درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۲۷: احکام خلل (۷)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

اگر مصلی پس از اقامه نماز احتیاط به یاد آورد که نماز اصلی را حقیقتا ناقص اقامه کرده است

اگر مصلی، پس از نماز احتیاط، یادش آید که نماز اصل را واقعا ناقص اقامه کرده است، تکلیف او چیست؟ به عبارت دیگر، مصلی که بین رکعات شک می‌کند، ممکن است پس از نماز یادش آید که در شک بین رکعت سوم و چهارم، حقیقتا سه رکعت اقامه کرده است یا در شک بین رکعت دوم و چهارم، واقعا دو رکعت را اقامه کرده است. در صورتی که بعد از نماز احتیاط، یادش آید که واقعا نماز را ناقص اقامه کرده است، تکلیفش چیست؟ آیا باید نماز را اعاده کند یا نمازش صحیح است؟

مرحوم شهید در پاسخ به این سوال می‌فرماید: اگر مصلی یادش آید که واقعا نماز را بصورت ناقص اقامه کرده است، به گونه‌ای که نیاز بوده است آن نماز را کامل کند به مثل همان نماز احتیاطی که اقامه کرده است، اعاده لازم نیست و نماز صحیح است. مگر آن که بین نماز اصلی و نماز احتیاط، حدث از او سر زده باشد و برای وضو گرفتن از محل نماز بیرون رفته باشد و برگردد و نماز احتیاط را اقامه کند. در این صورت، مشخص می‌شود که حدث در وسط نماز رخ داده است. در این صورت نماز او باطل می‌باشد.

بنابر این، غیر از واقع شدن حدث، اگر مصلی یادش آید که واقعا نماز اصل را ناقص اقامه کرده است، به گونه‌ای که به همان مقدار ناقص، نیاز به نماز احتیاط داشته است، نماز صحیح است و نماز احتیاط متمم نماز اصلی می‌باشد. البته این که گفته می‌شود، نماز صحیح است، باید توجه داشت که نماز، مشتمل بر مشکلاتی است اما در عین حال، حکم به صحت نماز می‌شود. برخی از مشکلاتی که نماز اصلی دارد عبارت است از:

۱) چنین نمازی که مثلا شک بین رکعت سوم و چهارم کرد و سپس یک رکعت نماز احتیاط اقامه کرد و پس از آن یادش آمد که نماز اصلی را واقعا سه رکعت اقامه کرده است. این نماز، مشتمل بر زیاده بعضی از ارکان است. مثل نیت و تکبیرة الاحرام. مصلی که نماز احتیاط را اقامه می‌کند، نیت و تکبیرة الاحرام را بیان می‌کند و چون در نماز احتیاط، نیت و تکبیرة الاحرام، وجود دارد، درحقیقت، چنین نمازی دو نیت و دو تکبیرة الاحرام دارد. لذا مشتمل بر زیاده بعضی از ارکان است.

۲) در مواردی موجب نقص بعضی از ارکان می‌شود. مانند نقص قیام متصل به رکوع در صورتی که نماز احتیاط را نشسته اقامه کرده باشد. در صورتی که نماز احتیاط را نشسته اقامه کرده باشد، در رکعت آخر، مصلی، قیام متصل به رکوع را که یکی از ارکان است را انجام نداده است.

۳) گاهی موجب زیاده رکوع و سجود است. در صورتی که مصلی، رکعات متعدد اقامه کرده باشد، موجب زیاده رکوع و سجود می‌شود. مثل جایی که مصلی به جای یک رکعت قیاما، دو رکعت جلوسا اقامه کرده باشد. در این صورت به دلیل این که دو رکعت نماز نشسته، به جای یک رکعت نماز ایستاده است، یک رکوع و دو سجده آن اضافی می‌شود. همچنین مثل صورتی که در شک بین رکعت دو و سه و چهار، هم دو رکعت نماز ایستاده اقامه کرده و هم دو رکعت نماز نشسته را اقامه کرده است و پس از اقامه این نماز‌ها یادش آمد که نماز اصلی را واقعا دو رکعت اقامه کرده است. در این صورت دو رکعت نماز نشسته، موجب زیاده بعضی از ارکان می‌شود.

سوال: با توجه به مشکلاتی که نماز اصلی دارد، به چه دلیل حکم به صحت نماز می‌شود؟

پاسخ: مرحوم شهید ثانی این سوال را با چنین عبارتی پاسخ می‌دهد: للامتثال المقتضي للإجزاء. بخاطر آن که مصلی، امتثال امر مولا را کرده است. به این معنا که شارع مقدس امر فرموده در صورتی که شک کردی، چنین نماز احتیاطی را اقامه کن و مصلی نیز بنابر دستور شارع مقدس، نماز احتیاط را اقامه کرده است. هنگامی که امر مولا را امتثال فرموده است، مقضی اجزاء است. به این معنا که اقتضاء امتثال آن است که چنین نمازی مجزی باشد و نیاز به قضا نداشته باشد. در حقیقت مرحوم شهید در صدد بیان این نکته است که اگر متابعت محض از همه جهات بین نقص نماز اصلی و نماز احتیاط، شرط باشد، هیچ نماز احتیاطی مطابقت کامل را ندارد. چون حداقل نیت و تکبیرة الاحرام، اضافه می‌شود.

۴

تطبیق اگر مصلی پس از اقامه نماز احتیاط به یاد آورد که نماز اصلی را حقیقتا ناقص اقامه کرده است

﴿ ولو ذكر ما فعل فلا إعادة (اگر مصلی به یاد آورد که کاری را که انجام داده است -مثلا شک بین رکعت سوم و چهارم کرد و یادش آمد که واقعا سه رکعت را اقامه کرده است.- اعاده ندارد.) إلّا أن يكون قد أحدث ﴾ (مگر آن که محدث شده باشد، قبل از نماز احتیاط و برای اقامه نماز احتیاط محل نماز را ترک کند و دوباره به آن محل برگردد و نماز احتیاط را اقامه کند. در این صورت اگر به یاد آورد که نماز اصلی را بصورت ناقص اقامه کرده است، به دلیل این که نماز احتیاط، مکمل می‌شود و در حقیقت به مثابه آن است که حدث در وسط نماز واقع شده است.

لو ذکر ما فعل فلا اعادة، مرحوم شهید ثانی چنین معنا می‌کند:) أي: ذكر نقصانَ الصلاة (یادش آید که نماز اصلی، نقصان داشته است، نه آن که یادش آید، نماز اصلی کامل بوده. اما مرحوم شهید اول اینگونه نفرمود. بلکه تنها فرمود لو ذکر ما فعل. یعنی آن چه که انجام داده است را به یاد آورد. ممکن است در شک بین رکعت سوم و چهارم، واقعا چهار رکعت را اقامه کرده است. عبارت مصنف شامل این صورت نیز می‌شود اما مرحوم شهید ثانی، عبارت شهید اول را منحصر به صورتی می‌کند که مصلی یادش آید که نماز را ناقص اقامه کرده است. به چه دلیل مرحوم شهید ثانی عبارت را منحصر در صورت نقص می‌کند؟

انحصار به این دلیل است که مرحوم شهید اول: الا أن یکون قد احدث را در عبارت خویش بیان فرموده است. چون اگر بعدا یادش آید که نماز را بصورت کامل اقامه کرده است، هرچند که بین نماز اصلی و نماز احتیاط، حدث از او سر بزند، بازهم اعاده لازم نیست. یعنی کسی که بین رکعت سه و چهار، شک کرد و بعدا مشخص شد که واقعا چهار رکعت اقامه کرده است، اگر حدث هم از او حادث شود بازهم نماز اصلی او صحیح است. لذا قطعا آن حدث بین نماز واقع نشده است که بخواهد مشکل ایجاد کند. بنابر این، استثنائی که در عبارت مرحوم شهید اول بیان شده است -الا ان یکون قد احدث- به ما می‌فهماند که مراد مرحوم مصنف از لو ذکر ما فعل، آن است که ذکر نقصان الصلاة. لذا مرحوم شهید ثانی، عبارت مرحوم شهید اول را چنین معنا می‌کند: أي: ذكر نقصانَ الصلاة) بحيث يحتاج إلى إكمالها (مصلی یادش آید نقصان نماز را به گونه‌ای که احتیاج داشته به اکمال این نماز) بمثل ما فعل (به مثل همان نماز احتیاطی که انجام داده است. در این صورت) صحّت الصلاةُ (نمازش صحیح است) وكان الاحتياط متمّماً لها (نماز احتیاط، متمم نماز ناقصی است که سابقا انجام داده است.)، وإن اشتمل على زيادة الأركان (اگر چه چنین نمازی، مشتمل بر زیاده ارکان است.) من النيّة والتكبير (مثل نیت و تکبیرة الاحرامی که اول نماز احتیاط، انجام داده است.)، ونقصان بعضٍ (بعض ارکان در برخی از موارد، نقصان پیدا کرده است.) كالقيام لو احتاط جالساً (اگر نماز احتیاط را جالسا اقامه کرده است، مثلا به جای یک رکعت نماز احتیاط، دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه کرده است. در این صورت، قیام متصل به رکوع را انجام نداده است. زیرا نماز را بصورت نشسته اقامه کرده است و در نماز نشسته قیام متصل به رکوع را انجام نداده است.)، وزيادةِ الركوع والسجودِ (زیادة الرکوع و السجود، عطف به زیادة الارکان می‌شود. یعنی اگرچه مشتمل است بر زیاده رکوع و سجود در رکعات متعدده. دو مثال برای این صورت می‌توان بیان کرد.

مثال اول: به جای یک رکعت کسر شده، دو رکعت، بصورت نشسته اقامه کند. به دلیل این که دو رکعت نشسته اقامه کرده است، رکوع و سجود اضافه کرده است. در حقیقت در دو رکعت نشسته، دو رکوع و چهار سجده انجام داده است. با این که یک رکعت را ناقص انجام داده بود. در این صورت یک رکوع و دو سجده را اضافه انجام داده است.

مثال دوم: در صورتی که مصلی بین رکعت دوم، سوم و چهارم شک کند، هم دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و هم دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه می‌کند. طبیعتا اگر بعد از اقامه نماز‌های احتیاط، یادش آید که سه رکعت یا دو رکعت را اقامه کرده است، به همه نمازهای احتیاط‌ها نیاز نداشته و رکوع و سجده اضافه شده است.) في الركعات المتعدّدة للامتثال (للامتثال، علت است برای صحت نماز و فلا اعادة که در صفحه قبل بیان فرمود. بیان شد که اگر نقصان نماز را پس از اقامه نماز احتیاط، یادش آید، نمازش صحیح است و لازم به اعاده ندارد. سوال می‌شود که به چه دلیل نمازش صحیح است و اعاده ندارد؟ می‌فرماید: للامتثال) المقتضي للإجزاء (بخاطر این که مصلی امتثال کرده امر شارع مقدس را. یعنی به فرمایش خداوند متعال و حکم شرعی عمل کرده است و امتثال و عمل کردن به حکم شرعی، مقتضی اجزاء است. اجزاء یعنی اکتفا. یعنی دیگر نیاز به اعاده نماز نیست). ولو اعتبرت المطابقة محضاً (اگر معتبر باشد، مطابقت محض. یعنی اگر کسی چنین بگوید: نماز احتیاط با نمازی که بصورت ناقص انجام داده، باید از هر جهتی مطابقت داشته باشد. به عبارت دیگر، تمام جهات نماز احتیاط باید با نقصی که در نماز اصلی وجود داشته است، مطابقت داشته باشد. اگر اینگونه باشد) لم يَسْلُم احتياطٌ (هیچ نماز احتیاطی سالم نمی‌ماند) ذكر فاعِلُه الحاجة إليه (هیچ نماز احتیاطی سالم نمی‌ماند که یادش آمده باشد، فاعل نماز احتیاط، نیاز به نماز احتیاط را. یعنی بعدا یادش آید که نیاز به نماز احتیاط داشته است. در حقیقت نقصان اصل نماز را یادش آید. چرا؟)؛ لتحقّق الزيادة (بخاطر این که حتما زیاده‌ای محقق می‌شود. هرچند که این زیاده نیت و تکبیرة الاحرام باشد. یعنی در حد نیت و تکبیرة الاحرام، زیاده رخ داده باشد.) إن لم تحصل المخالفة (قبل از إن لم تحصل باید واو باشد. اگرچه حاصل نشود مخالفت. یعنی از جهت قیام و قعود و تعداد رکعات، نماز احتیاط با نقصان نماز اصلی، یکی باشد، اما بالاخره نیت و تکبیرة الاحرام، زیاد شده است.) 

۵

جریان حکم صحت نماز در صورتی که شک موجب وجوب دو نماز احتیاط شود

در ادامه مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: حکم مرحوم شهید اول به صحت نماز و عدم وجوب اعاده، در فرضی که یادش آید نقصان نماز را، شامل آن صورتی که شک موجب وجوب دو نماز احتیاط شود، نیز می‌شود.

گاهی مصلی شک می‌کند بین رکعت دوم و سوم و چهارم و در گذشته بیان شد که برای چنین شکی، لازم است که دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نماز احتیاط نشسته، اقامه کند.

به بیان دیگر، شک بین رکعت دوم و سوم و چهارم، موجب وجوب دو نماز احتیاط می‌شود. در این صورت نیز حکم به صحت نماز و عدم اعاده نماز، جاری است. اما صورت‌های مختلفی دارد.

توضیح صورت‌های مختلف.

صورت نخست:

اگر مصلی بعدا یادش آید که نماز اصلی را دو رکعت واقعا اقامه کرده است و بعد از نماز اصلی، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کرد و پس از آن دو رکعت نماز احتیاط نشسته را اقامه کرد. در این صورت، دو رکعت نماز احتیاط نشسته، نافله محسوب می‌شود و اصل نماز که دو رکعت اقامه کرده است و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده‌ای که متصلا اقامه کرده است، به آن ملحق می‌شود. در این صورت در حقیقت بین نمازی که به عنوان احتیاط اقامه کرده و بین نقصی که در نماز اصلی بوده، مطابقت دارد. به دلیل این که بین آن‌ها، مطابقت وجود دارد، روشن است که نماز صحیح است و نیازی به اعاده ندارد.

اشکال: در این صورت یک نیت و تکبیرة الاحرام اضافه شده است.

پاسخ: در گذشته بیان شد که اضافه شدن این موارد مشکلی ایجاد نمی‌کند. به دلیل این که اگر اضافه شدن این موارد مشکل ساز باشد، هرگاه که نماز را ناقص اقامه کند، باید قائل به بطلان نماز باشیم.

صورت دوم:

در شک بین رکعت دوم، سوم و چهارم، مصلی یادش آید که نماز اصلی را واقعا سه رکعت اقامه کرده است و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را مقدم کرده بود. به عبارت دیگر، مصلی بین رکعت دوم، سوم و چهارم شک کرد. پس از اتمام نماز اصلی، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کرد و پس از آن دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه کرد و پس از اقامه همه نمازهای احتیاط، به یاد آورد که نماز اصلی را سه رکعت اقامه کرده است. در این صورت، مطابقت وجود ندارد. اما در عین حال که مطابقت وجود ندارد اما احتمال صحت نماز وجود دارد.

مرحوم شهید ثانی، دلیل احتمال را چنین تقریر می‌فرماید: در گذشته بیان شد که مصلی، امر مولا را امتثال کرده است. خواه مطابقت وجود داشته باشد و خواه مطابقت وجود نداشته باشد. زیرا شارع مقدس به مکلف امر فرموده است که دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه کن و مکلف چنین عمل کرد. امتثال امر مولا، مقتضی اجزاء است.

گرچه احتمال دارد که بگوییم به دلیل این که اصل نماز، سه رکعت بوده و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را ابتداءً اقامه کرده است، چنین نمازی را ملحق می‌کنیم به نماز کسی که یک رکعت نماز را در آخر نماز، سهوا اضافه کرده است. اگر مصلی، نماز چهار رکعتی را پنج رکعت، اقامه کند، چه حکمی دارد؟ این مصلی نیز مانند او می‌باشد. طبعا اگر کسی یک رکعت به نماز اضافه کند، نمازش باطل است. مگر آن که در رکعت چهارم (رکعت چهارم در این جا، رکعت اول نماز احتیاط می‌باشد.) به اندازه تشهد جلوس کرده باشد. در صورتی که به اندازه تشهد جلوس کرده باشد، هرچند که تشهد و سلام را بیان نکرده باشد، نمازش صحیح است. اما اگر این کار را نکرده باشد، باید قائل به بطلان نماز باشیم.

بنابر این، در فرض مخالفت (در فرضی که نماز احتیاط با مقدار نقصی که اصل نماز داشته است، مخالفت داشته است) احتمال صحت و احتمال بطلان وجود دارد.

صورت سوم:

صورت سوم نیز از صورت‌های مخالفت است. یعنی نماز احتیاط مطابقت با نقص نماز اصلی، ندارد.

اگر مصلی یادش آمد که نماز اصلی را واقعا دو رکعت اقامه کرده است اما هنگامی که نماز احتیاط را اقامه کرد، ابتدا دو رکعت نماز احتیاط نشسته را اقامه کرده است. یا به جای دو رکعت نماز نشسته، یک رکعت نماز ایستاده، اقامه کرده است. در این صورت نیز نماز احتیاط با نقص نماز اصلی، مطابقت ندارد.

تبیین فرض صورت: مصلی بین رکعت دوم، سوم و چهار، شک کرد. لازم است که بعد از نماز، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و یک رکعت نماز احتیاط ایستاده دیگر یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته، اقامه کند.

مصلی، ابتدا دو رکعت نماز احتیاط نشسته را اقامه کرد و پس از آن دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کرد. پس از آن که نماز‌های احتیاط را اقامه کرد، به یاد آورد که نماز اصلی را دو رکعت اقامه کرده است. در این صورت بین نماز احتیاط و نقص نماز اصلی، مطابقت وجود ندارد. زیرا دو رکعت نماز نشسته، حکم یک رکعت نماز ایستاده را دارد. دو رکعت اصل نماز به همراه یک رکعت، سه رکعت می‌شود و در نتیجه مطابقت نخواهد داشت.

مرحوم شهید در این صورت می‌فرماید: احتمال صحت و بطلان نماز، وجود دارد.

شهید ثانی می‌فرماید: شاید این که در روایت فرمود، دو رکعت احتیاط قائما را بر دو رکعت نماز احتیاط نشسته، مقدم کند. سرّش این بوده است که در فرض تقدیم دو رکعت احتیاط ایستاده، گاهی مطابقت وجود دارد. مثل جایی که نماز اصلی را دو رکعت بوده و پس از آن دو رکعت احتیاط را اقامه کرده است. اما در فرض تقدیم دو رکعت احتیاط نشسته، در هیچ صورتی، مطابقت وجود نخواهد داشت. یعنی اگر دو رکعت نماز احتیاط نشسته را مقدم کند، اگر چه بعدا مشخص شود که اصل نمازش سه رکعت بوده و دو رکعت احتیاط نشسته، به جای یک رکعت ایستاده است، اما بالاخره دو رکعت نشسته است و بازهم مطابقت وجود نخواهد داشت. مگر آن که به جای دو رکعت نماز احتیاط نشسته، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه کند. که در این صورت اگر به یاد آورد که اصل نمازش سه رکعت بوده است، مطابقت درست می‌شود.

۶

تطبیق جریان حکم صحت نماز در صورتی که شک موجب وجوب دو نماز احتیاط شود

وشمل ذلك ما لو أوجب الشكُّ احتياطين. (و شامل می‌شود حکم به صحت نماز، حکم به عدم وجوب اعاده نماز که مصنف بیان فرمود، صورتی که واجب کند، شکی که مصلی کرده است، دو احتیاط را. مثل شک بین رکعت دوم، سوم و چهارم.)

وهو ظاهرٌ مع المطابقة (حکم به صحت نماز، سه صورت دارد. ظاهر مع المطابقه، صورت نخست است. در فرض مطابقت، روشن است که حکم به صحت نماز صحیح است و این حکم وجود دارد. مطابقت بین نماز احتیاطی که مکلف خوانده و نقص نماز اصلی. به عبارت دیگر، نماز احتیاط با نقصی که نماز اصلی داشته، مطابقت کند. مثل)، كما لو تذكّر أنّها اثنتان بعد أن قدَّم ركعتي القيام (یادش آید در شک بین رکعت اول و دوم و سوم که نماز اصلی را دو رکعت اقامه کرده است، بعد از این که مقدم کرد، دو رکعت ایستاده را در نماز احتیاط. یعنی ابتدا دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کرد و بعدش یادش آمد که نماز اصلی را دو رکعت اقامه کرده است. دو رکعت نماز احتیاط، مکمل نماز اصلی می‌شود و مطابقت وجود دارد. در این صورت ظاهر است که نماز صحیح است و نیازی به اعاده ندارد. تنها مشکل اضافه شدن نیت و تکبیرة الاحرام وجود دارد که این هم موجب اشکال نیست. زیرا اگر اضافه شدن نیت و تکبیرة الاحرام، موجب اشکال شود، همیشه نماز احتیاط‌ها تکبیرة الاحرام و نیت‌های اضافه را دارد که دیگر نباید از آن بحث کرد. صورت دوم و سوم، فرض مخالفت است.). ولو ذكر (صورت دوم:) أنّها ثلاث (اگر مصلی به خاطر آورد که نماز اصلی که اقامه کرده است، سه رکعت بوده است) احتُمل كونُه كذلك (احتمال دارد که نماز صحیح باشد. کونه کذلک یعنی کون الحکم الصحة) ـ وهو ظاهر الفتوى (به حکم صحت، ظاهر فتوای فقها است.) لما ذكر (بخاطر آنچه که ذکر کردیم. یعنی بیان شد که للامتثال المقتضي للإجزاء. چون امتثال کرده است. خواه مطابق باشد و خواه مطابق نباشد. صرف این که امر مولا را امتثال کرده است. امتثال، اقتضاء اجزاء را دارد. پس احتمال دارد که حکم به صحت نماز شود.) ـ وإلحاقُه بمن زاد ركعةً آخر (الحاقه، عطف به کونه کذلک می‌شود. یعنی احتمل الحاقه بمن زاد. محتمل است چنین نمازی را ملحق کنیم) الصلاة سهواً (به کسی که زیاد کرده یک رکعت آخر نمازش، سهوا. چون سه رکعت را در اصل نماز اقامه کرده است و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را مقدم کرده است که مجموعا پنج رکعت اقامه کرده است. این مانند کسی است که سهوا یک رکعت را اضافه اقامه کرده است. اگر سهوا یک رکعت را اضافه کرده باشد، نماز باطل است، مگر در صورتی که در رکعت چهارم -در این جا رکعت چهارم، رکعت اول نماز احتیاط می‌شود- بعد از دو سجده به اندازه تشهد نشسته باشد. در صورتی که در رکعت چهارم به اندازه تشهد نشسته باشد، هرچند که تشهد و سلام را بیان نکرده باشد، نمازش صحیح است. صورت سوم:). وكذا لو ظهر الأوّل بعد تقديم صلاة الجلوس أو الركعة قائماً (همچنین اگر ظاهر شود که اصل نمازش، دو رکعت بوده است. مانند صورت اول. بعد از این که دو رکعت نماز نشسته را یا یک رکعت نماز ایستاده که به جای دو رکعت نشسته، اقامه می‌شود را مقدم کرده باشد) إن جوّزناه (البته اگر تقدیم نماز نشسته یا رکعت واحده قائما را جایز بدانیم. چون در گذشته بیان شد که در شک بین رکعت دوم، سوم و چهارم، واجب است که ابتدا نماز ایستاده را اقامه کند و پس از آن نماز نشسته را اقامه کند. اگر جایز بدانیم تقدیم نماز احتیاط نشسته را بر نماز احتیاط ایستاده، صورت مخالفت می‌شود. زیرا اصل نماز را دو رکعت اقامه کرده است و اکنون نیز یک رکعت قائما یا دو رکعت جالسا، مقدم شده و این‌ها با یکدیگر مطابقت ندارد. کذا یعنی احتمال صحت و احتمال بطلان نماز وجود دارد. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:). ولعلّه السرّ في تقديم ركعتي القيام. (شاید دلیل این که در روایت فرموده دو رکعت ایستاده را مقدم کند، سرّش این است. زیرا اگر دو رکعت نماز ایستاده را مقدم کند، در برخی از موارد مطابقت ایجاد می‌شود. اما اگر دو رکعت نماز نشسته را مقدم کند، در هیچ صورتی مطابقت ایجاد نمی‌شود. مگر آن که به جای دو رکعت نماز احتیاط نشسته، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کند و آن را مقدم کند. در این فرض، اگر اصل نماز را سه رکعتی اقامه کرده باشد، مطابقت ایجاد می‌شود.)

۷

بررسی صورت اقامه سه رکعت نماز اصلی و اقامه دو رکعت نماز احتیاط ایستاده

اواخر صفحه ۲۷۲ بیان شد که لازم است دو رکعت قیام را بر دو رکعت جلوس در شک بین رکعت دو، سه و چهار، مقدم شود. هرچند که مرحوم شهید اول در کتاب الدروس فرمود، تقدیم اولی است. اما مرحوم شهید ثانی فرمود که تقدیم واجب است. زیرا در روایت با "ثم" بیان شده است.

اکنون، مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: بنابر وجوب تقدیم دو رکعت نماز احتیاط قیاما، مخالفت تنها در صورتی محقق می‌شود که بعدا مشخص شود که نماز اصلی را سه رکعت اقامه کرده است.

توضیح آن که: اگر مصلی در شک بین رکعت دو، سه و چهار، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کرد و پس از آن دو رکعت نماز احتیاط نشسته را اقامه کرد و پس از اقامه نمازهای احتیاط به یاد آورد که اصل نماز، سه رکعتی بوده است. در این صورت با این که دو رکعت نماز ایستاده را مقدم کرده است اما بالاخره، مخالفت محقق شد. زیرا دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و سه رکعت اصل نماز را اقامه کرده است که در مجموع پنج رکعت را اقامه کرده است. بنابر این، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده با یک رکعت نقصی که در نماز اصلی وجود دارد، مطابقت ندارد.

مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: تصحیح این فرض راحت است. چون اولا روایت مطلق است. زیرا در روایت ابن ابی عمیر، امام عليه‌السلام فرمودند در شک بین رکعت دو، سه و چهار، دو رکعت ایستاده و بعد از آن دو رکعت نشسته، اقامه کن و در مورد این که اگر بعدا مطلبی را به یاد آورد، باید چه کار انجام دهد، آیا اعاده لازم است یا خیر، سخنی نفرمود. از این که سخنی نفرمود، مشخص می‌شود که اعاده لازم ندارد. زیرا اگر اعاده لازم داشت، باید امام عليه‌السلام می‌فرمود. ضمن این که مصلی، امتثال امر مولا را کرده است و تحقق امتثال مقتضی اجزاء است.

در ادامه می‌فرماید: اگر این مسئله را سهل بدانید یا سهل ندانید، قطعا این مورد، آسان‌تر است از قیام دو رکعت جلوسا به جای یک رکعت قیاما. یعنی اگر دو رکعت جلوسا را اقامه کند، مشکلش بیشتر است. در فرضی که مشخص شود به نماز احتیاط نیاز بوده است. مثلا مشخص شود که اصل نماز، سه رکعت بوده و بعد هم دو رکعت نماز احتیاط نشسته را مقدم کرده است. مرحوم شهید می‌فرماید: در این صورت اگر دو رکعت ایستاده را اقامه کرده باشد، راحت‌تر می‌توان مشکل را حل کرد تا جایی که دو رکعت نشسته را اقامه کرده باشد. زیرا دو رکعت نماز نشسته، رکوع و دو سجده اضافه دارد و قیام متصل به رکوع را ترک کرده است. اما در دو رکعت نماز ایستاده اولا به جهت این که قیام متصل به رکوع را دارد و ثانیا در نمازی که یک رکعت به آخرش اضافه کرده باشد، گاهی می‌توان نماز را تصحیح کرد.

دلیل اظهریت آن است که در ما نحن فیه، نهایتا هنگامی که بعد از سه رکعت، دو رکعت احتیاط را قیاما اقامه می‌کند، نهایش آن است که در رکعت چهارم، تشهد و سلام را بیان نفرموده است. که اگر به اندازه تشهد نشسته باشد، نمازش صحیح است. اما در دو رکعت نشسته که به جای یک رکعت ایستاده قرار می‌گیرد، رکوع و دو سجده اضافه شده است و قیام متصل به رکوع که رکن است، ترک شده است. تمام این‌ها موجب می‌شود که امر سه رکعت و دو رکعت احتیاط ایستاده را از سه رکعت و دو رکعت نماز احتیاط نشسته، آسان‌تر بدانیم.

۸

تطبیق بررسی صورت اقامه سه رکعت نماز اصلی و اقامه دو رکعت نماز احتیاط ایستاده

وعلى ما اخترناه (طبق آنچه که ما اختیار کردیم. یعنی طبق آنچه که در صفحه ۲۷۲ بیان شد که لازم است دو رکعت نماز احتیاط ایستاده در شک بین رکعت دوم، سوم و چهارم، مقدم شود. -طبق مختار ما که دو رکعت ایستاده را باید مقدم کرد-) لا تظهر المخالفة (مخالفت بین نماز احتیاط و نقص نماز اصلی ایجاد نمی‌شود) إلّا في الفرض الأوّل من فروضها (مگر در فرض اول از فروض مخالفت. در سه صورتی که بیان شد. صورت اول که صورت مطابقت بود. صورت دوم و سوم، صورت مخالفت بود. بین صورت دو و سه، فرض اول از فروض مخالفت، صورت دومی است که در بالا بیان شد. فرض دوم آن است که مصلی به یاد می‌آورد، نماز اصلی را سه رکعت انجام داده است و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را انجام داده است.)، وأمره سهلٌ (امر فرض اول، سهل و آسان است. یعنی اگر مشخص شد که نماز اصلی را سه رکعت اقامه کرده است و بعد از آن دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را به آن ملحق کرده است، امرش سهل است) مع إطلاق النصّ (با وجود اطلاق نص. در روایت بیان شده است که ابتدا دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کن و پس از آن دو رکعت نماز احتیاط نشسته را اقامه کن و سخنی از اعاده نفرموده است. همین که سخنی از اعاده نفرموده است، مشخص می‌شود که اعاده لازم نیست.) وتحقّق الامتثال الموجب للإجزاء (امتثال امر مولا شده است و امتثال هم موجب اجزاء است). وكيف كان (امر این مسئله را سهل بدانی یا ندانی، بالاخره در فرض این که مصلی به یاد آورد که نماز اصلی را سه رکعت اقامه کرده است و پس از آن دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کرده است)، فهو (مخالفت اینگونه) أسهل من قيام ركعتين من جلوسٍ مقام ركعةٍ من قيام (این راحت‌تر است از قیام دو رکعت نشسته به جای یک رکعت ایستاده) إذا ظهرت الحاجة إليه (هنگامی که مشخص شد نیاز به دو رکعت نشسته داشته است.) في جميع الصور. (چه شک بین رکعت دو، سه و چهار که بعدا مشخص شود، سه رکعت اقامه کرده است. چه شک بین رکعت سه و چهار که می‌تواند دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه کند و بعدا مشخص شود که واقعا سه رکعت اقامه کرده است. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: دو رکعت نماز احتیاط ایستاده از دو رکعت نماز احتیاط نشسته، راحت‌تر است.

دلیل راحت‌تر بودن آن است که در ما نحن فیه -در صورتی که دو رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کرده است و بعدا مشخص شده است که نماز اصلی را سه رکعت اقامه کرده است- نهایتش آن است که در رکعت چهارم، تشهد و سلام را انجام نداده است. اما اگر دو رکعت نماز احتیاط نشسته را انجام داده باشد، رکوع و دو سجده، اضافه شده است و قیام متصل به رکوع که رکن است را ترک کرده و مشکلات بیشتری دارد.) هذا إذا ذكر بعد تمامه. (تمام آنچه که در این جلسه بیان شد، مربوط به صورتی می‌شود که مصلی، نقص اصل نماز را بعد از تمام نماز احتیاط، به یاد آورد. یعنی بعد از اقامه نماز احتیاط، به یاد آورد که اصل نماز به چه مقدار بوده است.)

الجزئيّة ، بل يحتمل ذلك والبدليّة؛ إذ لا يقتضي المساواة من كلّ وجه ، ولأصالة الصحّة (١) وعليه المصنِّف في مختصراته (٢).

واستضعفه في الذكرى ، بناءً على أنّ شرعيّته ليكون استدراكاً للفائت منها ، فهو على تقدير وجوبه جزءٌ ، فيكون الحدث واقعاً في الصلاة (٣) ولدلالة ظاهر الأخبار (٤) عليه.

وقد عرفت دلالةَ البدليّة (٥) والأخبار إنّما دلّت على الفوريّة ولا نزاع فيها ، إنّما الكلام في أنّه بمخالفتها هل يأثم خاصّة ـ كما هو مقتضى كلّ واجب ـ أم يبطلها؟

وأمّا الأجزاء المنسيّة فقد خرجت عن كونها جزءاً محضاً ، وتلافيها بعد الصلاة فعلٌ آخر ، ولو بقيت على محض الجزئيّة كما كانت لبطلت بتخلّل الأركان بين محلّها وتلافيها.

﴿ ولو ذكر ما فعل فلا إعادة إلّا أن يكون قد أحدث أي : ذكر نقصانَ الصلاة بحيث يحتاج إلى إكمالها بمثل ما فعل صحّت الصلاةُ وكان الاحتياط متمّماً

____________________

(١) عطف على قوله : لأنّه صلاة منفردة.

(٢) الدروس ١ : ٢٠٥ ، البيان : ٢٥٥ ، الألفية : ٧٣.

(٣) الذكرى ٤ : ٨٢.

(٤) منها : رواية ابن أبي يعفور الدالّة على وجوب سجدتي السهو بالتكلّم قبل الاحتياط ، ومنها : الروايات الظاهرة في وجوب الفوريّة كرواية أبي بصير وصحيحة زرارة ، راجع الوسائل ٥ : ٣٢٣ ، الباب ١١ من أبواب الخلل ، الحديث ٢ و ٨. والباب ١٠ ، الحديث ٣. نصّ بتلك الروايات الفاضل في المناهج السويّة : ٣٠٠ ـ ٣٠١.

(٥) عند قوله : بل يحتمل ذلك والبدليّة.

لها ، وإن اشتمل على زيادة الأركان من النيّة والتكبير ، ونقصان بعضٍ كالقيام لو احتاط جالساً ، وزيادةِ الركوع والسجودِ في الركعات المتعدّدة (١) للامتثال المقتضي للإجزاء. ولو اعتبرت المطابقة محضاً لم يَسْلُم احتياطٌ ذكر فاعِلُه الحاجة إليه؛ لتحقّق الزيادة إن لم تحصل المخالفة. وشمل ذلك (٢) ما لو أوجب الشكُّ احتياطين.

وهو ظاهرٌ مع المطابقة ، كما لو تذكّر أنّها اثنتان بعد أن قدَّم ركعتي القيام. ولو ذكر أنّها ثلاث احتُمل كونُه كذلك ـ وهو ظاهر الفتوى (٣) لما ذكر (٤) ـ وإلحاقُه بمن زاد ركعةً آخر الصلاة سهواً. وكذا لو ظهر الأوّل بعد تقديم صلاة الجلوس أو الركعة قائماً إن جوّزناه. ولعلّه السرّ في تقديم ركعتي القيام.

وعلى ما اخترناه لا تظهر المخالفة إلّا في الفرض الأوّل من فروضها ، وأمره سهلٌ مع إطلاق النصّ وتحقّق الامتثال الموجب للإجزاء. وكيف كان ، فهو أسهل (٥) من قيام ركعتين من جلوسٍ مقام ركعةٍ من قيام إذا ظهرت الحاجة إليه في جميع الصور.

____________________

(١) كما في صورة الشكّ بين الاثنتين والثلاث والأربع.

(٢) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : أي الحكم المذكور في المتن ، لا الدليل ، ولا الحكم مع الدليل؛ إذ يأتي عنه ما يأتي من التفصيل بين صورتي المطابقة والمخالفة. المناهج السويّة : ٣٠٥.

(٣) أي : فتوى المصنّف وغيره ، أو غيره حسبُ ، وهو أولى؛ لما سنذكره من أنّ فتوى المصنّف على المعنى الّذي فهمه الشارح من كلامه لا يشمل هذه الصورة ، المناهج السويّة : ٣٠٥.

(٤) إشارة إلى ما ذكره سابقاً بقوله : للامتثال المقتضي للإجزاء.

(٥) وجه الأسهليّة أنّ الجلوس في التشهّد ليس بركنٍ إجماعاً ، وما تحصل به الزيادة في الاحتياط على كلّ حال من النيّة والتكبير أعظم من الجلوس ، فاغتفار الأركان يوجب اغتفار الفعل الذي ليس بركن إجماعاً بطريق أولى. (منه رحمه‌الله).

هذا إذا ذكر بعد تمامه. ولو كان في أثنائه فكذلك مع المطابقة أو لم يتجاوز القدر المطابق ، فيسلّم عليه. ويشكل مع المخالفة ، خصوصاً مع الجلوس إذا كان قد ركع للاُولى؛ لاختلال نظم الصلاة. أمّا قبله فيُكمِل الركعة قائماً ، ويغتفر ما زاده من النيّة والتحريمة كالسابق. وظاهرُ الفتوى اغتفارُ الجميع.

أمّا لو كان قد أحدث أعاد؛ لظهوره في أثناء الصلاة ، مع احتمال الصحّة. ولو ذكر بعد الفراغ تمامَ الصلاة فأولى بالصحّة ، ولكنّ العبارة لا تتناوله وإن دخل في «ذَكَر ما فعل» إلّا أنّ استثناءَه الحدَثَ ينافيه؛ إذ لا فرق في الصحّة بين الحالين. ولو ذكر التمام في الأثناء تخيّر بين قطعه وإتمامه ، وهو الأفضل.

﴿ الثانية :

﴿ حكم الصدوق أبو جعفر محمّد ﴿ بن بابويه بالبطلان بطلانِ الصلاة ﴿ في صورة ﴿ الشكّ بين الاثنتين والأربع (١) استناداً إلى مقطوعة محمّد بن مسلم ، قال : «سألته عن الرجل لا يدري أصلّى ركعتين أم أربعاً؟ قال : يعيد الصلاة» (٢).

﴿ والرواية مجهولة المسؤول فيُحتمل كونُه غيرَ إمام ، مع معارضتها بصحيحة محمّد بن مسلم عن الصادق عليه‌السلام في من لا يدري أركعتان صلاته أو أربع؟ قال : «يسلِّم ويُصلّي ركعتين بفاتحة الكتاب ويتشهّد وينصرف» (٣) وفي معناها غيرها (٤) ويمكن حمل المقطوعة على من شكّ قبل إكمال السجود ، أو

____________________

(١) المقنع : ١٠٢.

(٢) الوسائل ٥ : ٣٢٤ ، الباب ١١ من أبواب الخلل ، الحديث ٧.

(٣) المصدر السابق : الحديث ٦.

(٤) المصدر السابق : الحديث ٤ و ٨ و ٩.