وممّا ذكرنا يظهر: عدم جواز التمسّك في المقام بأدلّة البراءة، مثل رواية الحجب والتوسعة ونحوهما؛ لأنّ العمل بها في كلٍّ من الموردين بخصوصه يوجب طرحها بالنسبة إلى أحدهما...
بحث در رسالة الشك در مطلب دوم از شك در مكلف به بود.
مطلب دوم عبارت است از شبهه وجوبيه كه گفتيم ۹ قسم دارد.
كلام ما در قسم اول كه عبارت بود از يقين به تكليف و شك در مكلف به، دو مشتبه متباينين هستند و شبهه وجوبيه است.
شيخ انصارى فرمودند موافقت قطعيه در اين مورد لازم و واجب است، در وقت اشتباه بايد هم نماز ظهر و هم نماز جمعه را خواند.
دليل اول آقايانى كه قائلند موافقت احتماليه در يقين به تكليف و شك در مكلف به و شبهه وجوبيه و دو مشتبه متباين باشند، كافى است: تمسك به روايات براءة است.
حديث داريم: الناس في سعة ما لا يعلمون، هر جا را انسان ندانست، آزاد است.
بررسى مىكنم و وجوب نماز ظهر بالخصوص را نمىدانم بنابراين آزادم، وجوب نماز جمعه را نيز نمىدانم بنابراين آزادم. نهايتا اگر هيچكدام را انجام ندهم معصيت مولى است زيرا يقين دارم يك تكليف دارم، نتيجتا مخيّرم كه هر كدام را دلم خواست انجام بدهم. يكى را به عنوان تكليف انتخاب مىكنم و در ديگرى براءة جارى مىكنم.
جواب شيخ انصارى به دليل اول: اگر ادلّه براءة شامل اطراف علم اجمالى بشود يك محذور دارد، و آن محذور تناقض بين منطوق و مفهوم روايات مىباشد.
ما هم قبول داريم كه منطوق اين روايات مىگويد چون علم ندارى نماز ظهر واجب است بنابراين آزادى، ولى مفهوم اين روايات مىگويد كه اگر علم پيدا كردى ديگر آزاد نيستى، و در مفهوم قيد نشده كه علم اجمالى باشد يا اينكه علم تفصيلى باشد.
بنابراين منطوق اين روايات مىگويد ظهر بالخصوص واجب نيست و جمعه بالخصوص نيز واجب نيست زيرا علم ندارى و آزادى، مفهوم اين روايات مىگويد علم اجمالى دارى و آزاد نيستى و بايد انجام دهى.
در مقابل اين محذور دو راه داريم:
راه اول اين است كه بگوييم: ادله براءة شامل اطراف علم اجمالى نمىشود، ادله براءة شامل شبهات بدويه و شك در تكليف است، بنابراين ادله براءة ربطى به مسأله ما ندارد.
راه دوم اين است كه بگوييم: ادله براءة شامل اطراف علم اجمالى هم مىشود، منطوق اين روايات مىگويد نماز ظهر واجب نيست و وجوب نفسى ندارد، نماز جمعه نيز وجوب نفسى ندارد، مفهوم اين را به يك حكم عقلى ضميمه مىكنيم. حكم عقل اين است كه انسان بايد مقدمه علميه را انجام دهد زيرا مقدمه علميه وجوب غيرى دارد. مفهوم اين روايات مىگويد چون علم اجمالى آزاد نيستى و بايد نماز ظهر و نماز جمعه را از باب مقدمه علميه انجام دهى، يعنى هر دو نماز را بخوانى تا علم پيدا كنى كه تكليف واقعى را امتثال كردهاى.
منطوق مىگويد ظهر و جمعه وجوب نفسى ندارد، مفهوم به ضميمه حكم عقل مىگويد ظهر و جمعه وجوب غيرى دارد، و ديگر تعارضى وجود ندارد و ثابت شد ظهر و جمعه را بايد انسان از باب مقدمه علميه انجام دهد.
نتيجه مىگيريم موافقت قطعيه به حكم مفهوم ادله براءة لازم است.