درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۱۷: نماز آیات (۲)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

مستحبات نماز آیات

مستحبات نماز آیات:

در جلسه گذشته، کیفیت اقامه نماز آیات و واجبات نماز آیات، بیان شد. در ادامه مرحوم شهید برخی از مستحبات نماز آیات را بیان می‌فرماید.

مستحب اول:

مستحب است که مصلی در نماز آیات، بعد از هر عدد زوجی از قیام‌ها، قنوت بگیرد. یعنی بعد از قیام دوم (قبل از رکوع دوم) یا بعد از قیام چهارم (قبل از رکوع چهارم) و بعد از قیام ششم، هشتم و دهم. علتش آن است که قیام‌های ده گانه در نماز آیات به منزله رکعات نماز است. گویی این نماز، نماز ده رکعتی است لذا بعد از هر دو قیام و قبل از رکوع دوم، چهارم، ششم، هشتم و دهم، قنوت گرفته می‌شود.

مستحب دوم:

مصلی در غیر رکوع پنج و ده، بعد از سربرداشتن از رکوع، تکبیر بگوید بدون تسمیع. یعنی بدون این که سمع اللّٰه لمن حمده را بیان کند. معمولا پس از رکوع گفته می‌شود: سمع اللّٰه لمن حمده الله اکبر. در رکوع پنجم و دهم به جهت این که رکوعی است که رکعت با آن تمام می‌شود و پس از آن به سجده می‌رود، در آن جا اگر الله اکبر گفته می‌شود، سمع اللّٰه لمن حمده را می‌گوید و در این جا مانند نماز‌های دیگر است اما در غیر رکوع پنجم و دهم (مثل رکوع یک، دو، سه، چهار، شش، هفت، هشت و نُه) چون بعدش به سجده نمی‌رود و در حقیقت این رکوع‌ها، تمام کننده آن رکعت محسوب نمی‌شود؛ مصلی، در این رکوع‌ها، الله اکبر را بیان کند اما سمع اللّٰه لمن حمده را نباید بگوید. الله اکبر بدون سمع اللّٰه لمن حمده بعد از رکوع‌ها (غیر از رکوع پنج و ده) اختصاص به این نماز دارد و در غیر نماز آیات، چنین چیزی وجود ندارد. در روایتی به این مطلب توجه داده است.

شهید ثانی می‌فرماید: این که در رکوع‌ها، غیر از رکوع پنجم و دهم، تکبیر بدون تسمیع وجود دارد و در واقع سمع اللّٰه لمن حمده، برای رکوع پنجم و دهم است، نشانه آن است که هر یک از قیام‌ها و رکوع‌ها، یک رکعت محسوب نمی‌شوند که نماز آیات، نماز ده رکعتی محسوب شود. اگر ده رکعتی بود، طبیعتا بعد از رکوعی (چه رکوع پنجم و دهم و چه غیر رکوع پنجم و دهم) باید سمع اللّٰه لمن حمده را می‌داشت و حال این که آن را ندارد. بنابر این، نداشتن سمع اللّٰه لمن حمده نشانه آن است که این‌ها هر کدام یک رکعت محسوب نمی‌شوند که نماز آیات، نماز ده رکعتی محسوب شود. در رکوع پنج و ده مستحب است که الله اکبر و سمع اللّٰه لمن حمده بیان شود که این نشانه آن است که نماز آیات، نازل منزله دو رکعت است.

روایات، در نماز آیات از یک طرف به گونه‌ای سخن گفته‌اند که نماز آیات، ده رکعتی است. مانند روایاتی که در مورد قنوت گرفتن وجود دارد. از طرف دیگر، در روایات بیان شده است که سمع اللّٰه لمن حمده را فقط بعد از رکوع پنجم و دهم بیان شود که این نشانه آن است که نماز آیات، نماز دو رکعتی است. بر این اساس، مشتبه است که نماز آیات، نماز دو رکعتی است یا نماز ده رکعتی است.

سوال: چه تفاوتی دارد که نماز آیات، نماز دو رکعتی یا ده رکعتی باشد و چه اثری بر آن مترتب است؟

پاسخ: اگر مصلی در عدد رکوع‌ها شک کند، اگر نماز را ده رکعتی حساب کنیم، شک در عدد رکوع‌ها و قیام‌ها، شک در تعداد رکعات نماز است. اما اگر نماز آیات را دو رکعتی بدانیم و رکوع‌ها را افعال رکعات بدانیم، یعنی پنج رکوع در رکعت اول، جزء افعال رکعت اول محسوب می‌شوند و هر کدام بصورت جداگانه یک رکعت محسوب نمی‌شوند، در شک رکوع‌ها و تعداد رکعات، باید به گونه دیگر عمل کرد. لذا تفاوت دارد که نماز آیات را دو رکعتی یا ده رکعتی بدانیم.

مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: اقوی آن است که نماز آیات از جهت شک، نماز دو رکعتی محسوب می‌شود. یعنی از حیث شک باید حکم نماز دو رکعتی را برای آن در نظر بگیریم. رکوع‌های نماز آیات نیز افعال است، نه رکعت. یعنی هر رکوع یک رکعت محسوب نمی‌شود. یعنی پنج رکوع رکعت اول، پنج عمل برای رکعت اول می‌باشد. لذا در نتیجه اگر کسی در رکوع‌ها در محل خودش شک کند، طبیعتا باید آن را انجام دهد. مثلا مصلی، رکوع چهارم را انجام داده است و شک می‌کند که رکوع پنجم را انجام داده است یا خیر و هنوز به سجده نرفته است، در این صورت چون از محل نگذشته است و شک قبل از گذشتن محل است، باید مورد توجه قرار گیرد و رکوع پنجم را انجام دهد و پس از انجام آن رکوع، به سجده برود. در واقع اگر در عدد رکوع‌ها شک کند، باید بنا را بر اقل بگذارد. به جهت قاعده اشتغال یا استصحاب عدم انجام آن. یعنی اگر مصلی شک کرد که سه رکوع یا چهار رکوع را انجام داد، باید بنا را بر این بگذارد که سه رکوع انجام داده است. یا اگر شک کرد که چهار رکوع یا پنج رکوع انجام داده است، باید بنا را بر انجام چهار رکوع بگذارد و یک رکوع دیگر انجام دهد. به جهت قاعده اشتغال. قاعده اشتغال حکم می‌کند که مصلی موظف بود که پنج رکوع را انجام دهد. مسلم است که چهار رکوع را انجام داده است، اما رکوع پنجم، مشکوک است و اشتغال ذمّه حکم می‌کند که باید یک رکوع دیگر را انجام دهد. البته اگر استصحاب عدم رکوع پنجم را جاری بدانیم، طبیعتا استصحاب بر قاعده اشتغال مقدم است. در گذشته بیان شد که در میان اصول عملیه، در هر جایی که امکان جریان استصحاب وجود داشته باشد، نوبت به سایر اصول عملیه نمی‌رسد.

اما اگر رکوع‌ها را یک رکعت حساب کند، طبیعتا شک در رکوع‌ها، شک در رکعات می‌شود. چنانچه مصلی در رکعات نماز ده رکعتی شک کند، باید دید که آیا نماز ده رکعتی حکم خاصی دارد یا آن را پنج نماز دو رکعتی حساب می‌کنیم و شک در رکوع‌ها به این معنا است که در نماز‌های دو رکعتی شک کرده که شک در نماز‌های دو رکعتی باعث بطلان نماز می‌شود. بنابر این، بین این که نماز آیات را ده رکعتی بدانیم یا دو رکعتی بدانیم، تفاوت وجود دارد.

همچنین اگر شک کند در عدد رکعات. یعنی اساسا مصلی در نماز آیات شک کند که اکنون رکعت اول با پنج رکوع را اقامه می‌کند یا رکعت دوم را با پنج رکوع اقامه می‌کند، طبیعتا چون شک در رکعات نماز دو رکعتی، باعث بطلان نماز است، در این صورت هرچند که نماز را دو رکعتی بدانیم، نمازش باطل می‌باشد. اما اگر رکوع‌ها را رکعت بدانیم، در این صورت به این معنا است که مصلی نمی‌داند که اکنون پنج رکعت اول یا پنج رکعت دوم را اقامه می‌کند. در این جا نیز ممکن است که نماز را باطل بدانیم.

۴

تطبیق مستحبات نماز آیات

﴿ ويستحبّ: القنوت عقيب كلّ زوجٍ * ﴾ من القيامات (استحباب دارد قنوت گرفتن پشت سر هر عدد زوج از قیامات. یعنی بعد از قیام دوم که قبل از رکوع دوم است. بعد از قیام چهارم که قبل از رکوع چهارم است. بعد از قیام ششم، هشتم و دهم. چرا مستحب است که بعد از دو قیام، قنوت بگیرد؟) تنزيلاً لها (برای این که قیام‌ها را نازل منزله کرده باشیم) منزلة الركعات (هر قیام را یک رکعت حساب کنیم. گویی نماز آیات، نماز ده رکعتی است.)، فَيَقْنت قبل الركوع الثاني والرابع، وهكذا. (قبل از رکوع دوم، چهارم، ششم، هشتم و دهم قنوت گرفتن مستحب است)

﴿ والتكبيرُ (یستحب التکبیر) للرفع من الركوع ﴾ في الجميع ـ عدا الخامس والعاشر ـ (مستحب است که الله اکبر بگوید هنگامی که سر از رکوع بر می‌دارد در همه رکوع‌ها، غیر از رکوع پنجم و دهم و این تکبیری که می‌گوید) من غير تسميع (بدون این که سمع اللّٰه لمن حمده را بگوید. یعنی هنگامی که سر از رکوع بر می‌دارد فقط بگوید: الله اکبر و دیگر نگوید سمع اللّٰه لمن حمده الله اکبر. سمع اللّٰه لمن حمده به همراه الله اکبر، مربوط به رکوع پنجم و دهم است. لذا این دو رکوع را استثناء فرمود. این که می‌فرماید غیر از رکوع پنجم و دهم، یعنی رکوع پنجم و دهم با سمع الله و بقیه رکوع‌ها بدون سمع الله باشد، نشانه آن است که مجموعه نماز آیات دو رکعت است. لذا می‌فرماید:)، وهو (تکبیر بدون تسمیع در غیر رکوع پنجم و دهم) قرينة كونها غير ركعات. (قرینه آن است که قیامات و رکوع‌ها، رکعت به حساب نمی‌آیند.)

﴿ والتسميعُ ﴾ وهو قول «سمع اللّٰه لمن حمده» ﴿ في الخامس والعاشر ﴾ خاصّةً (در رکوع پنجم و دهم، علاوه بر تکبیر، سمع اللّٰه لمن حمده را بگوید. تنها در این دو رکوع است که می‌تواند سمع اللّٰه لمن حمده را بیان نماید.)، تنزيلاً للصلاة منزلة ركعتين (برای این که نماز آیات را به منزله دو رکعت به حساب می‌آوریم. روایتی در این مورد وجود دارد که چنین است: عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالاَ: سَأَلْنَا أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ -سوال کردیم از امام باقر عليه‌السلام- عَنْ صَلاَةِ اَلْكُسُوفِ كَمْ هِيَ رَكْعَةً وَ كَيْفَ نُصَلِّيهَا -نماز آیات چند رکعت است و آن را چگونه اقامه کنیم؟- فَقَالَ عَشْرُ رَكَعَاتٍ وَ أَرْبَعُ سَجَدَاتٍ -ده رکوع و چهار سجده دارد. اگر منظور از رکعات، رکوع‌ها باشد به این معنا است که ده رکوع و چهار سجده دارد.- تَفْتَتِحُ اَلصَّلاَةَ بِتَكْبِيرَةٍ -شروع می‌کنی نماز را به تکبیرة الاحرام- وَ تَرْكَعُ بِتَكْبِيرَةٍ -رکوع می‌کنی به تکبیره یعنی الله اکبر گفته می‌شود و رکوع می‌روی- وَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ بِتَكْبِيرَةٍ -سر از رکوع بر می‌داری به تکبیره- إِلاَّ فِي اَلْخَامِسَةِ اَلَّتِي تَسْجُدُ فِيهَا -مگر در رکوع پنجمی که بعدش می‌خواهی سجده کنی- وَ تَقُولُ -در رکوع پنجم می‌گویی:- سَمِعَ اَللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ - بنابر این، در هر رکعت، در رکوع پنجم سمع الل لمن حمده می‌گوییم و این نشانه آن است که مجموع پنج رکوع برای یک رکعت است-، وَ تَقْنُتُ فِي كُلِّ رَكْعَتَيْنِ قَبْلَ اَلرُّكُوعِ -در هر دو رکوع، قبل از رکوع دوم، قنوت می‌گیری. یعنی قنوت در هر دو قیام، گرفته می‌شود. یعنی قبل از رکوع دوم، چهارم، ششم، هشتم و دهم، قنوت گرفته می‌شود. این که می‌گوید قنوت گرفته می‌شود، ذهن انسان را به این سمت می‌برد که نماز آیات، ده رکعت می‌باشد. - لذا مرحوم شهید می‌فرماید:) هكذا ورد النصّ (نص، اینگونه وارد شده است. یعنی از سویی فرموده پنج قنوت دارد اما سوی دیگر می‌فرماید سمع الله لمن حمده، مربوط به رکوع پنجم و دهم است) بما يوجب اشتباه حالها (به گونه‌ای که موجب اشتباه حال نماز آیات می‌شود. یعنی نمی‌دانیم که نماز آیات را ده رکعت یا دو رکعت، حساب کنیم) ومن ثَمّ حصل الاشتباه (بر این اساس که روایات به این شکل بیان شده است، اشتباه حاصل شده اگر شک شود در عدد رکوع‌ها. یعنی اگر مصلی نداند که اکنون رکوع چهارم یا پنجم است، نمی‌دانیم در این جا چه کار کنیم) لو شُكّ في عددها نظراً إلى أنّها ثنائيّة أو أزيد (نظر به این که نماز آیات، نماز دو رکعتی است یا نماز ده رکعتی است. مرحوم شهید می‌فرماید:) والأقوى أنّها في ذلك ثنائيّة (اقوی آن است که نماز آیات در حکم شک، -هنگامی که در عدد رکوع‌ها شک می‌شود- باید دو رکعتی محاسبه شود) وأنّ الركوعات أفعال (رکوع‌ها افعال هستند و هر یک، رکعت محسوب نمی‌شوند. یعنی پنج رکوع، افعال یک رکعت می‌باشند.)، فالشكّ فيها في محلّها يوجب فعلَها (اگر شک کردیم در رکوع‌ها در محلش -یعنی هنوز محل آن نگذشته باشد- مثلا مصلی شک می‌کند که رکوع سوم است یا چهارم، رکوع چهارم یا پنجم است. در این صورت باید مورد مشکوک را انجام دهد)، وفي عددها يوجب البناء على الأقلّ (اگر در عدد شک کرد، باید بنا را بر اقل بگذارد بنابر قاعده اشتغال یا استصحاب عدم انجام)، وفي عدد الركعات مبطل (اگر مصلی شک کرد که در رکعت اول است و رکوع‌های رکعت اول را انجام می‌دهد یا رکوع‌های رکعت دوم را انجام می‌دهد، موجب بطلان نماز می‌شود. زیرا شک در نماز‌های دو رکعتی به طور کلی باعث بطلان نماز است).

۵

ادامه مستحبات نماز آیات

مستحب سوم:

یکی دیگر از مستحبات نماز آیات آن است که مصلی، سوره بزرگ را انتخاب کند. یعنی بعد از این که حمد را قرائت فرمود، سوره بزرگ را انتخاب و قرائت کند. ایشان، برای سوره بزرگ، سوره مبارکه کهف و انبیاء را مثال می‌زند. البته انتخاب کردن سوره طولانی، مربوط به جایی است که خواندن نماز آیات از حیث زمان، وسعت داشته باشد. یعنی مصلی بتواند که نماز آیات را اداءً اقامه کند اما در عین حال، سوره بلند را در نماز آیات اقامه کند. لذا اگر سوره بلند را قرائت کند اما خواندن سوره بلند بواسطه ضیق وقتی که دارد باعث قضا شدن نماز آیات شود، نباید سوره بلند را انتخاب کند.

سوال: از کجا متوجه شویم که وقت توسعه دارد و می‌توان سوره بلند را انتخاب کرد؟

پاسخ: مرحوم شهید می‌فرماید: چند راهکار برای فهمیدن توسعه وقت وجود دارد.

راهکار نخست: خود شخص اهل نجوم باشد و رصد کند و زمان خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی را بدست آورد.

راهکار دوم: خود شخص اهل نجوم نیست اما از کسی که اهل نجوم است، خبر بگیرد. به شرط این که قول اهل خبره، مفید ظن غالب باشد. یعنی از گفته آن شخص، برای انسان، ظن غالب، حاصل شود.

راهکار سوم: اخبار دو شخص عادل، هرچند که اهل نجوم نباشند. اگر دو شخص عادل، (هرچند که اهل نجوم نباشند) به مصلی خبر بدهند که توسعه وقت وجود دارد، بینه محسوب می‌شود و کفایت می‌کند.

اما اگر از هیچ راهی، متوجه توسعه وقت نشد، بهتر است که سوره کوتاه را انتخاب کند. هرچند که علم به ضیق وقت ندارد. چون با علم به ضیق وقت، انتخاب سوره کوتاه واجب می‌شود اما با این که علم به ضیق وقت یا توسعه ندارد، مرحوم شهید می‌فرماید به جهت پرهیز از خروج وقت و قضا شدن نماز، خوب است که سوره کوتاه انتخاب شود. بالاخص طبق مبنایی که می‌فرماید انتهای نماز آیات در کسوفین، شروع باز شدن زمان باز شدن قرص است. یعنی هنگامی که خورشید یا ماه می‌گیرد، به محض این که شروع به باز شدن کرد، نماز آیات قضا می‌شود. اگر این مبنا را اختیار کنیم، به جهت این که نمی‌دانیم قرص خورشید یا ماه در چه زمانی باز می‌شود، سوره کوتاه را انتخاب کنیم که باعث قضا شدن نماز آیات نشود. اگر قائل شدیم که زمان نماز آیات، تا انتهای بازشدن قرص ادامه دارد (یعنی قائل باشیم هرگاه خورشید یا ماه گرفت، هنگامی که قرص کاملا باز شد، نماز آیات قضا می‌شود.) در این صورت اگر سوره طویل انتخاب شود، اشکالی ندارد. زیرا باز شدن قرص محسوس است و می‌توان آن را دید و نیازی به خبره نداریم.

مستحب چهارم:

مستحب است ک نماز آیات، بصورت جهری اقامه شود. یعنی با صدای بلند اقامه شود و بصورت اخفات نباشد. بنابر نظر اصح، هرچند که نهاریه باشد. یعنی هرچند که خورشید گرفتگی باشد، مستحب است که بصورت جهر، اقامه شود. در پایان صفحه ۲۱۱، بیان شد که بنابر نظر شهید ثانی، نماز کسوفین از نماز‌هایی است که لیلیه و نهاریه ندارد و چون لیلیه و نهاریه ندارد، به جهر اقامه می‌شود. اگر کسی قائل شد که لیلیه و نهاریه دارد. یعنی خورشید گرفتگی، نهاریه است و ماه گرفتگی، لیلیه است. در این صورت طبیعتا خورشید گرفتگی که مربوط به روز است را باید اخفاتا اقامه کنیم.

مستحب پنجم: 

مستحب است، جهر در نماز جمعه، عید فطر و عید قربان و این استحباب، استحباب اجماعی است.

۶

تطبیق ادامه مستحبات نماز آیات

﴿ وقراءة ﴾ السُّور ﴿ الطُّوال ﴾ (قراءة، عطف به قنوت می‌شود. یعنی یستحب القنوت، التکبیر، التسمیع. یستحب قراءة السور الطوال. در نماز آیات مستحب است که سوره‌های طولانی قرائت شود.) كالأنبياء (مثل سوره مبارکه انبیاء که نصف جزء است) والكهف (و سوره مبارکه کهف که بیش از نصف جزء است.) ﴿ مع السعة ﴾ (در صورتی که وقت توسعه دارد. به این معنا که اگر مصلی سوره طولانی قرائت کند، نماز آیات، قضا نمی‌شود. مصلی از کجا بداند که وقت توسعه دارد؟) ويُعلم ذلك (دانسته می‌شود، سعه وقت) بالإرصاد (از راه رصد کردن. مصلی خودش اهل نجوم باشد و با رصد کردن توسعه وقت را متوجه شود) وإخبار مَنْ يفيد قولُه الظنَّ الغالب من أهله (یا خبر بدهد کسی که قولش مفید ظن غالب است از اهل رصد. اهل رصد یعنی شخصی که اهل علم نجوم است.) أو العدلين (العدلین، عطف به من یفید می‌شود. یعنی اخبار العدلین. اگر دو عادل ولو اهل نجوم نباشد و ظن غالب ایجاد نشود، همین که بینه این خبر را بیان کند، کفایت می‌کند که به سخن او اعتنا کنیم)، وإلّا (اگر نتوانستیم سعه وقت را متوجه شویم) فالتخفيف أولى (قرائت سوره کوتاه بهتر است.) حذراً من خروج الوقت (به جهت این که پرهیز بکنیم از خروج وقت)، خصوصاً على القول بأ نّه الأخذ في الانجلاء (خصوصا بنابر قول به این که وقت نماز کسوفین، شروع در انجلاء است. اخذ در اینجا به معنای شروع است. انجلاء به معنای بازشدن قرص از گرفتگی. همین که قرص ماه یا خورشید، شروع به بازشدن کردند، نماز آیات قضا می‌شود. اگر این مبنا را اختیار کنیم، باید سوره کوتاه را انتخاب کنیم). نعم، لو جعلناه إلى تمامه (اگر قرار دادیم، وقت نماز کسوفین را، یعنی وقت نماز آیات، ادامه دارد تا انتهای بازشدن قرص.) اتّجه التطويل (در این صورت طولانی کردن نماز بهتر و مناسب است)، نظراً إلى المحسوس. (باز شدن کامل قرص محسوس است و نیاز به مراجعه خبره ندارد.)

﴿ والجهرُ فيها ﴾ (الجهر، عطف به القنوت می‌شود. یستحب الجهر در نماز آیات. مستحب است که نماز آیات را به جهر اقامه کنیم) وإن كانت نهاريّةً على الأصحّ (هرچند که نماز آیات، نهاریه باشد. مثلا برای خورشید گرفتگی باشد. اما بازهم اقامه به جهر مناسب‌تر است. علت این که اقامه جهر را مناسب‌تر می‌داند -برخلاف کسانی که می‌گویند این نماز‌ها لیلی و نهاری دارد. نهاری بصورت اخفات و لیلی بصورت جهری، مستحب است.- آن است که در پایان صفحه ۲۱۱ بیان فرمود کسوف و خسوف، نهاری و لیلی ندارد و با توجه به این که لیلی و نهاری ندارد، جهر بطور مطلق استحباب دارد. چون مرحوم شهید ثانی معتقد بود که ماه گرفتگی اختصاص به لیل ندارد و ممکن است که در روز هم محقق شود.).

﴿ وكذا يجهر * في الجمعة والعيدين ﴾ استحباباً إجماعاً. (طبق نظر تمام علما، استحباب دارد جهر در نماز جمعه و نماز عید فطر و نماز عید قربان.)

۷

جمع شدن نماز آیات با نماز یومیه

جمع شدن نماز آیات با نماز یومیه:

بحثی در نماز آیات وجود دارد و آن عبارت است از این که اگر نماز آیات با نماز یومیه جمع شود، تکلیف مکلف چیست. مرحوم شهید می‌فرماید چند صورت وجود دارد.

صورت اول: اگر هر دو سعه وقت داشته باشند. یعنی مکلف می‌تواند نماز آیات و نماز یومیه را بدون این که قضا شود، اقامه کند. در این صورت هر کدام را که بخواهد می‌تواند مقدم کند و اقامه کند.

صورت دوم: یکی وقتش ضیق و دیگری وقتش موسع است. مثلا در ابتدای وقت نماز ظهر و عصر، نماز آیات واجب شد و وقت نماز آیات هم ضیق است. در این صورت نباید ابتدا نماز ظهر و عصر را اقامه کند. چون وقت آن توسعه دارد. بنابر این، ابتدا نماز مضیق را انجام می‌دهد جمعا بین الحقّین.

صورت سوم: وقت هر دو نماز ضیق است. مثلا در پایان وقت نماز ظهر و عصر، نماز آیات واجب شده است و مکلف اگر نماز ظهر و عصر را اقامه کند، نماز آیات قضا می‌شود و اگر نماز آیات را اقامه کند، نماز ظهر و عصر، قضا می‌شود. مرحوم شهید می‌فرماید: در این صورت نماز یومیه مقدم است. زیرا وقت بالأصالة برای نماز یومیه است. لذا هنگامی که نماز یومیه را اقامه کرد و به اتمام رسید، اگر وقت برای نماز آیات وجود داشت، بصورت ادا آن را اقامه می‌کند اما اگر وقت نبود، در صورتی که در تأخیر یکی کوتاهی نکرده است. مثلا بخاطر عذری، اقامه نماز یومیه به تأخیر افتاده است و نماز آیات هم در آخر وقت نماز یومیه واجب شد. در این صورت (در صورتی که در تأخیر یکی کوتاه نکرده است) نماز آیات ساقط است و حتی قضا هم ندارد. زیرا قدرت شرط تکلیف است و با توجه به این که نماز یومیه چنین مکلفی، قضا می‌شد، اصلا قدرت بر انجام نماز آیات نداشت و چون قدرت نداشت، تکلیف نداشته و هنگامی که تکلیف نداشته، طبیعتا قضا هم ندارد. اما اگر در تأخیر یکی، کوتاهی کرده باشد. مثلا نماز ظهر و عصر را بدون دلیل به آخر وقت موکول کرده یا نماز آیات را بدون دلیل به آخر وقت موکول کرده است. در این صورت، اقوی آن است که باید قضای نماز آیات را اقامه کند.

در انتهای این قسمت، مرحوم شهید می‌فرماید: نمی‌توان نماز آیات را روی مرکب خواند. هرچند که پای حیوان را بسته باشد و حرکت نکند. اگر کسی عذر مثل مریضی یا زمین گیر بودن داشته باشد و به گونه‌ای باشد که پیاده شدن از روی مرکب برای او مشقت داشته باشد و عادتا نتوان آن مشقت را تحمل کرد، می‌تواند روی مرکب نماز را اقامه کند. مانند نماز‌های دیگر که اگر چنین عذرهایی داشته باشد، می‌تواند روی مرکب نماز را اقامه کند.

۸

تطبیق جمع شدن نماز آیات با نماز یومیه

﴿ ولو جامعت ﴾ صلاةُ الآيات (اگر جمع بشود نماز آیات) ﴿ الحاضرةَ ﴾ اليوميّة (با نماز حاضره یومیه. یعنی نماز یومیه با نماز آیات جمع شوند. سه صورت، تصویر شد.

صورت اول:) ﴿ قدَّم ما شاء ﴾ منهما مع سعة وقتهما (مقدم می‌کند مکلف هر کدام که می‌خواهد در صورتی که وقت هر دو توسعه داشته باشد.

صورت دوم:) ﴿ ولو تضيّقت إحداهما ﴾ خاصّةً (اگر یکی از دو نماز -نماز آیات و یومیه- وقتش ضیق باشد. یعنی وقت یکی ضیق است اما وقت دیگری توسعه دارد.) ﴿ قدّمها ﴾ أي المضيَّقة (در این جا، نماز مضیقه را مقدم می‌کند و آن را اول اقامه می‌کند و پس از آن نماز موسعه را اقامه می‌کند. به این ترتیب هر دو نماز را بصورت ادائی اقامه می‌کند. برای چه این کار را انجام دهد؟)؛ جمعاً بين الحقّين (بخاطر آن که هم حق مضیقه و هم حق موسعه ادا شده باشد.

صورت سوم:) ﴿ ولو تضيّقتا ﴾ معاً (اگر هر دو نماز، وقتشان ضیق باشد) ﴿ فالحاضرة ﴾ مقدّمةٌ (نماز یومیه تقدم دارد. چرا؟)؛ لأنّ الوقت لها بالأصالة (بخاطر این که وقت، اختصاص به این حاضره دارد بالأصالة. یعنی اصالتا این وقت برای نماز یومیه است و نماز آیات وقت خاصی ندارد اما این زمان، زمان اختصاصی نماز یومیه است. نماز آیات را که کنار گذاشت و نماز یومیه را اقام کرد، باید دید که بعد از نماز یومیه، وقتی برای نماز آیات باقی مانده است یا خیر). ثمّ إن بقي وقت الآيات (اگر وقت برای نماز آیات، باقی مانده باشد) صلّاها أداءً (نماز آیات را بصورت ادائی اقامه می‌کند. اما اگر نماز یومیه را که اقامه کرد، نماز آیات، قضا شد)، وإلّا سقطت (و الا نماز آیات ساقط می‌شود و دیگر به عهده مکلف نیست. البته) إن لم يكن فرّط في تأخير إحداهما (اگر کوتاه نکرده باشد در کوتاهی یکی از دو نماز. مثلا نماز یومیه بنابر عذری تا انتهای وقت اقامه نشد و اکنون که در آخر وقت است اگر بخواهد نماز آیات را اقامه کند نماز یومیه قضا می‌شود و اگر نماز یومیه را اقامه کند، نماز آیات قضا می‌شود. در این صورت که نماز یومیه را می‌خواند و نماز آیات قضا می‌شود، دیگر نیازی به قضا کردن نماز آیات نیست و از عهده مکلف ساقط می‌شود. علتش آن است که قدرت شرط تکلیف است.)، وإلّا (اگر مکلف، در تأخیر یکی از نماز‌ها کوتاهی کرده باشد) فالأقوى وجوب القضاء. (اقوی آن است که باید قضای آن را انجام دهد.)

﴿ ولا تصلّى ﴾ هذه الصلاة ﴿ على الراحلة ﴾ (نباید خوانده شود، نماز آیات روی مرکب. مثلا نمی‌توان روی اسب یا شتر، نماز آیات را اقامه کرد.) وإن كانت معقولة (هرچند که پاهای حیوان را بسته باشند. اگر پای حیوان بسته نباشد، حرکت می‌کند اما اگر پای آن را ببندند، دیگر حرکت ندارد و با این که حرکت چندانی ندارد اما بازهم نمی‌توان روی مرکب، نماز آیات را اقامه کرد.) ﴿ إلّا لعذرٍ ﴾ (مگر آن که عذر داشته باشد.) كمرضٍ وزَمَنٍ (زمین گیر شدن. اگر شخصی مریض است یا زمین گیر است، به گونه‌ای که) يشقُّ معهما النزول (سخت است با وجود مرض و زمن، پیاده شدن از مرکب. سختی هم به گونه‌ای است که) مشقّةً لا تتحمّل عادة (عادتا و عرفا، تحمل نمی‌شود. اگر چنین وضعیتی وجود داشت، می‌توان روی مرکب نماز را اقامه کرد.)، فتُصلّى على الراحلة حينئذٍ (نماز خوانده می‌شود بر روی راحله هنگامی که این عذر را دارد.) ﴿ كغيرها من الفرائض ﴾. (این حکم اختصاص به نماز آیات ندارد و اگر چنین شرایطی وجود داشته باشد، می‌توان دیگر نماز‌ها را روی مرکب اقامه کرد.)

وتجب إعادة الحمد فيما عدا الأوّل ، مع احتمال عدم الوجوب في الجميع. ويجب مراعاة سورةٍ فصاعداً في الخمس.

ومتى سجد وجب إعادة الحمد سواء كان سجوده عن سورةٍ تامّةٍ أم بعضِ سورة كما لو كان قد أتمّ سورةً قبلَها في الركعة ، ثمّ له أن يبني على ما مضى أو يشرع في غيرها ، فإن بنى عليها وجب سورة غيرها كاملةً في جملة الخمس.

﴿ ويستحبّ : القنوت عقيب كلّ زوجٍ * من القيامات تنزيلاً لها منزلة الركعات ، فَيَقْنت قبل الركوع الثاني والرابع ، وهكذا.

﴿ والتكبيرُ للرفع من الركوع في الجميع ـ عدا الخامس والعاشر ـ من غير تسميع ، وهو قرينة كونها غير (١) ركعات.

﴿ والتسميعُ وهو قول «سمع اللّٰه لمن حمده» ﴿ في الخامس والعاشر خاصّةً ، تنزيلاً (٢) للصلاة منزلة ركعتين. هكذا ورد النصّ بما يوجب اشتباه حالها (٣) ومن ثَمّ حصل الاشتباه لو شُكّ في عددها نظراً إلى أنّها ثنائيّة أو أزيد. والأقوى أنّها في ذلك ثنائيّة وأنّ الركوعات أفعال ، فالشكّ فيها في محلّها يوجب فعلَها ، وفي عددها يوجب البناء على الأقلّ ، وفي عدد الركعات مبطل.

____________________

(*) في (ق) : مزدوج.

(١) في (ف) ونسخة بدل (ر) : عشر.

(٢) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : إمّا متعلّق بخاصّة أو بالتسميع أو به وبالتكبير جميعاً. والأوسط أضعف من الطرفين. المناهج السويّة : ٢٣٠.

(٣) من كونها ثنائيّة أو عشاريّة. وقد وردت في روايات كثيرة أنّها «عشر ركعات وأربع سجدات» وفي روايةٍ «أنّ عليّاً عليه‌السلام صلّى في كسوف الشمس ركعتين في أربع سجدات وأربع ركعات ...» راجع الوسائل ٥ : ١٤٩ ، الباب ٧ من أبواب صلاة الكسوف والآيات.

﴿ وقراءة السُّور ﴿ الطُّوال كالأنبياء والكهف ﴿ مع السعة ويُعلم ذلك بالإرصاد وإخبار مَنْ يفيد قولُه الظنَّ الغالب من أهله أو العدلين ، وإلّا فالتخفيف أولى حذراً من خروج الوقت ، خصوصاً على القول بأ نّه الأخذ في الانجلاء. نعم ، لو جعلناه إلى تمامه اتّجه التطويل ، نظراً إلى المحسوس.

﴿ والجهرُ فيها وإن كانت نهاريّةً على الأصحّ (١).

﴿ وكذا يجهر * في الجمعة والعيدين استحباباً إجماعاً.

﴿ ولو جامعت صلاةُ الآيات ﴿ الحاضرةَ اليوميّة ﴿ قدَّم ما شاء منهما مع سعة وقتهما ﴿ ولو تضيّقت إحداهما خاصّةً ﴿ قدّمها أي المضيَّقة؛ جمعاً بين الحقّين ﴿ ولو تضيّقتا معاً ﴿ فالحاضرة مقدّمةٌ؛ لأنّ الوقت لها بالأصالة. ثمّ إن بقي وقت الآيات صلّاها أداءً ، وإلّا سقطت إن لم يكن فرّط في تأخير إحداهما ، وإلّا فالأقوى وجوب القضاء.

﴿ ولا تصلّى هذه الصلاة ﴿ على الراحلة وإن كانت معقولة ﴿ إلّا لعذرٍ كمرضٍ وزَمَنٍ يشقُّ معهما النزول مشقّةً لا تتحمّل عادة ، فتُصلّى على الراحلة حينئذٍ ﴿ كغيرها من الفرائض .

﴿ وتُقضى هذه الصلاةُ ﴿ مع الفوات وجوباً مع تعمّد الترك أو نسيانه بعد العلم بالسبب مطلقاً ﴿ و** مع ﴿ استيعاب الاحتراق للقرص أجمع ﴿ مطلقاً سواءٌ علم به أم لم يعلم حتّى خرج الوقت. أمّا لو لم يعلم به ولا استوعب الاحتراق فلا قضاء ـ وإن ثبت بعد ذلك وقوعُه بالبيّنة أو التواتر ـ في المشهور.

____________________

(١) ويقابله قول العلّامة باستحباب الإسرار في كسوف الشمس ، راجع التذكرة ٣ : ١٥٤.

(*) في (س) : الجهر.

(**) في (ق) بدل «و» : أو.