مقدمات وقت نماز:
در بیان این مقدمات، به مقدار ضرورت بسنده میشود و از ذکر مطالب بیش از حد نیاز برای فهم مطالب کتاب، خودداری میشود.
مقدمه نخست:
در کره عالم (کره زمین را مرکز یک دایره بسیار بزرگ در نظر گرفته شود، این دایرهای که کره زمین مرکز آن شده، کره عالم مینامیم)، منجّمین، دایرهایها در کره عالم تصویر کردهاند که برخی از آن دایرهها اسمهایی دارند و آن اسمها و اصطلاحات در بحث وقت و قبله برای ما لازم است.
توضیح دایره نصف النهار و خط استوا در جلسه پیشین، بیان شد.
دایره معدل النهار:
یک دایره کوچک بکشیم (دایره کره زمین که دارای خط استوا است و قطب شمال و جنوب را مشخص میکند و وسط آن خط استوا است.) کره عالم هم چنانچه بیان شد، دایرهای است که کره زمین مرکز آن میباشد. اگر در کره عالم، دایرهای فرض کنیم که اگر آن دایره کوچک شود و روی خط استوا قرار گیرد، دایره معدل النهار مینامند. به عبارت دیگر، خط استوا کره عالم که کره عالم را به دو نیم کره شمالی و جنوبی تقسیم میکند که اگر آن خط بزرگ را که دایره معدل النهار مینامیم، اگر کوچک کوچک کنیم، روی خط استوا قرار میگیرد. این را دایره معدل النهار مینامند.
دایره بروج:
پس از ترسیم دایره معدل النهار، در حقیقت قسمت شرق و غرب حالت تقاطعی دارد. از قسمت شرقی مقداری بالاتر و از قسمت غربی مقداری پایینتر، دایرهای ترسیم کنیم همانند دایره معدل النهار.
دایره بروج، دایرهای از کره عالم که حرکت سالانه خورشید در آن دایره صورت میگیرد و دایره معدل النهار را در دو نقطه قطع میکند. مراد ما از آن دو نقطه، یکی اول برج حَمَل و دیگری ابتدا برج میزان است. دایره البروج و دایره معدل النهار در دو نقطه همدیگر را قطع میکنند.
دایره بروج به ۱۲ قسمت تقسیم میشود که آنها برجهای دوازدهگانه سال را تولید میکنند. نام یکی از قسمتها حَمَل است. حمل همان فروردین میباشد. هنگامی که این برج جلو برود و دور بزند میشود برج حوت یا همان اسفند میشود. حمل = فروردین؛ ثور = اردیبهشت؛ جوزا = خرداد؛ سرطان = تیر؛ اسد = مرداد؛ سنبله = شهریور؛ میزان = مهر؛ عقرب = آبان؛ قوس = آذر؛ جدی = بهمن؛ دلو = دی؛ حوت = اسفند.
مقدمه دوم:
خط نصف النهاری که در کره زمین وجود دارد، خطها را برای این که بتوانند موقعیت یابی هر مکان را در کره زمین انجام دهند؛ هر دایره را به ۳۶۰ درجه مساوی تقسیم کردهاند که هر قسمت را یک درجه مینامند. هر درجه را به ۶۰ قسمت مساوی تقسیم نمودهاند که به هر قسمت یک دقیقه میگویند و هر دقیقه را به ۶۰ قسمت مساوی تقسیم کردهاند که به هر قسمت یک ثانیه میگویند.
بیان دیگر، هر دایره در کره زمین، ۳۶۰ قسمت است که هر قسمت یک درجه نامیده میشود. هر درجه، ۶۰ قسمت است که هر قسمت را دقیقه مینامند و هر دقیقه، ۶۰ قسمت میشود که هر قسمت را ثانیه میگویند.
مقدمه سوم:
بیان شد که خط استوا، کره زمین را به دو نیم کره شمالی و جنوبی تقسیم میکند. بزرگترین دایرهای که میتوان روی کره زمین کشید، خط استوا است. یک درجه بالاتر از خط استوا، یک دایره کوچک بکشیم. دوباره یک درجه بالاتر، یک دایره کوچکتر بکشیم. دایرههای کوچک به سمت نیم کره شمالی میکشیم. اگر یک درجه، یک درجه دایرهها کوچک بکشیم، ۹۰ دایره میتوان دایره بکشیم. ۹۰ دایره در یک طرف کره و ۹۰ دایره در طرف دیگر کره زمین وجود دارد که در مجموع ۱۸۰ دایره میشود (۱۸۰ درجه). به بیان دیگر اگر از خط استوا به سمت شمال یک درجه، یک درجه حرکت کنیم، در درجه ۹۰ به شمال میرسیم. دوباره از شمال یک درجه، یک درجه به پایین حرکت کنیم، در درجه ۹۰ به خط استوا میرسیم. دوباره در سمت جنوب همین روند ادامه دارد.
خطهای اینگونه را مدار مینامند. ۹۰ خط از خطِ استوا تا قطب شما، ۹۰ خط در برگشت از قطب شمال تا خطِ استوا، ۹۰ خط از خطِ استوا تا قطب جنوب و ۹۰ خط در برگشت از قطب جنوب تا خط استوا. در حقیقت ۳۶۰ درجه به این شکل تقسیم میشود. فاصله مدارها یک درجه میباشند. در هر نیم کره؛ ۹۰ مدار ترسیم میشود.
مقدمه چهارم:
این مقدمه مربوط به طول و عرض جغرافیایی میشود.
طول و عرض جغرافیایی تهران چقدر است؟ عرض جغرافیایی تهران ۳۵ درجه و ۴۱ دقیقه است. طول جغرافیایی تهران، ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقه است.
عرض جغرافیایی:
عرض جغرافیایی به کمک مدارها نسبت به خط استوا تعیین میشود. یعنی فاصلهای که آن مکان (مکانی که میخواهیم عرض جغرافیایی آن را بسنجیم) از خط استوا، به درجه و دقیقه و ثانیه، دارد؛ عرض جغرافیایی میگویند. به عبارت دیگر، برای بدست آوردن عرض جغرافیایی تهران، باید ۳۵ مدار از خط استوا به طرف شمال حرکت کنیم، سپس در مدار ۳۶ که خودش ۶۰ دقیقه است، ۴۱ دقیقه بالا برویم. عرض جغرافیایی به تنهایی سبب مکان یابی نمیشود بلکه باید طول جغرافیایی نیز وجود داشته باشد.
باید توجه داشت، مکانهایی که روی خط استوا هستند، عرض جغرافیایی آنها صفر است. در واقع عرض جغرافیایی ندارند. هیچ نقطهای از نقاط زمین را نمیتوان پیدا کرد که عرض جغرافیایی آن بیش از ۹۰ درجه باشد. نقطه قطب شمال ۹۰ درجه است. زیرا مدارها بیش از ۹۰ درجه نیستند. البته عرضها شمالی و جنوبی دارند. به عنوان مثال تهران، بالای خط استوا به سمت شمال است.
طول جغرافیایی:
طول جغرافیایی، با عرض جغرافیایی تفاوتی دارد. در عرض جغرافیایی بیان شد که نسبت به خط استوا محاسبه میشود و خط استوا هم یکی بیشتر نیست و ما میتوانیم از خط استوا که یکی بیشتر نیست، عرض جغرافیایی هر مکانی از کره زمین را تشخیص دهیم. مشکل دایره نصف النهار آن است که هر مکانی برای خودش نصف النهار دارد. یعنی یک نصف النهار مشخص وجود ندارد که کره زمین را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کند. بلکه هر مکانی در کره زمین برای خودش، نصف النهار جداگانهای دارد. لذا منجّمین، یک نصف النهار مبدأ بصورت قراردادی تعیین کردهاند و همگان آن نصف النهار را به عنوان نصف النهار مبدأ پذیرفتهاند. رصدخانهای در شهر گرینویچ انگلیس وجود دارد که آن جا را به عنوان نصف النهار مبدأ قرار دادهاند. هنگامی که آن رصد خانه به عنوان نصف النهار مبدأ قرار داده شد، طول جغرافیایی را چگونه محاسبه میکنند؟ باید ببینیم فاصله آن مکانی که طول جغرافیایی را میخواهیم بسنجیم از آن نصف النهار مبدأ چقدر است. اگر در قسمت شرق باشد، میشود طول جغرافیایی شرقی، اگر در قسمت غرب باشد، میشود طول جغرافیایی غربی. بنابر این، طول جغرافیایی شرقی و غربی وجود دارد.
سوال: طول جغرافیایی تا چند درجه میتواند بالا رود؟
پاسخ: در این جا نمیگوییم ۹۰ درجه بلکه در اینجا تا ۱۸۰ درجه میتواند جلو برود. یعنی از سمت شرق، ۱۸۰ درجه و از سمت غرب نیز تا ۱۸۰ درجه بالا میرود.
مقدمه پنجم:
مختصات حرکت ظاهری خورشید.