اشکال وجود غرر بر فرض اشتراط سقوط در متن عقد
بعد فرموده: در خیار غبن یک اشکال مختص وجود دارد، که باید آن را عنوان کنیم و ببینیم که آیا جوابی دارد یا نه؟
مرحوم شهید (ره) در دروس فرموده: اگر در متن عقد، شرط سقوط خیار غبن یا خیار رؤیت بشود، این باطل است، چون مستلزم غرر است.
لذا شرط سقوط خیار غبن و خیار رؤیت در متن عقد را مرحوم شهید اول (ره) در کتاب دروس باطل دانسته، اما بعد یک احتمال فرقی بین خیار غبن و خیار رؤیت داده و فرموده: در خیار غبن، غرر سهل الإزاله است، لذا در خیار غبن اشکالی ندارد، اما در خیار رؤیت غرر سهل الإزاله نیست.
توجیه استلزام غرر در کلام شهید (ره)
مرحوم شیخ (ره) فرموده: در ابتدا باید ببینیم که مراد شهید (ره) چیست؟ اینکه فرموده: مستلزم غرر است، باید این را توجیه کنیم و بعد ببینیم که آیا این حرف درست است یا نه؟
شیخ (ره) فرموده: توجیه کلام شهید (ره) این است که غرر اختصاص به جهل به صفات ندارد، تا به حال میگفتیم که: «نهی النبی عن الغرر»، که بیع غرری مورد نهی پیامبر (صل الله علیه و آله) است، که طبق معنای مشهور فقهاء از جمله شیخ (ره) غرر یعنی جهل، یعنی مبیعی که مشتری به صفات آن جاهل است، که اگر آن مبیع را مورد معامله قرار داد، این بیع، بیع غرری میشود.
بنابراین تا به حال محور در باب غرر جهل در صفات بوده، اما مرحوم شهید (ره) جهل در مالیت را هم مستلزم غرر دانسته، لذا در جایی که مالیت مشخص نباشد، لعل که مرحوم شهید (ره) این را هم مستلزم غرر بداند، چون جهل در صفات هم اگر مستلزم غرر است، از باب این است که بازگشتش به جهل در مالیت است، برای اینکه وقتی صفات مبیع برای مشتری مجهول باشد، طبعاً مالیت مبیع هم برای مشتری مجهول است.
لذا در مورد صفاتی که مؤثر در قیمت نیستند، در چنین مواردی جهل به این صفات موجب غرر نمیشود، مثلا این صفت در مبیع که این جنسی که خریده چند سال دوام دارد، این صفتی است که جهل به آن موجب غرر نیست، برای اینکه این صفت چه بسا در بعضی از موارد در مالیت مال دخالت ندارد.
بنابراین توجیه کلام شهید (ره) این میشود که در جایی که در متن عقد، شرط سقوط خیار غبن میشود، این در حقیقت معنایش مجهول بودن مالیت مبیع است، چون معنایش این است که اگر هم معلوم شد غبنی در کار بوده، دیگر خیار غبنی نداری، لذا در حین معامله مالیت این مال مجهول است و مشتری نمیداند که این چقدر مالیت دارد، لذا مستلزم غرر است، چون به ضمیمهی این توجیهی که مرحوم شیخ (ره) بیان کرده، این مورد هم یکی از مصادیق غرر است.
نقد و بررسی اشکال شهید (ره)
مرحوم شیخ (ره) فرموده: به نظر ما حرف شهید (ره) درست نیست و أقوی این است که شرط سقوط خیار غبن در متن عقد صحیح است.
البته این یک مطلب مبتلابه هم هست و امروز در اکثر معاملاتی که در بین مردم واقع میشود، شرط سقوط خیار غبن در متن عقد واقع میشود، یعنی همان موقع که عقد را جاری میکنند، میگویند که: به شرط اسقاط تمام خیارات از طرفین، حتی خیار غبن، ولو اینکه فاحش هم باشد، لذا این مطلب مهم و مورد إبتلائی است.
مرحوم شیخ (ره) فتوایشان این است که شرط سقوط خیار غبن در متن عقد صحیح است و فرموده: اولا اینکه مرحوم شهید (ره) جهل به مالیت را مستلزم غرر میداند، اگر مستلزم غرر باشد، باید بیع باطل باشد، چون غرر از اموری است که موجب بطلان بیع است.
ثانیاً شیخ (ره) فرموده: چنین غرری که موجب بطلان است، با مسئلهی خیار برطرف نمیشود، چون خیار، حکمی است از احکام شرعیه است، که شارع در بعضی از معاملات، آن را جعل کرده است، در حالی که غرر، موضوعی از موضوعات عرفیه و واقعیه است، لذا در معاملهای که غرر وجود دارد، با جعل خیار نمیتوانیم آن را از بین ببریم. جعل خیار یک حکم است، که قابلیت از بین بردن موضوع غرر را ندارد.
بعد فرموده: اگر این چنین باشد، در تمام معاملات باطلی که مبیعش مجهول است، مثل معاملهای که مبیعش متعذر التسلیم است، باید بتوانیم در این معاملات غرریه از راه جعل خیار معامله را تصحیح کرده و بگوییم: این معامله وقتی متزلزل شد، صحیح میشود، در حالی که هیچ فقیهی چنین چیزی را نگفته است.
پس مرحوم شیخ (ره) فرموده: در اینجا این چنین نیست که در واقع غرر باشد و جهل به مالیت هم مستلزم غرر نیست و مصادیق غرر هم، همان مواردی است که قبلاً بیان کردیم.
بله باید ثمن معامله مشخص باشد، که بایع میگوید: این جنس را به هزار تومان به تو میفروشم و اگر مشتری هم مالیت واقعیهی این جنس را نمیداند، در نظر مرحوم شیخ (ره) جهل به مالیت واقعیه مستلزم غرر نیست و لذا إشتراط سقوط خیار غبن اشکالی ندارد.