نعم، هنا شيءٌ آخر: وهو أنّه يشترط في العنوان المحرّم الواقعيّ أو النجس الواقعيّ المردّد بين المشتبهين، أن يكون على كلّ تقديرٍ متعلّقاً لحكم واحد أم لا؟ مثلاً:...
بحث در تنبيه اول از تنبيهات شبهه محصوره بود.
اين تنبيه براى رد كلام صاحب حدائق مطرح شده است.
صاحب حدائق در مسأله شبهه محصوره فرموده است: اگر مشتبهين از يك ماهيت باشند بايد آنها را ترك كرد ولى اگر مشتبهين از دو ماهيت مختلف باشند مثلا يكى شراب باشد و ديگرى سركه باشد، لازم نيست انسان مشتبهين را ترك كند، و مىتواند آنها را انجام بدهد.
شيخ انصارى كلام صاحب حدائق را رد كردند و فرمودند: اجتناب از مشتبهين لازم است مطلقا ـ چه مشتبهين از يك ماهيت يا دو ماهيت مختلف بوده باشد ـ.
در بحث امروز شيخ انصارى براى استدراك يك نعم مىآوردند و مىخواهند تا حدّى كلام صاحب حدائق را قبول كنند.
شيخ انصارى مىفرمايند: در بعضى از موارد هست كه مشتبهين مختلفند و لذا ممكن است بگوييم ارتكاب مشكلى ندارد.
بيان مطلب: مشتبهين كه با يك ديگر مختلفند به چهار قسم تقسيم مىشوند:
قسم اول: مشتبهين در ماهيت مختلفند و در حكم و عنوان متفقند.
مثال: سركه و شراب، ماهيت مختلف است لكن اين دو مشتبه حكمشان يكى است و آن « لا تشرب » مىباشد و آن عنوانش هم يكى است و آن هم عنوان « مشتبه الخمريّه » است و هر كدام ممكن است خمر باشد.
در اين قسم كلام صاحب حدائق را قبول نداريم، زيرا حكم « لا تشرب » داريم و اين حكم منجّز است و حقّ ارتكاب نداريم.
قسم دوم: مشتبهين هم در ماهيت وهم در حكم مختلفند.
مثال: من اجمالا مىدانم يا يا لباسم نجس است كه نمىتوانم در آن نماز بخوانم يا محلّ سجدهام از زمين نجس است. دو ماهيت وجود دارد كه يكى لباس است و ديگرى محل سجده مىباشد، اينجا حكمم مختلف است اگر لباس نجس باشد حكم اين است « لا تلبسه للصلاة »، اگر محل سجده نجس باشد حكم اين است « لا تسجد عليه »، بنابراين حكم هم مختلف است.
در اين قسم ممكن است با صاحب حدائق هماهنگ شويم و بگوييم اينجا يك تكليف منجز نداريم بلكه اصل تكليفمان هم مردد است كه يا « لا تلبس » باشد يا « لا تسجد »، بنابراين تكليف هم منجز است و آن « اجتنب عن الحرام » مىباشد. بنابراين تكليف مردد است و منجز نيست و مىتوانيم مرتكب شويم.
قسم سوم: مشتبهين در ماهيت متفقند لكن در عنوان با يكديگر مختلف مىباشند.
مثال: دو ظرف آب داريم كه اجمالا مىدانم كه يا يك ظرف نجس است و يا ظرف ديگر غصبى است. ماهيت يكى است و هر دو ظرف آب مىباشد و يكى عنوان نجس دارد و ديگرى عنوان غصب دارد، اينجا هم نتيجتا يك تكليف منجز نداريم، بلكه تكليفمان يا « اجتنب عن النجس » است يا « لا تغصب »، بنابراين تكليف مردد است و يقين به تكليف نيست و اجتناب لازم نيست.
قسم چهارم: مشتبهين هم در ماهيت و هم در حكم و هم در عنوان با هم مختلفند.
مثال: اجمالا مىدانم يا اين زن اجنبيه است و يا اين مايع خمر است. ماهيت دو تاست كه شامل زن اجنبيه و خمر مىباشد، و حكم هم دوتاست در زن اجنبيه حكم اين است « لا تباشرها » و در خمر اين است « لا تشربها »، و در عنوان هم مختلفند يك مشتبه عنوان اجنبيه دارد و مشتبه ديگر عنوان خمريت دارد. در اينجا هم اگر زن اجنبيه باشد حكم « لا تباشر » است و اگر مايع خمر باشد حكم « لا تشرب » است، بنابراين تكليف منجز نداريم. نتيجه اين است كه جايز است مرتكب شويم و اشكالى ندارد.
بنابراين سه مورد را شيخ انصارى بيان كردند كه ممكن است در اين سه مورد با صاحب حدائق در فتوى هماهنگ باشيم.