الموضع السادس
بلا شك و بالاجماع اخبار باب تجاوز شامل موردى مىشود كه انسان شك در اصل وجود شيء مىشود.
مثال: به سجود رفته و شك مىكند ركوع را انجام داده است؟
اينجا بلا شك قاعده تجاوز جارى است.
سؤال: اگر انسان يقينا جزء را انجام داده باشد ولى شك در صحتش داشته باشد، آيا قاعده تجاوز شامل شك در صحت مىشود؟
شك در صحت بر دو قسم است:
تارة شك در صحت به شك در اصل وجود ارجاع مىشود. درست است در ظاهر شك در صحت است ولى واقعا شك در اصل وجود است.
مثال: قراءة تمام شده است، شك مىكند قراءتش صحيح بوده است؟ زيرا نمىداند آيا بسم الله را در قراءة گفته است؟
در ظاهر شك در صحت است ولى در واقع شك در اصل وجود بسم الله مىباشد.
در مواردى كه شك در صحت به شك در وجود برگردد، بلا اشكال قاعده تجاوز جارى است، بلكه اصلا مورد قاعده تجاوز همينجاست.
تارة شك در صحت به شك در اصل وجود برنمىگردد.
مثال: يقين داريم تمام آيههاى سوره حمد را خوانده است، ولى شك دارد اول گفته الحمد لله رب العالمين بعد بسم الله گفته يا اينكه ترتيب را رعايت كرده است. اينجا شك در صحت است و شك در وجود نمىباشد.
مثال: شك دارد موالاة را بين كلمات رعايت كرده است؟ همه كلمات را گفته ولى شك دارد موالاة را رعايت كرده است تا نماز صحيح باشد يا اينكه موالاة را رعايت نكرده تا نماز باطل باشد.
در اينگونه موارد كه شك در صحت باشد نه شك در وجود، در مسأله دو نظر است:
مسأله اول: قاعده تجاوز جارى نمىشود. در اين موارد بايد به شك اعتنا كرد و عمل را دوباره انجام داد. زيرا ظاهر روايات باب تجاوز اين است كه شك در شيء باشد يعنى شك در وجود شيء باشد، و شك در صحت شيء را روايات مطرح نكردند.
مسأله دوم: به چهار دليل اگر شك در صحت باشد قاعده تجاوز جارى مىباشد:
دليل اول: تنقيح مناط. همان علتى كه در شك در شيء مىگفت به شكت اعتنا نكن، همان مناط در شك در صحت است. و آن مناط اين بود كه امام فرمودند انسان در حال عمل متوجه است، اين توجه و التفات هم در موارد صحت است و هم در شك در اصل وجود.
دليل دوم: تمسك به عموم روايات. بعضى گفتهاند موثقه ابن أبي يعفور كه مىگويد كلّ ما شكك في شيء، هم شامل شك در صحت مىشود و هم شامل شك در اصل وجود.
دليل سوم: ظاهر اين است كه انسان مكلف عاقل مسلمان عمل را به گونهاى انجام مىدهد كه برايش براءة ذمه ايجاد شود. بنابراين اصل صحت عمل انسان مىباشد. اينجا شك در صحت داريم و شما اصالة الصحة را جارى بنما.
دليل چهارم: دليل بر قاعده تجاوز در روايات اين بود هو حين يتوظّأ أذكر منه حين يشكّ، در حال عمل ذُكر انسان بيشتر است، در نتيجه چه شك در اصل وجود شيء باشد و چه شك در صحت شيء باشد در حال عمل توجه انسان بيشتر مىباشد.
از كتاب طهارت استفاده مىشود كه شيخ انصارى شك در صحت را مورد جريان قاعده تجاوز نمىدانند.