درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۴۹: صلاة الجماعة (۱)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

فصل یازدهم: نماز جماعت (ثواب نماز جماعت)

فصل یازدهم: نماز جماعت

نماز جماعت در نمازهای واجب، استحباب دارد. حکم استحباب مربوط به تمام نمازهای واجب می‌شود. هرچند که در آینده بیان خواهد شد که برخی از نمازهای واجب از حد استحباب بالاتر است و باید به جماعت اقامه کرد و نمی‌توان بصورت فرادی اقامه کرد. مانند نماز جمعه و عیدین که در زمان حضور امام معصوم عليه‌السلام باید به جماعت اقامه شود.

استحباب جماعت در نمازهای واجب در نمازهای یومیه، تأکید بیشتری دارد تا مقداری که یک نماز از نمازهای یومیه برابر با ۲۵ یا ۲۷ نماز است، در صورتی که با امام جماعت غیر عالم، اقامه شود. به عبارت دیگر، اگر امام جماعت، شخص عالمی نباشد، ۲۵ یا ۲۷ برابر ثواب دارد و اگر با امام جماعت عالم اقامه شود، ۱۰۰۰ برابر ثواب دارد. این ثواب‌ها مربوط به صورتی می‌شود که نماز در مسجد اقامه نشود. اما اگر در مسجد اقامه شود، ثواب نماز به مقداری افزایش می‌یابد که عدد ثواب آن مسجد در عدد جماعت ضرب می‌شود. چنانچه در صفحه ۱۷۲ بیان شد، مسجد جامع ثوابش ۱۰۰ برابر است. اگر مصلی با امام جماعت غیر عالم در آن مسجد نماز را اقامه کند، اگر ۱۰۰ را ۲۷ برابر کنیم؛ عدد ۲۷۰۰ بدست می‌آید. اگر نماز را با عالم در آن مسجد اقامه کند باید ۱۰۰۰ را در ۱۰۰ ضرب کنیم که عدد صد هزار برابر حاصل می‌شود.

تمام ثواب‌های مذکور مربوط به صورتی می‌شود که یک امام و یک مأموم وجود داشته باشد. اگر تعداد مأموم‌ها بیشتر باشد، هرچه بیشتر باشد، ثواب دوبرابر می‌شود. مثلا با دو نفر مأموم، دویست هزار برابر می‌شود.

در صورتی که ۱۰ مأموم حضور داشته باشد، ثواب را نمی‌تواند کسی محاسبه کند مگر خداوند متعال.

۴

تطبیق فصل یازدهم: نماز جماعت (ثواب نماز جماعت)

﴿ الفصل الحادي عشر ﴾ (فصل یازدهم)

﴿ في الجماعة ﴾ (در مورد نماز جماعت است)

﴿ وهي مستحبّة في الفرائض ﴾ مطلقاً (نماز جماعت استحباب دارد در تمام نمازهای واجب. باید به واژه مطلقا توجه داشت. اگر مراد شهید از مستحب، مستحب به عنوان مستحب باشد که شامل واجب نشود، مطلقا قابل تخصیص است. یعنی مواردی از مطلقا، تخصیص می‌خورد. مثل نماز جمعه و نماز عیدین در زمان حضور امام معصوم عليه‌السلام که واجب است بصورت جماعت اقامه شود. اما ممکن است مستحبة را مطلوبة معنا کند که در این صورت همه شامل مطلوب در حد استحباب و هم مطلوب در حد واجب می‌شود. بنابر این، ممکن است که مستحبة را مطلوب شرعی معنا کنیم. یعنی اقامه جماعت در تمام فرائض، رجحان شرعی است.) ﴿ متأكّدةٌ في اليوميّة ﴾ (جماعت تأکید شده است در نمازهای یومیه) حتّى (تا جایی که) أنّ الصلاة الواحدة منها (یک نماز واحد از نمازهای یومیه) تعدل خمساً أو سبعاً وعشرين (برابر با ۲۵ یا ۲۷ نماز است.) صلاةً مع غير العالم (ثواب مذکور برای صورتی است که نماز جماعت با امام غیر عالم اقامه شود.)، ومعه ألفاً (اگر جماعت با امام عالم اقامه شود، ۱۰۰۰ برابر می‌شود. ثواب‌های بیان شده برای صورتی است که در غیر مسجد اقامه شود). ولو وقعت في مسجد (اگر نماز جماعت در مسجد اقامه شود) تضاعف بمضروب عدده في عددها (بالا می‌رود ثواب نماز در حدی که ضرب می‌شود عدد آن مسجد در عدد نماز جماعت. مثلا اگر در مسجد جامع باشد)، ففي الجامع (در پایان صفحه ۱۷۲ بیان شد که ثواب آن ۱۰۰ برابر است.) مع غير العالم (که ثواب جماعتش ۲۷ برابر بود. ۱۰۰ ضرب در ۲۷ می‌شود) ألفان وسبعمئة (۲۷۰۰ برابر)، ومعه (مع العالم) مئة ألف (صد هزار. چون ثواب مسجد جامع ۱۰۰ برابر است و جماعت با عالم ۱۰۰۰ برابر است و حاصل ضرب این دو عدد، صد هزار می‌شود). وروي أنّ ذلك مع اتّحاد المأموم (این ثواب‌های برای صورتی است که مأموم یک نفر باشد.)، فلو تعدّد (اگر مأموم متعدد باشد) تضاعف في كلّ واحدٍ بقدر المجموع في سابقه إلى العشرة (دو برابر می‌شود در هر کدام به مقدار مجموع در سابق. یعنی مقداری که در عدد قبلی وجود داشته دو برابر می‌شود تا به ۱۰ مأموم برسد. مثلا اگر یک نفر صد هزار برابر است، دو نفر آن دویست هزار برابر می‌شود. سه نفر مأموم، چهارصد هزار برابر می‌شود. چهار نفر مأموم، هشتصد هزار برابر می‌شود.)، ثمّ (هنگامی که تعداد مأمومین به ۱۰ و بیشتر می‌رسد) لا يُحصيه إلّا اللّٰه تعالى. (کسی نمی‌تواند ثواب آن را محاسبه کند مگر خداوند متعال.

در روایتی چنین بیان شده است: أَبِي سَعِيدٍ اَلْخُدْرِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَتَانِي جَبْرَئِيلُ _جبرئیل نزد من آمد_ مَعَ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ _با هفتاد هزا فرشته_ بَعْدَ صَلاَةِ اَلظُّهْرِ _بعد از نماز ظهر_ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ _گفت ای محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم _ إِنَّ رَبِّكَ يُقْرِؤُكَ اَلسَّلاَمَ _پروردگارت سلام می‌رساند_ وَ أَهْدَى إِلَيْكَ هَدِيَّتَيْنِ _و دو هدیه برای تو دارد_ لَمْ يُهْدِهِمَا إِلَى نَبِيٍّ قَبْلَكَ _قبل از تو به هیچ پیامبری این هدیه را نداده است_ قُلْتُ مَا اَلْهَدِيَّتَانِ _پیامبر فرمود آن دو هدیه چیست؟ _ قَالَ اَلْوَتْرُ ثَلاَثُ رَكَعَاتٍ وَ اَلصَّلاَةُ اَلْخَمْسُ فِي جَمَاعَةٍ _یک هدیه نماز وتر است که سه رکعت است. ظاهرا شفع و وتر را با یکدیگر بیان می‌فرماید که سه رکعت آخر نماز شب است. هدیه دیگر، نمازهای پنجگانه یومیه جماعت است. _ قُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا لِأُمَّتِي فِي اَلْجَمَاعَةِ _این جماعت چه ثوابی برای امت من دارد؟ _ قَالَ _گفت_ يَا مُحَمَّدُ إِذَا كَانَا اِثْنَيْنِ _اگر دو نفر باشند که نماز را به جماعت اقامه می‌کنند_ كَتَبَ اَللَّهُ لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ مِائَةً وَ خَمْسِينَ صَلاَةً _خداوند متعال در هر رکعت، به اندازه ۱۵۰ نماز، ثواب می‌نویسد. _ وَ إِذَا كَانُوا ثَلاَثَةً _هنگامی که سه نفر می‌شوند_ كَتَبَ اَللَّهُ لِكُلٍّ مِنْهُمْ بِكُلِّ رَكْعَةٍ سِتَّمِائَةِ صَلاَةٍ _۶۰۰ نماز. _ وَ إِذَا كَانُوا أَرْبَعَةً _هنگامی که چهار نفر شوند_ كَتَبَ اَللَّهُ لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ أَلْفاً وَ مِائَتَيْ صَلاَةٍ _۱۲۰۰ نماز_ وَ إِذَا كَانُوا خَمْسَةً _هنگامی که پنج نفر می‌شوند_ كَتَبَ اَللَّهُ لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ أَلْفَيْنِ وَ أَرْبَعَمِائَةِ صَلاَةٍ _۲۴۰۰ نماز_ وَ إِذَا كَانُوا سِتَّةً _شش نفر شوند_ كَتَبَ اَللَّهُ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ بِكُلِّ رَكْعَةٍ أَرْبَعَةَ آلاَفٍ وَ ثَمَانَمِائَةِ صَلاَةٍ (۴۸۰۰ نماز_ وَ إِذَا كَانُوا سَبْعَةً (هنگامی که هفت نفر شوند_ كَتَبَ اَللَّهُ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ بِكُلِّ رَكْعَةٍ تِسْعَةَ آلاَفٍ وَ سِتَّمِائَةِ صَلاَةٍ _۹۶۰۰ نماز. غیر از مورد اول که چهار برابر شد، در بقیه موارد، دوبرابر می‌شود. _ وَ إِذَا كَانُوا ثَمَانِيَةً _اگر هشت نفر شوند_ كَتَبَ اَللَّهُ تَعَالَى لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ تِسْعَةَ عَشَرَ أَلْفاً وَ مِائَتَيْ صَلاَةٍ _۱۹۲۰۰ نماز_ وَ إِذَا كَانُوا تِسْعَةً _اگر نُه نفر شوند_ كَتَبَ اَللَّهُ تَعَالَى لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ بِكُلِّ رَكْعَةٍ سِتَّةً وَ ثَلاَثِينَ أَلْفاً وَ أَرْبَعَمِائَةِ صَلاَةٍ _در این مورد روایات مختلف را بررسی کردیم و همه روایات عدد ۳۶۴۰۰ نماز بیان کرده‌اند. ۳۶۴۰۰ دو برابر ۱۹۲۰۰ نیست. یا راوی اشتباه کرده است که به جای ۳۸۲۰۰ بوده یا امام معصوم فرموده است. _ وَ إِذَا كَانُوا عَشَرَةً _هنگامی که به ۱۰ نفر برسند_ كَتَبَ اَللَّهُ تَعَالَى لِكُلِّ وَاحِدٍ بِكُلِّ رَكْعَةٍ سَبْعِينَ أَلْفاً وَ أَلْفَيْنِ وَ ثَمَانَمِائَةِ صَلاَةٍ (۷۲۸۰۰ نماز_ فَإِنْ زَادُوا عَلَى اَلْعَشَرَةِ _اگر از ۱۰ نفر گذشت_ فَلَوْ صَارَتْ بِحَارُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ كُلُّهَا مِدَاداً _اگر تمام آسمان‌ها کاغذ شوند_ وَ اَلْأَشْجَارُ أَقْلاَماً _و تمام درخت‌ها قلم شوند_ وَ اَلثَّقَلاَنِ مَعَ اَلْمَلاَئِكَةِ كُتَّاباً (اگر انس و جن به همراه ملائکه نویسنده شوند_ لَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يَكْتُبُوا ثَوَابَ رَكْعَةٍ وَاحِدَةٍ _نمی توانند ثواب یک رکعت از نماز جماعتی که بیشتر از ده نفر هستند را بنویسند_ يَا مُحَمَّدُ _سپس می‌گوید ای پیامبر_ تَكْبِيرَةٌ يُدْرِكُهَا اَلْمُؤْمِنُ مَعَ اَلْإِمَامِ _یک تکبیری که درک کند شخص مؤمن با امام جماعت_ خَيْرٌ لَهُ مِنْ سِتِّينَ أَلْفَ حَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ _بهتر از ۶۰۰۰۰ حج و عمره است. _ وَ خَيْرٌ مِنَ اَلدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا _و بهتر از آنچه که در دنیا و ما فیها است. _ سَبْعِينَ أَلْفَ مَرَّةٍ _۷۰۰۰۰ بار_ وَ رَكْعَةٌ يُصَلِّيهَا اَلْمُؤْمِنُ مَعَ اَلْإِمَامِ _یک رکعت که مؤمن با امام اقامه کند_ خَيْرٌ مِنْ مِائَةِ أَلْفِ دِينَارٍ _بهتر از صد هزار دینار است که_ يَتَصَدَّقُ بِهَا عَلَى اَلْمَسَاكِينِ (به مساکین صدقه داده شود_ وَ سَجْدَةٌ يَسْجُدُهَا اَلْمُؤْمِنُ مَعَ اَلْإِمَامِ (سجده‌ای که همراه امام انجام می‌دهد_ فِي جَمَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ مِائَةِ رَقَبَةٍ _بهتر از آزاد کردن ۱۰۰ بنده است[۱].)


مستدرک الوسائل، ج۶، ص ۴۴۳ و ۴۴۴.

۵

وجوب اقامه نماز جمعه و عیدین بصورت جماعت. حرمت اقامه نماز مستحبی بصورت جماعت و بیان موارد استثناء

مرحوم شهید می‌فرماید: جماعت خواند در نماز جمعه و نماز عید فطر و عید قربان، البته در صورتی که نماز عید فطر و قربان، واجب باشد. مثل فرض حضور امام معصوم عليه‌السلام.

اگر نماز جمعه و نماز عیدین، واجب عینی باشند، جماعت خواندن آن‌ها واجب می‌شود. اساسا نمی‌توان بصورت فرادی نماز جمعه و عیدین را اقامه کرد.

اما جماعت خواندن در نماز نافله و مستحبی، بدعت و حرام است. یعنی نمی‌توان نماز مستحبی را بصورت جماعت اقامه کرد. البته مواردی از این قاعده استثنا شده است. به عبارت دیگر، برخی از نمازهای مستحبی را می‌توان به جماعت اقامه کرد. موارد استثناء به شرح ذیل است.

مورد اول: نماز استسقاء (نماز باران). هرچند این نماز مستحب است اما می‌توان آن را به جماعت اقامه کرد.

مورد دوم و سوم: نماز عید فطر و قربان در زمان غیبت. این دو نماز در زمان غیبت مستحب هستند اما می‌توان به جماعت اقامه کرد. البته در زمان غیبت می‌توان بصورت فرادی اقامه کرد.

مورد چهارم: بنابر نظر برخی نماز عید غدیر را می‌توان به جماعت اقامه کرد. البته مرحوم مصنف، نماز عید غدیر را بصورت قطعی، استثناء نکرده است، مگر در کتاب لمعه. یعنی در کتب دیگر خودش، نماز عید غدیر را بصورت جزمی استثناء نکرده است. این نظر را در کتب دیگری که تألیف فرموده، اسناد داده است به ابوالصلاح حلبی. چه بسا دلیل جواز نماز جماعت در نماز غدیر، این باشد که نماز عید را می‌توان به جماعت اقامه کرد و این نماز هم از نمازهای عید است. به عبارت دیگر، استحباب جماعت را در مجموع نماز عید قائل باشیم. یعنی فطر و قربان عید هستند و غدیر نیز عید می‌باشد. لذا می‌توان به جماعت اقامه کرد.

این که مستند نماز عید غدیر چیست و کیفیت آن چیست را در عبارت بیان خواهیم کرد.

مورد پنجم: اعاده نماز واجب. یعنی اگر شخصی نماز واجب را اقامه کرد و خواست آن نماز را اعاده کند، با وجود آن که مستحب است اما می‌تواند به جماعت اقامه کند. مثلا امام جماعتی با گروهی نماز جماعت را اقامه کرده است و پس از آن، گروه دیگری وارد می‌شوند. امام جماعت می‌تواند با آن‌ها نماز جماعت را اقامه کند. با این که اعاده نماز مستحب است اما اشکالی ندارد که بصورت جماعت اقامه کند. مثلا مأموم با غیر عالم بصورت جماعت نماز را اقامه کرد و پس از آن فرد عالمی حاضر شده است و اکنون می‌خواهد دوباره نماز را قامه کند. این صورت نیز خالی از اشکال است. یا شخصی، نماز را بصورت فرادی اقامه کرده است و اکنون نماز جماعت تشکیل شده است و می‌خواهد دوباره با آن جماعت نماز را اقامه کند.

تمام صورت‌های فوق، اعاده نماز واجب مستحب است اما اقامه بصورت جماعت، اشکالی ندارد. هرچند که چند بار تکرار شود.

۶

تطبیق وجوب اقامه نماز جمعه و عیدین بصورت جماعت. حرمت اقامه نماز مستحبی بصورت جماعت و بیان موارد استثناء

و ﴿ واجبةٌ في الجمعة والعيدين ﴾ (واجبة، عطف به مستحبة می‌شود. نماز جماعت در فرائض مطلقا مستحب است اما در خصوص نماز جمعه و نماز عید فطر و عید قربان. البته عید فطر و قربان به شرطی که واجب باشند. نماز جمعه چه واجب باشد و چه مستحب باشد، باید بصورت جماعت اقامه شود.) مع وجوبهما (در صورت وجوب نماز عید فطر و عید قربان که فرض حضور امام معصوم عليه‌السلام است).

و ﴿ بدعةٌ في النافلة ﴾ (نماز جماعت بدعت و حرام است در نماز‌های مستحبی) مطلقاً (یعنی هر نماز نافله‌ای. چه نافله یومیه باشد و چه نافله ماه رمضان یا شب اول ماه باشد. مگر در پنج مورد.) «إلّافي الاستسقاء (مورد اول: نماز باران. نماز باران با این که مستحب است اما می‌توان آن را با جماعت اقامه کرد.)، والعيدين المندوبة (مورد دوم و سوم: نماز عید فطر و عید قربان، در صورتی که مستحب باشند. مثل زمان غیبت امام معصوم عليه‌السلام)، والغدير (مورد چهارم: نماز عید غدیر)» في قولٍ (بنابر یک نظر) لم يجزم به (به این نظر) المصنّف إلّا هنا (مرحوم مصنف فقط در کتاب لمعه بصورت جازم نماز عید غدیر را استثناء نموده است.)، ونسبه في غيره (نسبت داده است این قول را در غیر این کتاب) إلى التقيّ (به ابوالصلاح حلبی که معرف به تقی است.) ولعلّ (شاید) مأخذه (دلیل جواز نماز جماعت در نماز عید غدیر) شرعيّتها في صلاة العيد (آن است که نماز عید بطور مطلق مشروع است که به جماعت اقامه شود) وأ نّه عيد (نماز عید غدیر مربوط به عید است. غدیر یکی از اعیاد است. بنابر این می‌توان نماز عید غدیر را به جماعت اقامه کرد.

سوال: نماز عید غدیر چیست؟

پاسخ: مرحوم شیخ مفید در کتاب المقنعه فرموده است:

نَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِيهِ _پیامبر اکرم در روز عید غدیر_ مَرْجِعَهُ مِنْ حِجَّةِ الْوَدَاعِ بِغَدِيرِ خُمٍّ _در مسیر بازگشت از حجة الوداع در غدیر خم، پیاده شدند_ وَ أَمَرَ أَنْ يُنْصَبَ لَهُ فِي الْمَوْضِعِ كَالْمِنْبَرِ مِنَ الرِّحَالِ _امر کردند که در یک مکانی منبری درست شود_ وَ يُنَادَى بِالصَّلَاةِ جَامِعَةً _ندا دادند به نماز جماعت_ فَاجْتَمَعَ سَائِرُ مَنْ كَانَ مَعَهُ _تمام کسانی که همراه بودند_ مِنَ الْحَاجِّ وَ مَنْ تَبِعَهُمْ لِدُخُولِ الْمَدِينَةِ مِنْ أَهْلِ الْأَمْصَارِ وَ اجْتَمَعَ جُمْهُورُ أُمَّتِهِ _همه این افراد جمع شدند_ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ _دو رکعت نماز اقامه فرمودند_ ثُمَّ رَقَى الْمِنْبَرَ _سپس به منبر تشریف بردند و فرمایشات روز عید غدیر را بیان فرمودند. _

برخی گفته‌اند که نماز عید غدیر منشأش دو رکعتی است که پیامبر در آن جا اقامه فرمودند. بنابر این، روایت فوق اصل مستند نماز غدیر خم است.

سوال: کیفیت نماز عید غدیر چگونه است؟

پاسخ: ابوالصلاح حلبی کیفیت نماز را چنین بیان نموده است: ومن وكيد السنّة الاقتداء بالنبيّ صلَّى الله عليه وآله يوم الغدير بالخروج إلى ظاهر المصر وعقد الصلاة _از سنت آن است که اقتدا کند شخص به پیامبر در روز عید غدیر هنگامی که از شهر خارج شدند و نماز اقامه فرمودند_ قبل أن تزول الشمس _قبل از زوال خورشید_ بنصف ساعة بمن تتكامل له صفات إمام الجماعة _با کسی که صفات امام جماعت را دارد. _ بركعتين _دو رکعت در روز عید غدیر نماز بخوانیم_، يقرء في كلّ ركعة منها الحمد - مرّة - _در هر رکعت یک حمد قرائت شود_ وسورة الإخلاص - عشرا - _۱۰ مرتبه سوره قل هو الله الحد قرائت شود_ وسورة القدر - عشرا - _۱۰ مرتبه سوره قدر را قرائت کند_ وآية الكرسي - عشرا - _۱۰ مرتبه آیة الکرسی را قرائت کند_ ويقتدي به المؤمنون _مؤمنین نیز به آن اقتدا کند_، فإذا سلَّم _هنگامی که سلام نماز را بیان کردند_ دعا بدعاء هذا اليوم _دعا بخواند دعای روز عید غدیر را_ هو ومن صلَّى خلفه وليصعد المنبر _سپس به منبر رود و مردم را موعظه کند. _)

﴿ والإعادة ﴾ (الاعادة، عطف به استسقاء، العیدین است. یعنی نماز اعاده با این که مستحب است اما می‌توان به جماعت اقامه کرد. اعاده یعنی اعاده نماز واجب.) من الإمام (چه از جانب امام باشد. مثلا امام جماعت با گروه اول نماز جماعت را اقامه کرده است و با گروه دوم می‌خواهد دوباره نماز جماعت را اقامه کند. نماز دوم امام جماعت، مستحب است اما اشکالی ندارد که بصورت جماعت اقامه کند.) أو المأموم (چه از مأموم باشد. مأموم چه با جماعت و چه بصورت فرادی نماز را اقامه کرده است اما دوباره می‌خواهد با جماعت افضل، نماز را اقامه کند. با این که نماز برای مأموم مستحب است اما می‌تواند به جماعت اقامه کند.) أو هما (چه هم امام و هم مأموم، نماز را اعاده کنند. مثلا هر دو نماز را به فرادی اقامه کرده‌اند اما اکنون می‌خواهند بصورت جماعت آن را اقامه کنند.)، وإن ترامت على الأقوى. (ترامت یعنی تکرار شود. هرچند که نماز جماعت تکرار شود، اشکالی ندارد.)

۷

رسیدن مأموم به امام جماعت در رکوع

اگر مأموم رکوع امام جماعت را درک کند. به این صورت که هر دو در یک لحظه در حد راکع در رکوع با یکدیگر جمع شوند. یعنی آن لحظه‌ای که مأموم به رکوع می‌رسد، امام هنوز در رکوع باشد. هر چند که امام جماعت یک لحظه بعد، سر از رکوع بردارد. هرچند امام جماعت، در زمانی سر از رکوع بر می‌دارد که مأموم هنوز ذکر رکوع را شروع نکرده است. بازهم مأموم به رکوع امام جماعت رسیده است.

اگر این امر محقق شود، مأموم آن رکعت را درک کرده است و یک رکعت برای او محاسبه می‌شود. لذا اگر مأموم رسید در حالی که امام جماعت در رکوع بود و یک لحظه رکوع را درک کرد، یک رکعت برای او حساب می‌شود.

اما در درک جماعت، در آینده بیان خواهد شد که بدون رکوع هم می‌توان درک جماعت کرد اما درک رکعت نمی‌شود. به عبارت دیگر، ممکن است که مأموم در حالی به جماعت برسد که امام جماعت رکوع را انجام داده است و در حال رفتن به سجده است. در این صورت، مأموم تکبیرة الاحرام را می‌گوید و رکوع را انجام نمی‌دهد و همراه امام جماعت به سجده می‌رود. در این صورت، مأموم، جماعت را درک کرده است و از ثواب آن بهره مند می‌شود اما یک رکعت برای او محاسبه نمی‌شود.

البته اگر مأموم در صدد درک رکوع امام بود اما شک کرد که به رکوع امام رسیده است یا نرسیده است، به نظر مرحوم شهید یک رکعت برای او حساب نمی‌شود. زیرا شک کرده است. چون اصل این است که در حد اجزاء، رکوع را درک نکرده است. به عبارت دیگر، اصل این است که به رکوع امام جماعت نرسیده است. بخاطر این اصل، یک رکعت را برای چنین مأمومی محاسبه نمی‌کنند. لذا با امام جماعت در سجده‌ها همراهی می‌کند و سجده‌ها را انجام می‌دهد و قیام می‌کند و نیت می‌کند و تکبیرة الاحرام را دوباره بیان می‌کند و رکعت اول برای او محاسبه می‌شود.

۸

تطبیق رسیدن مأموم به امام جماعت در رکوع

﴿ ويُدركها ﴾ أي الركعة (ضمیر یدرکها را به رکعت برمی گرداند، نه به جماعت. درک می‌کند آن رکعت را) ﴿ بإدراك الركوع ﴾ (اگر کسی رکوع امام جماعت را درک کرد، رکعت را درک کرده است. یعنی یک رکعت برای او حساب می‌شود.) بأن يجتمعا في حدّ الراكع (به این که امام و مأموم جمع شوند در حد راکع) ولو قبل ذكر المأموم (هرچند که مأموم ذکر نگفته است. یعنی لحظه آخر رکوع امام را رسید و هنوز ذکر رکوع را نگفته است، امام سر از رکوع برداشت. همین مقدار برای درک رکوع امام کافی است. چرا ضمیر یدرکها را به رکعت برگرداند؟ می‌فرماید:) أمّا إدراك الجماعة (اگر بخواهد نماز جماعت را درک کرده باشد، بدون درک رکعت) فسيأتي (در آینده بیان خواهد شد. در صفحه ۳۲۰ این نکته را مطرح خواهد نمود.) أنّه يحصل بدون الركوع (بدون این که رکوع را درک کند می‌توان نماز جماعت را درک کند. مثلا سجده‌ها را با امام همراهی کند و در رکعت بعدی نیت و تکبیرة الاحرام بگوید و رکعت اول را اقامه کند. در این صورت بدون درک رکعت، توانست، جماعت را درک کند). ولو شكّ في إدراك حدّ الإجزاء لم يحتسب ركعةً (اگر شک کند که آیا رکوع امام جماعت را در حد اجزاء درک کرده است یا خیر؛ برای او رکعت حساب نمی‌شود.)؛ لأصالة عدمه (بخاطر این که اصل عدم ادراک در حد اجزاء است.)، فيتبعه في السجود (تبعیت کند از امام در سجده‌ها. یعنی سجده‌ها را با امام انجام دهد) ثمّ يستأنف. (پس از آن که برای رکعت بعدی قیام کرد، نماز را از ابتدا انجام دهد. یعنی نیت و تکبیرة الاحرام بگوید.)

﴿ الفصل الحادي عشر

﴿ في الجماعة

﴿ وهي مستحبّة في الفرائض مطلقاً (١) ﴿ متأكّدةٌ في اليوميّة حتّى أنّ الصلاة الواحدة منها تعدل خمساً أو سبعاً وعشرين صلاةً مع غير العالم ، ومعه ألفاً. ولو وقعت في مسجد تضاعف بمضروب عدده في عددها (٢) ، ففي الجامع مع غير العالم ألفان وسبعمئة ، ومعه مئة ألف. وروي أنّ ذلك مع اتّحاد المأموم ، فلو تعدّد تضاعف في كلّ واحدٍ بقدر المجموع في سابقه (٣) إلى العشرة ، ثمّ لا يُحصيه إلّا اللّٰه تعالى.

و ﴿ واجبةٌ في الجمعة والعيدين مع وجوبهما.

و ﴿ بدعةٌ في النافلة مطلقاً «إلّافي الاستسقاء ، والعيدين المندوبة ،

____________________

(١) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : تقييد الإطلاق يصيّر قوله : «وواجبة في الجمعة والعيدين» بمنزلة الاستثناء ، ولا مساغ لعدم التقييد به ، فإنّها مع عدمه ينصرف إلى اليوميّة فلا يناسب قوله : متأكّدة في اليوميّة. المناهج السويّة : ٣٩١.

(٢) أي عدد المسجد في عدد الجماعة.

(٣) إلى هنا نقله صاحب الوسائل عن هذا الكتاب ، والظاهر أنّه لم يظفر به في كتب الأحاديث ، راجع الوسائل ٥ : ٣٧٤ ، الباب الأوّل من أبواب صلاة الجماعة ، الحديث ١٦ و ١٧.

والغدير» في قولٍ لم يجزم به المصنّف إلّا هنا ، ونسبه في غيره إلى التقيّ (١) ولعلّ مأخذه شرعيّتها في صلاة العيد وأ نّه عيد ﴿ والإعادة من الإمام أو المأموم أو هما ، وإن ترامت على الأقوى.

﴿ ويُدركها أي الركعة ﴿ بإدراك الركوع بأن يجتمعا في حدّ الراكع ولو قبل ذكر المأموم. أمّا إدراك الجماعة فسيأتي أنّه يحصل بدون الركوع. ولو شكّ في إدراك حدّ الإجزاء لم يحتسب ركعةً؛ لأصالة عدمه ، فيتبعه في السجود ثمّ يستأنف.

﴿ ويشترط : بلوغُ الإمام إلّا أن يؤمّ مثلَه ، أو في نافلة عند المصنّف في الدروس (٢) وهو يتمّ مع كون صلاته شرعيّةً لا تمرينيّة.

﴿ وعقلُه حالة الإمامة وإن عرض له الجنون في غيرها ، كذي الأدوار على كراهة.

﴿ وعدالتُه وهي مَلَكةٌ نفسانيّةٌ باعثةٌ على ملازمةِ التقوى ـ التي هي القيام بالواجبات وترك المنهيّات الكبيرة مطلقاً ، والصغيرة مع الإصرار عليها ـ وملازمةِ المروءة ، التي هي اتّباع محاسن العادات واجتناب مساوئها وما يُنفر عنه من المباحات ويُؤذِن بِخسَّة النفس ودناءة الهمّة.

وتُعلم : بالاختبار المستفاد من التكرار المُطْلِع على الخُلق من التخلّق والطبع من التكلّف غالباً ، وبشهادة عدلين بها ، وشياعها ، واقتداء العدلين به في الصلاة بحيث يُعلَم ركونهما إليه تزكيةً.

ولا يقدح المخالفة في الفروع ، إلّا أن تكون صلاته باطلة عند المأموم.

____________________

(١) الذكرى ٤ : ٣٧٤ ، الدروس ١ : ٢١٧ ، البيان : ٢٢٤ ، وراجع الكافي في الفقه : ١٦٠.

(٢) الدروس ١ : ٢١٩.