درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۲۵: احکام خلل (۵)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

نکات مقدماتی در مورد شک‌های صحیح

شک‌های صحیح:

در جلسه گذشته، شک‌هایی که باعث بطلان نماز می‌شود را بیان نمودیم. در جلسه پیش رو، شک‌های صحیح، مطرح می‌شود. منظور از شک‌های صحیح، شک‌هایی می‌باشند که باعث بطلان نماز نیست و با وجود چنین شک‌هایی می‌توان نماز را ادامه داد.

پیش از ورود به شک‌های صحیح، لازم است، نکاتی بیان شود.

نکته اول: تمام شک‌های صحیح، در نماز‌های چهار رکعتی است. چون در گذشته بیان شد که شک در رکعات نماز‌های دو رکعتی و سه رکعتی، باعث بطلان نماز می‌شود. لذا نمازهای دو رکعتی و سه رکعتی از محل بحث خارج هستند.

نکته دوم: در گذشته بیان شد که شک باید شک مستقر باشد. یعنی بعد از این که مصلی شک کرد، بایستی فکر کند و اگر به ظن و گمان نرسید و شک باقی ماند، شک مستقر می‌شود. طبیعتا هنگامی که شک مستقر باشد، باید حکم شک را جاری کند.

نکته سوم: شک‌های صحیح، زیاد است اما مرحوم شهید تنها پنج صورت را ذکر کرده است. علت این که تنها پنج صورت را بیان فرموده است یا بخاطر آن است که این موارد بیشتر از موارد دیگر، محقق می‌شوند. یا به دلیل این است که این پنج مورد بخصوص منصوص هستند. یعنی در روایات، این پنج مورد بیان شده است. البته مرحوم شهید ثانی در ادامه تذکر می‌دهد که مورد اول از پنج مورد مذکور، منصوص نیست و در روایات، بیان نشده است.

نکته چهارم: تمام موارد شک‌های صحیح، مربوط به جایی می‌شود که شک بعد از اکمال دو رکعت اول، حاصل شود. یعنی رکعت اول و دوم تمام شود و پس از آن شک حاصل شود. لازم به ذکر است که اکمال رکعت اول و دوم به آن است که ذکر سجده دوم، تمام شده باشد. یعنی اگر سجده دوم را انجام داد و ذکر سجده دوم تمام شود، هرچند که مصلی سر از سجده برنداشته باشد، رکعت دوم تمام می‌شود. سپس اگر مصلی، بعد از اکمال رکعت اول و دوم، شک در زائد کند؛ یعنی در انجام رکعت اول و دوم یقین دارد اما نسبت به مازاد آن دو رکعت شک دارد. در این صورت شک صحیح است. اما اگر شک در دو رکعت اول وجود داشته باشد، جزء شک‌های باطل می‌باشد.

۴

صورت‌های شک‌های صحیح

صورت‌های شک‌های صحیح:

صورت اول: شک بین رکعت دوم و سوم، بعد از اکمال رکعت دوم. یعنی مصلی پس از این که رکعت دوم را تمام کرد، شک می‌کند که دو رکعت یا سه رکعت را اقامه کرده است. چنین شکی، شک صحیح است و می‌تواند نماز را ادامه دهد.

صورت دوم: شک بین رکعت سوم و چهارم، در هر جایی از نماز. هنگامی که گفته می‌شود شک بین رکعت سوم و چهارم، طبیعتا هنگامی است که مصلی یقین به انجام دو رکعت اول نماز، دارد. یعنی بعد از اکمال رکعت دوم، چنین شکی حاصل می‌شود. مقصود از این که در هرجایی از نماز آن است که شک در حال قیام یاقبل و یا بعد از سجده باشد، تفاوتی ندارد.

وظیفه مکلف در صورت اول و دوم:

اگر مصلی بین رکعت دوم و سوم یا سوم و چهارم، شک کند، باید بنا را بر اکثر قرار دهد. یعنی در شک بین رکعت دوم و سوم، سه رکعت را اقامه کرده است. یا در شک بین رکعت سوم و چهارم، چهار رکعت را اقامه کرده است. سپس نماز را تمام کند و بلافاصله بعد از این که سلام نماز را بیان کرد، باید نماز احتیاط را اقامه کند. نماز احتیاط اینگونه است که یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه کند یا یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه کند.

چنانچه خواست نماز احتیاط ایستاده را اقامه کند، بلافاصله پس از این که سلام نماز را بیان نمود، بایستد و تکبیرة الاحرام را بیان کند و سوره حمد را قرائت کند و رکوع و دو سجده را انجام دهد و پس از انجام سجده‌ها، تشهد و سلام را بیان نماید. در حقیقت یک رکعت نماز احتیاط، مکمل آن نماز می‌باشد در صورتی که یک رکعت را کم کرده باشد. مثلا اگر بین رکعت دوم و سوم شک کند و بنا را بر رکعت سوم قرار می‌دهد، احتمال دارد که دو رکعت را اقامه کرده باشد. نماز احتیاط، به جای آن یک رکعتی که احتمالا از نماز کم شده باشد، قرار می‌گیرد. کما این که شک در رکعت سوم و چهارم نیز چنین است.

صورت سوم: شک بین رکعت دوم و چهارم. اگر مصلی بعد از اکمال رکعت دوم و در حال بیان تشهد است ولی نمی‌داند که تشهد رکعت دوم را بیان می‌کند یا تشهد رکعت چهارم است.

مرحوم شهید، وظیفه مکلف را در این صورت چنین بیان می‌فرماید: مصلی باید بنا را بر رکعت چهارم قرار دهد. اما پس از بیان سلام، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه کند.

۵

تطبیق نکات مقدماتی در مورد شک‌های صحیح

﴿ وإن أكمل ﴾ الركعتين ﴿ الأوّلتين ﴾ (اگر کامل کرد، دو رکعت اول را در نمازهای چهار رکعتی) بما ذكرناه من ذكر الثانية (رکعت اول و دوم به آن چیزی که سابقا بیان شد، تمام می‌شود. بیان شد که رکعت اول و دوم، پس از اتمام ذکر سجده دوم، کامل می‌شود. به عبارت دیگر، ذکر سجده دوم را تمام کرده باشد.) وإن لم يرفع رأسَه منها (هرچند که سر را از سجده بر نداشته باشد اما ذکر را تمام کرده است. در این صورت می‌توان گفت که دو رکعت اول نماز، کامل شده است.) ﴿ وشكّ في الزائد ﴾ (سپس شک می‌کند در زائد از دو رکعت. یعنی شک مصلی باید شک در زائد از دو رکعت اول باشد. به عبارت دیگر، باید یقین داشته باشد که دو رکعت اول نماز را اقامه کرده است.) بعد التروّي (شک کند بعد از تروی. تروی یعنی فکر و تأمل. یعنی بعد از شک، فکر و تأمل می‌کند و شک مستقر می‌شود و تبدیل به ظن نشده باشد.) ﴿ فهنا (در این جا) صورٌ خمس ﴾ (پنج صورت وجود دارد) تعمّ بها البلوى أو أنّها منصوصة (به دلیل این که صورت‌های شک‌های صحیح بیش از پنج مورد است. مرحوم شهید می‌فرماید: پنج صورت وجود دارد. اما این که مرحوم شهید اول، پنج صورت را ذکر فرموده یا به جهت این است که این پنج صورت، پر ابتلا است یا به دلیل آن است که این موارد را منصوص می‌دانسته است ولذا این موارد را بیان فرموده است.)، وإلّا (اگر این دلایل را در نظر نگیریم) فصور الشكّ أزيد من ذلك (صور شک‌های صحیح بیش از این پنج مورد است.)، كما حرّره في رسالة الصلاة (کما این که مرحوم شهید اول در رسالة الفیه، آن‌ها را بیان فرموده است.) وسيأتي أنّ الاُولى غير منصوصة: (بیان خواهد شد که مورد اول -شک بین رکعت دوم و سوم- غیر منصوص است و در روایات بخصوصه ذکر نشده است.)

۶

تطبیق صورت‌های شک‌های صحیح

(صورت اول از شک‌های صحیح) ﴿ الشكّ بين الاثنتين والثلاث ﴾ (شک بین رکعت دوم و سوم) بعد الإكمال. (بعد از اکمال رکعت دوم. اکمال رکعت دوم به اکمال سجده دوم و ذکر سجده دوم است. اگر بین رکعت دوم و سوم شک کند، شک صحیح است.)

(صورت دوم از شک‌های صحیح) ﴿ والشكّ بين الثلاث والأربع ﴾ مطلقاً (مطلقا یعنی در هر جایی از نماز این شک حاصل شود. البته روشن است، چون شک بین رکعت سوم و چهارم است، بعد از رکعت دوم این شک، محقق می‌شود. زیرا از ابتدای نماز که بین رکعت سوم و چهارم، شک نمی‌کند بلکه بعد از اتمام رکعت دوم است که بین رکعت سوم و چهارم، شک حاصل می‌شود. این شک خواه در حال قیام یا قبل از سجده و یا بعد از سجده باشد، صحیح است. سوال: وظیفه مکلف در دو صورت بیان شده، چیست؟ می‌فرماید:) ﴿ ويبني (مصلی بنا می‌گذارد) على الأكثر (یعنی در شک بین رکعت دوم و سوم، بنا را بر رکعت سوم و در شک بین رکعت سوم و چهارم، بنا را بر رکعت چهارم می‌گذارد) فيهما (در این دو صورت) ثمّ يحتاط ﴾ (سپس نماز احتیاط می‌خواند) بعد التسليم (سلام نماز را که بیان نمود، نماز احتیاط را اقامه می‌کند.) ﴿ بركعتين جالساً (یا دو رکعت نماز نشسته می‌خواند) أو ركعةٍ قائماً ﴾. (یا یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه می‌کند. در حقیقت دو رکعت نماز نشسته که جای یک رکعت است یا یک رکعت ایستاده، به جای آن یک رکعتی است که احتمالا از دست رفته است، می‌باشد.)

(صورت سوم از شک‌های صحیح) ﴿ والشكّ بين الاثنتين والأربع (شک بین رکعت دوم و چهارم)، يبني على الأربع (بنا را بر رکعت چهارم قرار می‌دهد. مثلا مصلی در حال بیان تشهد است اما نمی‌داند که تشهد، رکعت دوم است یا تشهد رکعت چهارم است. در این حالت، بنا را بر رکعت چهارم قرار می‌دهد و بعد از تشهد، سلام را بیان می‌کند) ويحتاط بركعتين قائماً ﴾. (و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده، اقامه می‌کند. این دو رکعت نماز احتیاط ایستاده، به جای آن دو رکعتی است که احتمالا از دست رفته است، می‌باشد.

چنانچه مصلی در حقیقت، چهار رکعت را اقامه کرده باشد، دو رکعت نماز احتیاط، نماز نافله و مستحبی، محسوب می‌شود.)

۷

صورت چهارم از شک‌های صحیح

صورت چهارم از شک‌های صحیح:

شک بین رکعت دوم، سوم و چهارم. اگر بعد از اکمال رکعت دوم، شک کند که آیا در رکعت دوم است که باید تشهد را بیان کند، یا در رکعت سوم است که باید قیام کند و رکعت چهارم را اقامه کند یا در رکعت چهارم است که باید تشهد و سلام را بیان کند.

اگر مصلی، بین رکعت دوم و سوم و چهارم شک کند، دو نظر مطرح است.

نظر نخست: مشهور فقها معتقدند که در این صورت، مصلی باید بنا را بر رکعت چهارم قرار دهد. یعنی فرض کند که رکعت چهارم است و تشهد و سلام را بیان کند. پس از نماز باید دو رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه کند و پس از دو رکعت نماز احتیاط ایستاده، دو رکعت نماز احتیاط نشسته، اقامه کند. بنابر این، نظر مشهور آن است که باید دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و بعد از آن دو رکعت نماز احتیاط نشسته، اقامه کند.

در روایت چنین بیان شده است: فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ مِنْ قِيَامٍ وَ يُسَلِّمُ ثُمَّ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ مِنْ جُلُوسٍ وَ يُسَلِّمُ.

هنگامی که از امام عليه‌السلام در این مسئله، سوال شد، حضرت در پاسخ فرمودند: هنگامی که نماز او به اتمام رسید، دو رکعت نماز احتیاط ایستاده، دو رکعت نماز احتیاط نشسته، اقامه شود. با توجه به این که امام عليه‌السلام با حرف "ثم" این فرمایش را فرمودند به این معنا است که ابتدا دو رکعت نماز ایستاده را اقامه کند و پس از آن دو رکعت نشسته را اقامه کند. کما این که مرحوم شهید اول نیز چنین مطرح فرموده است. ایشان فرموده است: ويحتاط بركعتين قائماً ثمّ بركعتين جالساً.

معنای "ثم" در روایت و متن شهید اول، آن است که واجب است ترتیب مراعات شود. یعنی ابتدا باید دو رکعت ایستاده و پس از آن دو رکعت نشسته را اقامه کند. اما مرحوم شهید اول در کتاب الدروس، رعایت ترتیب را اولی قرار داده است و واجب ندانسته است.

برخی فرموده‌اند که مصلی می‌توان به جای دو رکعت نماز احتیاط نشسته، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کند. به دلیل این که دو رکعت نماز نشسته، به جای یک رکعت نماز نشسته است. در حقیقت یک رکعت نماز ایستاده، نزدیک‌تر است به آنچه که فوت شده است.

توضیح آن که: دو رکعت نماز ایستاده و دو رکعت نماز نشسته‌ای که مصلی اقامه می‌کند بخاطر آن اقامه می‌کند که بین رکعت دوم و سوم و چهارم، شک کرده است و بنا را بر رکعت چهارم گذاشت. به دلیل این که بنا را بر رکعت چهارم قرار داد، اگر واقعا دو رکعت را اقامه کرده بود، با دو رکعت نماز احتیاط ایستاده، کامل می‌شود. اگر واقعا سه رکعت نماز را اقامه کرده بود، با دو رکعت نماز احتیاط نشسته کامل می‌شود که این نظر در صدد بیان آن است که مصلی می‌تواند به جای دو رکعت نماز نشسته می‌تواند یک رکعت نماز ایستاده، اقامه کند که این یک رکعت نماز ایستاده با آن سه رکعتی که واقعا اقامه کرده است، جمع شود و نمازش را کامل کند. اگر هم واقعا چهار رکعت را اقامه کرده است، تمام این نماز‌های، نافله محسوب می‌شود.

مرحوم شهید ثانی، این نظر را می‌پسندد. دلیلش آن است که در موارد دیگر، یک رکعت ایستاده، جای دو رکعت نشسته را می‌گیرد.

نظر دوم: برخی معتقدند که یک رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نماز احتیاط نشسته را اقامه کند.

تفاوت این نظر با نظر نخست در آن است که در نظر نخست بیان می‌شد باید مصلی دو رکعت نماز احتیاط ایستاده، اقامه کند اما بنابر این نظر، باید یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه شود. مرحوم صدوق و پدر گرامیش و ابن جنید، این نظر را اختیار کرده‌اند.

مرحوم شهید اول می‌فرماید این نظر، قریب به ذهن است و نظر خوبی است.

سوال: به چه دلیل این نظر، نظر قریب به ذهن است؟

پاسخ: مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این نظر از حیث اعتبار، قریب به ذهن است. از حیث اعتبار یعنی به نگاه دلیل و لحاظ عقلی اگر به آن نگاه کنیم، نظر خوبی است. چون اگر واقع این باشد که مصلی، دو رکعت اقامه کرده است و بنا را بر رکعت چهارم گذاشته است، ضمیمه می‌شود، به این دو رکعت هم یک رکعت ایستاده و هم دو رکعت نشسته که یک رکعت محسوب می‌شود و مجموعا چهار رکعت می‌شود. اگر واقع این باشد که مصلی، سه رکعت اقامه کرده باشد، یک رکعت ایستاده، نماز چهار رکعتی را کامل می‌کند و نمازهای نشسته نماز مستحبی محسوب می‌شود. اگر واقع این باشد که مصلی، چهار رکعت اقامه کرده باشد، تمام نماز‌های احتیاط، نماز نافله محسوب می‌شود.

مشکل نظر دوم آن است که با روایت، ناسازگار است. چون در روایت ابن ابی عمیر، بیان شده است که دو رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته اقامه کند. نه آن که یک رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته اقامه کند.

۸

تطبیق صورت چهارم از شک‌های صحیح

﴿ والشكّ بين الاثنتين والثلاث والأربع (صورت چهارم از شک‌های صحیح، شک بین رکعت دوم و سوم و چهارم است. مرحوم شهید می‌فرماید در این صورت) يبني على الأربع (مصلی، بنا را بر رکعت چهارم قرار می‌دهد) ويحتاط بركعتين قائماً ثمّ بركعتين جالساً ﴾ على المشهور (مشهور معتقد است که دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نماز احتیاط نشسته، اقامه کند)، ورواه ابن أبي عمير عن الصادق عليه‌السلام (روایت کرده این مطلب را ابن ابی عمیر از امام صادق عليه‌السلام) عاطفاً لركعتي الجلوس ب‍ «ثُمّ» (یعنی رکعتین جالسین را با ثم عطف کرده به رکعتین قائمین) كما ذَكَر هنا (چنانچه مرحوم شهید اول در اینجا، چنین بیان فرمود. متن روایت چنین است: عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: فِي رَجُلٍ صَلَّى فَلَمْ يَدْرِ اِثْنَتَيْنِ صَلَّى أَمْ ثَلاَثاً أَمْ أَرْبَعاً -نماز را اقامه کرده است اما نمی‌داند که دو رکعت یا سه رکعت یا چهار رکعت اقامه کرده است- قَالَ -حضرت فرمودند- يَقُومُ -هنگامی که نماز را تمام کرد، بایستد- فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ مِنْ قِيَامٍ وَ يُسَلِّمُ -دو رکعت نماز ایستاده احتیاط بخواند- ثُمَّ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ مِنْ جُلُوسٍ وَ يُسَلِّمُ -دو رکعت هم نماز احتیاط نشسته را اقامه کند- فَإِنْ كَانَتْ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ كَانَتِ اَلرَّكْعَتَانِ نَافِلَةً وَ إِلاَّ تَمَّتِ اَلْأَرْبَعُ. [۱] -اگر واقعا چهار رکعت را اقامه کرده است، نمازهای احتیاط، نافله محسوب می‌شود و الا با این نماز‌ها، آن نمازش تمام می‌شود. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: با توجه به این که روایت با ثم بیان فرموده است.)، فيجب الترتيب بينهما (باید ترتیب را مراعات کند. یعنی در ابتدا دو رکعت ایستاده را اقامه کند و بعد دو رکعت نشسته را اقامه کند.)، وفي الدروس جعله أولى (البته در کتاب الدروس قرار داده این ترتیب را اولی. یعنی فرموده است که بهتر آن است که ترتیب مراعات شود.) وقيل: يجوز إبدال الركعتين جالساً بركعةٍ قائماً (بعضی گفته‌اند که به جای دو رکعت نشسته، یک رکعت ایستاده، اقامه کند)؛ لأنّها أقرب إلى المحتمل فواته (بخاطر این که یک رکعت ایستاده، نزدیک‌تر است به آنچه که احتمالا فوت شده است. چون اصل نماز را باید ایستاده اقامه می‌کرد. اگر دو رکعت در واقع اقامه کرده بود، با آن دو رکعت ایستاده، کامل می‌شود. اگر در واقع سه رکعت را اقامه کرده بود، با یک رکعت ایستاده کامل می‌شود. بنابر این، یک رکعت ایستاده بهتر است از این که دو رکعت نشسته اقامه کند. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:) وهو حسن. (این سخن نیکویی است. علتش آن است که در روایات دیگر، به جای دو رکعت نماز نشسته، یک رکعت ایستاده را قرار داده‌اند و فرموده‌اند که جای آن را پر می‌کند.)

﴿ وقيل: يصلّي ركعةً قائماً وركعتين جالساً (برخی گفته‌اند که در صورت چهارم از شک‌های صحیح، یک رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته را اقامه کند.)، ذكره ﴾ الصدوق ﴿ ابن* بابويه ﴾ وأبوه وابن الجنيد (مرحوم صدوق و پدرش و ابن جنید، این نظر را ارائه فرموده‌اند. مرحوم شهید اول می‌فرماید:) ﴿ وهو قريب ﴾ (این نظر، نظر نزدیک به ذهن است. از چه جهت قریب به ذهن است؟) من حيث الاعتبار (از حیث دلیل و لحاظ عقلی، نظر خوبی است. گرچه از نظر روایت، نظر خوبی نیست.)؛ لأنّهما (بخاطر این که دو نماز احتیاط، یعنی یک رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته) ينضمّان حيث تكون الصلاة اثنتين (هر دو را به اصل نماز ضمیمه می‌شود. حیث تکون الصلاة اثنتین یعنی در جایی که مصلی واقعا دو رکعت را اقامه کرده است ولی بنا را بر رکعت چهارم قرار داده است. اگر واقعا دو رکعت را اقامه کرده است، هر دو نماز احتیاط را به آن ضمیمه می‌کنیم)، ويجتزئ بإحداهما حيث تكون ثلاثاً (حیث تکون ثلاثا یعنی اگر مصلی واقعا سه رکعت نماز را اقامه کرده است اما بنا را بر رکعت چهارم قرار داده است. یکی از نماز‌های احتیاط را به آن ضمیمه می‌کنیم و نماز چهار رکعتی می‌شود.)، إلّا أنّ الأخبار تدفعه. (الا این که اخبار، این قول مرحوم صدوق را دفع می‌کند. یعنی با اخبار سازگار نیست. لذا این نظر قابل پذیرش نیست.)


وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۳، ح۴.

۹

صورت پنجم از شک‌های صحیح

صورت پنجم از شک‌های صحیح:

شک بین رکعت چهارم و پنجم. در صورتی که مصلی شک کند که چهار رکعت یا پنج رکعت را اقامه کرده است، دو حالت ممکن است حادث شود.

حالت اول: قبل از رکوع، شک کند. یعنی قبل از این که رکوع برود، شک کند که اکنون که قائم است، رکعت چهارم را اقامه می‌کند یا رکعت پنجم را اقامه می‌کند. مرحوم شهید می‌فرماید: اگر قبل از رکوع، بین رکعت چهارم و پنجم شک کند، باید بنشیند و گویی بنا را بر رکعت پنجم گذاشته است و با نشستن رکعت پنجم را برهم می‌زند. پس از این که نشست، شک او به شک رکعت سوم و چهارم برمی گردد. یعنی اکنون که نشست، شک می‌کند اکنون که می‌خواهد تشهد و سلام را بیان کند، آیا رکعت سوم است یا رکعت چهارم است. در این صورت، همان حکم شک بین رکعت سوم و چهارم را جاری می‌کند. یعنی بنا را بر رکعت چهارم می‌گذارد و پس از بیان سلام، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته را اقامه می‌کند. البته بخاطر قیام بی‌جا یا ذکری که در حال قیام بیان کرده است، لازم است که دو سجده سهو را انجام دهد.

بنابراین، اگر قبل از رکوع رفتن و در حال قیام، شک بین رکعت چهار و پنج کند، می‌نشیند و با نشستن، شک به شک بین رکعت سوم و چهارم، برمی گردد و حکم شک بین رکعت سوم و چهارم، را جاری می‌کند.

حالت دوم: بعد از رکوع شک کند. یعنی رکوع رکعت را انجام داده و پس از انجام رکوع، شک می‌کند که رکوع رکعت چهارم را انجام داده است یا رکوع رکعت پنجم را انجام داده است. تفاوتی ندارد که سجده‌ها را انجام داده است یا سجده‌ها را انجام نداده است.

دو نظر در این صورت در کتاب بیان شده است.

نظر نخست: دو سجده بعد از رکوع را انجام دهد و تشهد و سلام را بیان نماید و تنها دو سجده سهو انجام دهد. یعنی بنا را بر این بگذارد که رکعت چهارم بوده است. علت این نظر، وجود روایت است. یعنی در روایت بیان شده است که مطلقا دو سجده سهو را انجام دهد، کافی است.

روایت چنین است: إِذَا كُنْتَ لاَ تَدْرِي أَرْبَعاً صَلَّيْتَ أَمْ خَمْساً -هنگامی که نمی‌دانی چهار رکعت اقامه کرده‌ای یا پنج رکعت- فَاسْجُدْ سَجْدَتَيِ اَلسَّهْوِ بَعْدَ تَسْلِيمِكَ سَلِّمْ بَعْدَهُمَا. [۱] -بعد از سلام، دو سجده سهو انجام بده و بعد از سجده سهو‌ها تشهد و سلام‌ها را انجام بده.-

نظر دوم: اگر مصلی بعد از رکوع شک کند و سجده‌ها را تمام نکرده است، نماز باطل است. زیرا روایت شامل این صورت نمی‌شود. یعنی از روایت خارج است. علت این که از روایت خارج است، آن است که موضوع روایت، شک بین رکعت چهار و پنجم است و مصلی به جهت عدم تکمیل سجده‌ها، صدق نمی‌کند که او شاک بین رکعت چهارم و پنجم است. به عبارت دیگر، هنوز رکعت را کامل نکرده است که بخواهد شک بین رکعت چهارم و پنجم، صدق کند. لذا روایت در این صورت کافی نیست. هنگامی که شک و تردید به این شکل باشد، در حقیقت مصلی بین محذورین قرار می‌گیرد. یعنی اگر بخواهد دو سجده را کامل کند، لازمه آن این است که در معرض زیاده رکن قرار گیرد. یعنی احتمال دارد که رکعت حاضر، رکعت پنجم باشد و سجده‌ها، سجده‌های اضافه باشد و در واقع باعث زیاده رکن است. در این صورت چون احتمال زیاده رکن است، نماز باطل است. اما در صورتی که بخواهد سجده‌ها را انجام ندهد و تشهد و سلام را بیان کند، احتمال دارد که رکعت حاضر، رکعت چهارم باشد و در واقع، در معرض نقصان رکن قرار می‌گیرد.

بنابر این، در صورت انجام یا عدم انجام سجده‌ها، با مشکل رو برو می‌شود و نماز باطل است.

مرحوم شهید اول بین قول اول و قول دوم می‌فرماید: نظر اصح، قول اول است. زیرا حضرات اهل بیت عليهم‌السلام فرموده‌اند: مَا أَعَادَ اَلصَّلاَةَ فَقِيهٌ -هیچ فقیهی نماز را اعاده نمی‌کند- قَطُّ يَحْتَالُ لَهَا -چاره جویی می‌کند در نماز- وَ يُدَبِّرُهَا -تدبیر می‌کند- حَتَّى لاَ يُعِيدَهَا. -یعنی راه برای آن پیدا می‌کند. مگر در مواردی که بنابر دلیلی نماز باطل می‌باشد.-

از این کلام اهل بیت عليهم‌السلام استفاده می‌شود که هر نمازی غیر ما خرج بالدلیل، قابلیت چاره جویی برای تصحیح را دارد که ما نحن فیه هم یکی از مواردی است که قابلیت تصحیح را دارد.

دلیل دیگر آن است که اصل عدم زیاده است. یعنی اصل آن است که مصلی، رکعت پنجم را اقامه نکرده است. اصل عدم زیاده سجده‌ها و رکعت کمک می‌کند که قائل شویم رکعت حاضر، رکعت پنجم نیست و نماز او صحیح است.

گمان نشود به احتمال این که رکعت حاضر، رکعت پنجم است، پس رکعت پنجم محسوب شود. زیرا این احتمال اگر قابل اعتنا باشد و در بطلان نماز، اثر داشته باشد، احتمال زیاده در تمام صور باید اثر در بطلان داشته باشد. یعنی در موارد دیگر نیز احتمال زیاده وجود دارد اما نماز را باطل نمی‌دانیم. مثل شک بین رکعت چهار و پنج، بعد از اکمال سجدتین که بنابر نظر دوم نیز چنین نمازی باطل نمی‌باشد. با این که شک بین رکعت چهار و پنج اگر بعد از اکمال سجدتین باشد، احتمال زیاده وجود دارد. در واقع در صدد بیان این مطلب هستیم که آنچه محذور دارد و باعث بطلان است، زیاده رکن است، نه احتمال زیاده رکن و صرف احتمال زیاده رکن، باعث بطلان نماز نیست.


وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۴.

۱۰

تطبیق صورت پنجم از شک‌های صحیح

﴿ والشكّ بين الأربع والخمس (شک بین رکعت چهارم و پنجم)، وحكمه قبل الركوع كالشكّ بين الثلاث والأربع ﴾ (اگر مصلی در قیام و پیش از انجام رکوع، شک کند، حکمش همانند شک بین رکعت سوم و چهارم است. یعنی باید بنشیند و با نشستن شکش به شک رکعت سوم و چهارم تبدیل می‌شود.) فيهدم الركعة (می‌شکند آن رکعت را. یعنی آن رکعت را رها می‌کند و می‌نشیند) ويتشهّد ويسلِّم (تشهد می‌خواند و سلام را بیان می‌کند) ويصير بذلك شاكّاً بين الثلاث والأربع، فيلزمه حكمه (حکم شک بین رکعت سوم و چهارم را بار می‌کند. حکم شک بین رکعت سوم و چهارم آن است که پس از بیان تشهد و سلام، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته، اقامه می‌کند). ويزيد عنه سجدتي السهو (البته علاوه بر نماز احتیاطی که اقامه می‌کند، باید دو سجده سهو را انجام می‌شود. ضمیر عنه به حکمه بازگشت دارد. علاوه بر آن حکم، شک بین رکعت سوم و چهارم که اقامه نماز احتیاط است، باید دو سجده سهو را نیز انجام دهد.) لما هدمه من القيام (بخاطر آنچه که شکسته است. آنچه که شکسته یعنی قیامی که رها کرد. من القیام، بیان ما در ما هدمه است.) وصاحَبَه من الذكر. (و صاحبه، عطف به هدمه می‌شود. یعنی لما صاحبه من الذکر. آنچه که مصاحب آن قیام کرد از ذکر. اگر احیانا ذکر گفته باشد، بخاطر آن سجده سهو را باید انجام دهد.)

﴿ وبعدَه ﴾ أي بعد الركوع (اگر شک بین رکعت چهار و پنج بعد از رکوع باشد. یعنی مصلی رکوع را انجام داد و پس از آن شک کرد که رکوع رکعت چهار را انجام داده است یا رکوع رکعت پنجم را انجام داده است) ـ سواء كان قد سجد أم لا ـ (تفاوتی ندارد که سجده را انجام داده باشد یا سجده را انجام نداده باشد.) تجب ﴿ سجدتا السهو ﴾ (دو سجده سهو را انجام دهد. یعنی نماز را تمام می‌کند و پس از اتمام، دو سجده سهو را انجام می‌دهد.) لإطلاق النصّ (چون روایت اطلاق دارد) بأنّ (به اين كه) من لم يدرِ أربعاً صلّى أم خمساً (كسی که نمی‌داند چهار رکعت اقامه کرده است یا پنج رکعت) يتشهّد ويسلّم ويسجد سجدتي السهو.

(نظر دوم آن است که) ﴿ وقيل: تبطل الصلاة لو شكّ ولمّا يكمل السجود (اگر مصلی شک کرد اما سجده‌ها را کامل نکرده) إذا كان قد ركع ﴾ (اگر رکوع را انجام داده است. یعنی رکوع را انجام داده است اما هنوز سجده‌ها را انجام نداده است. برخی در این صورت معتقدند که نماز باطل است.) لخروجِهِ عن المنصوص (چون این مورد از منصوص خارج است) ـ فإنّه لم يكمل الركعة (هنوز مصلی این رکعت را کامل نکرده است) حتّى يصدق عليه أنّه شكّ بينهما (تا شاک بین رکعت چهارم و پنجم، صدق کرده باشد.) ـ وتردِّده بين محذورين (تردده، عطف به خروجه می‌شود. یعنی بخاطر تردد مصلی بین دو محذور. اکنون که رکوع را انجام داده اما سجده‌ها را انجام نداده است، اگر سجده‌ها را کامل کند یا کامل نکند، با مشکل روبرو می‌شود. محذورین چیست؟): الإكمال (اگر دو سجده را انجام دهد) المُعرِّض للزيادة (نماز او در معرض زیاده رکن است. یعنی احتمال دارد که رکعت حاضر، رکعت پنجم باشد و این دو سجده، رکن اضافه شود.)، والهدم المُعرِّض للنقصان. (اگر دو سجده را انجام ندهد و نماز را تمام کند، در معرض نقصان قرار می‌گیرد. چون احتمال دارد که رکعت حاضر، رکعت چهارم باشد و سجده‌ها نیز سجده‌های رکعت چهارم باشد که انجام ندادن آن موجب نقصان رکن می‌شود. لذا از نگاه این گروه، نماز باطل می‌باشد. مرحوم شهید می‌فرماید:) ﴿ والأصحّ الصحّة (قول اصح آن است که این نماز صحیح است.)؛ لقولهم عليهم‌السلام: ما أعاد الصَلاة فقيهٌ ﴾ (زیرا در روایات اهل بیت عليهم‌السلام بیان شده است که هیچ فقیهی نماز را اعاده نمی‌کند) يحتال فيها (چاره جویی می‌کند در نماز) ويُدبّرها (تدبیر می‌کند نماز را) حتّى لا يعيدها (تا این که نماز را اعاده نکند. بنابر این، یک دلیل ما، این روایت است.) ولأصالة عدم الزيادة (دلیل دوم آن است که اصل عدم زیاده است. یعنی اصل این است که رکعت حاضر، رکعت پنجم نیست. گفته نشود که احتمال دارد رکعت پنجم باشد، زیرا گفته می‌شود)، واحتمالُها (احتمال زیاده) لو أثّر (اگر بخواهد در بطلان نماز اثر گذارد) لأثّر في جميع صورها (باید هر احتمال زیاده‌ای باعث بطلان نماز باشد و حال آن که هر احتمال زیاده‌ای باعث بطلان نیست. حتی قائل به بطلان نماز در ما نحن فیه، در فرض شک بین رکعت چهار و پنج، بعد از تکمیل سجده، قائل به بطلان نماز نیست. با این که در آنجا نیز احتمال زیاده وجود دارد. بنابر این در واقع)، والمحذور (آنچه که محذور دارد) إنّما هو زيادة الركن (اگر زیاده رکن محقق شود، نماز باطل می‌شود)، لا الركن المحتمل زيادته. (نه رکنی که احتمال زیاده آن می‌رود.)

غيرَهما ، وبه يمتاز عن الثالث ﴿ يعيد الصلاة ، لا بمجرّد الشكّ بل بعد استقراره بالتروّي عند عروضه ولم يحصل ظنٌّ بطرفٍ من متعلّقه ، وإلّا بنى عليه في الجميع ، وكذا في غيره من أقسام الشكّ.

﴿ وإن أكمل الركعتين ﴿ الأوّلتين بما ذكرناه من ذكر الثانية وإن لم يرفع رأسَه منها ﴿ وشكّ في الزائد بعد التروّي ﴿ فهنا صورٌ خمس تعمّ بها البلوى أو أنّها منصوصة ، وإلّا فصور الشكّ أزيد من ذلك ، كما حرّره في رسالة الصلاة (١) وسيأتي أنّ الاُولى غير منصوصة :

﴿ الشكّ بين الاثنتين والثلاث بعد الإكمال.

﴿ والشكّ بين الثلاث والأربع مطلقاً ﴿ ويبني على الأكثر فيهما ثمّ يحتاط بعد التسليم ﴿ بركعتين جالساً أو ركعةٍ قائماً .

﴿ والشكّ بين الاثنتين والأربع ، يبني على الأربع ويحتاط بركعتين قائماً .

﴿ والشكّ بين الاثنتين والثلاث والأربع يبني على الأربع ويحتاط بركعتين قائماً ثمّ بركعتين جالساً على المشهور ، ورواه ابن أبي عمير عن الصادق عليه‌السلام عاطفاً لركعتي الجلوس ب‍ «ثُمّ» (٢) كما ذَكَر هنا ، فيجب الترتيب بينهما ، وفي الدروس جعله أولى (٣) وقيل : يجوز إبدال الركعتين جالساً بركعةٍ قائماً؛ لأنّها أقرب إلى المحتمل فواته (٤) وهو حسن.

﴿ وقيل : يصلّي ركعةً قائماً وركعتين جالساً ، ذكره الصدوق ﴿ ابن*

____________________

(١) أي الألفيّة : ٧٠ ـ ٧١.

(٢) الوسائل ٥ : ٣٢٦ ، الباب ١٣ من أبواب الخلل ، الحديث ٤.

(٣) الدروس ١ : ٢٠٣.

(٤) قاله العلّامة في المختلف ٢ : ٣٨٦ ، وقوّاه الماتن في الذكرى ٤ : ٧٧.

(*) في (ق) و (س) : ابنا.

بابويه وأبوه وابن الجنيد (١) ﴿ وهو قريب من حيث الاعتبار؛ لأنّهما ينضمّان حيث تكون الصلاة اثنتين ، ويجتزئ بإحداهما حيث تكون ثلاثاً ، إلّا أنّ الأخبار (٢) تدفعه.

﴿ والشكّ بين الأربع والخمس ، وحكمه قبل الركوع كالشكّ بين الثلاث والأربع فيهدم الركعة ويتشهّد ويسلِّم ويصير بذلك شاكّاً بين الثلاث والأربع ، فيلزمه حكمه. ويزيد عنه سجدتي السهو لما هدمه من القيام وصاحَبَه من الذكر.

﴿ وبعدَه أي بعد الركوع ـ سواء كان قد سجد أم لا ـ تجب ﴿ سجدتا السهو لإطلاق النصّ بأنّ من لم يدرِ أربعاً صلّى أم خمساً يتشهّد ويسلّم ويسجد سجدتي السهو (٣).

﴿ وقيل : تبطل الصلاة لو شكّ ولمّا يكمل السجود إذا كان قد ركع (٤) لخروجِهِ عن المنصوص ـ فإنّه لم يكمل الركعة حتّى يصدق عليه أنّه شكّ بينهما ـ وتردِّده (٥) بين محذورين : الإكمال المُعرِّض للزيادة ، والهدم المُعرِّض للنقصان.

﴿ والأصحّ الصحّة؛ لقولهم عليهم‌السلام : ما أعاد الصَلاة فقيهٌ يحتال فيها ويُدبّرها حتّى لا يعيدها (٦) ولأصالة عدم الزيادة ، واحتمالُها لو أثّر لأثّر في جميع صورها ، والمحذور إنّما هو زيادة الركن ، لا الركن المحتمل زيادته.

____________________

(١) كما عنهم في المختلف ٢ : ٣٨٤ ـ ٣٨٥.

(٢) مثل خبر ابن أبي عمير المتقدّم ذكره آنفاً.

(٣) راجع الوسائل ٥ : ٣٢٦ ، الباب ١٤ من أبواب الخلل.

(٤) قاله العلّامة في التذكرة ٣ : ٣٤٧.

(٥) في (ف) : لتردّده.

(٦) الوسائل ٥ : ٣٤٤ ، الباب ٢٩ من أبواب الخلل ، الحديث الأوّل ، وفيه : ما أعاد الصلاة فقيه قطُّ ، يحتال لها ...