فروعی در مسئله قضاء نماز پدر باقی مانده است که در ادامه بیان خواهد شد.
مطلب نخست: آیا وجوب قضاء نمازهای پدر بر پسر بزرگتر، مشروط بر آن است که ذمه پسر خالی از نماز واجب باشد یا حتی اگر ذمه پسر، خالی از نماز واجب نباشد، قضاء نماز پدر، واجب میباشد؟
مرحوم شهید میفرماید: وجوب قضاء نمازهای پدر، مشروط بر خلو ذمه از نمازهای واجب، نیست. یعنی هرچند که بر ذمه پسر، نماز واجب باشد. به عبارت دیگر، حتی اگر خود پسر، نمازهای قضائی داشته باشد؛ بازهم قضاء نمازهای پدر، بر عهده او میباشد. دلیل این حکم آن است که سبب وجوب هر کدام جدای از دیگری است. در حقیقت سبب وجوب نماز پدر بر پسر بزرگتر آن است که پدر از دنیا رفته و این شخص، پسر بزرگتر است. سبب وجوب نمازهای قضاء خود آن شخص، این است که نمازش قضا شده است. بنابر این، هر کدام سبب جدا دارد. لذا هر دو واجب است.
آیا کسی قائل هست که وجوب قضاء نماز پدر بر پسر بزرگتر، مشروط بر این است که ذمه پسر، خالی از نماز واجب باشد یا خیر؟ این صورت را مرحوم شهید، متذکر نشده است. البته اگر قائل داشته باشد، جای این سوال هست که اگر قائل به خلو ذمه پسر از نماز واجب باشیم، به آن معنا است که هیچ نماز واجبی بر ذمه پسر نباشد. در این صورت، تقریبا ۹۹% چیزی بر پسر بزرگتر واجب نخواهد شد. زیرا معمولا، همه افراد نماز قضاء دارند. هرچند که نماز قضاء صبح باشد. اما اجمالا بر ذمه افراد، نماز قضاء وجود دارد.
مطلب دوم: در صورتی که هم خود پسر بزرگتر بر ذمه دارد و هم نماز قضاء پدر را بر عهده دارد، آیا واجب است که مقدم کند آن موردی را که سببش مقدم شده یا خیر؟ مثلا اگر از سال گذشته، ۱۰ نماز قضا دارد و امسال پدرش از دنیا رفته و نمازهای قضاء پدرش بر عهده او آمده؛ باید ابتدا آن ۱۰ نمازی که از سال گذشته فوت شده و سببش مقدم بوده را ابتدا قضا کند یا تقدیم و تأخیری ندارد؟
مرحوم شهید میفرماید: وجهان، اختار في الذكرى الترتيب. در این مسأله دو وجه وجود دارد اما مرحوم شهید اول در کتاب الذکری، وجوب ترتیب را اختیار کرده و فرموده لازم است که ترتیب، مراعات شود.
مطلب سوم: آیا جائز است که ولی (پسر بزرگتر) به جای این که خودش نماز قضاء پدر را اقامه کند، برای قضاء نمازهای پدر، اجیر بگیرد؟ یعنی به فرد دیگری مقداری پول دهد تا آن فرد نمازهای قضاء پدر او را انجام دهد. یا نمیتواند اجیر بگیرد و باید خودش شخصا آن نمازها را قضا کند؟
مرحوم شهید میفرماید: در این مسئله دو نظر مطرح است. برخی قائل به جواز اجیر گرفتن، شدهاند. زیرا مطلوب آن است که نمازهای فوت شده پدر، قضا شود. از طرفی، نماز از اموری است که بعد از مرگ شخص، قابلیت نیابت را دارد. میدانیم که تا هنگامی که مکلف، زنده است، نمیتواند به دیگری پول بدهد تا نمازهای او را اقامه کند اما بعد از مرگ، از اموری است که قابل نیابت است. اکنون که پدر از دنیا رفته است؛ چون نماز قابل نیابت است، پسر بزرگتر میتواند به جای این که خودش این نمازها را قضا کند، دیگری را اجیر کند تا آن نمازها را انجام دهد.
نظر دیگر آن است که استیجار جایز نیست. چون وجوب نمازها، بعد از پدر، بر عهده پسر است. هرچند که این نمازها، نمازهای قضا شده پدر است. اما هنگامی که پدر از دنیا رفت، شارع مقدس، این نمازها را بر عهده پسر قرار داد که اکنون زنده است. بنابر این، وجوب از پدر به پسر منتقل شده است و پسر در این زمان حی است. به دلیل این که پسر، زنده است و وجوب هم بر ذمه پسر است، این پسر که وجوب نمازها را بر ذمه دارد نمیتواند به دیگری بدهد. همانند نمازهای واجب خودش که نمیتواند به دیگری بسپارد. یعنی همانگونه که تا شخص زنده است، نمازهایی که واجب است و قضا شده را نمیتواند به دیگری بسپارد، این نمازها نیز بر پسر واجب شده است و بر پدر واجب نیست که بگوییم، پدر از دنیا رفته و قابل نیابت است. درست است که نمازها ابتدا بر پدر واجب بود اما اکنون که از دنیا رفته است، چون وجوب بر ذمه پسر که زنده است، قرار گرفته است؛ پسر نمیتواند اجیر بگیرد.
سوال: آیا شخصی میتواند، تبرعا بدون این که پولی بگیرد؛ از طرف میت، نماز بخواند یا خیر؟
پاسخ: بسته به این دارد که استیجار را جایز بدانیم یا خیر. اگر استیجار را جایز بدانیم، طبیعتا اقامه نماز بصورت تبرعی را نیز جایز میدانیم اما اگر استیجار را جایز ندانیم و به دلیل این که پسر زنده است و نمازها بر او واجب است، قابل نیابت نیست و تبرعا نیز جایز نیست. در این مسئله، تفاوتی بین استیجار و تبرع، وجود ندارد.
مطلب چهارم: اقرب آن است که وجوب قضاء نمازهای پدر، اختصاص بر پسر بزرگتر دارد. یعنی به عهده نوه نیست. اگر پدربزرگی از دنیا رود، طبیعتا در این هنگام، نمازهای قضاء او بر عهده پسر بزرگتر میشود که خود پسر بزرگتر، صاحب فرزند است. اگر این پسر بزرگتر به وظیفه خویش عمل نکرد و نمازهای پدرش را اقامه نکرد. اکنون که پسر بزرگتر نیز از دنیا میرود، آیا لازم است که نوه، نمازهای فوت شده پدربزرگتر را قضا کند یا خیر و تنها قضاء نمازهای پدرش بر عهده او میباشد؟
مرحوم شهید میفرماید: اقرب آن است که وجوب قضاء نمازهای پدر، اختصاص به پسر بزرگتر دارد. لذا اگر پسر بزرگتر آن نمازها را اقامه نکند و از دنیا رود، بر پسر بزرگتر این پسر بزرگتر (نوه، ولیِ ولی) قضاء نمازهای پدربزرگش که بر عهده پدر او بوده است، واجب نیست. اما قضاء نمازهای خود پسر بزرگتر (پدر) بر عهده پسر بزرگتر هست.
مطلب پنجم: اگر میت، وصیت کند به قضاء نمازهای خودش و این وصیت، وصیت نافذ باشد. مثلا از ثلث مال خودش که حق میت است، وصیت کرده و ثلث مالش به این وصیت و قضاء نمازها میرسد. در این صورت، آن نمازها ازعهده پسر بزرگتر، برداشته میشود.
اگر وصیت میت، نسبت به بعضی از آن نمازها نافذ باشد و اساسا بعضی از نمازها را وصیت کرده باشد. مثلا در وصیت نوشته باشد که یکسال نماز، قضا شود و حال آن که دو سال نماز قضا داشته است. در این صورت، آن بعض از عهده پسر بزرگتر برداشته میشود و نسبت به باقی، بر عهده پسر بزرگتر هست.