مرحوم شيخ انصارى در رسالة الظنّ فرمودند كه اصل اولى اين است كه عمل به ظنون حرام است و ظن حجّة نمىباشد.
چهار مورد و چهار اماره ظنيّة از سوى علماء ادعا شده است كه از تحت اين اصل خارج است و اين چهار مورد حجّة مىباشد كه يكى ظواهر بود كه بحثش گذشت كه فرمودند حجّة است، دوم اجماع منقول بود كه مرحوم شيخ فرمودند مستقلا حجة نمىباشد.
شهرة فتوائية
سوم از مواردى كه حجيّتش ادّعا شده است شهرة مىباشد.
در بحث شهرة چهار مطلب مطرح مىشود.
مطلب اول: توضيح محل نزاع.
مطلب دوم: نقل اقوال.
مطلب سوم: ذكر ادله قائلين به حجيّة شهرة.
مطلب چهارم: ردّ اين ادله.
مطلب اول: توضيح محل نزاع
با ذكر دو نكته محل نزاع مشخص مىشود:
نكته اول: شهرة براى خودش اقسام مختلفى دارد فعلا به دو قسم اشاره مىكنيم:
قسم اول شهرة ـ شهرة در روايت: يك روايت را مشهور علماء نقل كرده باشند كه به آن شهرة روائى مىگويند كه اين قسم فعلا محل بحث ما نمىباشد.
قسم دوم ـ شهرة فتوائى: يك فتوايى را مشهور علماء به آن معتقدند و فتوا مىدهند، مشهور علماء مىگويند نماز جمعه واجب است در حاليكه ما دليل اين فتوى را نمىدانيم.
محل بحث ما اين قسم است كه آيا شهرة فتوائيه مىتواند دليل و مدرك باشد يا نمىتواند.
نكته دوم: شكى نيست شهرة فتوائيه مفيد ظن است و اگر كسى دليل انسداد را حجّة بداند و بگويد مطلق الظن حجّة است، شهرة فتوائيه را حجّة مىداند. ما فعلا به بحث دليل انسداد كارى نداريم كه دليل انسداد شهرة فتوائيه را حجة مىنمايد يا نه، بلكه بحثمان اين است كه آيا دليل خاص بر حجيّة شهرة داريم يا نداريم، به عبارت ديگر شهرة فتوائيّة ظنّ خاص است يا نيست.
بنابراين مطلب اول معلوم شد كه: بحثمان در شهرة فتوائيه است، و اين كه دليل خاص بر شهرة فتوائيه داريم يا نه.
مطلب دوم: نقل اقوال
در اين مسأله حداقل چهار قول وجود دارد:
قول اول در شبهه فتوائية: شهرة فتوائيّه حجّة است مطلقا.
اين قول منسوب به شهيد اول و محقّق خوانسارى و صاحب معالم مىباشد.
قول دوم در شبهه فتوائية: شهرة فتوائيه حجة نيست مطلقا.
اين قول منسوب به مشهور علماى علم اصول مىباشد.
قول سوم در شبهه فتوائية: تفصيل است.
ممكن است از بعضى كلمات صاحب معالم اين تفصيل را استفاده كرد كه اگر شهرة قبل از زمان شيخ طوسى باشد حجّة است و اگر بعد از زمان شيخ طوسى باشد حجّة نيست.
قول چهارم در شبهه فتوائيه: تفصيل است.
صاحب رياض مىفرمايند: اگر شهرة فتوائيه مستند به يك روايت باشد ـ و لو روايت در كتب عامه باشد ـ حجة است و الّا فلا.