أمر دوم در اقسام و أحکام ثمنی است که ردّ آن در بیع شرط وجود دارد. حاصل این اقسام چهار قسم و چهار صورت است. فروشنده به خریدار گفته است اگر دویست هزار تومان را به شما در رأس یک سال دادم عقد را بتوانم به هم بزنم. این دویست هزار تومان ثمنی است که در بیع شرط ردّ آن به مشتری شرط شده است. این ثمن چهار صورت دارد:
صورت اولی این است که این دویست هزار تومان ثمن معیّن و جزئی خارجی بوده است.
صورت دوم این است ثمنی که ردّ آن شرط شده است کلّی فی الذمه است. فروشنده گفته است این حیاط را به شما میفروشم به دویست هزار تومان در ذمّۀ شما.
پس ثمن تارة معیّن و أخری کلّی است و علی التقدیرین تارة ثمن به قبض و تصرّف فروشنده درآمده است و أخری ثمن به تصرّف فروشنده در نیامده است. پس ثمن در بیع چهار صورت دارد. این صور أربعه أحکام آن بیان شده است.
فرض کنید فروشنده گفته است این حیاط را با آن دویست هزار تومان روی کتاب میفروشم به شرط اینکه اگر ثمن را تا یک سال برگرداندم حق فسخ داشته باشم. ثمن معیّن خارجی است و فروشنده هنوز آن را قبض نکرده است، قبل از قبض ثمن معیّن اگر فروشنده فسخ کرد فسخ او نافذ است یا خیر؟
احتمال اول این است که فسخ او نافذ است چون ردّ ثمن متفرّع بر أخذ است، أخذی نکرده است تا ردّ بکند. الآن ثمن در دست مشتری است، پس بایع حق فسخ دارد چون مقصود حاصل شده است که مختار شیخ همین احتمال است.
احتمال دوم این است که فسخ او در این فرض فایدهای نداشته باشد چون مادامی که أخذ نکرده، رد صدق نمیکند، لذا فسخ او نافذ نیست چون ردّ ثمن محقّق نشده است که مرحوم شیخ این احتمال را قبول ندارد.
صورت دوم این است که ثمن کلّی فی الذمه بوده است و قبل از قبض فروشنده فسخ کرده است. در این صورت فسخ او نافذ است.
صورت سوم این است که ثمن معیّن خارجی باشد و به قبض فروشنده درآمده باشد. مرحوم شیخ میفرمایند: سه صورت دارد:
تارة مقصود این بوده است اگر ثمن معیّن خارجی عین آن را برگرداند حق فسخ داشته باشد.
و أخری گفته است چه عین ثمن و چه بدل آن را برگردانم حق فسخ داشته باشم.
و ثالثه میگوید اگر با تمکّن از ردّ ثمن بدل آن را برگرداندم حق فسخ داشته باشم.
این قسم را مرحوم شیخ اشکال میکند چون فسخ ردّ العین است با تمکّن از ردّ عین، ردّ بدل صحیح نیست.
از ما ذکرنا روشن شد در چه صوری حق فسخ دارد و چه صوری حق فسخ ندارد.
صورت چهارم این است که: ثمن کلّی فی الذمه بوده و به قبض فروشنده درآمده است.
مرحوم شیخ این را دو صورت میکند میفرماید:
تارة آن ثمن در ذمّۀ فروشنده بوده است.
و أخری ثمن در ذمّۀ مشتری بوده است به بایع تحویل داده شده است.
در هر دو صورت میفرمایند: در صورتی که در ذمّۀ مشتری ثمن بوده است هر آنی که مشتری بخواهد میتواند فسخ کند و اگر ثمن در ذمّۀ خریدار بوده و تحویل داده باشد صور ثلاثه اینجا خواهد بود. تابع نحوۀ اشتراط است.