در جلسه گذشته در مسئله ششم، مواردی که نباید به سهو و شک اعتنا شود، مورد بحث قرار گرفت.
مورد اول در جلسه قبل، بیان شد که در مورد شخص کثیر الشک و کثیر السهو بود.
مورد دوم از مواردی که نباید به سهو و شک اعتنا شود:
مرحوم شهید اول این مورد را با این عبارت بیان میکند: ولا (حکم) للسهو في السهو.
مرحوم شهید ثانی در عبارت مصنف، چند احتمال را مطرح میفرماید.
احتمال نخست:
کلمه سهو را در هر دو به معنای خود سهو بگیریم، نه به معنای شک. علاوه بر آن، باید قائل شویم که مراد از سهو دوم (که مراد خود سهو است و شک نیست)، موجب سهو باشد. موجب سهو، یعنی آنچه که واجب شده به سبب سهو. اگر مصلی دچار سهو شود، سجده سهو بر او واجب میشود که آن را موجب سهو مینامند. بنابراین که سهو را در هر دو مورد به معنای خود سهو بگیریم و معنای شک را برای آن در نظر نگیریم و در سهو دوم نیز قائل شویم که موجب سهو است.
در این احتمال، معنای عبارت شهید اول چنین است: اگر فردی، سهو بکند در نماز احتیاط که موجب سهو است یا سهو بکند در سجده سهو. مثلا سجده سهو را که انجام میدهد، سهوا، ذکر سجده سهو را بیان نکند. چنین سهوهایی (سهو در موجب سهو) حکمی ندارد.
حکمی ندارد یعنی بخاطر سهوی که در نماز احتیاط کرده یا در سجده سهو کرده است، لازم نیست، سجده سهو دیگری را انجام دهد.
در صورتی که آنچه که فراموش کرده اگر از مواردی باشد که در خود نماز اگر محقق میشد، نیازمند قضا بود (مثل تشهد، سجده واحده یا صلوات) قضا کردنش واجب است اما دیگر نیازی به انجام سجده سهو ندارد. مثلا فردی در نماز احتیاط، تشهد را فراموش کرد. در این حالت، باید پس از نماز احتیاط، آن را قضا کند اما دیگر لازم نیست که سجده سهو را انجام دهد.
مقدمه احتمالات بعدی:
مرحوم شهید ثانی در مقدمه چنین میفرماید: ممکن است که مراد مرحوم شهید اول از کلمه سهو در هر یک از دو کلمه، یا شک باشد. یعنی مراد از سهو، نسیان نباشد بلکه مراد شک است. یا معنایی عام باشد که شامل شک نیز بشود، به نحو اشتراک معنوی. مثل معنای غائب شدن از ذهن که این معنا هم شامل شک میشود و هم شامل سهو و نسیان میشود. هرچند که اشتراک معنوی بین معنای حقیقی سهو و معنای مجازی باشد. به دلیل این که معنای حقیقی سهو، نسیان است و معنای مجازی آن، شک میباشد. این اشتراک معنوی، بین معنای حقیقی و معنای مجازی است اما در عین حال، اشکالی ندارد. در این موارد، شک اینچنینی حکمی ندارد. حکمی ندارد یعنی نباید به چنین شکی اعتنا کرد.
با مقدمه فوق، مرحوم شهید ثانی، چند احتمال را مطرح میفرماید.
احتمال دوم:
سهو اول، به معنای شک میباشد. یعنی ولا للسهو را ولا للشک، معنا کنیم. اما فی السهو همان معنای خودش را دارد. یعنی سهو به معنای نسیان و به معنای خود سهو اما به معنای موجب سهو.
نکته: مرحوم شهید ثانی برای سهو دوم، همیشه کلمه موجب را بیان میکند.
طبعا مراد از این عبارت چنین میشود: لا للشک فی موجب السهو. یعنی، حکمی ندارد اگر کسی شک کند در موجب سهو. مثل صورتی که مصلی، شک کند در گفتن یا نگفتن ذکر در سجده سهو. یا شک کند در گفتن یا نگفتن ذکر در نماز احتیاط. یا شک کند در عدد رکعات نماز احتیاط. در این موارد باید بنا را بر وقوع مشکوک، قرار دهد. یعنی اگر مصلی، شک کند که ذکر سجده سهو را بیان کرده است یا خیر، بنا را بر گفتن ذکر سجده سهو، قرار دهد. همچنین اگر شک کند که یک رکعت از نماز احتیاط را اقامه کرده است یا دو رکعت از نماز احتیاط را اقامه کرده است، بنا را بر اقامه رکعت دوم، قرار دهد. مگر آن که در بحث عدد رکعات، بنا گذاشتن بر وقوع مشکوک، مستلزم زیاده رکعت باشد. مثلا در جایی که باید دو رکعت نماز ایستاده احتیاط اقامه کند، شک کند که آیا دو رکعت را اقامه کرده است یا سه رکعت. یا در جایی که باید یک رکعت نماز ایستاده احتیاط اقامه کند، شک کند که یک رکعت اقامه کرده است یا دو رکعت. در این صورت بنا را بر مصحح (یعنی دو رکعت یا یک رکعت) قرار میدهد تا نماز او صحیح شود.
بنابر این، احتمال دوم چنین میشود: لا حکم للشک فی موجب السهو.
احتمال سوم:
کلمه سهو دوم، به معنای شک باشد و سهو اول به معنای خود سهو باشد.
بنابر این احتمال، معنای عبارت چنین میشود: ولا حکم للسهو فی الشک. در این صورت باید کلمه موجب را در ابتدای شک، اضافه کنیم. یعنی فی موجب الشک.
معنای عبارت چنین میشود: حکمی ندارد، سهو و نسیان کردن در موجب شک. موجب شک، همان نماز احتیاط یا سجده سهو است. اگر کسی شک کند، ممکن است که این شک باعث واجب شدن نماز احتیاط یا سجده سهو بشود. اگر کسی در نماز احتیاط یا سجده سهو، دچار نسیان و سهو شود (مثلا در نسیانا ذکری را نگفت)، در این صورت نیز حکمی ندارد و سجده سهو نیاز ندارد.
احتمال چهارم:
سهو در هر دو کلمه به معنای شک باشد. یعنی هم سهو اول و هم سهو دوم به معنای شک باشد.
عبارت چنین میشود: لا حکم للشک فی موجب الشک. یعنی اگر در موجب شک، شک کند (موجب شک همان نماز احتیاط یا سجده سهو است.)؛ حکمی ندارد. به عبارت دیگر، اگر کسی در نماز احتیاط یا سجده سهو، شک کند، اثر ندارد و نباید به آن اعتنا کند.
احتمال پنجم:
این احتمال را در هنگام تطبیق بیان خواهیم کرد.