بررسی اقوال در مسئله
بعد مرحوم شیخ (ره) شروع به بررسی این کلمات کرده و فرموده: «و یمکن الخدشه فی جمیع الوجوه»، در همهی این وجوه میتوانیم خدشه کنیم.
نقد بررسی دلیل نظر مشهور
مرحوم شیخ (ره) فرموده: اما دلیل اول مشهور، از این جهت که گفتهاند: خیار بر خلاف أصل است و أصل بر لزوم معامله است و در موارد در خلاف أصل، باید بر قدر متیقن إکتفاء کنیم و قدر متیقن هم فوریت است، لذا بعد از زمان فوریت خیار غبن وجود ندارد، قابل خدشه است و جوابش هم خیلی آسان است.
درست است که در موارد بر خلاف أصل، باید بر قدر متیقن اکتفاء کرد، اما این جایی است که دلیل نداشته باشیم، اما در ما نحن فیه که دلیل بر زائد از قدر متیقن داریم و آن استصحاب است، دیگر جایی برای این حرف نیست.
ما برای زمان بعد از فوریت استصحاب را داریم، که دلیل است، لذا دیگر نوبت به این بحث نمیرسد که در موارد بر خلاف أصل باید بر قدر متیقن إکتفا کنیم.
نقد و بررسی کلام محقق ثانی (ره)
اما کلام محقق ثانی (ره) در جامع المقاصد که بحث مهمی است، که مرحوم شیخ (ره) در اینجا مطرح کرده و بحث مفصلش را در یکی از تنبیهات استصحاب در رسائل عنوان کردهاند.
مرحوم محقق ثانی (ره) فرموده بود که: هر جا عموم افرادی باشد، عموم ازمانی هم هست، که بنا بر این قاعده در ما نحن فیه میگوییم که: هر معاملهای در هر زمانی لازم است و یک عموم زمانی درست میکنیم، بعد میگوییم: مسلماً یک زمان خارج شده است و آن زمان فوریت است، یعنی مغبون در زمان فوریت، مسلماً خیار غبن دارد و برای بعد از زمان فوریت، مرحوم محقق ثانی (ره) فرموده: اما بعد از این زمان شک داریم که آیا باز این عموم زمانی تخصیص خورده یا نه؟ باید به عموم ازمانی عمل کنیم.
مرحوم شیخ (ره) در جواب مرحوم محقق ثانی (ره) فرموده: این فرمایش شما در صورتی درست است که زمان را به عنوان قید در نظر بگیریم، اما اگر زمان را به عنوان ظرف در نظر گرفتیم، این فرمایش شما، فرمایش درستی نیست.
بعد این را به صورت مفصل توضیح دادهاند که اولاً فرق بین اینکه زمان ظرف باشد یا قید باشد، در این است که مثلاً در جایی که مولا میگوید: «أکرم العلماء فی کل یوم»، مولا این «فی کل یوم» را به دو شکل میتواند إعتبار کند؛ یک شکل این است که به عنوان ظرفیت إعتبار کند و شکل دیگر این است که به عنوان قیدیت إعتبار کند.
ظرف خصوصیتش این است که مکثر موضوع نیست و موضوع را متعدد نمیکند، اما قید موضوع را متعدد میکند، یعنی بنا بر اینکه «أکرم العلماء فی کل یوم» را ظرف بگیریم، معنایش این است که هر عالمی را در هر روزی إکرام کن و نتیجهاش این میشود که إکرام عالم در هر روز، یک حکم واحد مستمر است، یعنی إکرام هر عالمی، زید عالم در هر روزی، امروز و فردا و پس فردا إلی آخر یک موضوع است و عمر عالم در هر روزی یک موضوع است و لذا زید عالم به صورت مستمر و دائم إکرامش به عنوان یک موضوع واحد واجب است و در جایی که مسئلهی ظرف است، غالباً به دوام و إستمرار در همهی زمانها تعبیر میکنند.
اما اگر زمان را قید قرار داده و گفتیم که: «فی کل یوم» قید است، چون گفتیم که: قید مکثر موضوع است، یعنی زید عالم در روز شنبه، یک موضوع میشود، زید عالم در روز یکشنبه، موضوع دوم میشود و همان زید عالم در روز دوشنبه موضوع سوم است.
در فرضی که زمان را ظرف گرفتیم، وجوب إکرام زید عالم در همهی زمانها به عنوان یک موضوع واحد إستمرار دارد، اما حال که زمان را قید میگیریم، قید تکثیر موضوع میکند و مکثر افراد است، لذا زید عالم را تکه تکه میکند و میگوید: زید عالم در روز شنبه یک موضوع است، زید عالم در روز یکشنبه موضوع دوم إلی آخر.
مرحوم شیخ (ره) به محقق ثانی (ره) فرموده: اگر زمانی را که در خیار غبن وجود دارد، ظرف گرفته و گفتیم که: مغبون در زمانی که غبن برای او ظاهر شد خیار دارد، این زمان و سایر ازمنه به عنوان یک شیء واحد است، و لذا وقتی که به عنوان یک شیء واحد شد، یعنی مغبون از این عموم افرادی به طور کلی خارج شده و دیگر عموم زمانی در کار نیست، تا بخواهیم در صورت شک به عموم زمانی مراجعه کنیم.
محقق ثانی (ره) فرموده بود که: بعد از زمان فوریت به عموم أزمانی مراجعه کرده و میگوییم که: عموم ازمانی میگوید: معامله بعد از زمان فوریت لازم است، که شیخ (ره) در جواب فرموده: اگر زمان را ظرف گرفتیم، دیگر عموم أزمانی نداریم، تا بخواهیم بعد از زمان فوریت به آن مراجعه کنیم، میفرماید یک کلی داریم که هر معاملهای لازم است و شما میگویید که عموم افرادی مستتبع عموم زمانی است که این را هم قبول داریم و هر معاملهای در هر زمانی لازم است اما وقتی که آمدیم یک فرد را از این عموم افرادی خارج کردیم و گفتیم إلا در معاملهی غبنیه این یک فرد از این عموم افرادی خارج شده است و اگر گفتیم مغبون خارج شده فی جمیع الأزمنه اگر این فی جمیع الأزمنه را ظرف گرفتیم این باعث نمیشود که زیادة التخصیص لازم بیاید.
شما وقتی که مغبون را از عموم افرادی خارج کردید، چه این مغبون در یک زمان خارج شود و چه در جمیع ازمنه خارج شود، یک تخصیص لازم میآید.
آنچه که در ذهن محقق ثانی (ره) بوده، این است که اگر مغبون علاوه بر زمان اول، زمان بعد از فوریت هم خارج شود، این زیادی تخصیص لازم میآید، که شیخ فرموده: اگر زمان را ظرف گرفتیم، فرقی نمیکند که مغبون در یک زمان خارج شود و یا در جمیع ازمنه و در هر دو صورت یک تخصیص بیشتر لازم نمیآید و مغبون و معاملهی غبنیه را از این اصل کلی لزوم در معاملات خارج کردیم.
بعد فرموده: بله این فرمایش محقق ثانی (ره) بنا بر اینکه زمان را قید بگیریم درست است.