اگر مصلی، قبل از اقامه نماز احتیاط یا قبل از اتیان اجزاء منسیه. در جلسات گذشته بیان شد که مصلی، برخی از اجزاء منسیه را باید قضاء کند و انجام دهد. این موارد عبارتند از: تشهد، سجده واحده، صلاة علی النبی و آله.
اکنون که نماز تمام شده، مصلی میخواهد نماز احتیاط را اقامه کند یا میخواهد اجزاء فراموش شده را قضاء کند و قبل از نماز احتیاط یا انجام اجزاء منسیه، محدث شد و وضو او باطل شد. در این صورت لازم است که وضو بگیرد و برگردد و آن نماز احتیاط یا جزء منسی را انجام دهد، بدون آن که نمازش باطل شود، علی الاقوی.
مرحوم شهید نیز میفرماید در این صورت بایستی وضو بگیرد و برگردد و نماز احتیاط یا اجزاء منسیه را انجام دهد، بدون این که نمازش باطل شود.
در بیان دلیل، مرحوم شهید، نماز احتیاط را جداگانه و انجام اجزاء منسیه را نیز بصورت جداگانه مورد بحث قرار میدهد.
نسبت به دلیل نماز احتیاط دو دلیل اقامه میکند.
دلیل اول: نماز احتیاط، نماز جداگانه است و در واقع، جزء نماز اصلی نیست تا کسی بگوید اکنون که نماز احتیاط جزء نماز اصلی است، پس گویا حدث در وسط نماز حادث شده است و اگر حدث در وسط نماز حادث شود، نماز باطل میباشد. از نظر شهید، نماز احتیاط یک نماز جداگانه محسوب میشود.
برای اثبات این که نماز احتیاط یک نماز جداگانه میباشد، قرینهای وجود دارد و آن عبارت است از این که نماز احتیاط، نیت جداگانه، تکبیرة الاحرام جداگانه و فاتحه الکتاب دارد. وجود نیت، تکبیرة الاحرام و فاتحه الکتاب، نشان دهنده آن است که این نماز، یک نماز جدا است و چون نماز جداگانهای محسوب میشود مانند آن است که مصلی میخواهد دو نماز اقامه کند و پس از این که یک نماز را اقامه کرد، محدث شد و پس از آن وضو میگیرد و نماز دوم را اقامه میکند. در این صورت هیچ اشکالی ندارد.
ممکن است، کسی اشکال کند که نماز احتیاط، نماز جداگانه نیست. در حقیقت نماز احتیاط، جبران و تدارک نقص احتمالی است که در نماز اصلی رخ داده است. یعنی نماز اصلی، احتمالا ناقص است و نماز احتیاط، آن نقص احتمالی را جبران میکند. نشانه جبران کننده بودن نماز احتیاط آن است که این نماز احتیاط باید مطابق باشد با آن نقص احتمالی که در نماز وجود دارد. یعنی ائمه عليهمالسلام هنگامی که خواستند نماز احتیاط را آموزش دهند، به گونهای فرمودهاند که نماز احتیاط، مطابق با نقص احتمالی خود نماز باشد. مثلا در شک بین رکعت دوم و چهارم، احتمال نقص، دو رکعت است. یعنی مصلی نمیداند که دو رکعت اقامه کرده است یا چهار رکعت را اقامه کرده است. اگر احتمال را بر رکعت چهارم بگذارد و نماز را تمام کند، احتمال نماز او، دو رکعت ناقص است. لذا فرمودهاند نماز احتیاطی که اقامه میکند باید دو رکعت نماز ایستاده باشد. همچنین مثلا در شک بین رکعت سوم و چهارم، بیان فرمودهاند که یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه شود. زیرا احتمال نقص یک رکعت است. بنابر این مشخص میشود که نماز احتیاط، جزء اصل نماز است و هنگامی که جزء اصل نماز باشد، در حقیقت، حدث در وسط نماز حادث شده است و نماز باطل میشود.
مرحوم شهید در پاسخ به این اشکال میفرماید: جبران بودن و تدارک بودن نماز احتیاط، اقتضاء جزئیت ندارد. یعنی این که نماز احتیاط، جبران اصل نماز است و تدارک میکند اصل نماز را، به این معنا نیست که جزء اصل نماز باشد. زیرا احتمال دارد که جزء اصل نماز باشد و احتمال دارد که بدل باشد. چه اشکالی دارد که نماز جداگانهای را شارع مقدس بر ما واجب کرده باشد و آن، بدل نقص احتمالی نماز باشد. هنگامی که بدل باشد، دیگر جزئیت ثابت نمیشود. بنابر این، نماز احتیاط میتواند جزء و میتواند بدل باشد. هرچند که نماز احتیاط جبران نقص احتمالی در اصل نماز است اما جبران بودن، با بدل بودن نیز سازگار است و هنگامی که بدل باشد دیگر نمیتوان سخن بالا را ثابت دانست. یعنی نمیتوان پذیرفت که حدث در وسط نماز، رخ داده است.
دلیل دوم: اگر نهایتا شک کنیم، اصل عملی حکم به صحت نماز میکند. زیرا اگر شک کنیم، استصحاب این را داریم که اصل نماز بصورت صحیح تمام شد. اکنون که بعد از اصل نماز و قبل از نماز احتیاط، حدث، حادث شده است، شک در صحت اصل نماز میکنیم. هنگامی که اصل نماز در زمان سابق (قبلا) صحیح بوده، اکنون شک میکنیم که آن نماز، صحتش را از دست داده است یا خیر، استصحاب صحت نماز را میکنیم.
مرحوم مصنف، صحت نماز را هم در کتاب لمعه و هم در کتاب دروس، بیان والفیه فتوا داده است. اما در مقابل، مرحوم مصنف در کتاب الذکری، به دو دلیل، قائل به بطلان نماز شده است.
دلیل نخست بر باطل بودن نماز: مشروع بودن نماز احتیاط برای آن است که جبران نقصی باشد که احتمالا در نماز حاصل شده. لذا نماز احتیاط اگر واجب شود، جزء نماز اصلی میشود. هنگامی که جزء نماز اصلی شود، در حقیقت، حدثی که در نماز حادث شده، حدث در وسط نماز بوده و مبطل نماز میباشد.
مرحوم شهید ثانی در مقام پاسخ میفرماید: سخن مذکور، سخن صحیحی نیست. زیرا بیان شد که جبران بودن با جزئیت و بدلیت میسازد و اگر نماز احتیاط را بدل بدانیم دیگر نمیتوان قائل شد حدث در وسط نماز حادث شده است.
دلیل دوم بر باطل بودن نماز: ظاهر اخبار بر بطلان نماز دلالت دارد. زیرا در روایات چنین بیان شده است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِذَا لَمْ تَدْرِ أَرْبَعاً صَلَّيْتَ أَمْ رَكْعَتَيْنِ (یعنی شک بین رکعت دوم و چهارم. اگر نمیدانی چهار رکعت اقامه کردی یا چهار رکعت) فَقُمْ (بایست) وَ اِرْكَعْ رَكْعَتَيْنِ (دو رکعت نماز احتیاط اقامه کن) ثُمَّ سَلِّمْ (سپس سلام بده) وَ اُسْجُدْ سَجْدَتَيْنِ وَ أَنْتَ جَالِسٌ ثُمَّ سَلِّمْ بَعْدَهُمَا. (دو سجده سهو انجام بده و پس از آن سلام بده)
شاهد ادعا فقم و ارکع رکعتین است. از فاء، فقم و ارکع رکعتین، مرحوم شهید استفاده میکند که مصلی باید بلافاصله نماز احتیاط را اقامه کند. یعنی بدان معنا است که اگر وضوی مصلی باطل شد و خواست برود وضو بگیرد و برگردد دیگر بلافاصله محقق نمیشود و مقتضای فاء رعایت نشده است.
مرحوم شهید ثانی نسبت به اخبار چنین پاسخ میفرمایند: این روایات، فقط دلالت بر فوریت نماز احتیاط دارد. یعنی میپذیریم که نماز احتیاط را باید فورا اقامه کرد. اما آنچه که محل بحث است، آن است که اگر مصلی با فوریت مخالفت کرده است، فقط معصیت کرده است یا علاوه بر آن که معصیت کرده است، نماز او باطل است. اگر کسی قائل شود که مخالفت با فوریت فقط به معنای معصیت کردن است. بنابر این اگر از کسی بصورت عمدی حدث حادث شد، قائل به معصیت کار بودن او حکم میکنیم و اگر بصورت عمدی نباشد، گنه کار بودن او نیز ثابت نمیشود. لذا وجوب مربوط به صورتی میشود که برای مصلی امکان پذیر باشد که حدث از او حادث نشود و اگر بصورت عمدی از او حدث حادث شود، در نهایت میتوان قائل به معصیت کار بودن او شد. اما نمیتوان بطلان نماز را از روایات استفاده کرد.