درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۲۴: احکام خلل (۴)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

موارد وجوب سجده سهو

در جلسه گذشته، مواردی را بیان نمودیم که سجده سهو لازم دارند.

مورد وجوب سجده سهو: چنانچه مصلی در جایی که باید بنشیند، قیام کند یا در جایی که باید قیام کند، بنشیند و این عمل را بصورت سهوی انجام دهد، باید سجده سهو را انجام دهد. البته در جلسه گذشته، ضابطه‌ای را بیان نمودیم که عبارت است از زیاده و نقصان غیر مبطل. یعنی در هرجایی که زیاده یا نقصانی که باعث بطلان نماز نباشد، محقق شود، سجده سهو دارد.

مرحوم شهید ثانی در مورد اخیر می‌فرماید: مرحوم مصنف، قیام و قعود بی‌جا و سهوی را تأکیدا بیان فرموده است. چون حتی فقهایی که بطور مطلق برای هر زیاده و نقصان سهوی، سجده سهو را قائل نیستند؛ سجده سهو را برای قیام و قعود سهوی، لازم می‌دانند. به عبارت دیگر، حتی فقهایی که ضابطه را بصورت کلی نپذیرفته‌اند، در خصوص قیام و قعود بی‌جا، قائل به سجده سهو هستند. لذا مرحوم شهید ثانی، قیام و قعود بی‌جا و سهوی را تخصیص به ذکر فرموده که تأکیدی بر این مورد شود.

مورد وجوب سجده سهو: مصلی در بین رکعت چهار و پنج شک کند، در صورتی که نماز با این شک صحیح باشد. در آینده بیان خواهد شد که بنابر نظر برخی از فقها، اگر مصلی بعد از رکوع شک کند، نماز صحیح است و باید بنا را بر رکعت چهارم بگذارد و پس از نماز، سجده سهو انجام دهد. اما اگر قبل از رکوع، شک کند، حکم شک بین رکعت سوم و چهارم را دارد.

اما در عین حال، چنانچه مصلی بین رکعت چهارم و پنجم شک کند و با چنین شکی، نمازش صحیح باشد، سجده سهو واجب می‌شود.

۴

تطبیق موارد وجوب سجده سهو

﴿ وللقيام في موضع قعودٍ وعكسِه ﴾ (واجب است دو سجده سهو، برای قیام در موضع قعود یا قعود در موضع قیام. للقیام، عطف به للتکلم ناسیا یا للتسليم في الأوّلتين ناسياً، می‌شود و عبارت چنین می‌شود یجبان ایضا. یعنی واجب است دو سجده سهو برای قیام در موضع قعود یا قعود در موضع قیام) ناسياً (به شرط آن که قیام نامناسب یا قعود نامناسب، ناسیا و سهو محقق شده باشد.)، وقد كانا داخلين في الزيادة والنقصان (قیام نامناسب و قعود نامناسب، داخل هستند در زیاده و نقصانی که مرحوم مصنف در جلسه گذشته فرمود للزيادة أو النقيصة غير المبطلة)، وإنّما خصّهما تأكيداً (سوال می‌شود که اگر قیام و قعود، داخل در زیاده و نقیصه غیر مبطله است، پس به چه دلیل مرحوم مصنف آن را دوباره بیان فرمود؟ می‌فرماید: اختصاص داد این دو مورد را به ذکر، به دلیل این که مورد تأکید قرار دهد. علت این که آن‌ها را مورد تأکید قرار داد، این است که)؛ لأنّه قد قال بوجوبه لهما (قائل شده‌اند به وجوب سجده سهو برای قیام و قعود نا مناسب) مَن لم يقل بوجوبه لهما مطلقاً (حتی کسانی که قائل نیستند به وجوب سجده سهو برای زیاده و نقصان، مطلقا. یعنی همانند مرحوم شهید اول، قائل نیستند که برای هر زیاده و نقصان غیر مبطله، نیاز به سجده سهو وجود دارد. اما در خصوص قیام و قعود نامناسب، قائل هستند که سجده سهو لازم است. لذا به جهت این که تمام فقها قائل به لزوم سجده سهو در این مسئله هستند، مرحوم شهید اول، تأکیدا این مورد را بیان می‌فرماید).

(مورد بعدی از موارد وجوب سجده سهو:) ﴿ وللشكّ بين الأربع والخمس ﴾ حيث تصحّ معه الصلاة. (اگر مصلی بین رکعت چهارم و پنجم، شک کند و نماز با وجود چنین شکی صحیح باشد، سجده سهو واجب می‌شود.

این که در چه صورتی نماز با وجود چنین شکی صحیح است، در آینده بیان خواهد شد. اگر بعد از رکوع بین رکعت چهارم و پنجم شک کند، باید سجده سهو را انجام دهد.)

۵

کیفیت انجام و واجبات دو سجده سهو

کیفیت انجام و واجبات دو سجده سهو:

مرحوم شهید امور واجب در سجده سهو را به شرح ذیل مطرح می‌فرماید.

۱) نیت: نیت مشتمل است بر قصد دو سجده سهو. یعنی مصلی باید قصد داشته باشد که دو سجده سهو را انجام دهد و نباید آن دو سجده را بدون قصد، انجام دهد. چنانچه سجده سهو، به اسباب متعدد، واجب شده است، تعین سبب شود. یعنی مصلی، سبب وجوب دو سجده سهو را تعین کند. مثلا اگر بر مصلی واجب شده است که دوبار، دوسجده سهو را انجام دهد (یکبار به دلیل قیام بی‌جا و یکبار به دلیل تشهد فراموش شده، سجده سهو بر مصلی واجب شده است.)، باید تعین کند. اما اگر سبب متعدد نیست، تعین سبب واجب نیست.

مرحوم مصنف، در مقابل، معتبر دانسته تعین سبب را مطلقا. یعنی فرموده است که چه تعدد سبب باشد و چه تعدد سبب نباشد، تعین سبب، لازم است. اما خود مصنف در غیر کتاب الذکری، فرموده است که تعین سبب مطلقا، لازم نیست. یعنی حتی در فرض تعدد سبب، تعین سبب را لازم ندانسته است.

سوال: آیا نیت ادا و قضا، در دو سجده سهو لازم است؟ یعنی لازم است که مصلی نیت کند که سجده سهو را در صورتی که داخل وقت است، اداءً انجام می‌دهد، یا اگر خارج از وقت است، قضاءً انجام می‌دهد.

پاسخ: مرحوم مصنف در این مورد، نظرات مختلفی را ارائه داده است و نظر واحدی ندارد. همچنین مختار مرحوم مصنف، مختلف است در کتاب‌های مختلف خود، در خصوص قصد الوجه.

قصد الوجه یعنی این که سجده سهو را وجوبا انجام می‌دهد. مثلا اگر در نماز واجب است، نیت وجوب کند. یا سجده سهو را استحبابا انجام می‌دهد. مثلا اگر در نماز مستحبی، سجده سهو را انجام می‌دهد، نیت استحباب کند.

مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: به نظر من اعتبار قصد اداء و قضاء یا اعتبار قصد الوجه، اولی است. یعنی اولی آن است که مصلی این موارد را قصد کند و به آن توجه داشته باشد.

نکته نخست: نیت باید مقارن با وضع پیشانی علی ما یصح السجود علیه باشد. یعنی همان لحظه‌ای که مصلی می‌خواهد، پیشانی را روی مهر قرار دهد، باید نیت را داشته باشد. یا بنابر قول اقوی می‌تواند، بعد از وضع پیشانی، نیت کند. هرچند که قول غیر اقوی می‌گوید بعد از وضع پیشانی، نیت صحیح نیست و باید مقارن با وضع پیشانی بر مهر، نیت کند.

نکته دوم: تمام آنچه که در سجده نماز، واجب است؛ در سجده سهو نیز واجب است. مثلا در سجده نماز، مصلی باید طهارت از حدث و خبث داشته باشد، باید لباس طاهر داشته باشد، باید وضو داشته باشد، ستر عورت داشته باشد، پیشانی را بر ما یصح السجود علیه قرار دهد، باید هفت عضو از اعضای بدن را روی زمین قرار دهد، باید ذکر بگوید. تمام این موارد نیز در سجده سهو معتبر و لازم است. تنها نسبت به ذکر، مرحوم شهید می‌فرماید: ذکری که در سجده سهو وجود دارد، ذکر خاص است. اما مرحوم شهید اول می‌فرماید: ذکر دو سجده سهو، به انحاء مختلفی بیان شده و در روایات نیز به گونه‌های مختلف بیان شده است. شهید ثانی می‌فرماید: در مورد گونه‌های مختلف ذکر، روایاتی وجود دارد که مجزی می‌باشد.

۶

تطبیق کیفیت انجام و واجبات دو سجده سهو

﴿ وتجب فيهما: النيّة ﴾ (واجب است در دوسجده سهو، نیت. یعنی مصلی، باید با نیت دو سجده سهو را انجام دهد. نیت به چه معنا است؟) المشتملة على قصدهما (نیت یعنی نیتی که مشتمل بر قصد دو سجده سهو است. به عبارت دیگر، قصد و تصمیم مصلی بر این باشد که دو سجده سهو را انجام دهد.) وتعيين السبب إن تعدّد (باید سبب را تعیین کند اگر اسباب متعددی دارد. ظاهر مراد مرحوم شهید از اسباب متعدد آن است که اگر دوبار، دو سجده سهو را باید انجام دهد -مثلا یکبار بخاطر قیام بی‌جا و یکبار بخاطر تشهد فراموش شده، سجده سهو بر مصلی واجب شده است- باید سبب را تعیین کند که سجده سهوی که انجام می‌دهد، مربوط به کدام سبب می‌شود.)، وإلّا (اگر سبب سجده سهو، متعدد نباشد) فلا (فلا یجب تعیین السبب برای سجده سهو). واستقرب المصنّف في الذكرى اعتباره مطلقاً (مرحوم شهید اول، در کتاب الذکری، معتبر دانسته، تعیین سبب را مطلقا. مطلقا، یعنی چه سبب، متعدد باشد و چه سبب متعدد نباشد. نکته حائز اهمیت آن است که مرحوم مصنف که در کتاب الذکری، تعیین سبب را مطلقا معتبر دانسته است) وفي غيرها (در غیر کتاب الذکری) عدمَه (عدم اعتبار، تعیین سبب را فتوا داده است) مطلقاً (چه سبب متعدد باشد و چه سبب متعدد نباشد).

واختلف أيضاً اختياره في اعتبار نيّة الأداء والقضاء فيهما (فیهما یعنی در دو سجده سهو. در دو سجده سهو، مختلف است مختار مرحوم شهید اول، در اعتبار نیت اداء و قضا. مثلا اگر مصلی داخل در وقت نماز، سجده سهو را انجام می‌دهد، نیت اداء کند و اگر خارج از وقت نماز، سجده سهو را انجام می‌دهد، نیت قضا کند. آیا لازم است که مصلی، برای دو سجده سهو، نیت اداء یا قضا کند؟ مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: مختار مرحوم مصنف، در این مسأله، مختلف است.) وفي الوجه (فی الوجه، عطف به فی اعتبار نیّة الأداء و القضاء. یعنی واختلف أيضاً اختياره في الوجه. آیا لازم است که مصلی، قصد الوجه کند؟ یعنی اگر در نماز واجب، سجده سهو را انجام می‌دهد، نیت وجوب سجده سهو کند و اگر در نماز مستحب، سجده سهو را انجام می‌دهد، نیت استحباب سجده سهو را داشته باشد. در این که آیا قصد الوجه لازم است یا خیر، مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: مرحوم شهید اول، آراء مختلفی را اختیار فرموده است. نظر شهید ثانی چیست؟). واعتبارهما أولى (بهتر آن است که معتبر بداند، نیت اداء و قضاء و همچنین قصد الوجه را). والنيّة مقارنةٌ لوضع الجبهة على ما يصحّ السجود عليه، أو بعد الوضع على الأقوى. (نیت باید مقارن باشد با وضع پیشانی بر ما یصح السجود علیه. یعنی همان لحظه‌ای که پیشانی را بر روی مهر قرار می‌دهد، باید نیت کند. یا حداقل، بعد از این که پیشانی را روی مهر قرار داد، نیت کند. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: بنابر نظر اقوی، اگر مصلی بعد از قرار دادن پیشانی بر ما یصح السجود، نیت کند، کافی است. گرچه در مقابل، برخی معتقدند که بعد از وضع پیشانی، نیت صحیح نیست بلکه باید مقارن با وضع، نیت کند.)

﴿ وما يجب في سجود الصلاة ﴾ من الطهارة وغيرها من الشرائط، ووضع الجبهة على ما يصحّ السجود عليه، (ما در ما یجب فی سجود الصلاة، عطف به النیة می‌شود. یعنی تجب فیهما ما یجب فی سجود الصلاة. واجب است در دو سجده سهو، نیت و همچنین واجب است در دو سجده سهو، آنچه که واجب است در سجود نماز. یعنی تمام چیزهایی که در سجود نماز واجب است، در سجده سهو نیز واجب است. آنچه که در سجده نماز واجب است، چیست؟ باید بدن و لباس طاهر باشد -طهارت از خبث- باید وضو داشته باشد و غسل بر ذمه او نباشد-طهارت از خبث- و شرائط دیگر، مثل ستر عورت. همانگونه که در سجده نماز، پیشانی را بر روی ما یصح السجود علیه، قرار می‌دهد، در سجده سهو نیز باید پیشانی را روی ما یصح السجود علیه، قرار دهد) والسجود على الأعضاء السبعة (باید در هنگام سجده، هفت عضو از بدن -پیشانی، دو کف دست، دو زانو و دو انگشت بزرگ پا- روی زمین قرار گیرد تا بتواند سجده را انجام دهد. در سجده سهو نیز باید اعضاء سبعه روی زمین قرار گیرد.) وغيرِهما من الواجبات والذكر (و غیر این دو از واجبات و ذکر. یعنی واجبات سجده و ذکر نیز در سجده سهو، واجب است. غیرهما، به وضع جبهة و السجود عل الاعضاء السبعة، بازگشت دارد. یعنی غیر از وضع جبهة علی ما یصح السجود علیه و سجود بر اعضاء سبعه، از واجبات دیگر، مثل طمأنینه بدن و ذکر. همانگونه که سجده نماز، ذکر دارد، سجده سهو نیز ذکر دارد. اما ذکر سجده سهو با ذکر نماز واجب، متفاوت است)، إلّا أنّه (ذکر) هنا (در سجده سهو) مخصوص بما رواه الحلبي عن الصادق عليه‌السلام. (مخصوص است به آنچه که حلبی روایت کرده از امام صادق عليه‌السلام.

روایت چنین است: عَنِ اَلْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: تَقُولُ فِي سَجْدَتَيِ اَلسَّهْوِ بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ -یعنی در سجده سهو چنین بگوید. راوی می‌گوید- قَالَ اَلْحَلَبِيُّ وَ سَمِعْتُهُ مَرَّةً أُخْرَى -یکبار دیگر از امام عليه‌السلام شنیدم که فرمود- يَقُولُ بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلنَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ[۱].-)


وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۳۴، ح۱.

۷

ذکر سجده سهو

(مرحوم شهید در مورد ذکر چنین فتوا می‌دهد.) ﴿ وذِكْرُهُما: بسم اللّٰه وباللّٰه وصلّى اللّٰه على محمّد وآل محمّد ﴾ (یعنی ذکر دو سجده سهو بسم الله و بالله وصلی الله علی محمد و آل محمد، است.) وفي بعض النسخ (در بعضی از نسخ، چنین بیان شده): وعلى آل محمّد (یعنی و صلی الله علی محمد و علی آل محمد، است.)، وفي الدروس (در کتاب دروس چنین فرموده): اللّهمّ صلّ على محمّد وآل محمّد (یعنی به جای صلی الله علی محمد، بگوید اللهم صل علی محمد و آل محمد. البته بسم الله و بالله، ابتدا را باید بیان کند. یا بگوید:) ﴿ أو بسم اللّٰه وباللّٰه والسلام عليك أيّها النبيّ ورحمة اللّٰه وبركاته ﴾ أو بحذف واو العطف من السلام (یعنی والسلام علیک، نگوید. بلکه بگوید: بسم الله و بالله السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته. موارد مذکور، انحاء مختلفی است که بیان شد. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:). والجميع مرويّ مجزئ. (همه این صور، روایت دارد و مجزی است و مصلی به هر کیفیتی که بیان کند، اشکالی ندارد.) 

﴿ ثمّ يتشهّد ﴾ (بعد از ذکر دو سجده، تشهد می‌خواند) بعد رفع رأسه معتدلاً (بعد از این که سر از سجده دوم، برداشت و بدنش آرام گرفت. معتدلا یعنی در حال طمأنینه بدن، تشهد می‌گوید) ﴿ ويُسلِّم ﴾. (و بعدش سلام می‌دهد و نماز را تمام می‌کند.)

(مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:) هذا هو المشهور بين الأصحاب (تمام آنچه که از تجب فیهما النیة تا کنون بیان کردیم -واجبات سجده سهو-، آنچیزی است که بین اصحاب، مشهور است.)، والرواية الصحيحة دالّة عليه (و روایات صحیحه، دلالت بر این نظرات دارد. اما). وفيه أقوالٌ اُخر ضعيفة المستند (در مورد واجبات سجده سهو، نظرات دیگری وجود دارد که سندش ضعیف است. مثلا از نظر برخی فقها، اصل تشهد و سلام را لازم نمی‌دانند. زیرا در پایان روایت عمار چنین بیان شده است: و لا فیهما تشهد بعد السجدتین. یعنی مصلی که دو سجده را انجام داد، دیگر تشهد و سلام ندارد[۱].)


روایت عمار رک: وسائل الشیعه، ج۸، ص ۲۳۵، ح۳.

۸

شک در رکعات نماز

شک در رکعات نماز:

مرحوم شهید در ادامه به بحث شک در رکعات نماز می‌پردازد. برخی از شکیات، باعث بطلان نماز است. برخی از شکیات، نماز را باطل نمی‌کند اما مصلی باید کاری را انجام دهد. یا کاری را لازم نیست که انجام دهد و فقط بنا را بر یک طرف می‌گذارد و نماز را ادامه می‌دهد.

شک‌هایی که باعث بطلان نماز است:

مرحوم شهید، پنج مورد از شک‌هایی که باعث بطلان نماز است را ذکر فرموده است.

مورد اول: شک در عدد نماز‌های دو رکعتی. اگر مصلی در عدد نماز صبح که دو رکعتی است، یا نماز دو رکعتی که قصر است، شک کند، نمازش باطل است. یعنی نمی‌داند که اکنون، رکعت اول را اقامه می‌کند یا رکعت دوم را اقامه می‌کند، در این صورت اگر شک او تبدیل به ظن یک طرف نشود، نمازش باطل است.

مورد دوم: شک در عدد نمازهای سه رکعتی. اگر مصلی در عدد نمازهای سه رکعتی شک کند، نمازش باطل می‌شود. مثلا در نماز مغرب شک کند که اکنون رکعت اول یا دوم یا سوم است. یا شک کند بین رکعت دو و سه، یا بین رکعت سوم و چهارم شک کند یا بین رکعت اول و سوم شکند. در تمام این صورت‌ها، نماز او باطل می‌شود.

مورد سوم: شک در رکعت اول و دوم نمازهای چهار رکعتی. یعنی مصلی نماز چهار رکعتی را اقامه می‌کند -مثلا نماز ظهر را اقامه می‌کند- اما شک می‌کند که رکعت اول را اقامه می‌کند یا رکعت دوم را اقامه می‌کند. در این صورت، نماز او باطل می‌شود. در این صورت، شک بین رکعت سوم و چهارم یا رکعت دوم و سوم یا رکعت اول و سوم، مورد بحث نیست. بلکه شک در رکعت اول و دوم نماز چهار رکعتی را مورد بحث قرار می‌دهیم.

مورد چهارم: شک در عدد غیر محصور در نمازهای چهار رکعتی. مثلا مصلی نماز چهار رکعتی را اقامه می‌کند و نمی‌داند که الآن رکعت چندم نماز است. آیا رکعت اول یا دوم یا سوم یا چهارم است. به عبارت دیگر، مصلی نمی‌داند که تا کنون چند رکعت اقامه کرده است و اکنون در رکعت چند نماز است.

مورد پنجم: شک قبل از اکمال سجدتین. سجدتین، بعد از کامل شدن ذکر سجده دوم است. یعنی اکمال سجدتین به این است که ذکر سجده دوم، تمام شود. اگر ذکر سجده دوم را بیان کرد و قبل از آن شک کرد، در آنچه که متعلق به دو رکعت اول است. یعنی در رکعت اول و دوم شک کرد، اگرچه در متعلق شکش، همراه دو رکعت اول، غیر از رکعت اول و دوم، باشد. مثلا شک کند بین رکعت اول و سوم یا بین رکعت دوم و سوم. در این جا شک بین رکعت سوم و چهارم، منظور نیست. زیرا شک در رکعت سوم و چهارم، شک در مورد اول و دوم نیست. در این مورد در صدد بیان این نکته هستیم که مصلی شک کند در مورد اول و دوم، اگرچه رکعت سوم و چهارم نیز در آن داخل باشد. اگر بین رکعت اول و سوم، رکعت دو و سه، رکعت دو و چهار، شک کند و این شک، قبل از اتمام سجدتین باشد، نمازش باطل می‌باشد.

سوال: فرق بین مورد پنجم و مورد سوم (شک در رکعت اول و دوم، نمازهای چهار رکعتی) چیست؟

پاسخ: در مورد سوم، شک در خصوص رکعت اول و دوم بود. یعنی رکعت سوم و چهارم در آن داخل نبود. مثلا مصلی شک می‌کرد که الآن رکعت اول است یا رکعت دوم است. اما در مورد پنجم، می‌تواند شک بین رکعت اول و رکعت سوم یا چهارم باشد. یعنی شک بین رکعت اول و سوم یا رکعت دوم و سوم یا رکعت دوم و چهارم، باشد. لذا اگر می‌خواهد رکعت سوم و چهارم نیز داخل باشد، باید شک، قبل از اکمال سجدتین، باشد. اگر قبل از اکمال سجدتین، شک کند، هرچند که رکعت سوم و چهارم نیز داخل در شک باشند، نماز باطل است.

نکته: بیان شد که در پنج مورد مذکور، شک باعث بطلان نماز است و باید نماز را اعاده کند. مرحوم شهید می‌فرماید: شکی که باعث بطلان نماز است، اینگونه نیست که به محض بروز شک، نماز باطل می‌شود. بلکه با تحقق شک، مصلی باید کمی تأمل کند و اگر با تأمل، شک او مستقر شد (یعنی هیچ طرفی را ترجیح نداد)، نماز او باطل می‌شود. اما اگر بعد از این که کمی تأمل کرد، ذهن او به یک طرف متمایل شد. یعنی تبدیل به ظن و گمان شد (هرچند که ظن و گمان او ۵۱% باشد. یعنی لازم نیست که ۷۰ یا ۸۰% باشد.) در این صورت، بنا را به همان طرفی می‌گذارد که ظن برای او حاصل شده است و نمازش صحیح است.

بنا گذاری بر ظن، تنها محصور به این مسئله نیست. حتی در شک‌های صحیح نیز اینگونه است. یعنی در آن موارد، ابتداءً اگر شک کرد -مثلا اگر بین رکعت سوم و چهارم، شک کرد و بنا را بر رکعت چهارم بگذارد و یک رکعت نماز احتیاط اقامه کند- و تأمل کرد و شکش برطرف شد، یعنی تبدیل به ظن شد، بنا را بر همان طرف می‌گذارد و نیاز به اقامه نماز احتیاط ندارد.

۹

تطبیق شک در رکعات نماز

﴿ والشاكّ في عدد الثنائيّة، أو الثلاثيّة، أو في الأوّلتين من الرباعيّة (کسی که شک می‌کند در عدد نمازهای دو رکعتی یا کسی که شک می‌کند در عدد نمازهای سه رکعتی، یا شک می‌کند در رکعت اول و دوم از نمازهای چهار رکعتی. در این صورت‌ها نماز باطل است.)، أو في عددٍ غير محصور ﴾ (یا در نمازهای چهار رکعتی، شک می‌کند در عدد غیر محصور. عدد غیر محصور به چه معنایی است؟) بأن لم يَدْرِ كم صلّى ركعةً (به این که نمی‌داند، چه مقدار نماز خوانده از حیث رکعات. یعنی مصلی نمی‌داند که تا کنون چند رکعت نماز را اقامه کرده است. در این صورت، نماز او باطل می‌باشد.) ﴿ أو قبل إكمال السجدتين ﴾ (قبل از این که دو سجده کامل شود، اکمال سجدتین به چیست؟ ممکن است که تصور شود که صرف وضع پیشانی بر مهر، سجدتین تمام است. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: اینگونه نیست، بلکه اکمال سجدتین به این است که) المتحقّق بإتمام ذكر السجدة الثانية (ذکر سجده دوم تمام شود، سجدتین اکمال می‌شود. لذا اگر وسط ذکر سجده دوم، شک کرد، شک قبل از اکمال سجدتین می‌باشد.) ﴿ فيما يتعلّق بالأوّلتين ﴾ (در آنچه که با رکعت اول و دوم، ارتباط دارد. یعنی در رکعت اول و دوم شک کند، البته فیما یتعلق بالأولتین، اینگونه نیست که فقط در رکعت اول و دوم شک کند و رکعت دوم و سوم، را داخل نکند.) وإن أدخل معهما غيرَهما (اگر چه داخل کند در متعلق شک خودش، همراه آن دو رکعت اول و دوم، غیر رکعت اول و دوم را. یعنی هرچند که غیر رکعت اول و دوم، داخل شود. مثل این که شک کند بین رکعت اول و سوم، یا شک کند بین رکعت دوم و سوم یا رکعت دوم و چهارم. یعنی یک طرف شک، رکعت اول و دوم است اما می‌تواند طرف دیگر شک، رکعت سوم و چهارم باشد. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:)، وبه يمتاز عن الثالث (با قید وإن أدخل معهما غيرَهما، جدا می‌شود مورد پنجم از مورد سوم. در مورد سوم بیان شد: و في الأوّلتين من الرباعيّة اما در آنجا شک فقط در رکعت اول و دوم بود و دیگر وإن أدخل معهما غيرَهما، نداشت. اما در این جا بیان می‌کنیم: وإن أدخل معهما غیرهما. در پنج مورد مذکور) ﴿ يعيد ﴾ الصلاة (نماز را باید اعاده کند.)، لا بمجرّد الشكّ (اینگونه نیست که به مجرد شک، نماز را اعاده کند.) بل بعد استقراره (بلکه اگر شک او استقرار پیدا کرد) بالتروّي (با تفکر) عند عروضه (عروض الشک) ولم يحصل ظنٌّ بطرفٍ من متعلّقه (متعلق الشک. و حاصل نشد ظن به یکی از طرفین شک. منظور از ظن، ظنی است که هرچند ۵۱% باشد)، وإلّا (اگر به یکی از طرفین، ظن حاصل شد) بنى عليه (بنا را بر همان ظن می‌گذارد) في الجميع (در تمام پنج موردی که بیان کردیم)، وكذا في غيره من أقسام الشكّ. (همچنین باید بنا را بر ظن قرار دهد، در غیر این مورد از اقسام شک. یعنی در شک‌های صحیح هم اگر شک کرد و تأمل کرد و ذهنش به یک طرف متمایل شد، بنا را بر همان طرفی که مورد ظن قرار گرفته است، می‌گذارد.)

واحدٍ؛ لأنّها جزؤه ، ولو جمعه كان أجود ﴿ سجدتي السهو .

والأولى تقديم الأجزاء على السجود لها ، كتقديمها عليه بسببٍ غيرها وإن تقدّم ، وتقديم سجودها على غيره وإن تقدّم سببه أيضاً. وأوجب المصنِّف ذلك كلَّه في الذكرى (١) لارتباط الأجزاء بالصلاة وسجودها بها.

﴿ ويجبان أيضاً مضافاً إلى ما ذُكر ﴿ للتكلّم ناسياً ، وللتسليم في الأوّلتين ناسياً بل للتسليم في غير محلّه مطلقاً.

﴿ و الضابط : وجوبهما ﴿ للزيادة أو النقيصة غير المبطلة للصلاة؛ لرواية سفيان بن السمط عن الصادق عليه‌السلام (٢) ويتناول ذلك زيادةَ المندوب ناسياً ونقصانَه حيث يكون قد عزم على فعله كالقُنوت. والأجود خروج الثاني؛ إذ لا يُسمّى ذلك نقصاناً. وفي دخول الأوّل نظرٌ؛ لأنّ السهو لا يزيد على العمد.

وفي الدروس : أنّ القول بوجوبهما لكلّ زيادةٍ ونقصانٍ لم نظفر بقائله ولا بمأخذه (٣) والمأخذ ما ذكرناه ، وهو من جملة القائلين به (٤) وقبلَه الفاضل (٥) وقبلَهما الصدوق (٦).

﴿ وللقيام في موضع قعودٍ وعكسِه ناسياً ، وقد كانا داخلين في الزيادة والنقصان ، وإنّما خصّهما تأكيداً؛ لأنّه قد قال بوجوبه لهما مَن لم يقل

____________________

(١) الذكرى ٤ : ٩١.

(٢) الوسائل ٥ : ٣٤٦ ، الباب ٣٢ من أبواب الخلل في الصلاة ، الحديث ٣.

(٣) الدروس ١ : ٢٠٧.

(٤) كما صرّح به في المتن.

(٥) حكاه عن ابن بابويه عملاً برواية الحلبي ، ثم قال : وهو الأقوى عندي ، التحرير ١ : ٣٠٦.

(٦) أوجبهما لمن لم يدرِ أو نقص ، راجع الفقيه ١ : ٣٤١ ، ذيل الحديث ٩٩٣.

بوجوبه لهما مطلقاً (١).

﴿ وللشكّ بين الأربع والخمس حيث تصحّ معه الصلاة (٢).

﴿ وتجب فيهما : النيّة المشتملة على قصدهما وتعيين السبب إن تعدّد ، وإلّا فلا. واستقرب المصنّف في الذكرى اعتباره مطلقاً (٣) وفي غيرها (٤) عدمَه مطلقاً (٥).

واختلف أيضاً اختياره في اعتبار نيّة الأداء والقضاء فيهما (٦) وفي الوجه. واعتبارهما أولى. والنيّة مقارنةٌ لوضع الجبهة على ما يصحّ السجود عليه ، أو بعد الوضع على الأقوى.

﴿ وما يجب في سجود الصلاة من الطهارة وغيرها من الشرائط ، ووضع الجبهة على ما يصحّ السجود عليه ، والسجود على الأعضاء السبعة وغيرِهما من الواجبات والذكر ، إلّا أنّه هنا مخصوص بما رواه الحلبي عن الصادق عليه‌السلام (٧).

____________________

(١) قال الفاضل الإصفهاني : كعليّ بن بابويه والمرتضى والشيخ وابني زهرة وإدريس وسلّار وأبي الصلاح وابن حمزة. المناهج السويّة : ٢٨٣.

(٢) قال الفاضل : وهو بعد السجدتين اتّفاقاً وقبلهما بعد الركوع على أصح القولين وكذا بينهما ، وأمّا قبل الركوع فينقلب إلى الشك بين الثلاث والأربع. المناهج السويّة : ٢٨٣.

(٣) بمعنى أنّه أطلق ولم يقيّد بصورة تعدّده ، لا أنّه قيّد بالإطلاق ، المناهج السوية : ٢٨٤. راجع الذكرى ٤ : ٩٤.

(٤) في (ع) و (ف) : غيره.

(٥) قال الفاضل : بمعنى أنّه لم يتعرّض له في موضعٍ يجب التعرّض له لو كان واجباً ، لا أنّه تعرّض لعدمه ، وهذا إنّما يتمّ في عبارة الألفيّة فإنّه تعرّض لكيفيّة النيّة. المناهج السويّة : ٢٨٤.

(٦) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : أي في السجدتين ، أو في الذكرى وغيرها ، والأوّل أولى؛ لأنّه لم يتعرّض في الذكرى والدروس لاعتبارها ولا لعدمه. المناهج السويّة : ٢٨٤.

(٧) الوسائل ٥ : ٣٣٤ ، الباب ٢٠ من أبواب الخلل الواقع في الصلاة ، الحديث الأوّل.

﴿ وذِكْرُهُما : بسم اللّٰه وباللّٰه وصلّى اللّٰه على محمّد وآل محمّد وفي بعض النسخ (١) : وعلى آل محمّد ، وفي الدروس : اللّهمّ صلّ على محمّد وآل محمّد (٢) ﴿ أو بسم اللّٰه وباللّٰه والسلام عليك أيّها النبيّ ورحمة اللّٰه وبركاته أو بحذف واو العطف من السلام. والجميع مرويّ (٣) مجزئ.

﴿ ثمّ يتشهّد بعد رفع رأسه معتدلاً ﴿ ويُسلِّم .

هذا (٤) هو المشهور بين الأصحاب ، والرواية الصحيحة (٥) دالّة عليه. وفيه أقوالٌ اُخر (٦) ضعيفة المستند.

﴿ والشاكّ في عدد الثنائيّة ، أو الثلاثيّة ، أو في الأوّلتين من الرباعيّة ، أو في عددٍ غير محصور بأن لم يَدْرِ كم صلّى ركعةً ﴿ أو قبل إكمال السجدتين المتحقّق بإتمام (٧) ذكر السجدة الثانية ﴿ فيما يتعلّق بالأوّلتين وإن أدخل معهما

____________________

(١) الظاهر : بعض نسخ المتن. ويحتمل : نسخ الرواية المشتملة على الذكر ، راجع التهذيب ٢ : ١٩٦ ، الحديث ٧٧٣.

(٢) الدروس ١ : ٢٠٨.

(٣) راجع الوسائل ٥ : ٣٣٤ ، الباب ٢٠ من أبواب الخلل الواقع في الصلاة. والمستدرك ٦ : ٤١٥ ، الباب ١٨ من أبواب الخلل.

(٤) أي ما ذكر من قوله : وتجب فيهما ... إلى هنا.

(٥) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : أي جنسها؛ إذ ليس هنا رواية واحدة دالّة عليه. المناهج السويّة : ٢٨٦.

(٦) من القول بعدم اشتراط ما يشترط في سجود الصلاة ، والقول بعدم وجوب الذكر مطلقاً ، والقول بوجوبه مطلقاً ، لا مخصوصاً بما ذكر ، والقول بعدم وجوب التشهّد ، والقول بعدم وجوب التسليم المعهود. المناهج السويّة : ٢٨٦. وراجع مفتاح الكرامة ٣ : ٣٧٢ ـ ٣٧٤.

(٧) في (ع) و (ش) : بإكمال.

غيرَهما ، وبه يمتاز عن الثالث ﴿ يعيد الصلاة ، لا بمجرّد الشكّ بل بعد استقراره بالتروّي عند عروضه ولم يحصل ظنٌّ بطرفٍ من متعلّقه ، وإلّا بنى عليه في الجميع ، وكذا في غيره من أقسام الشكّ.

﴿ وإن أكمل الركعتين ﴿ الأوّلتين بما ذكرناه من ذكر الثانية وإن لم يرفع رأسَه منها ﴿ وشكّ في الزائد بعد التروّي ﴿ فهنا صورٌ خمس تعمّ بها البلوى أو أنّها منصوصة ، وإلّا فصور الشكّ أزيد من ذلك ، كما حرّره في رسالة الصلاة (١) وسيأتي أنّ الاُولى غير منصوصة :

﴿ الشكّ بين الاثنتين والثلاث بعد الإكمال.

﴿ والشكّ بين الثلاث والأربع مطلقاً ﴿ ويبني على الأكثر فيهما ثمّ يحتاط بعد التسليم ﴿ بركعتين جالساً أو ركعةٍ قائماً .

﴿ والشكّ بين الاثنتين والأربع ، يبني على الأربع ويحتاط بركعتين قائماً .

﴿ والشكّ بين الاثنتين والثلاث والأربع يبني على الأربع ويحتاط بركعتين قائماً ثمّ بركعتين جالساً على المشهور ، ورواه ابن أبي عمير عن الصادق عليه‌السلام عاطفاً لركعتي الجلوس ب‍ «ثُمّ» (٢) كما ذَكَر هنا ، فيجب الترتيب بينهما ، وفي الدروس جعله أولى (٣) وقيل : يجوز إبدال الركعتين جالساً بركعةٍ قائماً؛ لأنّها أقرب إلى المحتمل فواته (٤) وهو حسن.

﴿ وقيل : يصلّي ركعةً قائماً وركعتين جالساً ، ذكره الصدوق ﴿ ابن*

____________________

(١) أي الألفيّة : ٧٠ ـ ٧١.

(٢) الوسائل ٥ : ٣٢٦ ، الباب ١٣ من أبواب الخلل ، الحديث ٤.

(٣) الدروس ١ : ٢٠٣.

(٤) قاله العلّامة في المختلف ٢ : ٣٨٦ ، وقوّاه الماتن في الذكرى ٤ : ٧٧.

(*) في (ق) و (س) : ابنا.