درس کفایة الاصول - نواهی

جلسه ۱۸۴: خبر واحد ۲۵

 
۱

خطبه

۲

خلاصه مطالب گذشته

کسانی که می‌گویند خبر واحد چند دلیل دارند، دلیل چهارم عقل بود است که سه تقریر داشت، تقریر سوم این بود که بر ما واجب است به آیات و روایات مراجعه کنیم و اگر یقینی بود، فبها و الا باید به ظنی رجوع کنیم که خبر واحد یکی از مصادیق ظنی است.

۳

اشکال اول وجه سوم

اشکال اول: وظیفه مجتهد در ابتدا مراجعه به خبرهای متیقن الاعتبار (خبرهایی که یقین به اعتبار آنها داریم - خبرهای صحیح) است و این خبرها یا وافی به معظم مسائل فقهیه است یا نیست، مثلا سوره جزء نماز است یا خیر، یا ضحک قاطع صلات است یا خیر، وافی بودن یعنی اینکه در معظم مسائل خبر متیقن الاعتبار وجود دارد که نسبت به آنها حکم را مشخص می‌کنیم و نسبت به بقیه به اصل عملی رجوع می‌کنیم. اگر در معظم مسائل، خبر متیقن الاعتبار نبود، به متیقن الاعتبار نسبی مراجعه می‌شود، مثلا حسن نسبت به صحیح، یا صحیح نسبت به موثق که متیقن الاعتبار نسبی است.

بعد اگر خبرهای متیقن الاعتبار وافی نبود و متیقن‌های نسبی هم وجود ندارد و خبرها همه مساوی هم هستند، در اینجا در هر مسئله که متیقن الاعتبار است، به آن عمل می‌شود و نسبت به بقیه احتیاط می‌شود.

بعد اگر متیقن الاعتبار نبود، مراجعه به احتیاط می‌شود و نباید به ظنی الاعتبار مراجعه کرد.

۴

تطبیق اشکال اول وجه سوم

فإن وفى (اگر وافی بود متیقن الاعتبار به معظم مسائل فقهیه، به آن عمل می‌شود و در مقدار باقی مانده به اصول عملیه مراجعه می‌شود)، وإلّا (وافی نبود) أضيف إليه (متیقن الاعتبار) الرجوع إلى ما (خبری که) هو (خبر) المتيقّن اعتباره (خبر) بالإضافة (نسبی مثلا موثق متیقن الاعتبار است نسبت به ضعیف) لو كان (متیقن الاعتبار بالاضافه)، وإلّا (اگر متیقن الاعتبار بالاضافه نبود، مثلا خبر موثق و حسن، مساوی هستند) فالاحتياط بنحو عرفت، لا (عطف بر الاحتیاط است) الرجوع إلى ما ظُنّ اعتباره (خبر)؛ وذلك (علت احتیاط و عدم رجوع به ظنی الاعتبار) للتمكّن من الرجوع علماً تفصيلا أو إجمالا (احتیاط)، فلا وجه معه (رجوع علمی تفصیلی یا اجمالی) من الاكتفاء بالرجوع إلى ما (خبری که) ظنّ اعتباره. هذا.

في الرجوع إلى الأخبار المتيقّن الاعتبار ، فإن وفى (١) ، وإلّا أضيف إليه الرجوع إلى ما هو المتيقّن اعتباره بالإضافة لو كان ، وإلّا فالاحتياط بنحو عرفت ، لا الرجوع إلى ما ظنّ اعتباره ؛ وذلك للتمكّن من الرجوع علما تفصيلا (٢) أو إجمالا (٣) ، فلا وجه معه من الاكتفاء بالرجوع إلى ما ظنّ اعتباره. هذا.

مع أنّ مجال المنع عن ثبوت التكليف بالرجوع إلى السنّة بذاك المعنى فيما لم يعلم بالصدور ولا بالاعتبار بالخصوص واسع.

وأمّا الإيراد عليه (٤) : برجوعه ، إمّا إلى دليل الانسداد لو كان ملاكه دعوى العلم الإجماليّ بتكاليف واقعيّة ، وإمّا إلى الدليل الأوّل لو كان ملاكه دعوى العلم بصدور أخبار كثيرة بين ما بأيدينا من الأخبار.

ففيه : أنّ ملاكه إنّما هو دعوى العلم بالتكليف بالرجوع إلى الروايات في الجملة إلى يوم القيامة. فراجع تمام كلامه (٥) تعرف حقيقة مرامه.

__________________

(١) هكذا في النسخ. والصحيح أن يقول : «فإنّ وفت». والمراد أنّه إن وفت الأخبار المتيقّن الاعتبار بمعظم الفقه فهو المطلوب.

(٢) بالرجوع إلى ما هو متيقّن الاعتبار إن كان وافيا.

(٣) فيما إذا اخذ بالأخبار احتياطا.

(٤) كما أورد عليه الشيخ الأعظم الأنصاريّ في فرائد الاصول ١ : ٣٦٣ ـ ٣٦٤.

(٥) أي : كلام المورد ، وهو الشيخ الأعظم الأنصاريّ.