درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۶۹: حکم صور انحراف از قبله

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

صور انحراف از قبله

از دیگر مباحث قبله آن است که اگر کسی از راه اجتهاد ظنی یا تقلید صحیح و مجاز، قبله را کشف کرد اما پس از مدتی مشخص شد که این جهت اشتباه بوده است. یا در ابتدا گمان می‌کرد که جهت قبله به سمتی بوده اما پس از مدتی جهت صحیح قبله را به یاد آورد.

اگر جهت قبله را فراموش کرده بود و به جهت دیگری نماز را اقامه کرده بود یا اجتهاد نموده و یا تقلید صحیح کرده بود اما پس از مدتی مشخص شد که اشتباه کرده و قبله در جهت دیگری بوده است، چه کاری باید انجام دهد؟

مرحوم شهید، سه صورت را تصویر نموده است که باید با دقت به این سه صورت توجه داشت که اگر بتوان صورت دیگری را به آن‌ها اضافه نمود.

صورت اول: در صورتی که انحراف از قبله کمتر از ۹۰ درجه باشد. مرحوم شهید این صورت را چنین تعبیر می‌کند: به طرفی ایستاده که قبله به یمین و یسار او نمی‌رسد.

از نظر مرحوم شهید در این صورت اعاده نماز لازم نیست. هرچند که مصلی، ۷۰ درجه از قبله انحراف داشته باشد. چون به ۹۰ درجه (یمین و یسار) نمی‌رسد، خالی از اشکال است.

صورت دوم: در صورتی که انحراف از قبله ۹۰ درجه باشد. یعنی شخص مصلی به سمت رو برو نماز را اقامه کرده است اما قبله سمت راست یا چپ او می‌باشد. در این صورت اگر کشف خلاف شود، در خارج از وقت، اعاده لازم نیست. به عبارت دیگر، مثلا نماز ظهر و عصر را اقامه نموده اما شب متوجه شده که قبله ۹۰ درجه انحراف داشته است. در این صورت اعاده نماز لازم نیست. اما اگر همچنان وقت نماز باقی است و می‌تواند نماز را در وقت خودش اقامه کند، به نظر مرحوم شهید اعاده لازم است.

صورت سوم: شخص، مستدبر است. یعنی فردی که نماز خوانده، در مقابل سمتی که به آن سمت، اختیارا جایز بوده است. در صفحه ۱۵۷ بیان شد، مصلی، مقداری از طرف قبله جایز است منحرف شود که هر نقطه از آن طرف را احتمال می‌دهد قبله باشد. مثلا احتمال می‌دهد قبله در ۱۵ درجه از یک طرف خاص باشد. اما خارج از ۱۵ درجه را مطمئن است که قبله نیست. ۱۵ درجه‌ای که احتمال وجود قبله در آن است را جهت قبله می‌نامند.

اگر خط مستقیمی از آن ۱۵ درجه بکشیم، ۱۵ درجه‌ای در مقابل آن ساخته می‌شود، این ۱۵ درجه را استدبار می‌نامند. یعنی اگر مصلی برگردد و در ۱۵ درجه مقابل آن ۱۵ درجه‌ای که جهت قبله است، نماز را اقامه کند، مستدبر نامیده می‌شود.

مرحوم شهید می‌فرماید در این صورت، مکلف لازم است که نماز را اعاده نماید. خواه در وقت یا در خارج از وقت به اشتباه در قبله پی ببرد. در هر صورت لازم است که نماز را اعاده نماید. [۱]

سوال: چرا مرحوم شهید در صور فوق، چنین فتوا داده است؟

پاسخ: دلیل این فتوا که مشهور است، جمع بین اخبار است. در هیچ یک از روایات، صور فوق بصورت یکجا بیان نشده است. بلکه روایات مختلف هستند و برای جمع بین روایات مشهور علما چنین فتوا داده‌اند.


صورت دیگری را می‌توان تصور نمود و آن عبارت است از این صورت که از یمین و یسار تجاوز می‌کند اما به حد استدبار نمی‌رسد.

۴

تطبیق صور انحراف از قبله

﴿ ولو انكشف الخطأ ﴾ (اگر کشف خطا شود) بعد الصلاة بالاجتهاد أو التقليد (بعد از این که به اجتهاد قبله را بدست آورد یا در تعیین قبله تقلید کرد) ـ حيث يسوغ (در مواردی که اجتهاد و تقلید جایز است) ـ أو ناسياً للمراعاة (نه اجتهاد و نه تقلید کرده بلکه گمان می‌کرده قبله به سمتی بوده و بعد مشخص می‌شود که طرف قبله را فراموش کرده است) ﴿ لم يُعد (اگر کشف خطا شد، اعاده لازم نیست) ما كان بين اليمين واليسار ﴾ (کمتر از ۹۰ درجه. در جایی که قبله به یمین و یسار نمی‌رسد. لذا می‌فرماید:) أي ما كان دونهما إلى جهة القبلة وإن قلّ (سمتی که کمتر از یمین و یسار تا جهت قبله است. و إن قلّ یعنی نمازی که کمتر از یمین و یسار انحراف داشته به جهت قبله اگر چه مقدار کمی، از یسار و یمین کمتر بوده است. مثلا ۸۹ درجه یا ۸۸ درجه بوده. به عبارت دیگر، یک یا دو درجه از ۹۰ درجه -یمین و یسار- کمتر بوده است. ان قل یعنی انحرافش تا یمین و یسار کم است، نه آن که انحراف مصلی از قبله کم باشد.) ﴿ ويُعيد ما كان إليهما ﴾ (الیهما یعنی الی الیمین و الیسار. اعاده کند، آن صورتی که قبله به سمت یمین و یسار بوده است. مصلی به سمت رو به رو نماز خوانده اما قبله به سمت راست یا چپ او بوده است. این صورت یعنی مصلی ۹۰ درجه با قبله اختلاف داشته است) محضاً (دقیقا همان راست یا چپ نه بیشتر) ﴿ في وقته ﴾ لا خارجه (در وقت نماز نه خارج از وقت نماز. یعنی اگر کشف خطا در وقت شد، نماز را اعاده می‌کند اما اگر خارج از وقت نماز کشف خطا شد، لازم نیست نماز را اعاده نماید).

﴿ والمستدبر ﴾ وهو الذي صلّى إلى ما يقابل سَمْتَ القبلة الذي تجوز الصلاة إليه اختياراً (القبلة الذی تجوز الصلاة إلیه اختیاراً یعنی جهت قبله‌ای که در هر نقطه از آن جهت احتمال می‌رود، قبله باشد. ممکن است این جهت ۱۰ یا ۱۵ یا ۲۰ درجه باشد. مکلف در ۱۵ درجه خاص احتمال می‌دهد که هر نقطه از آن قبله وجود داشته باشد. مستدبر کسی است که درست در ۱۵ درجه پشتی نماز را اقامه کرده باشد. آن ۱۵ درجه پشت را استدبار می‌نامند. بالاتر یمین و یسار تا به آن ۱۵ درجه برسد، چه حکمی دارد؟ این صورت را متذکر نشده است.) ﴿ يُعيد (مستدبر باید نماز را اعاده کند) ولو خرج الوقت ﴾ (هرچندن که وقت نماز گذشته باشد) على المشهور؛ جمعاً بين الأخبار (بخاطر جمع بین اخبار. چگونه از جمع بین اخبار به این فتوا می‌رسیم؟ یک دسته از روایات حکم کرده به اعاده نماز در وقت بصورت مطلق. مطلقا یعنی خواه مصلی کمتر از ۹۰ درجه یا بیشتر از ۹۰ درجه یا مستدبر باشد، باید در وقت نماز را اعاده نماید و در خارج از وقت، اعاده لازم نیست. روایت این حکم چنین است: إذا صلیت وأنت على غیر القبلة -اگر به سمت غیر قبله نماز خواندی- واستبان لک -پس از گذشت مدتی برای تو مشخص شد- انک صلیت وأنت على غیر القبلة -که نماز را به سمت غیر قبله اقامه کرده‌ای- وأنت فی وقت فأعد -اگر در وقت بودی، نماز را اعاده کن- وان فاتک الوقت فلا تعد -اگر وقت تمام شده بود، اعاده نکن. روایت مذکور سخنی از این که مصلی مستدبر است یا قبله در سمت یمین و یسار او است، ذکر نکرد و بصورت مطلق فرمود که اگر به غیر قبله نماز را اقامه کردی و وقت نماز باقی بود، لازم است که نماز را اعاده کند اما اگر خارج از وقت باشد دیگر نماز را اعاده نکن.) الدالّ أكثرها على إطلاق الإعادة في الوقت (این عبارت مربوط به دسته اول روایات است که توضیح دادیم. یعنی دسته اول روایات بصورت مطلق فرموده‌اند که در وقت باید اعاده شود نه در خارج از وقت. اطلاق یعنی فرقی نگذاشته بین کمتر از ۹۰ درجه یا ۹۰ درجه یا مستدبر بلکه حکم همه صور را یکی دانسته است. دسته دوم روایات، حکم به لزوم اعاده در داخل وقت را به متیامن و متیاسر اختصاص داده است. نسبت به مستدبر فرموده که علاوه بر داخل وقت، در خارج از وقت هم اعاده لازم است. به عبارت دیگر، این دسته از روایات فرموده اگر در حد یمین و یسار است، داخل وقت باید اعاده شود اما نسبت به مستدبر فرموده در خارج از وقت هم باید اعاده کند. روایت این دسته چنین است: مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ اَلرَّجُلُ يَقُومُ مِنَ اَلصَّلاَةِ ثُمَّ يَنْظُرُ بَعْدَ مَا فَرَغَ -نماز را اقامه می‌کند و بعد از فراغت از نماز- فَيَرَى أَنَّهُ قَدِ اِنْحَرَفَ عَنِ اَلْقِبْلَةِ يَمِيناً وَ شِمَالاً -می‌بیند که از قبله به سمت یمین یا یسار انحراف دارد- قَالَ -امام عليه‌السلام فرمودند- قَدْ مَضَتْ صَلاَتُهُ -نماز صحیح است- وَ مَا بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ. این روایت می‌فرماید بین مغرب و مشرق اعاده لازم نیست. این بدان معنا است که خود مغرب و مشرق، اعاده را طلب می‌کند اما اعاده در داخل وقت است. زیرا می‌خواهیم بین این روایات و روایاتی که داخل وقت را مطلقا می‌گوید اعاده لازم است را جمع کنیم. یعنی برای جمع بین دسته اول و دسته دوم روایات باید بگوییم که منظور از این که خود مغرب و مشرق اعاده را لازم دارد، مربوط به داخل وقت است نه برای خارج وقت. از طرفی مستدبر را از دسته اول خارج می‌کنیم. دسته اول که می‌فرمود اگر داخل در وقت هستی اعاده کن و اگر خارج از وقت هستی اعاده نکن، ناظر به مستدبر نیست. زیرا روایاتی وجود دارد که اعاده را در مستدبر بصورت مطلق لازم می‌داند. خواه داخل در وقت باشد و خواه خارج از وقت باشد. روایت مستدبر که دسته سوم از روایات است چنین می‌فرماید: قَالَ: فِي رَجُلٍ صَلَّى عَلَى غَيْرِ اَلْقِبْلَةِ فَيَعْلَمُ وَ هُوَ فِي اَلصَّلاَةِ -مصلی متوجه می‌شود که به غیر قبله نماز می‌خواند- قَبْلَ أَنْ يَفْرُغَ مِنْ صَلاَتِهِ قَالَ إِنْ كَانَ مُتَوَجِّهاً فِيمَا بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ وَ اَلْمَغْرِبِ فَلْيُحَوِّلْ وَجْهَهُ إِلَى اَلْقِبْلَةِ -اگر در حد بین مغرب و مشرق است، روی خود را به سمت قبله بگرداند- سَاعَةَ يَعْلَمُ -همان لحظه‌ای که متوجه می‌شود- وَ إِنْ كَانَ مُتَوَجِّهاً إِلَى دُبُرِ اَلْقِبْلَةِ -اگر متوجه شد که به پشت قبله نماز را اقامه می‌کند- فَلْيَقْطَعِ اَلصَّلاَةَ ثُمَّ يُحَوِّلُ وَجْهَهُ إِلَى اَلْقِبْلَةِ ثُمَّ يَفْتَتِحُ اَلصَّلاَةَ. نکته‌ای که در این روایت وجود دارد و نباید در این جا مورد توجه قرار گیرد آن است که مشکل مصلی در این روایت آن است که در وسط نماز متوجه می‌شود که پشت به قبله است.

روایت فوق بیانگر آن است که مستدبر نیاز به اعاده نماز دارد. در صورتی که اطلاق این روایت شامل خارج از وقت بشود به این معنا است که باید نماز را اعاده کند. بنابر این، این روایت بیانگر آن است که مستبر نیاز به اعاده دارد حتی اگر خارج از وقت باشد. پس به واسطه این دسته از روایات، دسته اول را مقید می‌کنیم و آن قید عبارت است از این که دسته اول مربوط به مستدبر نیست.) وبعضُها على تخصيصه بالمتيامن والمتياسر (ضمیر تخصیصه به حکم اعاده در خصوص داخل وقت. اختصاص داده حکم به اعاده در داخل وقت را به میامن -کسی که متمایل به یمین نماز خوانده- و متیاسر -کسی که متمایل به یسار نماز خوانده-. به عبارت دیگر، این دسته از روایات بیانگر آن است که اعاده در خصوص داخل وقت به متیامن و متیاسر مربوط می‌شود. این دسته دوم روایات است که از مفهوم آن فهمیده می‌شود که خود یمین و یسار نیز اعاده را لازم دارد اما به جهت جمع بین روایات می‌گوییم این مربوط به داخل در وقت است. چون اگر بخواهیم بین این روایات و روایاتی که بیانگر لزوم اعاده بصورت مطلقا است، جمع کنیم، نتیجه‌اش چنین می‌شود.) وإعادة المستدبر مطلقاً (اعادة عطف به تخصیصه می‌شود. یعنی و بعضها الدال علی إعادة المستدبر مطلقا. برخی از روایات دال بر آن است که مستدبر باید بصورت مطلق نماز را اعادده نماید. مطلقا یعنی چه داخل و چه خارج از وقت باید اعاده کند. چون دسته سوم بصورت مطلق می‌فرماید شخص مستدبر باید نماز را اعاده کند، می‌گوییم روایات دسته اول که گفت داخل در وقت اعاده کن و خارج از وقت اعاده لازم نیست، مربوط به مستدبر نیست بلکه شخص مستدبر در خارج از وقت نیز باید نماز را اعاده کند)[۱].


در اشکال به این مطلب در پاورقی چنین نوشته: لظاهر أنّ المراد بذلك هو رواية عمّار الساباطي، إلّا أنّها في شأن من تبيّن له الخطاء وهو في الصلاة، وهو غير موضع النزاع.

این محل نزاع نیست بلکه محل نزاع در جایی است که نماز پایان یافته و بعد متوجه شده است. در این صورت گفته می‌شود که داخل در وقت یک حکم و خارج از وقت حکم دیگری دارد.

گویی شهید به این مطلب توجه نداشته و جمعی که برای روایات بیان فرموده، بدون توجه به این مطلب بوده است. این اشکال به شهید وارد است که دسته سوم از روایات که می‌فرمایید: اعادة المستدبر مطلقا، مربوط به زمانی است که در وسط نماز متوجه شود، چه بسا اگر در خارج از وقت متوجه شود، حکم تفاوت کند.

۵

خلاصه جمع بین اخبار

خلاصه جمع بین اخبار:

یک دسته از روایات، حکم به اعاده نماز در وقت و عدم اعاده در خارج از وقت، نموده است. در این دسته از روایات هیچ توجهی به مستدبر، یمین و یسار و کمتر از یمین و یسار ندارد.

دسته دوم از روایات، حکم به لزوم اعاده نماز در داخل وقت نموده است. در این دسته از روایات، حکم به لزوم اعاده نماز در داخل وقت را به متیامن و متیاسر، اختصاص داده است. اما نسبت به مستدبر حکمی نفرموده است. این دسته از روایات بیانگر آن است که بین مغرب و مشرق، اعاده لازم نیست و این بدان معنا است که خود مغرب و مشرق نیازمند اعاده است. به جهت جمع بین این دسته از روایات و روایاتی که می‌فرمود مطلقا اعاده نماز در داخل در وقت لازم است، دسته دوم روایات را اختصاص به داخل وقت دادیم.

از طرف دیگر، مستدبر را از دسته اول روایات خارج کردیم به جهت وجود روایات دسته سوم.

البته اشکالی متوجه این جمع می‌شود و آن عبارت است از این که روایت دسته سوم مربوط به جایی است که مصلی در داخل وقت متوجه می‌شود که مستدبر است.

۶

نظر شهید ثانی: لزوم اعاده نماز در وقت بصورت مطلق

مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: اقوی آن است که بصورت مطلق در وقت اعاده لازم است. مطلقا یعنی خواه مصلی متیامن و متیاسر باشد و خواه مستدبر باشد.

این که گفته می‌شود در وقت اعاده می‌خواهد بدان معنا است که در خارج از وقت اعاده، لازم نیست. تفاوتی هم بین متیامن و متیاسر و مستدبر نیست. زیرا مستند تفصیل (روایت دسته دوم) از نظر مرحوم شهید ثانی، ضعیف السند است. البته برخی از محشین فرموده‌اند که روایات دسته دوم، چندین روایت است که بین آن‌ها روایت صحیح السند نیز وجود دارد.

به اعتقاد مرحوم شهید ثانی که روایات دسته دوم را ضعیف السند می‌داند، روایت دسته دوم را باید کنار بگذاریم.

بنابر این، دلیل نظر شهید ثانی (لزوم اعاده نماز در وقت بصورت مطلق) آن است که اگر روایات دسته دوم را کنار بگذاریم، دیگر جمع بین روایات دسته اول و سوم، بی‌معنا می‌شود. روایات دسته اول فرمود که اگر داخل در وقت بودی، نماز را اعاده کن و اگر خارج از وقت بودی، لازم نیست نماز را اعاده کنی. با توجه به این که روایات دسته دوم را نادیده می‌گیریم، روایات دسته اول، ملاک حکم در این موضوع می‌شود. چون روایات دسته اول با روایات دسته دوم، مقید می‌شد و اکنون که روایات دسته دوم وجود ندارد، روایات دسته اول ملاک قرار می‌گیرد.

۷

نظر مشهور در صورت باقی مانده

بنابر قول مشهور، صورت‌هایی باقی می‌ماند که شهید به آن‌ها اشاره نفرمود.

چنانچه بیان شد، مرحوم شهید این مسئله را در سه صورت منحصر و توضیح دادند.

صورت نخست: افرادی که کمتر از انحراف ۹۰ درجه، نماز را اقامه کرده‌اند.

صورت دوم: افرادی که در ۹۰ درجه (یمین و یسار) نماز را اقامه کرده‌اند.

صورت سوم: مستدبر.

صورت دیگری باقی می‌ماند و آن عبارت است از این که فرد، بیش از یمین و یسار (بیش از ۹۰ درجه است) اما به حد استدبار نمی‌رسد. ایشان می‌فرماید: بنابر قول مشهور که می‌فرمود مستدبر حتی در خارج از وقت، لازم است که نماز را اعاده کند، اگر کسی مستدبر نباشد اما انحراف او از قبله بیش از یمین و یسار باشد، چون در روایت عمار[۱] که مستند نظر مشهور است، نیاز به اعاده دارد، حتی در خارج از وقت.

طبیعتا اگر دو قسمتی که طرفین استدبار باشد اما از یمین و یسار بیشتر باشد، روایت می‌فرماید که در داخل وقت اعاده دارد اما در خارج از وقت، اعاده ندارد و حکم مستدبر را ندارد.

بنابر این، هم خود یمین و یسار و بیش از یمین و یسار به شرطی که به حد استدبار نرسد، در داخل وقت اعاده لازم دارد و در خارج از وقت اعاده لازم ندارد.


در روایت عمار می‌فرماید: إِنْ كَانَ مُتَوَجِّهاً إِلَى دُبُرِ اَلْقِبْلَةِ فَلْيَقْطَعِ اَلصَّلاَةَ ثُمَّ يُحَوِّلُ وَجْهَهُ إِلَى اَلْقِبْلَةِ ثُمَّ يَفْتَتِحُ اَلصَّلاَةَ

۸

تطبیق نظر شهید ثانی: لزوم اعاده نماز در وقت بصورت مطلق

والأقوى (به نظر شهید ثانی قول قوی آن است که) الإعادة في الوقت مطلقاً (مطلقا در داخل وقت اعاده لازم دارد نه در خارج از وقت. مطلقا یعنی مصلی چه متیامن و متیاسر و چه مستدبر باشد باید در داخل وقت اعاده کند و در خارج از وقت لازم نیست که نماز را اعاده کند. چرا؟)؛ لضعف مستند التفصيل (به جهت آن که مستند تفصیل که روایات دسته دوم باشد، ضعیف السند است. هنگامی که این دسته از روایات کنار گذاشته شوند، روایات دسته اول باقی می‌مانند.) الموجب (الموجب صفت مستند التفصیل است. ضعیف است مستند تفصیلی که موجب) لتقييد الصحيح (تقیید صحیح بود. صحیح، روایات دسته اول است. در حقیقت مستند تفصیل موجب می‌شد که روایات دسته اول که صحیح السند بودند را مقید کنیم. همان صحیحی که) المتناول (المتناول صفت صحیح است. یعنی روایات دسته اول که صحیح السند بودند، متناول است) بإطلاقه موضع النزاع (موضع النزاع یعنی مستدبر. مستدبر که محل نزاع است، روایات دسته اول، شامل مستدبر هم می‌شود. لذا اگر روایات دسته دوم را کنار بگذاریم، جمع بین روایات دسته اول و دسته سوم آن است که رویات دسته سوم که می‌فرمود: مستدبر باید نماز را اعاده کند، مربوط به داخل در وقت است نه خارج از وقت).

۹

تطبیق نظر مشهور در صورت باقی مانده

وعلى المشهور (با چشم پوشی از نظر مرحوم شهید، بنابر نظر مشهور) كلّ ما خرج عن دَبْر القبلة إلى أن يصل إلى اليمين واليسار (هر مقداری که از استدبار قبله خارج است، تا زمانی که به یمین و یسار برسد) يلحق بهما (به خود یمین و یسار ملحق است. همان گونه که در مورد یمین و یسار می‌گفتیم در داخل وقت اعاده کند و در خارج از وقت اعاده نکند، در این صورت نیز باید در داخل وقت، اعاده کند و در خارج از وقت اعاده لازم نیست.)، وما خرج عنهما نحو القبلة (جایی که خارج از یمین و یسار است اما به طرف قبله. به عبارت دیگر، کمتر از ۹۰ درجه) يلحق بها (به خود قبله ملحق می‌شود. یعنی حتی در داخل وقت هم اعاده لازم نیست).

الواحدة في الثياب المتعدّدة المشتبهة بالنجس لتحصيل (١) الصلاة في واحدٍ طاهر. ومثل هذا يجب بدون النصّ ، فيبقى النصّ (٢) له شاهداً وإن كان مرسلاً.

وذهب السيّد رضي الدين بن طاووس هنا إلى العمل بالقرعة (٣) استضعافاً لسند الأربع ، مع ورودها لكلّ أمرٍ مشتبه ، وهذا منه. وهو نادر.

﴿ ولو انكشف الخطأ بعد الصلاة بالاجتهاد أو التقليد ـ حيث يسوغ ـ أو ناسياً للمراعاة ﴿ لم يُعد ما كان بين اليمين واليسار أي ما كان دونهما إلى جهة القبلة وإن قلّ ﴿ ويُعيد ما كان إليهما محضاً ﴿ في وقته لا خارجه.

﴿ والمستدبر وهو الذي صلّى إلى ما يقابل سَمْتَ القبلة الذي تجوز الصلاة إليه اختياراً ﴿ يُعيد ولو خرج الوقت على المشهور؛ جمعاً بين الأخبار الدالّ أكثرها على إطلاق الإعادة في الوقت (٤) وبعضُها على تخصيصه بالمتيامن والمتياسر (٥) وإعادة المستدبر مطلقاً (٦).

والأقوى الإعادة في الوقت مطلقاً؛ لضعف مستند التفصيل الموجب لتقييد

____________________

(١) في (ف) و (ر) : لتحصل.

(٢) المتقدّم تخريجه في الهامش رقم ٢ من الصفحة السابقة.

(٣) الأمان من أخطار الأسفار والأزمان : ٩٤.

(٤) راجع الوسائل ٣ : ٢٢٩ ، الباب ١١ من أبواب القبلة ، الحديث ١ و ٢ و ٦. راجع المناهج السويّة : ٣٣.

(٥) المصدر السابق ، الباب ١٠ ، الحديث الأوّل. راجع المناهج السويّة : ٣٣.

(٦) الظاهر أنّ المراد بذلك هو رواية عمّار الساباطي ، إلّا أنّها في شأن من تبيّن له الخطاء وهو في الصلاة ، وهو غير موضع النزاع ، راجع نفس المصدر الباب ١٠ ، الحديث ٤. وراجع المناهج السويّة : ٣٣. وضعفها لوجود الفطحيّين في السند مثل عمّار وغيره. اُنظر المسالك ٤ : ١٥٦.

الصحيح (١) المتناول بإطلاقه موضع النزاع.

وعلى المشهور كلّ ما خرج عن دَبْر القبلة إلى أن يصل إلى اليمين واليسار يلحق بهما ، وما خرج عنهما نحو القبلة يلحق بها.

﴿ الثالث : ستر * العورة

وهي ﴿ القُبُل والدُّبر للرجل والمراد ب‍ «القُبُل» : القضيب والاُنثيان ، وب‍ «الدُّبُر» : المخرج لا الأليان في المشهور (٢).

﴿ وجميع البدن عدا الوجه وهو ما يجب غَسله منه في الوضوء أصالةً ﴿ والكفّين ظاهرهما وباطنهما من الزَّندين ﴿ وظاهر القدمين دون باطنهما ، وحدُّهما مفصل الساق. وفي الذكرى والدروس ألحق باطنهما بظاهرهما (٣) وفي البيان استقرب ما هنا (٤) وهو أحوط ﴿ للمرأة .

ويجب ستر شيءٍ من الوجه والكفّ والقدم من باب المقدّمة. وكذا في عورة الرجل.

____________________

(١) وهي الأحاديث ١ و ٢ و ٦ من الباب ١١ ، والمراد ب‍ «الصحيح» الجنس.

(*) في (س) : الثالث التستّر ، يجب ستر.

(٢) مقابل المشهور قول ابن البرّاج وأبي الصلاح : إنّها من السُرّة إلى الركبة ، وقال الثاني : ولا يمكن ذلك في الصلاة إلّابساتر من السرّة إلى نصف الساق ليصحّ سترها في حال الركوع والسجود ، راجع المهذّب ١ : ٨٣ ، والكافي في الفقه : ١٣٩.

(٣) الذكرى ٣ : ٨ ، الدروس ١ : ١٤٧.

(٤) البيان : ١٢٤.