مستحبات قرائت نماز:
مستحب اول: مستحب است که قرائت نماز را به ترتیل بخواند. ترتیل در لغت به معنای آن است که قرائت با آرامش و واضح کردن قرائت بدون افراط در آرام خواندن است. اما در شرع مقدس مراد از ترتیل آن است که قاری، وقفها را مراعات کند و حروف را بطور کامل ادا کند. در خصوص ترتیل اصطلاحی چنین بیان شده است: حفظ الوقوف وأداء الحروف. این عبارت را ابن عباس از امیرالمؤمنین عليهالسلام نقل کرده است. اما بیان دیگری از آن حضرت نقل شده است که در آن به جای أداء الحروف، بیان الحروف، نقل شده است.
مستحب دوم: قاری در جایگاههای وقف، وقف را انجام دهد. وقف انواع مختلفی دارد که عبارتند از وقف تام، وقف حسن، وقف کافی، وقف قبیح.
الف) وقف تام: وقف در محلی که هم لفظ و هم معنا در آن محل تمام باشد. یعنی در افاده معنا، مستقل است و احتیاجی به مابعد ندارد و از حیث لفظ هم با ما بعدش مرتبت نیست. از حیث لفظ یعنی از نظر ادبی اینگونه نیست که مثلا این کلمه موصوف باشد و بعدش صفت بیان شده باشد. مثلا اگر کسی روی مالک یوم الدین وقف کند. مالک یوم الدین با جملات بعدش، ارتباط لفظی و معنایی ندارد. لذا وقف روی مالک یوم الدین، وقف روی بسم الله الرحمن الرحیم، وقف تام محسوب میشوند.
ب) وقف حسن: وقف در جایی که معنا تمام است اما از حیث لفظی با مابعدش مرتبت است. مثلا وقف بر روی الحمد لله. اگر قاری روی لله وقف کند، معنا تمام است. چون الحمد لله، مبتدا و خبر است و معنای کامل را میرساند اما به جهت این که کلمه رب العالمین که در بعدش است، صفت یا عطف بیان برای الله است، از حیث ادبی با یکدیگر مرتبت هستند. بنابر این، چون مرتبت به مابعد است، وقف حسن مینامند.
ج) وقف کافی: وقف در جایی که در لفظ تمام است اما از حیث معنا به مابعد مربوط است. مثلا در آیه دو و سه سوره مبارکه بقره میفرماید: هُدًى لِلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ... ﴿۳﴾
وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ، از نظر معنا، تتمه الذین يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ است. در حقیقت الذین، چند صله دارد. الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون. به عبارت دیگر، سه جمله به یکدیگر عطف شدهاند و صله الذین شدهاند. بنابر این، از حیث معنا به مابعد مرتبت است اما در لفظ تمام است. در لفظ تمام است یعنی جمله خودش کامل شد و جمله معطوف علیه، جمله دیگری است، لذا از حیث لفظ، تمام است. وقف در این موارد را وقف کافی مینامند.
د) وقف قبیح: اگر وقف در غیر این سه مورد باشد، وقف قبیح مینامند. یعنی وقف در جایی که هم رابطه لفظی و هم رابطه معنوی با مابعد دارد، وقف قبیح مینامند. مثل این که قاری روی کلمه الحمد وقف کند. چون الحمد مبتدا است و خبر آن بیان نشده است و از نظر معنایی هم با مابعدش مرتبط است.
مرحوم شهید میفرماید: مستحب است وقف در جایگاههایی که وقف مناسب است و افضل وقف تام است، در مرحله بعد نوبت به وقف حسن میرسد و در نهایت نوبت به وقف کافی میرسد. ثم یعنی رتبتا.
البته در مستحب اول که ترتیل بیان شد، یکی از معانی شرعی ترتیل را چنین بیان کردیم: حفظ الوقوف وأداء الحروف. مرحوم شهید ثانی میفرماید: براساس این معنا از ترتیل دیگر لازم نبود که شهید اول، به عنوان مستحب دوم، گفته شود، مستحب است وقوف در مواضع وقف. چون وقوف در مواضع وقف در دل ترتیل وجود داشت و لازم نبود که به عنوان مورد جداگانه آن را مطرح کنیم.
لذا اگر ترتیل را به معنای مذکور بدانیم، باید بپذیریم که مورد دوم از مستحبات، تأکید است. مگر آن که ترتیل را به گونهای دیگر معنا کنیم. برخی ترتیل را به گونهای معنا کردهاند که شامل حفظ وقوف نمیشود. مثلا مرحوم محقق حلی و علامه حلی فرمودهاند: تبیین الحروف من غیر مبالغة. اصلا سخنی از وقف نگفتهاند.
برخی ترتیل را چنین معنا کردهاند: بیان الحروف و اظهارها من غیر مد یشبه الغنا. یعنی اگر حروف را اظهار کند و مدی که بخواهد آن را شبیه غنا کند را ندهد، ترتیل میشود.
بنابر این تعاریف از ترتیل که حفظ وقوف را متذکر نشدهاند، مستحب دوم که مطرح شد، مورد مستقل و جداگانه محسوب میشود.
مورد سوم از مستحبات: تعمد الاعراب
تعمد الاعراب به این معنا است که قاری به اعراب اهمیت دهد. ایشان، تعمد الاعراب را دو گونه معنا میکند.
۱. مراد از تعمد الاعراب این است که حرکات اعراب را اظهار کند. حرکات را به قدر کافی بیان کند، به گونهای که از یک طرف با حرکات دیگر، مخلوط نشود. یعنی هر حرفی حرکت خودش را داشته باشد و از طرفی هم اظهارش نباید به گونهای باشد که از آن حرف تولید شود. مثلا ضمه را به قدری میکشد که تبدیل به واو میشود یا فتحه را به قدری میکشد که تبدیل به الف میشود.
۲. مراد از تعمد الاعراب این است که در عبارات زیاد وقف نکند. اگر در آیات، وقف زیاد شود، تعمد الاعراب نشده است. زیاد شدن وقف، باعث میشود که گاهی در مواضع قبیح هم بخواهد وقف کند. ایشان میفرماید: خصوصا در مواضع وقف قبیح، وقف نکند و در عبارات وقف را زیاد انجام ندهد.
در انتها ایشان میفرماید: حرکت بنائی مانند حرکت اعرابی است که لازم است به آن اهمیت داده شود که اگر روی آن وقف نمیکند، حرکت بنائی را روشن کند.
مورد چهارم از متسحبات: درخواست رحمت و تعوذ از نقمت
دستور داده شده است هنگامی که قرآن تلاوت میشود در زمانی که به آیات رحمت میرسیم، از خداوند متعال طلب رحمت کنیم و هنگامی که به آیات عذاب میرسیم از عذاب خداوند متعال به خداوند سبحان پناه ببریم.
در سوره مبارکه حمد، هنگامی که به آیه رحمت میرسد و میگوید: الرحمن الرحیم، در این جا مستحب است که قاری از خداوند متعال، طلب رحمت کند و هنگامی که به آیه عذاب میرسد و مثلا میگوید: غیر المغضوب علیهم و لا الضالین، از عذاب خداوند متعال به خداوند سبحان، پناه ببرد.