تنبيه دوم
چنانچه در شبهات تحريميه عنوان كرديم كه ولو احتياط واجب نيست لكن بلا اشكال احتياط كردن حَسَن است و رجحان دارد. بحث اينجاست كه آيا در شبهات وجوبيه هم احتياط كردن به انجام فعل حَسَن است يا نه حُسن ندراد.
شيخ انصارى مىفرمايند: در شبهات وجوبيه بايد قائل به تفصيل شويم و قبل از بيان تفصيل به دو نكته كوتاه اشاره مىكنيم.
نكته اول: شيئى كه مشتبه الوجوب است ـ يعنى ممكن است واجب باشد و شبهه در وجوبش داريم ـ به سه قسم تقسيم مىشود:
قسم اول: شيء مشتبه ممكن است واجب توصّلى باشد. شك داريم دفن كافر واجب است يا نه، اگر دفن كافر واجب باشد واجب توصّلى است يعنى نياز به قصد قربة ندارد.
قسم دوم: شيء مشتبه ممكن است واجب تعبّدى باشد. شك داريم دعاء در وقت ديدن ماه واجب است يا نه، دعاء واجب تعبّدى است يعنى نياز به قصد قربة دارد.
اگر اين شيء مشتبه واجب تعبّدى باشد دو قسم مىشود:
تارة شبهه تعبدى است شك داريم بين وجوب و استحباب است، يعنى شك داريم دعاء واجب است يا مستحب.
تارة شبهه تعبدى است شك داريم آيا واجب است يا غير مستحب يعنى واجب است يا مكروه و يا واجب است يا مباح.
نكته دوم: در اصول فقه جلد اول خوانديم كه بين علماء بحثى است: اولا همه قبول دارند كه فرق بين واجب توصلى و واجب تعبدى در قصد قربة است. واجب توصلى احتياج به قصد قربة ندارد ولى واجب تعبدى نياز به قصد قربة دارد. لكن اختلاف اينجاست بعضى مىگفتند در قصد قربة قصد امتثال امر مولى لازم است، نماز را به قصد قربة مىخوانم يعنى به قصد امتثال امر مولى مىخوانم. و بعضى مىگفتند در قصد قربة لازم نيست كه قصد امر مولى باشد بلكه قصد مطلوبيت كافى است، يعنى همينقدر كه انسان بداند يا احتمال بدهد كه اين عمل مطلوب و مرضى مولى است ولو امر نباشد انسان مىتواند به قصد مطلوبيت اين عمل را انجام دهد.
بيان تفصيل:
آيا احتياط در شبهه وجوبيه حَسَن است؟
شيخ انصارى مىفرمايند: اگر شيء مشتبه واجب توصّلى باشد و نياز به قصد قربت نداشته باشد: شكى نيست كه احتياط كردن حَسَن است و رجحان دارد. زيرا مثلا انسان كافر را به اين احتمال دفن مىكند به اين احتمال كه اين عمل مطلوب مولى است، بنابراين اين عمل نشانه اين است كه اين عبد و بنده از مولايش اطاعت مىكند و حتّى اگر احتمال دهد كه اين عمل مطلوب مولاست اين كار را انجام مىدهد. و حتى در اينجا اين احتياط كردن ثواب هم دارد ولو در واقع دفن كافر واجب نباشد، مخصوصا بنابر قول كسانى كه در شبهه تحريميه مىگفتند اگر كسى تجرّى كند و احتياط را ترك كند در واقع هم آن شيء حرام نباشد چون تجرّى كرده و جرأت كرده كه با مولى مخالفت كند، عقاب دارد. بنا به قول اين افراد احتياط كردن در اين مورد بايد ثواب داشته باشد، زيرا اين شخص به صرف يك احتمال از مولى اطاعت كرده است، بنابراين بايد اين شخص بر اين عملش ثواب داشته باشد.
اگر شيء مشتبه واجب تعبّدى باشد شك داريم دعاء عند الرؤية واجب است يا نه: دو صورت وجود دارد:
اگر دوران امر بين وجوب و استحباب باشد: شكى نيست در اينجا اين عمل امر دارد نمىدانيم امر وجوبى است يا امر استحبابى ولى انسان اين عمل را به قصد همان امر انجام مىدهد. در اينجا هم احتياط مطلوب است و ثواب دارد و هيچ مشكلى هم ندارد.
اگر دوران امر بين وجوب و غير استحباب باشد: مثلا شك داريم اين دعاء واجب است يا مكروه و يا مباح است، آيا احتياط كردن حَسَن است يا نه.
در اينجا دو مبنا وجود دارد:
اگر ما گفتيم قصد قربت يعنى قصد امتثال امر، يعنى اين شيء بايد امر داشته باشد تا من بتوانم اين شيء را به قصد قربت انجام دهم، اگر قصد قربت را اينگونه معنا كرديم در اينجا احتياط كردن تشريع و حرام است، زيرا ما نمىدانيم اين شيء آيا امر دارد يا امر ندارد و اين شيء مشتبه است، شما اين دعاء را به قصد كدام امر مىتوانيد انجام دهيد، نمىدانيم اين دعاء مأمور به است يا نيست. بنابراين امر مشكوك است و اگر به قصد امر انجام دهيم تشريع و حرام است.