درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۶۳: اوقات نوافل

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

اشکال بر کلام مرحوم شهید اول

آخرین مطلبی که در جلسه گذشته مطرح شد این بود که وقت نماز ظهر و عصر تا زمان غروب امتداد دارد. عبارت مرحوم مصنف چنین بود: ويمتدّ وقت الظهرين إلى الغروب.

مرحوم شهید ثانی به نکته‌ای اشاره فرمودند که عبارت بود از این که، هرچند وقت نماز عصر تا هنگام غروب امتداد دارد اما وقت نماز ظهر تا هنگام غروب، امتداد ندارد. به مقدار چهار رکعت از آخر وقت (پیش از غروب) به نماز عصر اختصاص دارد.

برخی از اندیشمندان، به عبارت مصنف اشکالی مطرح کرده‌اند که به شرح ذیل است.

اشکال: اگر حقیقتا در حد نماز عصر از انتهاء زمان قبل از غروب، مخصوص نماز عصر است، چرا مرحوم مصنف چنین فرمود: ويمتدّ وقت الظهرين إلى الغروب. هرچند که نماز عصر تا غروب امتداد دارد اما زمان نماز ظهر تا قبل از غروب امتداد ندارد بلکه زمان نماز ظهر تا چهار رکعت مانده به هنگام غروب، امتداد دارد. اما گویی مصنف به اشتباه وقت هر دو نماز ظهر و عصر را تا غروب امتداد داده است.

پاسخ: مرحوم شهید ثانی در پاسخ به این اشکال چنین می‌فرماید: اشکال فوق به کلام مرحوم شهید اول وارد نیست. زیرا این که مرحوم شهید اول فرمود: امتداد وقت دو نماز تا غروب، به این اعتبار است که ظهر و عصر، لفظ واحد محسوب می‌شود. زیرا امتداد وقت مجموع آن دو نماز، بما هو مجموع تا غروب، منافات ندارد که یکی از آن دو نماز، بخشی از آن امتداد را نداشته باشد. به بیان دیگر، ایشان می‌فرماید: اگر نماز ظهر تا چند دقیقه قبل از غروب و نماز عصر تا خود غروب امتداد داشته باشد، اشکال ندارد که این دو نماز را با لفظ واحد بگوییم تا غروب امتداد دارد. هرچند که یکی از آن دو، وقتش مقداری قبل از غروب تمام می‌شود. اما بخاطر این که در مورد آن دو نماز با همدیگر صحبت می‌شود و با لفظ واحد صحبت می‌شود، اشکالی ندارد که گفته شود وقت ظهر و عصر تا غروب امتداد دارد. به این معنا نیست که لزوما وقت نماز ظهر دقیقا تا هنگام غروب امتداد داشته باشد.

کما این که خود نماز عصر نیز اینگونه است. این که گفته می‌شود وقت نماز عصر تا غروب امتداد دارد؛ آیا مصلّی می‌تواند چند ثانیه مانده به غروب، نماز عصر را شروع کند؟ مسلما اقامه نماز عصر در این وقت بی‌فایده است. لذا ابتدای نماز عصر تا هنگام غروب امتداد ندارد اما اشکالی ندارد که گفته شود: مدت اقامه نماز عصر تا هنگام غروب امتداد دارد. با این که شروع نماز عصر تا غروب امتداد ندارد بلکه حداقل باید چند دقیقه‌ای قبل از غروب نماز عصر را شروع کند که حداقل یک رکعت از آن را پیش از غروب اقامه کند. لذا مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این‌ها مجاز نیست بلکه حقیقت است و مانعی ندارد.

فردی که قائل به مجاز بودن است از این باب مجاز می‌داند که اطلاق حکم بعض اجزاء بر جمیع اجزاء است. مثلا حکم نماز عصر را گویی به هر دو نماز سرایت داده‌اند. به بیان دیگر؛ از باب اطلاق حکم بعض بر کل، قائل به مجاز بودن کلام مرحوم مصنف شده است. یا از باب اعطاء الشی حکم ما جاوره. گاهی حکم یک شئ را به مجاور آن می‌دهند. در این جا نیز حکم نماز عصر را به نماز ظهر داده‌اند.

اما مرحوم شهید ثانی معتقد است که این امور مجاز نیست و حقیقت است.

۴

تطبیق اشکال بر کلام مرحوم شهید اول

وإطلاق «امتداد وقتهما» (این که مرحوم مصنف، اطلاق کرد عبارت امتداد وقتهما را چون فرمود: ويمتدّ وقت الظهرين إلى الغروب. یعنی هم وقت نماز ظهر و هم وقت نماز عصر. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این اطلاق) باعتبار كونهما لفظاً واحداً (به این اعتبار است که نماز ظهر و نماز عصر در حقیقت یک لفظ واحد محسوب می‌شوند)؛ إذ امتداد وقت مجموعه (امتداد وقت مجموع دو نماز) من حيث هو مجموع (به عنوان یک لفظ که این مجموعه دو نماز را به ما می‌فهماند. به عبارت دیگر: امتداد وقت هر دو بما هو مجموع) إلى الغروب لا ينافي عدم امتداد بعض أجزائه ـ وهو الظهر ـ إلى ذلك (الی ذلک یعنی الی الغروب. منافات ندارد با عدم امتداد بعض اجزاء این مجموعه که ظهر باشد؛ تا غروب. به عبارت واضح‌تر، اشکال ندارد که وقت نماز ظهر تا غروب امتداد نداشته باشد و تا پیش از غروب به اندازه نماز عصر، امتداد داشته باشد. اما هنگامی که در مورد مجموع بما هو مجموع، سخن می‌گوییم، بگوییم: وقت این مجموعه تا غروب می‌باشد. این گفتار مجاز نمی‌باشد)، كما إذا قيل (با این عبارت مرحوم شهید در صدد آن است که کلام خودش را به ذهن نزدیک و قابل پذیرش کند. ایشان می‌فرماید: خود نماز عصر هم نمی‌توان گفت که تا غروب امتداد دارد. زیرا ابتدای نماز عصر که بخشی از نماز عصر است را نمی‌توان تا هنگام غروب تأخیر انداخت. زیرا در این حالت، حتی نمی‌توان یک رکعت از نماز عصر را در داخل وقت اقامه نمود.): «يمتدّ وقت العصر إلى الغروب» (هنگامی که گفته می‌شود یمتد وقت العصر الی الغروب) لا ينافي عدم امتداد بعض أجزائها ـ وهو أوّلها ـ إليه (الیه یعنی الی الغروب. این منافات ندارد با عدم امتداد بعض اجزاء نماز عصر که اول نماز عصر باشد تا غروب. اگر مصلی ۵ ثانیه قبل از غروب نماز عصر را شروع کند، بی‌فایده است. چون در این زمان حتی یک رکعت از آن نماز را هم داخل وقت اقامه نمی‌کند. اگر اشکال فوق صحیح باشد باید این را نیز مجاز و با اشکال روبرو خواهد بود. در حالی که هیچ فردی این عبارت را مجاز نمی‌داند. بخاطر این که نماز عصر یک حقیقت واحده است، این که گفته شود نماز عصر تا غروب امتداد دارد، اشکالی ندارد. هرچند که نمی‌شود نماز عصر را ۵ ثانیه قبل از غروب شروع کرد. چون اجزاء نماز عصر یک حقیقت واحده هستند. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: نماز ظهر و عصر را یک حقیقت واحده حساب می‌کنیم.).

وحينئذٍ (اکنون که نماز ظهر و عصر را فعل واحد محسوب کردیم) فإطلاق الامتداد على وقتهما بهذا المعنى بطريق الحقيقة لا المجاز (لذا اطلاق امتداد در نماز ظهر و عصر به این عبارتی که مرحوم شهید اول فرمود، حقیقت است و مجاز نیست)، إطلاقاً لحكم بعض الأجزاء على الجميع أو نحو ذلك (اطلاقا، دلیل اطلاق مجازی را بیان می‌کند. یعنی اگر کسی بپرسد که به چه اعتباری مجاز است؟ می‌گوید: مجاز به این اعتبار است که اطلاق کردیم حکم بعض اجزاء را بر جمیع. بعض اجزاء، نماز عصر است و جمیع هم جمیع ظهر و عصر است. یعنی اطلاق کردیم حکم نماز عصر را بر هر دو نماز. أو نحو ذالک هم کاعطاء الشئ حکم ما جاوره. یعنی به نماز ظهر همان حکمی را دادیم که نماز عصر داشت).

۵

امتداد عشاءین تا نیمه شب

بیان شد که وقت نماز ظهر و عصر، تا غروب امتداد دارد.

نماز مغرب و عشاء امتداد دارد تا نیمه شب. البته همانند نماز ظهر و عصر، در حد چهار رکعت نماز عشاء در آخر وقت، وقت اختصاصی نماز عشا است.

نکته: در نیمه شب، اختلافی است که مرحوم شهید در کتاب مطرح نکرده است. آیا از زمان نماز مغرب تا اذان صبح را باید محاسبه کرد و دو نیم کنیم که نیمه شب بدست آید یا باید از اذان مغرب تا طلوع آفتاب را محاسبه نماییم؟

مشهور علما معتقدند که باید تا اذان صبح را حساب کرد. تقریبا در طول سال، ۱۱ ساعت و ۱۵ دقیقه بعد از اذان ظهر، نیمه شب می‌باشد. یعنی اگر اذان ظهر ساعت ۱۲ باشد، ساعت ۱۱: ۱۵ شب، نیمه شب می‌شود. یعنی از اذان مغرب تا ۱۱: ۱۵ شب (در روزهایی که ساعت ۱۲ ظهر اذان ظهر است) و از ۱۱: ۱۵ شب تا اذان صبح، از حیث زمانی برابر هستند.

۶

وقت امتداد نماز صبح

ابتدای نماز صبح، فجر صادق است. انتهاء وقت نماز صبح، هنگام طلوع آفتاب است. یعنی هنگامی که آفتاب در افق مکانی که شخص وجود دارد، طلوع کند، انتهاء وقت نماز صبح است.

کره زمین که در نظر گرفته شود، اگر بخواهیم بدانیم که چه زمانی آفتاب در قم طلوع می‌کند، نباید بالا آمدن آفتاب در شهر که متشکل از کوه و ساختمان است را در نظر بگیریم. بلکه باید فرض کنیم که زمین مسطح است و هنگام طلوع آفتاب در آن زمین مسطح را در نظر بگیریم. آن زمان را زمان طلوع آفتاب می‌نامند. این که چه زمانی آفتاب از پشت کوه شهر یا روی ساختمان‌ها ظاهر می‌شود، هنگام طلوع آفتاب نیست.

افق مکان یعنی زمین را مسطح در نظر بگیریم و در آن مکان آفتاب طلوع کند.

۷

وقت نوافل

وقت نوافل:

مرحوم شهید پس از بیان اوقات نماز‌های واجب، به بیان وقت نوافل می‌پردازد. تا کنون وقت نوافل را از این جهت که قبل یا بعد از نماز واجب است، بیان نمودیم. مثلا بیان شد که نافله نماز ظهر و عصر، قبل از اقامه نماز ظهر و عصر است. اما این که قبل از نماز است به چه معنا است؟ آیا به این معنا است که اگر نماز ظهر در روزهای تابستان ساعت ۸ شب قضا می‌شود، می‌توان نماز نافله ظهر را ساعت ۸ شب و قبل از نماز ظهر اقامه کرد؟ یا اینگونه نیست بلکه نافله زمانی دارد و بعد از آن وقت دیگر نافله را نمی‌توان اقامه کرد؟

نافله ظهر:

در جلسات پیشین بیان شد که نافله نماز ظهر، ۸ رکعت و پیش از اقامه نماز ظهر است. مرحوم شهید می‌فرماید: وقت نافله ظهر از زوال ظهر (ابتدای اذان ظهر) تا زمانی که سایه حادث بعد از زوال در شاخص به مقدار $\frac{۲}{۷} $ شاخص برسد.

سوال: چرا گفته شد که سایه حادث بعد از زوال؟ در صورتی که می‌توانستیم بگوییم سایه شاخص.

پاسخ: زمانی که سایه شاخص منعدم است، بحثی نیست. چون سایه، صفر است و بعد از صفر شدن، سایه رو به فزونی می‌یابد تا به اندازه خود شاخص شود. آن مقدار را به هفت قسمت مساوی می‌کنیم؛ هنگامی که سایه دو قسمت از هفت قسمت را در بر گرفت، انتهای وقت نافله ظهر است. اما این که شاخص منعدم شود، یک یا دو روز در سال است و معمولا شاخص دارای سایه است.

اما تصور کنید که هنگام زوال خورشید، شاخص مقداری سایه دارد. برای محاسبه وقت نافله ظهر، نباید آن مقدار از سایه را حساب کنیم. بلکه بعد از آن مقدار از سایه باید به اندازه یک شاخص در نظر گرفته شود و $\frac{۲}{۷} $ از سایه‌ای که بعد از زوال ایجاد شده، نه سایه‌ای که وجود داشته است. بنابر این، مقدار سایه‌ای که خود شاخص در هنگام زوال دارد را باید هیچ بدانیم. بعد از زوال باید ببینیم که چه مقدار سایه ایجاد می‌شود. اگر طول شاخص ۱۴۰ سانتی متر است باید بعد از زوال ۴۰ سانت سایه موجود شاخص اضافه شود. چون در برخی موارد هنگام اذان، شاخص بیش از $\frac{۲}{۷} $ سایه دارد و این سایه ملاک نیست.

نافله عصر:

نافله عصر، ۸ رکعت است که پیش از نماز عصر اقامه می‌شود. مرحوم شهید می‌فرماید: وقت نافله عصر از ظهر شرعی تا هنگامی است که سایه حادث بعد از زوال به اندازه $\frac{۴}{۷} $ شاخص برسد.

بنابر این که وقت نافله عصر تا $\frac{۴}{۷} $ شاخص باشد، جایز است که نافله عصر را بعد از انجام ظهر در اول وقت انجام دهیم. یعنی جایز است که بلافاصله بعد از اقامه نماز ظهر واجب، نافله عصر را انجام دهد. البته اگر مصلی بخواهد وقت فضیلت نماز عصر را درک کند و طبق آن عمل کند، لازم است که تا وقتی که سایه شاخص به اندازه خودش شود، تأخیر بیاندازد. وقت فضیلت خود نماز عصر زمانی است که سایه حادث بعد از زوال به اندازه خود شاخص برسد. یعنی اگر شاخص ۱۴۰ سانتی متر است، سایه بعد از زوال به اندازه ۱۴۰ سانتی متر زیاد شود.

۸

تطبیق وقت امتداد نماز عشاءین و صبح

﴿ و ﴾ وقت ﴿ العشاءين إلى نصف الليل ﴾ (انتهای نماز مغرب و عشا تا نیمه شب است) مع اختصاص العشاء من آخره بمقدار أدائها (با اختصاص نماز عشا از آخر وقت به مقدار اقامه نماز عشا. به عبارت دیگر، به مقدار اقامه نماز عشا از آخر وقت، وقت اختصاصی نماز عشا است و نمی‌توان در آن زمان نماز مغرب را اقامه نمود.)، على نحو ما ذكرناه في الظهرين (طبق همان چیزی که در نماز ظهر و عصر بیان نمودیم).

﴿ و ﴾ يمتدّ وقت ﴿ الصبح حتّى تطلع الشمس ﴾ (امتداد دارد وقت نماز صبح تا وقت طلوع خورشید. خورشید بر کجا طلوع کند؟) على اُفق مكان المصلّي (افق یعنی زمین جایی که شخص مصلی حضور دارد را مسطح در نظر بگیرد.) وإن لم تظهر للأبصار (هرچند که طلوع آفتاب را به جهت وجود موانع مثل کوه، ساختمان و... دیده نشود).

۹

تطبیق وقت نوافل

﴿ و ﴾ وقت ﴿ نافلة الظهر (وقت نافله نماز ظهر) من الزوال (از زمان زوال خورشید است) إلى أن يصير الفيء ﴾ وهو الظلّ الحادث بعد الزوال ـ سمّاه في وقت الفريضة «ظلّاً» وهنا «فيئاً» وهو أجود؛ لأنّه مأخوذ من «فاء» إذا رجع ـ مقدارَ ﴿ قدمين ﴾ (وقت نافله نماز ظهر از زمان زوال خورشید است تا زمانی که بگردد فیء. عبارت الحادث بعد الزوال همان توضیحی است که بیان شد. به سایه موجود موقع زوال توجه نداریم و آن را هیچ حساب می‌کنیم. بعد از آن باید دید که سایه چه مقدار حادث می‌شود و آن سایه حادث بعد از زوال به مقدار دو قدم شود. این که می‌فرماید مقدار قدمین، قد انسان مساوی است با هفت قدم خودش. چون قد آدمی برابر با هفت قدم خودش است، شاخص را به اندازه قد یک انسان حساب کرده‌اند و وقتی که می‌گویند قدمین یعنی $\frac{۲}{۷} $. چون قد آدمی هفت قدم است، به ملاک هفت سنجیده‌اند. لذا مقدار قدمین یعنی دو قدم خود شاخص. هر قدم شاخص، $\frac{۱}{۷} $ شاخص است. کما این که هر قدم انسان، $\frac{۱}{۷} $ قد خودش است. از این بابد فرموده مقدار قدمین. لذا در توضیح می‌فرماید:) أي سُبعي قامة المقياس ($\frac{۲}{۷} $ قد شاخص)؛ لأنّها (قامت مقیاس) إذا قُسّمت سبعة أقسام يقال لكلّ قسم: «قدمٌ». والأصل فيه: أنّ قامة الإنسان غالباً سبعة أقدام بقدمه (قد انسان غالبا هفت قدم خودش است. منظور از قدم از پاشنه تا نوک انگشت بزرگ پا است، نه قدمی که انسان برای راه رفتن برمی دارد.

توضیح: وهو الظلّ الحادث بعد الزوال. مرحوم مصنف در این جا به جای واژه ظلّ از واژه فیء استفاده کرد. در حالی که در وقت نماز واجب، از واژه ظلّ استفاده کرده است. مرحوم شهید می‌فرماید: تعبیر به فیء در اینجا بهتر است. زیرا کلمه فیء از فاء به معنای رجع است. بخاطر این که سایه قبل از ظهر بود و دوباره برگشت و رجوع می‌کند، مرحوم شهید از فیء استفاده می‌کند که در اصل به معنای رجع است. لذا مرحوم شهید می‌فرماید: سمّاه - ضمیر سماه به الظلّ الحادث بعد الزوال بازگشت می‌کند. نامید جناب مصنف این ظلّ را- في وقت الفريضة «ظلّاً» - در وقت فریضه که قبلا بیان نمودیم، ظلّ گفت- وهنا «فيئاً» -اما در این جا فیء بیان کرد- وهو أجود -فیء بهتر است-؛ لأنّه مأخوذ من «فاء» إذا رجع -چون از فاء که به معنای رجع است مشتق می‌شود. چون سایه قبلا وجود داشت و زائل شد و دوباره برگشت. مثل کسی که به مسافرت رفته و دوباره برگشته است. به این خاطر که سایه دوباره برگشته است از فیء استفاده کرده است که معنای رجع را برساند.).

﴿ وللعصر * أربعة أقدام ﴾ (وقت نافله عصر چهار قدم است. چهار قدم یعنی $\frac{۴}{۷} $ شاخص.) فعلى هذا (بنابر این که وقت انتهاء نافله عصر چهار قدم است) تُقدّم نافلة العصر بعد صلاة الظهر أوّلَ وقتها (جایز است که مقدم شود نافله عصر بعد از نماز ظهر در اول وقت. در اول وقت یعنی این که مصلی در اول وقت که نماز ظهر را اقامه کرد، بعدش نافله عصر را انجام دهد.) أو في هذا المقدار (وقتی که سایه به چهار قدم برسد) وتؤخّر الفريضة إلى وقتها (اما فریضه که نماز عصر است، تأخیر می‌شود تا وقت فضیلت خودش. منظور از وقتها، وقت فضیلت نماز عصر است. وقت فضیلت را وقتی دانستیم که سایه حادث بعد از زوال به اندازه خود شاخص شود. لذا می‌فرماید:)، وهو (وقت فضیلت نماز عصر) ما بعد المثل (بعد از زمانی که سایه مثل خود شاخص شود. یعنی اگر کسی بخواهد نافله را در وقت خودش اقامه کند باید در همان اوایل وقت اقامه کند اما نماز عصر را که می‌خواهد در وقت فضیلت اقامه کند باید تأخیر بیاندازد). هذا هو المشهور رواية وفتوىً (این که گفتیم وقت نافله عصر تا چهار قدم است، از حیث روایت و فتوا مشهور است[۱]).


روایتی که مرحوم شهید اشاره فرمود، عبارت است از:... قَالَ أَ تَدْرِي لِمَ جُعِلَ اَلذِّرَاعُ وَ اَلذِّرَاعَانِ قُلْتُ لِمَ جُعِلَ ذَلِكَ قَالَ لِمَكَانِ اَلنَّافِلَةِ لَكَ أَنْ تَتَنَفَّلَ مِنْ زَوَالِ اَلشَّمْسِ (جایز است برای تو که نافله بخوانی از زوال شمس) إِلَى أَنْ يَمْضِيَ ذِرَاعٌ (تا هنگامی که به اندازه یک ذراع سایه شاخص بیشتر شود. ذراع مساوی با دو قدم است) فَإِذَا بَلَغَ فَيْؤُكَ ذِرَاعاً (وقتی سایه به یک ذراع رسید) بَدَأْتَ بِالْفَرِيضَةِ (نماز ظهر را اقامه کند) وَ تَرَكْتَ اَلنَّافِلَةَ (و دیگر نافله را نخوان. یعنی انتهاء نافله، یک ذراع است) وَ إِذَا بَلَغَ فَيْؤُكَ ذِرَاعَيْنِ (ذراعین یعنی چهار قدم) بَدَأْتَ بِالْفَرِيضَةِ وَ تَرَكْتَ اَلنَّافِلَةَ (نسبت به نماز عصر، هنگامی که سایه به چهار قدم رسید، نماز نافله تا این هنگام فرصت دارد و بعد از آن ساقط است)

وسائل الشیعه، ج۴، ص ۱۴۱، ح۳.

۱۰

نظر دیگر در مورد وقت نوافل

آنچه بیان شد، نظر مشهور علما است. در مقابل نظری که بیان شد، در برخی از اخبار بیان شده است که وقت نافله، تا وقت خود فریضه امتداد دارد. به این معنا که وقت فضیلت ظهر را تا زمانی که سایه به اندازه یک شاخص جلو برود، بیان نموده‌اند. به عبارت دیگر، از اذان ظهر تا زمانی که سایه به اندازه یک برابر خود شاخص شود، وقت فضیلت نماز ظهر است. نافله نیز تا این وقت، فرصت دارد. یعنی مصلی، نافله را به گونه‌ای اقامه کند که قبل از نماز فریضه ظهر باشد. خواه ظهر را در آخر وقت فضیلت اقامه کند و خواه در اول وقت فضیلت اقامه کند.

وقت فضیلت نماز عصر تا هنگامی است که سایه شاخص دو برابر خود شاخص شود. یعنی از یک برابر تا دو برابر، وقت فضیلت عصر است. وقت نافله عصر نیز تا این زمان امتداد خواهد یافت.

مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این نظر قوی و خوب است. زیرا هنگامی که به سیره عملی ائمه و علما می‌نگریم، در بسیاری از موارد ائمه، نافله عصر را قبل از فریضه عصر و متصل به نماز عصر، اقامه می‌کردند. در حالی که طبق نظر نخست، باید نافله عصر را مثلا در ساعت ۲ ظهر اقامه کند در حالی که وقت فضیلت فریضه عصر، ۳: ۳۰ است. یعنی همیشه بین نماز عصر در وقت فضیلت با خود نافله، فاصله ایجاد می‌شود. در حالی که رویه اهل بیت و علما اینچنین نبوده است. ضمن این که در روایت بیان شده است که پیامبر اکرم، بلافاصله بعد از نماز ظهر، ۲ رکعت از نافله عصر را اقامه می‌کردند اما باقی نافله عصر را تأخیر می‌انداختند تا زمانی که بخواهند فریضه عصر را اقامه کنند و گاهی بعد از نماز ظهر، ۴ یا ۶ رکعت از نافله عصر را اقامه می‌فرمودند و باقی نافله را به خود فریضه ظهر متصل می‌فرمودند. بنابر این مشخص می‌شود که وقت نافله عصر تا ۴ قدم نیست بلکه بیشتر است. چون اهل بیت بخشی از نافله عصر را به خود فریضه عصر در وقت فضیلت متصل می‌کردند.

شهید می‌فرماید: این که بین مذاهب مختلف اهل تسنن و شیعه، اختلاف نظر در نوافل وجود دارد؛ چه بسا بخاطر این است که در روایات، عملکرد پیامبر و اهل بیت عليهم‌السلام مختلف نقل شده است. یعنی در برخی موارد نقل شده است که پیامبر بعد از نماز ظهر، ۲ رکعت از نافله عصر را اقامه می‌فرمودند و باقی نافله را به خود فریضه عصر، ملحق می‌کردند. لذا اهل تسنن نیز، آراء مختلفی بیان نموده‌اند.

مرحوم شهید می‌فرماید: اهل البیت ادری بما فی البیت. یعنی اهل بیت به وحی که داخل خانه پیامبر نازل می‌شده؛ آگاه‌تر هستند.

۱۱

تطبیق نظر دیگر در مورد وقت نوافل

وفي بعض الأخبار (در برخی از روایات) ما يدلّ على امتدادهما بامتداد وقت فضيلة الفريضة (خلاف آنچه که بیان نمودیم، نقل شده است. در این اخبار، عباراتی وجود دارد که دلالت می‌کند بر امتداد نافله ظهر و عصر، تا وقت فضیلت خود فریضه. به عبارت دیگر، تا هنگامی که نماز ظهر، وقت فضیلت دارد، نافله آن هم تا همان زمان، فرصت دارد. وقت فضیلت فریضه تا کی است؟) وهو زيادة الظلّ بمقدار مثل الشخص للظهر ومثليه للعصر (یک شاخص، وقت فضیلت نماز ظهر و دو شاخص، وقت فضیلت عصر است). وفيه قوّة (مرحوم شهید ثانی می‌فرماید این سخن قوی و درستی است. چرا؟ چون با فعل پیامبر و اهل بیت و علما، مناسبت دارد. این بزرگان در مواردی، نافله عصر را متصل به نماز عصر می‌خواندند).

ويناسبه المنقول من فعل النبيّ صلى‌الله‌عليه‌وآله (مناسبت دارد با قول دوم، آنچه از فعل پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده است) والأئمّة عليهم‌السلام وغيرهم من السلف (غیر پیامبر و ائمه از علمای ما): من (بیان منقول است) صلاة نافلة العصر قبل الفريضة متّصلةً بها (طبق قول دوم، نافله عصر را می‌توان متصل به نماز عصر اقامه کرد اما طبق قول اول، نافله عصر را نمی‌توان متصل به عصر اقامه کرد، اگر بخواهیم فریضه عصر را در وقت فضیلت اقامه کنیم).

وعلى ما ذكروه من الأقدام (طبق آنچه علما از قدم‌ها ذکر کردند -دو قدم برای نافله ظهر و چهار قدم برای نافله عصر-) لا يجتمعان أصلاً (وقت فضیلت عصر با وقت نافله عصر هیچ گاه جمع نمی‌شوند) لمن أراد صلاة العصر في وقت الفضيلة، والمرويّ (والمروی عطف به المنقول است که در سطور بالا بیان شده)

فعل الظهر قبل هذا المقدار أفضل ، بل قيل بتعيّنه (١) بخلاف تأخير العصر.

﴿ وللمغرب ذهاب الحمرة المشرقيّة وهي الكائنة في جهة المشرق ، وحدّه قمّة الرأس.

﴿ وللعشاء الفراغ منها ولو تقديراً على نحو ما قُرّر للظهر ، إلّا أنّه هنا لو شَرَع في العشاء تماماً تامّة الأفعال فلا بدّ من دخول المشترك وهو فيها ، فتصحّ مع النسيان ، بخلاف العصر.

﴿ وتأخيرها إلى ذهاب الحمرة ﴿ المغربيّة أفضل بل قيل بتعيّنه (٢) كتقديم المغرب عليه. أمّا الشفق الأصفر والأبيض فلا عبرة بهما عندنا.

﴿ وللصبح طلوع الفجر الصادق ، وهو الثاني المعترض في الاُفق.

﴿ ويمتدّ وقت الظهرين إلى الغروب اختياراً على أشهر القولين (٣) لا بمعنى أنّ الظهر تشارك العصر في جميع ذلك الوقت ، بل يختصّ العصر من آخره بمقدار أدائها ، كما يختصّ الظهر من أوّله به.

وإطلاق «امتداد وقتهما» باعتبار كونهما لفظاً واحداً؛ إذ امتداد (٤) وقت

____________________

(١) قاله الشيخ في الخلاف ١ : ٢٥٧ ـ ٢٥٩ ، المسألة ٤.

(٢) قاله المفيد في المقنعة : ٩٣ ، والشيخ في النهاية : ٥٩ ، وقال العلاّمة في المختلف (٢ : ٢٤) : وهو اختيار ابن أبي عقيل وسلّار.

(٣) قال الفاضل الإصفهاني : والقول الآخر عدم الامتداد اختياراً ، ولكن هذا القول متشعّب إلى قول المفيد بالامتداد إلى أن يتغيّر لون الشمس للاصفرار اختياراً والغروب اضطراراً ، وقول الشيخ في المبسوط والجمل والخلاف بالامتداد إلى المثلين اختياراً وإلى الغروب اضطراراً ، وقول علم الهدى رضي‌الله‌عنه بالامتداد إلى ستّة أسباع الشاخص ونصف (المناهج السويّة : ١٤).

(٤) في (ع) : إذا امتدّ.

مجموعه (١) من حيث هو مجموع إلى الغروب لا ينافي عدم امتداد بعض أجزائه ـ وهو الظهر ـ إلى ذلك ، كما إذا قيل : «يمتدّ وقت العصر إلى الغروب» لا ينافي عدم امتداد بعض أجزائها ـ وهو أوّلها ـ إليه.

وحينئذٍ فإطلاق الامتداد على وقتهما بهذا المعنى بطريق الحقيقة لا المجاز ، إطلاقاً لحكم بعض الأجزاء على الجميع أو نحو ذلك.

﴿ و وقت ﴿ العشاءين إلى نصف الليل مع اختصاص العشاء من آخره بمقدار أدائها ، على نحو ما ذكرناه في الظهرين.

﴿ و يمتدّ وقت ﴿ الصبح حتّى تطلع الشمس على اُفق مكان المصلّي وإن لم تظهر للأبصار.

﴿ و وقت ﴿ نافلة الظهر من الزوال إلى أن يصير الفيء وهو الظلّ الحادث بعد الزوال ـ سمّاه في وقت الفريضة «ظلّاً» وهنا «فيئاً» وهو أجود؛ لأنّه مأخوذ من «فاء» إذا رجع ـ مقدارَ ﴿ قدمين أي سُبعي قامة المقياس؛ لأنّها إذا قُسّمت سبعة أقسام يقال لكلّ قسم : «قدمٌ». والأصل فيه : أنّ قامة الإنسان غالباً سبعة أقدام بقدمه.

﴿ وللعصر * أربعة أقدام فعلى هذا تُقدّم نافلة العصر بعد صلاة الظهر أوّلَ وقتها أو في هذا المقدار وتؤخّر الفريضة إلى وقتها ، وهو ما بعد المثل. هذا هو

____________________

(١) اعتذر المصنّف في بعض تحقيقاته عن هذا الاعتراض حين أورد عليه بأنّ إطلاق الامتداد إلى الغروب مجاز. وما ذكرناه أجود في تحقيق المقام ، ومثله القول في امتداد العشاءين إلى نصف الليل. (منه رحمه‌الله).

(*) في (ق) : والعصر.

المشهور رواية (١) وفتوىً.

وفي بعض الأخبار ما يدلّ على امتدادهما بامتداد وقت فضيلة الفريضة (٢) وهو زيادة الظلّ بمقدار مثل الشخص للظهر ومثليه للعصر. وفيه قوّة.

ويناسبه المنقول من فعل النبيّ صلى‌الله‌عليه‌وآله والأئمّة عليهم‌السلام وغيرهم من السلف : من صلاة نافلة العصر قبل الفريضة متّصلةً بها (٣).

وعلى ما ذكروه من الأقدام لا يجتمعان أصلاً لمن أراد صلاة العصر في وقت الفضيلة ، والمرويّ أنّ النبيّ صلى‌الله‌عليه‌وآله كان يُتبع الظهر بركعتين من سُنّة العصر ، ويؤخّر الباقي إلى أن يريد صلاة العصر ، وربّما أتبعها بأربع وستّ وأخّر الباقي (٤).

وهو السرّ في اختلاف المسلمين في أعداد نافلتيهما ، ولكن أهل البيت أدرى بما فيه.

ولو أخّر المتقدّمة على الفرض عنه لا لعذر نقص الفضل وبقيت أداءً ما بقي وقتها. بخلاف المتأخّرة ، فإنّ وقتها لا يدخل بدون فعله.

﴿ وللمغرب إلى ذهاب الحمرة ﴿ المغربيّة .

﴿ وللعشاء كوقتها فتبقى أداءً إلى أن ينتصف الليل. وليس في النوافل ما يمتدّ بامتداد وقت الفريضة على المشهور (٥) سواها.

____________________

(١) الوسائل ٣ : ١٠٣ ، الباب ٨ من أبواب المواقيت ، الحديث ٣ و ٤.

(٢) قال الفاضل الإصفهاني : وهو صحيحة زرارة ... بناءً على كون المراد بالذراع القامة ، المناهج السويّة : ١٧ وراجع الوسائل ٣ : ١٠٣ ، الباب ٨ من أبواب المواقيت ، الحديث ٣.

(٣) لم نظفر به.

(٤) لم نظفر به.

(٥) مقابل المشهور امتداد وقت جميع النوافل الراتبة بامتداد الفريضة وبه رواية ، لكنّها معارضة بما هو أصحّ منها وأشهر. (منه رحمه‌الله).