و شامل صورت تکمیل، نمی‌شود.

اما اگر در اثناء نماز احتیاط به یاد آورد که اصل نماز، کامل بوده است. مرحوم شهید می‌فرماید: مصلی می‌تواند نماز احتیاط را قطع کند و می‌تواند آن را کامل کند. البته تمام کردن نماز احتیاط افضل است. زیرا نافله محسوب می‌شود و قطع نافله، عمل پسندیده‌ای نیست.

۷

تطبیق توضیح عبارت إلا أن يكون قد أحدث

أمّا لو كان قد أحدث أعاد (اگر محدث شده بود قبل از نماز احتیاط و محل نماز را ترک کرده و وضو گرفته و برگشته و نماز احتیاط را اقامه کرده است و بعد از نماز احتیاط به یاد آورده است که اصل نماز نقصان داشته، باید نماز را اعاده کند.)؛ لظهوره في أثناء الصلاة (به دلیل این که مشخص شده است، حدث در وسط نماز رخ داده است. ضمیر لظهوره، به حدث، بازگشت دارد.)، مع احتمال الصحّة. (البته احتمال این که قائل باشیم، نماز صحیح است، وجود دارد. زیرا ممکن است نماز احتیاط را بدل نقص وارد شده بر اصل نماز بدانیم و آن را نماز جداگانه‌ای محسوب کنیم و اگر اینگونه باشد، وضو گرفتن قبل از اقامه نماز احتیاط اشکالی ندارد.)

۸

تطبیق حکم کسی که پس از نماز احتیاط یا در اثناء نماز احتیاط به یاد آورد نماز اصلی را بصورت کامل اقامه کرده است

ولو ذكر بعد الفراغ تمامَ الصلاة (اگر بعد از اتمام نماز احتیاط، به یاد آورد که اصل نماز را کامل اقامه کرده است.) فأولى بالصحّة (این صورت اولی به صحت است نسبت به صورتی که به یاد آورد نماز را ناقص اقامه کرده است)، ولكنّ العبارة لا تتناوله (لکن عبارت مرحوم مصنف، شامل این صورت نمی‌شود.) وإن دخل في «ذَكَر ما فعل» (اگر چه در عبارت لو ذکر ما فعل، شامل می‌شود. یعنی ممکن است ما فعل، ناقص بودن نماز و کامل بودن نماز را شامل شود.) إلّا أنّ استثناءَه الحدَثَ ينافيه (اما این که بعد از ما فعل می‌فرماید الا ان یکون قد احدث، منافات دارد با این که یادش آمده باشد که نماز کامل است. چون اگر یادش آمده باشد که نماز اصلی را کامل اقامه کرده است، حتی اگر بعدش محدث هم شده باشد، دیگر نماز احتیاط دخالتی ندارد. زیرا اصل نماز را کامل اقامه کرده است.)؛ إذ لا فرق في الصحّة بين الحالين (بین الحالین یعنی بین صورت وقوع حدث یا عدم وقوع حدث. دیگر در صحت اگر یادش آمد که کامل اقامه کرده است، فرقی بین این که حدث واقع شده باشد یا واقع نشده باشد، ندارد. لذا نباید می‌فرمود: الا ان یکون قد احدث). ولو ذكر التمام في الأثناء (اگر به یاد آورد که نماز را به صورت کامل اقامه کرده است اما این را در اثناء نماز احتیاط، به یاد آورد.) تخيّر بين قطعه (نماز احتیاط) وإتمامه (نماز احتیاط، البته)، وهو (اتمام نماز احتیاط) الأفضل (افضل است. زیرا نماز احتیاط، مستحبی محسوب می‌شود و هنگامی که نماز مستحبی محسوب می‌شود، بهتر آن است که آن را قطع نکنیم)

۹

مسئله دوم: نظر مرحوم صدوق در مورد شک بین رکعت دو و چهار

مسئله دوم: نظر مرحوم صدوق در مورد شک بین رکعت دو و چهار

در ادامه، چند مسئله را ا به فتاوای خاصی که برای برخی از علما وجود دارد، ختصاص داده است.

مسئله دوم، فتوایی از مرحوم صدوق است. مرحوم صدوق، فتوا داده است که در شک بین رکعت دو و چهار، نماز باطل است. در گذشته بیان شد که در شک بین رکعت دو و چهار، باید بنا را بر رکعت چهارم بگذارد و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده، اقامه کند. مرحوم صدوق که می‌فرماید نماز در شک بین رکعت دوم و چهارم، باطل است. مستند به یک روایت این فتوا را بیان فرموده است. روایت چنین است: سألته عن الرجل لا يدري أصلّى ركعتين أم أربعاً؟ (سوال کردم از امام عليه‌السلام در مورد مردی که نمی‌داند دو رکعت اقامه کرده یا چهار رکعت) قال: يعيد الصلاة[۱] (امام عليه‌السلام فرمودند: نماز را اعاده کند.)

مرحوم شهید اول در پاسخ مرحوم صدوق می‌فرماید این روایت مضمره است. مراد مرحوم شهید از مضمره آن است که ما نمی‌دانیم این راوی از چه کسی سوال کرده است. زیرا نفرمود سئلت عن الصادق عليه‌السلام یا سئلت اباعبدالله عليه‌السلام. بلکه گفت سئلته. چه بسا کسی که از او سوال کرده است، فقیه یا عالم بوده است که سخن او برای ما حجیت ندارد. لذا احتمال می‌دهیم کسی که مورد سوال قرار گرفته است، امام نبوده است و چون احتمال دارد که امام نباشد، کلام او برای ما حجت نیست. ضمن این که علاوه بر مضمره بودن و مقطوعه بودن روایت، مشکل دیگری وجود دارد و آن عبارت است از این که اگر روایت مذکور، صحیح السند هم باشد، معارض دارد. معارض این روایت، روایات دیگری است که حکم به اقامه دو رکعت نماز احتیاط، می‌فرماید. لذا به جهت وجود معارض، این روایت را نمی‌توان قابل استناد دانست. ضمن این که می‌توان این روایت مقطوعه و مضمره شیخ صدوق را توجیه کرد. به این روش که این روایت را بر شک قبل از اکمال سجدتین حمل کنیم. یعنی امام عليه‌السلام که فرمودند یعید الصلاة، مرادشان این بوده است که اگر شک قبل از اکمال سجدتین بود، باید نماز را اعاده کرد. این را ما نیز می‌پذیریم. چنانچه در گذشته بیان شد که در شک بین رکعت دو و چهار صحیح است و باید دو رکعت نماز احتیاط را اقامه کند، مربوط به صورتی می‌شود که بعد از اکمال سجدتین در رکعت دوم، این شک، محقق شود و الا قبل از اکمال سجدتین، شک موجب بطلان نماز می‌شود. همچنین می‌توان حمل بر غیر نماز‌های چهار رکعتی نمود. مثلا در نماز دو رکعتی یا سه رکعتی، شک کرده است. لذا نماز باطل است. زیرا شک در نمازهای دو رکعتی یا سه رکعتی، نماز باطل می‌شود. لذا روایت مرحوم صدوق به دلیل این که قابل توجیه است و معارض دارد، نمی‌توان به ظاهر اولیه روایت استناد کرد.


وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۱.

۱۰

تطبیق مسئله دوم: نظر مرحوم صدوق در مورد شک بین رکعت دو و چهار

﴿ الثانية ﴾:

﴿ حكم الصدوق ﴾ أبو جعفر محمّد ﴿ بن بابويه بالبطلان ﴾ (حکم کرده مرحوم صدوق به بطلان. یعنی) بطلانِ الصلاة ﴿ في ﴾ صورة ﴿ الشكّ بين الاثنتين والأربع ﴾ (اگر مصلی بین رکعت دو و چهار، شک کرد، نمازش باطل است. چرا این گونه فتوا صادر نموده است؟) استناداً إلى مقطوعة محمّد بن مسلم (مقطوعه یعنی مضمره. یعنی نام امام عليه‌السلام را بصورت ضمیر بیان فرموده است نه بصورت اسم ظاهر. در روایت بیان شده است سألته عن الرجل. یعنی سألت از شخص و نمی‌دانیم که آن شخص چه کسی است)، قال: «سألته عن الرجل لا يدري أصلّى ركعتين أم أربعاً؟ (آیا دو رکعت نماز را اقامه کرده است یا چهار رکعت را اقامه کرده است.) قال: يعيد الصلاة» (اگر ضمیر سألته به امام برگردد، امام عليه‌السلام فرمودند: نماز را اعاده کند. مرحوم شهید اول در پاسخ به شیخ صدوق می‌فرماید:).

﴿ والرواية مجهولة المسؤول ﴾ (در روایت، شخصی که مورد سوال قرار گرفته است، مجهول است.) فيُحتمل كونُه غيرَ إمام (احتمال دارد که مسؤل، غیر امام باشد. مشکل دیگری که روایت دارد عبارت است از این که)، مع معارضتها بصحيحة محمّد بن مسلم عن الصادق عليه‌السلام (روایت مرحوم صدوق، معارضه دارد با صحیحه محمد بن مسلم از امام صادق عليه‌السلام که فرمود:) في من لا يدري (در مورد کسی که نمی‌داند) أركعتان صلاته أو أربع؟ (آیا نمازش دو رکعت است یا چهار رکعت) قال (امام عليه‌السلام فرمودند): «يسلِّم (سلام دهد. یعنی بنا را بر اکثر بگذارد) ويُصلّي ركعتين (دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کند) بفاتحة الكتاب ويتشهّد وينصرف» (تشهد و سلام را بیان کند و بعد از آن منصرف شود) وفي معناها غيرها (غیر از این روایت، روایات دیگری نیز وجود دارد که با روایت مرحوم صدوق معارضه دارد. علاوه بر آن، می‌توان روایت مرحوم شیخ صدوق را توجیه نمود. کما این که مرحوم صاحب وسائل، بعد از نقل روایت صدوق، به توجیه روایت می‌پردازد. مرحوم صاحب وسائل در توجیه این روایت چنین بیان می‌فرماید: أقول: حمله الشيخ على المغرب والغداة. -مرحوم شیخ طوسی، حمل کرده روایت شیخ صدوق را بر این که در نماز مغرب یا نماز صبح، این شک واقع شده است. یعنی در نماز صبح یا مغرب، شک کرده است که نماز را دو رکعت یا چهار رکعت اقامه کرده است. طبیعتا نماز باطل است.- ويمكن حمله على الشكّ قبل إكمال السجدتين -ممکن است این روایت را حمل کنیم بر آن که قبل از اکمال سجدتین در رکعت دوم، شک کرده است. چون قبل از اکمال سجدتین بوده است، نماز باطل و نیاز به اعاده دارد. اگر بعد از اکمال سجدتین باشد، نماز صحیح است و تنها نیاز به اقامه نماز احتیاط دارد. این دو توجیه را مرحوم شهید، مطرح می‌فرماید.)، ويمكن حمل المقطوعة على من شكّ قبل إكمال السجود، (چون قبل از اکمال سجدتین بوده است، نماز باطل است و از نظر ما نیز نماز باطل است. چون در صفحه ۲۷۲ بیان شد که تمام شک‌های صحیح مربوط به جایی می‌شود که دو رکعت اول تمام شده باشد و بعد از آن مصلی، شک کند و الا اگر در دو رکعت اول شک کند، نمازش باطل است.) أو على الشكّ في غير الرباعيّة. (یا حمل کنیم بر شک غیر نماز‌های چهار رکعتی. مثل نماز دو رکعتی یا نماز سه رکعتی.)

۱۱

مسئله سوم: نظر مرحوم صدوق در مورد شک بین رکعت دو و سه در نمازهای سه رکعتی

مسئله سوم: نظر مرحوم صدوق در مورد شک بین رکعت دو و سه در نمازهای سه رکعتی

در مسئله سوم، فتوای دیگر مرحوم صدوق مورد بررسی قرار می‌گیرد.

مرحوم صدوق فرموده است: اگر کسی شک کند در نماز مغرب بین رکعت دو و سه و ظن او متمایل به سه شود.

در گذشته بیان شد که اگر ظن مصلی به یک سمت متمایل شد، همان مظنون را واقع می‌پندارد و نماز را تمام می‌کند. در نماز مغرب اگر بین رکعت دو و سه شک کند و ظنش به رکعت سوم باشد، از نظر مرحوم شهید باید سلام بدهد و نمازش را تمام کند و نمازش صحیح است. اما مرحوم صدوق فرموده است در این صورت باید دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه کند.

دلیل مرحوم صدوق:

مرحوم صدوق به روایت عمار ساباطی از امام صادق عليه‌السلام استناد کرده است.

روایت چنین است: عَنْ عَمَّارٍ اَلسَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ رَجُلٌ شَكَّ فِي اَلْمَغْرِبِ (در نماز مغرب شک کرد) فَلَمْ يَدْرِ (نمی‌داند) رَكْعَتَيْنِ صَلَّى أَمْ ثَلاَثَةً (آیا دو رکعت یا سه رکعت اقامه کرده است) قَالَ يُسَلِّمُ (امام عليه‌السلام فرمودند که سلام دهد) ثُمَّ يَقُومُ (سپس بایستد) فَيُضِيفُ إِلَيْهَا رَكْعَةً (یک رکعت نماز ایستاده بخواند.)

این روایت با فتوای مرحوم صدوق، تفاوت‌هایی دارد. اولا در این روایت، ذهاب الظن الی الثلاثه بیان نفرمود و تنها سخن از شک بیان شده است. اما این که تفکر کرده و ظنش به سمت سه رکعت رفته است، در روایت بیان نشده است. چنانچه حرفی از دو رکعت نماز احتیاط نشسته بیان نفرمود. بلکه صحبت از یک رکعت ایستاده شده است.

بنابر این، مستند مرحوم صدوق با فتوایی که بیان فرموده است، سازگار نیست.

مرحوم شهید می‌فرماید: اولا عمار ساباطی، فتحی المذهب است. لذا روایت او قابل اعتنا نیست. ثانیا، این روایت، روایت شاذ است. قائلین به این روایت، نادر هستند. حکم همان چیزی است که در گذشته بیان شد. یعنی اگر در نماز دو رکعتی یا سه رکعتی یا چهار رکعتی، ظن به احد الطرفین پیدا شد، باید بنا را بر طرف مظنون قرار دهد، بدون این که لازم باشد نماز احتیاط را اقامه کند.)

۱۲

تطبیق مسئله سوم: نظر مرحوم صدوق در مورد شک بین رکعت دو و سه در نمازهای سه رکعتی

﴿ الثالثة ﴾:

﴿ أوجب ﴾ الصدوق ﴿ أيضاً الاحتياط بركعتين جالساً (واجب دانسته مرحوم صدوق، دو رکعت نماز احتیاط نشسته را) لو شكّ في المغرب بين الاثنتين والثلاث (اگر بین رکعت دو و سه در نماز مغرب، شک کرد) وذهب وهمه ﴾ أي ظنّه ﴿ إلى الثالثة (یعنی مصلی ظن به اقامه سه رکعت، پیدا کند) عملاً برواية عمّار ﴾ ابن موسى ﴿ الساباطي عن الصادق عليه‌السلام (روایت در کتاب وسائل الشیعه، ج۸، ص ۱۹۶، بیان شده است. مرحوم شهید در پاسخ به فتوای شیخ صدوق می‌فرماید:) وهو ﴾ أي عمّار ﴿ فَطَحيّ ﴾ المذهب (چرا فطحی می‌نامند؟)، منسوبٌ إلى الفَطَحيّة (فطحیه چه کسانی هستند؟) ـ وهم القائلون بإمامة عبد اللّٰه بن جعفر الأفطح (کسانی که قائل به امامت عبدالله بن جعفر افطح هستند. لذا به آنان فطحی می‌گویند. اکنون که عمار ساباطی، فتحی المذهب است،) ـ فلا يُعتدّ بروايته (به روایت او اعتنا نمی‌شود. علاوه بر این که)، مع كونها شاذّة (این روایت شاذ است. شاذ است یعنی نظیر این روایت در روایات دیگر بیان نشده است.) والقول بها نادرٌ (قائل شدن به این روایت شاذ هم نادر است). والحكم ما تقدّم (حکم همان چیزی است که در سابق بیان شد): من أنّه مع ظنّ أحد الطرفين (در صورتی که گمان به یکی از طرفین حاصل شود) يبني عليه (باید بنا را بر همان طرف مظنون بگذاریم) من غير أن يلزمه شيء. (بدون این که نیاز باشد نماز احتیاط را اقامه کنیم.)

۱۳

نظر مرحوم صدوق در صورت شک بین رکعت چهار و پنج

نظر مرحوم صدوق در صورت شک بین رکعت چهار و پنج:

مرحوم صدوق، واجب دانسته است که اگر مصلی بین رکعت چهار و پنج، شک کند، دو رکعت نماز احتیاط نشسته، اقامه کند. در گذشته بیان شد که در شک بین چهار و پنج، تفصیل وجود دارد. اگر قبل از رکوع شک محقق شود، باید بنشیند و شک به شک بین رکعت سه و چهار، بازگشت دارد و حکم شک بین رکعت سه و چهار را بار می‌کند. اما اگر بعد از رکوع شک کرده باشد، فقط دو سجده سهو انجام می‌دهد.

مرحوم صدوق، فرموده است که اگر مصلی بین رکعت چهار و پنج شک کرد باید دو رکعت نماز احتیاط جالسا اقامه کند.

مرحوم شهید می‌فرماید این نظر متروک است. یعنی این نظر، غیر از مرحوم صدوق، قائلی ندارد و حق همان تفصیلی است که در گذشته بیان نمودیم.

یکی از ادله‌ای که برای رد نظریه مرحوم صدوق اقامه می‌شود آن است که نماز احتیاط، برای جبران نقص احتمالی نماز است و معمولا با احتمال نقصی که وجود دارد، مطابقت دارد. در صورتی که مصلی بین رکعت چهار و پنج شک کند، احتمال نقص وجود ندارد.

برخی فرمایش مرحوم صدوق را حمل کرده‌اند بر این که مراد مرحوم صدوق آن است که قبل از رکوع شک بین رکعت چهار و پنج، شده است. چون قبل از رکوع بوده، طبیعتا به شک بین رکعت سه و چهار، برگشت می‌کند و چون شک بین رکعت سه و چهار شده است، طبیعتا باید یا یک رکعت قائما یا دو رکعت جالسا اقامه کند که مرحوم صدوق، دو رکعت جالسا را بیان فرموده است.

اگر منظور مرحوم صدوق این صورت باشد، سخن نیکویی است اما از عبارت مرحوم صدوق این صورت برداشت نمی‌شود.

۱۴

تطبیق نظر مرحوم صدوق در صورت شک بین رکعت چهار و پنج

﴿ وأوجب ﴾ الصدوق ﴿ أيضاً ركعتين جلوساً (واجب کرده مرحوم صدوق همچنین دو رکعت نماز احتیاط نشسته را) * للشكّ بين الأربع والخمس (برای شک بین رکعت چهار و پنج) وهو ﴾ قول ﴿ متروك ﴾ (شهید می‌فرماید این نظر، نظر متروک است و علما نپذیرفته است) وإنّما الحقّ فيه ما سبق من التفصيل من غير احتياط (حق همانی است که سابقا بیان کردیم که تفصیل دادیم. اگر قبل از رکوع شک کند، به شک بین رکعت سه و چهار بازگشت می‌کند و اگر بعد از رکوع شک کند، دو سجده سهو باید انجام دهد و نماز احتیاط ندارد.)، ولأنّ الاحتياط جبرٌ لما يُحتمل نقصُه (نماز احتیاط، جبران آن مقداری است که احتمال نقص نماز می‌رود. هنگامی که شک بین رکعت چهار و پنج می‌کند، احتمال نقص وجود ندارد که بخواهد آن را جبران کند)، وهو هنا منفيٌّ قطعاً (احتمال نقص در شک بین رکعت چهار و پنج، منتفی است قطعا). وربّما حُمل على الشكّ فيهما قبل الركوع (چه بسا حمل شده کلام مرحوم صدوق، شک بین رکعت چهار و پنج، قبل از رکوع. یعنی مراد مرحوم صدوق، شک بین رکعت چهار و پنج، قبل از رکوع است. که طبیعتا این شک به شک بین رکعت سه و چهار بازگشت دارد و در شک بین سه و چهار، یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته یا یک رکعت نماز احتیاط ایستاده را باید اقامه کند. مرحوم صدوق، دو رکعت نماز احتیاط نشسته را اقامه کرده است.)، فإنّه يوجب الاحتياط بهما (در این جا باعث احتیاط به دو رکعت نشسته می‌شود)، كما مرّ. (همانطور که سابقا در صفحه ۲۷۳، بیان نمودیم.)

هذا إذا ذكر بعد تمامه. ولو كان في أثنائه فكذلك مع المطابقة أو لم يتجاوز القدر المطابق ، فيسلّم عليه. ويشكل مع المخالفة ، خصوصاً مع الجلوس إذا كان قد ركع للاُولى؛ لاختلال نظم الصلاة. أمّا قبله فيُكمِل الركعة قائماً ، ويغتفر ما زاده من النيّة والتحريمة كالسابق. وظاهرُ الفتوى اغتفارُ الجميع.

أمّا لو كان قد أحدث أعاد؛ لظهوره في أثناء الصلاة ، مع احتمال الصحّة. ولو ذكر بعد الفراغ تمامَ الصلاة فأولى بالصحّة ، ولكنّ العبارة لا تتناوله وإن دخل في «ذَكَر ما فعل» إلّا أنّ استثناءَه الحدَثَ ينافيه؛ إذ لا فرق في الصحّة بين الحالين. ولو ذكر التمام في الأثناء تخيّر بين قطعه وإتمامه ، وهو الأفضل.

﴿ الثانية :

﴿ حكم الصدوق أبو جعفر محمّد ﴿ بن بابويه بالبطلان بطلانِ الصلاة ﴿ في صورة ﴿ الشكّ بين الاثنتين والأربع (١) استناداً إلى مقطوعة محمّد بن مسلم ، قال : «سألته عن الرجل لا يدري أصلّى ركعتين أم أربعاً؟ قال : يعيد الصلاة» (٢).

﴿ والرواية مجهولة المسؤول فيُحتمل كونُه غيرَ إمام ، مع معارضتها بصحيحة محمّد بن مسلم عن الصادق عليه‌السلام في من لا يدري أركعتان صلاته أو أربع؟ قال : «يسلِّم ويُصلّي ركعتين بفاتحة الكتاب ويتشهّد وينصرف» (٣) وفي معناها غيرها (٤) ويمكن حمل المقطوعة على من شكّ قبل إكمال السجود ، أو

____________________

(١) المقنع : ١٠٢.

(٢) الوسائل ٥ : ٣٢٤ ، الباب ١١ من أبواب الخلل ، الحديث ٧.

(٣) المصدر السابق : الحديث ٦.

(٤) المصدر السابق : الحديث ٤ و ٨ و ٩.

على الشكّ في غير الرباعيّة.

﴿ الثالثة :

﴿ أوجب الصدوق ﴿ أيضاً الاحتياط بركعتين جالساً لو شكّ في المغرب بين الاثنتين والثلاث وذهب وهمه أي ظنّه ﴿ إلى الثالثة (١) عملاً برواية عمّار ابن موسى ﴿ الساباطي عن الصادق عليه‌السلام (٢) وهو أي عمّار ﴿ فَطَحيّ المذهب ، منسوبٌ إلى الفَطَحيّة ـ وهم القائلون بإمامة عبد اللّٰه بن جعفر الأفطح ـ فلا يُعتدّ بروايته ، مع كونها شاذّة والقول بها نادرٌ. والحكم ما تقدّم : من أنّه مع ظنّ أحد الطرفين يبني عليه من غير أن يلزمه شيء (٣).

﴿ وأوجب الصدوق ﴿ أيضاً ركعتين جلوساً * للشكّ بين الأربع والخمس (٤) وهو قول ﴿ متروك وإنّما الحقّ فيه ما سبق من التفصيل (٥) من غير احتياط ، ولأنّ الاحتياط جبرٌ لما يُحتمل نقصُه ، وهو هنا منفيٌّ قطعاً.

____________________

(١) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : نُسب ذلك إلى مقنعه ، وما رأيناه من عبارة المقنع هكذا : إذا لم تدرِ واحدةً صلّيت أم اثنتين فأعد الصلاة. المناهج السويّة : ٣٠٨ وراجع المقنع : ١٠١.

(٢) لم نظفر برواية صرّح فيها بذهاب الظنّ إلى الثالثة وبالركعتين من جلوس ، ومفاد رواية عمّار الاحتياط بركعة قائماً ، راجع الوسائل ٥ : ٣٠٥ ، الباب ٢ من أبواب الخلل ، الحديث ١١ و ١٢.

(٣) تقدّم في الصفحة ٢٧٤.

(*) في (س) : جالساً.

(٤) المقنع : ١٠٣.

(٥) سبق في الصفحة ٢٧٣.

وربّما حُمل على الشكّ فيهما قبل الركوع ، فإنّه يوجب الاحتياط بهما ، كما مرّ (١).

﴿ الرابعة :

﴿ خيّر ابن الجنيد (٢) رحمه‌الله ﴿ الشاكَّ بين الثلاث والأربع بين البناء على الأقلّ ولا احتياط * أو على الأكثر ويحتاط بركعةٍ قائماً ﴿ أو ركعتين جالساً ﴿ وهو خِيَرة الصدوق (٣) ابن بابويه ، جمعاً بين الأخبار الدالّة على الاحتياط المذكور (٤) وروايةِ سهل بن اليسع عن الرضا عليه‌السلام أنّه قال : «يبني على يقينه ويسجد للسهو» (٥) بحملها على التخيير ، ولتساويهما في تحصيل الغرض من فعل ما يُحتمل فواته ، ولأصالة عدم فعله ، فيتخيّر بين فعله وبدله.

﴿ وتردّه هذا القول ﴿ الرواياتُ المشهورة الدالّةُ على البناء على الأكثر :

إمّا مطلقاً كرواية عمّار عن أبي عبد اللّٰه عليه‌السلام ، قال : «إذا سهوتَ فابنِ على الأكثر ، فإذا فرغت وسلّمت فقم فصلّ ما ظننت أنّك نقصت ، فإن كنتَ أتممت لم يكن عليك شيءٌ ، وإن ذكرت أنّك كنت نقصت كان ما صلّيت تمام ما نقصت» (٦) وغيرها (٧).

____________________

(١) مرّ في الصفحة ٢٧٣.

(٢) و (٣) راجع المختلف ٢ : ٣٨٢.

(*) في (س) : فلا احتياط.

(٤) المصدر السابق: ٣٢٠ ، الباب ١٠ من أبواب الخلل.

(٥) المصدر السابق : ٣٢٥ ، الباب ١٣ من أبواب الخلل ، الحديث ٢.

(٦) الوسائل ٥ : ٣١٨ ، الباب ٨ من أبواب الخلل ، الحديث ٣.

(٧) نفس المصدر ، الحديث ١ و ٤.