در جلسه گذشته این بحث مطرح شد که در غسل دادن، لازم است که غسّال و میت در رجولیت و انوثیت مساوات داشته باشند، الا در زوجین. نسبت به زوجین ایشان فرمود که مساوات لازم نیت، یعنی زوج میتواند زوجه خودش را غسل دهد کما این که زوجه میتواند زوج را غسل دهد. البته ایشان فرمودند که به دلیل وجود روایت باید از روی لباس این غسل انجام شود.
بحثی در این قسمت مطرح شد که عبارت بود از این که اگر بخواهد از روی لباس غسل انجام شود، مشکل آن است که بدن میت نجس است و بدن که نجس باشد، طبیعتا اگر آب روی بدن ریخته شود، لباسی که بر تن میت است، نجس میشود. پاک شدن لباس به این است که فشار داده شود. زیرا لباس از چیزهایی است که برای پاک شدنش نیاز به فشار دادن است. لباس را که نمیتوان در حالی که در تن میت است، فشار داد. در این صورت باید چه کاری انجام داد؟
البته این مشکل فقط در اینجا نیست. بلکه در موارد دیگر که غسال میخواهد بدن میت را غسل دهد، زمانی که بدن میت را برهنه کنند، پارچهای برای پوشاندن عورت میت، روی میت میاندازند. آن پارچه نیز این وضعیت را دارد.
مرحوم شهید اینگونه پاسخ میدهد: فشار دادن لباس در زوج و زوجه که از روی لباس غسل میدهند، بخشیده شده است. یعنی لباس در همه جا برای تطهیر نیازمند فشار دادن است الّا مواردی که از جمله در این صورت نیز برای تطهیر نیازی به فشار دادن نیست. کما این که پارچهای که برای ستر عورت میت استفاده میکنند اینگونه است. یعنی نیاز به فشردن ندارد.
علتش آن است که لباس زوجین یا پارچه ساتر عورت، نازل منزله چیزی قرار دادهاند که امکان فشردن ندارد. ظرفی را که میخواهیم تطهیر کنیم، امکان فشردن ندارد، در این جا نیز به جهت آن که امکان فشار دادن نیست، این مسئله بخشیده شده است.
نکته دیگر آن است که در زوجه، فرقی بین زوجه آزاده یا مملوکه نیست. گاهی زنی که آزاده است، را انسان به عنوان زوجه انتخاب میکند. گاهی کنیزی را به عنوان زوجه انتخاب میکند. در هر دو صورت زوجین میتوانند همدیگر را غسل دهند. تنها باید توجه داشت که اگر کسی کنیزی را بخرد، جواز مقاربت با او را دارد اما این به عنوان مملوکه است نه به عنوان زوجه لذا زوجه محسوب نمیشود. بنابر این، اگر کسی کنیزی را بخرد، هرچند که با او مقاربت داشته باشد، زوجه او نیست بلکه کنیز است. اما گاهی کنیز ملک کسی است و او آن کنیز را آزاد میکند و بعد که آزاد کرد، با او ازدواج میکند. یا ملک آقایی است اما زن شخص دیگر میشود. یعنی مولا اجازه میدهد که با شخص دیگری ازدواج کند. به محض این که کنیز با شخص ازدواج کرد دیگر مقاربت مولا با آن کنیز جایز نیست.
همچنین تفاوتی ندارد که زوجه مدخول بها باشد یا نباشد.
طلاق دو قسم است: طلاق رجعی و طلاق بائن. طلاق رجعی مواردی دارد که در کتاب الطلاق بیان شده است. مثلا بار اول و دوم که انسان طلاق میدهد، طلاق رجعی است. بار سوم، طلاق بائن میشود. طلاق رجعی جایی است که هنگامی که مرد طلاق میدهد، تا زمانی که عده تمام نشده است، حق رجوع دارد. حق رجوع به این معنا که هرگاه اراده کرد میتواند بدون اجرای صیغه عقد زن را به خانه ببرد و زن هم نمیتواند اعتراضی کند. البته اگر عده تمام شود، این اختیار از مرد سلب میشود و اگر بخواهد رجوع کند باید زن رضایت داشته باشد و دوباره صیغه عقد جاری شود. اما در طلاق بائن اینگونه نیست، بلکه در طلاق بائن از لحظه طلاق، انفصال کامل محقق شده و مرد حق رجوع ندارد. ایشان میفرماید: زنی که طلاق رجعی داده شده است، در حکم زوجه است. لذا اگر کسی زنش را طلاق رجعی داد و بعد از یک هفته زن از دنیا رفت. زوج میتواند زوجه را غسل دهد. یعنی در طلاق رجعی تا زمانی که عده تمام نشده است، زوجه محسوب میشود. اما در طلاق بائن اینگونه نیست.
نکته دیگر آن است که اگر مرد از دنیا رود، زن باید عده وفات نگه دارد. عده وفات با عده طلاق متفاوت است. عده طلاق، اتمام سه طهر است. اما عده وفات چهار ماه و ده روز است. یعنی چهار ماه کامل، تمام شود و ده روز نیز اضافه شود و کاری هم به طهر و حیض ندارد.
سوال: اگر مردی از دنیا رفت و شناسایی هم شد اما زوجه او نتوانست حاضر شود. زوج را داخل سردخانه گذاشتند که پس از حاضر شدن زوجه دفن کنند. شش ماه بعد از فوت زوج، زوجه حاضر شد. آیا زن میتواند بعد از شش ماه یعنی بعد از اتمام عده وفات، زوج را غسل دهد؟
پاسخ: ایشان میفرماید: بله میتواند شوهر خودش را غسل دهد. حتی اگر زن بعد از اتمام عده ازدواج هم کرده باشد. گرچه برخی از اهل سنت معتقدند که بعد از عده وفات دیگر نمیتواند زوجه، زوج را غسل دهد.
نکته دیگر آن است که جایز است که مملوکه غیر مزوجه خودش را غسل دهد. یعنی اگر کنیزی دارد و این کنیز، ازدواج نکرده است. مولا میتواند این کنیز را غسل دهد. البته اگر مملوکه و کنیز با فرد دیگری ازدواج کرده باشد برای مولا نامحرم محسوب میشود، هرچند که همچنان کنیز او محسوب میشود اما دیگر نامحرم محسوب میشود.
حتی اگر این کنیز ام ولد باشد. کنیز دارای اقسامی است. کنیز ام ولد به کنیزی میگویند که از مولای خودش بچه دار شده باشد. هر کنیزی که بچه دار باشد را ام ولد نمینامند بلکه تنها به کنیزی ام ولد میگویند که از مولای خودش بچه دار شده باشد. ویژگی کنیز ام ولد این است که با ام ولد شدن، در معرض آزادی قرار میگیرد. مولا نمیتواند ام ولد را بفروشد هرچند که کنیز مولا است. ام ولد باید در خانه مولا بماند و اگر مولا زودتر از او از دنیا رفت، ارثش به ورثه از جمله بچه ام ولد میرسد. از سهم الارثی که به بچه ام ولد میرسد، ام ولد آزاد میشود. یعنی از سهم الارث بچه به اندازه قیمت مادر کم میکنند و مادر آزاد میشود. بنابر این، حتی اگر ام ولد باشد، بازهم مرد میتواند او را غسل دهد هرچند که ام ولد در معرض آزادی باشد.
نوع دیگری از کنیز و عبد وجود دارد که به آن مکاتبه گفته میشود. در برخی موارد عبد با مولا قرار میگذارند که در قبال پولی که عبد به مولا بپردازد، عبد آزاد شود. این نوع عبد یا کنیز را عبد و کنیز مکاتبه میگویند. مکاتبه به دو شکل است. یک مکاتبه مشروطه و یک مکاتبه مطلقه وجود دارد. مکاتبه مشروطه، کسی است که با مولا همچین قراردادی بسته اما مولا با او شرط کرده است که به شرطی این قرارداد امضا میشود که تا تمام پول را ندادی هیچ مقداری از تو آزاد نباشد. مکاتبه مطلق، این است که همچین شرطی نشده باشد. اگر چنین شرطی نشده باشد، به همان نسبتی که عبد پول میدهد، به همان نسبت از عبد آزاد میشود.
ایشان میفرماید: اگر مملوکه مکاتبه باشد، حتی اگر مکاتبه مشروطه باشد، تغسیل او توسط مولا جایز نیست تا چه رسد به مکاتبه مطلقه.
سوال: اگر مولا بمیرد و کنیز بخواهد او را غسل دهد چه حکمی است؟
پاسخ: ایشان میفرماید: کنیز نمیتواند مولای خودش را غسل دهد. کنیز مال و ملک مولا است به محض این که مولا از دنیا رفت، دیگر ملک او نیست بلکه ملک ورثه است. زمانی که ملک ورثه شود نسبت به مولا نامحرم میشود. لذا ایشان میفرماید: اگر مولا بمیرد، مملوکه حق تغسیل ندارد چون با مرگ مولا ملکیت مولا نسبت به مملوکه زائل میشود. تنها در یک صورت استثنا شده است. یعنی در یک صورت کنیز میتواند بعد از مرگ مولا، مولا را غسل دهد و آن عبارت است از این که مملوکه ام ولد باشد. به شرط این که تا هنگام مرگ مولا با غیر مولا ازدواج نکرده باشد.