آیا کسی که زکات بر عهده او واجب شده است، آیا میتواند خودش مستقیما زکات را به مستحقین زکات پرداخت کند یا این کار حتما باید از طریق امام معصوم عليهالسلام یا نائب امام (عامل زکاتی که از سوی امام معصوم تعیین شده است) یا فقیه جامع الشرایط، محقق شود؟
مرحوم شهید میفرماید: اگر خود امام معصوم یا عامل زکاتی که از سوی امام معصوم مأمور شده است، زکات را طلب کنند، واجب است که زکات به امام یا عامل امام، دفع شود. چون اطاعت از امام معصوم در تمام امور واجب است. مثلا امام معصوم اعلام میفرماید برای ایجاد نظم در امور مربوط به زکات باید زکاتها به دست ما برسد و خود ما، زکاتها را به مستحقین آن پرداخت میکنیم. اگر امام معصوم، زکات را طلب فرماید، واجب است که صاحبان زکات، زکات را به امام معصوم، دفع کنند.
همچنین اگر در حال غیبت، فقیه شرعی یا وکیل فقیه، زکات را طلب کند، دفع زکات به فقیه واجب میباشد. زیرا فقیه نیز نائب امام میباشد و همانند عامل زکات محسوب میشود. علاوه بر آن که از عامل زکات نیز بالاتر میباشد. زیرا عامل زکات فقط در مورد اخذ زکات نائب است اما فقیه، نیابت عام دارد. یعنی نیابت فقیه، گستردهتر است.
سوال: اگر وظیفه این بود که مال زکوی را به فقیه یا عامل زکات یا امام معصوم، تحویل دهد اما مخالفت کرد. یعنی به جای این که زکات را به امام معصوم یا فقیه، پرداخت کند؛ خودش مستقیما به مستحق زکات، پرداخت نمود.
پاسخ: در این صورت، زکات مجزی نیست. یعنی گویی زکات پرداخت نشده است. زیرا در مورد این صورت نهی وجود دارد و نهی در عبادات، مفسد عبادت میباشد.
در این مورد، نهی متوجه دفع زکات است که عین واجب است. به عبارت دیگر، دفع زکات واجب است و دفع زکات بدون اجازه امام معصوم در فرض مطالبه امام، مجاز نبوده است.
سوال: مالک زکات، زکات را به فقیر پرداخت کرده است و اکنون که متوجه شده است زکات او مجزی نیست، آیا میتواند از فقیر آن مال را پس بگیرد یا خیر؟
پاسخ: اگر فقیر میدانسته است که بدون رضایت امام معصوم یا فقیه، به او زکات را میپردازند. یعنی علم داشته است که نباید زکات را بگیرد و گرفته است؛ مالک میتواند آن مال را پس بگیرد. چه مال تلف شده باشد و چه تلف نشده باشد، میتواند آن مال را پس بگیرد.
اما اگر عین مال زکوی که به فقیر پرداخت شده است، موجود باشد، مطلقا میتواند آن عین را پس بگیرد. چون عین مال موجود است، حتی اگر فقیر به عدم رضایت امام معصوم یا فقیه، علم نداشته باشد نیز میتوان از او پس گرفت.
بیان شد که اگر امام معصوم یا فقیه، زکات را طلب کنند، واجب است که زکات به آنها دفع شود. اما اگر امام معصوم یا فقیه، زکات را طلب نکنند؛ بازهم افضل دفع زکات به امام یا فقیه یا ساعی است. یعنی بهتر این است که مالک، مستقیما ورود نکند و آن مال را به مستحق پرداخت کند بلکه آن زکات را به امام معصوم یا فقیه، تسلیم کند. زیرا امام معصوم و فقیه، آگاهتر هستند به جایگاه زکات. به عبارت دیگر، آنان بهتر میتوانند زکات را به مستحق زکات، برسانند.
البته در مقابل برخی مانند شیخ مفید و ابوالصلاح حلبی، معتقدند دفع زکات ابتداءً بدون مطالبه امام معصوم و فقیه واجب است به امام معصوم یا نائب امام و در زمان غیبت واجب است به فقیهی که مأمون است، پرداخت کنند. فقیه مأمون یعنی فقیهی که امین است و میدانیم زکات را در محل خودش مصرف میکند.
ابوالصلاح حلبی، خمس را نیز ملحق به زکات کرده است. یعنی ابتداءً باید به دست امام معصوم برسد.
استدلال مرحوم شیخ مفید و ابوالصلاح حلبی:
استدلال به آیه خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ. [۱] این آیه به پیامبر اکرم امر میکند که صدقه و زکات را از مسلمانان بگیرد. ظاهر این امر، وجوب اخذ است. هنگامی که اخذ بر پیامبر اکرم واجب شود، طبیعتا پرداخت زکات بر معطی و مالک واجب میشود. نمیشود که اخذ پیامبر واجب باشد اما دادن زکات مالک به پیامبر، واجب نباشد.
اشکال: این امر متوجه پیامبر اکرم است و منحصر در آن حضرت میشود.
پاسخ: امام معصوم که نائب پیامبر است و فقیه که نائب امام معصوم است، حکم خود معصوم را دارد. در حقیقت نائب حکم منوب را دارد.
البته این فرمایش شیخ مفید و ابوالصلاح حلبی با قول اشهر مخالف است. اشهر آن است که دفع زکات ابتداءً بدون مطالبه امام معصوم و نائب امام، استحباب دارد و واجب نیست.