تنبیه اول: شبهه تحریمیه موضوعیه، دو صورت دارد:
صورت اول: گاهی در شبهه تحریمیه موضوعیه، اصل موضوعی وجود ندارد، در این صورت، اصل برائت جاری میشود.
صورت دوم: گاهی در شبهه تحریمیه موضوعیه، اصل موضوعی وجود دارد، در این صورت، اصل برائت جاری نمیشود. چون اصل موضوعی، بر طبق نظریه شیخ حاکم بر اصل برائت است. یعنی اصل موضوعی، موضوع اصل برائت را (شک - عدم البیان) از بین میبرد و با از بین رفتن موضوع، اصل برائت جاری نمیشود.
مرحوم شیخ برای صورت دوم، سه مثال ذکر میکنند:
مثال اول: زنی که مردد بین زوجه و اجنبیه است.
توضیح: در اینجا دو اصل موضوعی وجود دارد که مانع از اجراء اصل برائت میشود:
۱. استصحاب عدم علقه زوجیت؛
۲. استصحاب حرمت.
مثال دوم: مالی که مردد بین مال خود و ملک غیر است.
توضیح: مال مردد سه صورت دارد:
صورت اول: گاهی حالت سابقهاش معلوم است، حالت سابقه این است که ملک غیر بوده است، در این صورت استصحاب ملکیت غیر، مانع از اجراء اصل برائت میشود.
صورت دوم: گاهی حالت سابقهاش معلوم است، حال سابقه این است که ملک خودش بوده است، در این صورت استصحاب ملکیت خود جاری و آثار ملکیت جاری میشود و نوبت به اصل برائت نمیرسد.
صورت سوم: گاهی حالت سابقهاش (حالت سابقه غیر اصیله) معلوم نیست، در این صورت نسبت به اموری که متوقف بر ملکیت است، مثل بیع و عتق و هبه، استصحاب عدم تحقق ملکیت جاری میشود و نوبت به اصل برائت نمیرسد، ولی نسبت به اموری که متوقف بر ملکیت نیست، مثل اکل، دو نظریه وجود دارد.
بعضی قائل به اباحه و بعضی قائل به حرمت هستند.
مثال سوم: لحمی که مردد بین مذکی و عدم مذکی است.
توضیح: در این لحم، دو نظریه وجود دارد:
نظریه اول: اصالت عدم تذکیه حاکم بر اصل برائت است؛
نظریه دوم: اصالت عدم تذکیه حاکم بر اصل برائت نیست. به دو دلیل:
دلیل اول: استصحاب عدم تذکیه، استصحاب است و استصحاب مطلقا حجت نیست، پس استصحاب عدم تذکیه حجت نیست.
رد: این دلیل باطل است، چون حجیت استصحاب در امور عدمیه اتفاقی است.
دلیل دوم: اصالت عدم تذکیه با اصالت عدم موت طبیعی، تعارض میکنند و بعد از تعارض و تساقط، به اصالت البرائه رجوع میشود.
رد: این دلیل باطل است.