درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۶۲: وقت نمازهای یومیه

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

وقت افضل اقامه نماز عصر

وقت افضل اقامه نماز عصر:

در جلسه گذشته، وقت مشترک نماز عصر و ظهر، مشخص شد.

مرحوم شهید می‌فرماید: تأخیر نماز عصر، تا زمانی که سایه شاخص، بعد از اذان ظهر به اندازه خود شاخص شود، افضل است. مثلا شاخص دو متری روی زمین قرار داده می‌شود، هنگام ظهر، سایه این شاخص ۲۵ سانتی متر می‌شود. از اذان ظهر که می‌گذرد، سایه این شاخص از سمت شرق شروع به طویل شدن می‌شود. تا هنگامی که این سایه، دو متر شود، تأخیر نماز عصر تا این زمان افضل می‌باشد.

ممکن است که در روزی یک ساعت بعد از ظهر این سایه به مقدار شاخص برسد و در روز دیگر ۴۵ دقیقه بعد از ظهر به این مقدار برسد.

بنابر این، افضل است که نماز عصر را تا زمانی که سایه شاخص، بعد از اذان ظهر به اندازه خود شاخص شود، تأخیر بیاندازد. این کار افضل است از این که نماز عصر را در ابتدا وقت مشترک اقامه کند. کما این که انجام نماز ظهر قبل از این که سایه شاخص به اندازه خود شاخص شود، افضل است. بلکه برخی از علما قائلند اقامه نماز ظهر، پیش از آن که سایه شاخص به اندازه خود شاخص شود، واجب است. مثلا اگر سایه شاخص، یک ساعت بعد از اذان ظهر، به اندازه خود شاخص می‌شود، افضل آن است که نماز عصر، بعد از یک ساعت و نماز ظهر قبل از آن یک ساعت، اقامه شود. بلکه برخی معتقدند که واجب است نماز ظهر قبل از آن که سایه شاخص به اندازه خود شاخص بشود، اقامه کرد.

نسبت به این که نماز ظهر را قبل از این که سایه شاخص به اندازه خود شاخص شود، قائل وجود دارد. اما در مورد تأخیر عصر از این وقت، قائل به وجوب نداریم. به عبارت دیگر، برای تأخیر نماز عصر از یک ساعتی که فرض کردیم، قائل به وجوب نداریم. تنها قائل به استحباب وجود دارد.

۳

تطبیق وقت افضل اقامه نماز عصر

﴿ وتأخيرها ﴾ أي العصر (تأخیر نماز عصر) ﴿ إلى مصير (مصیر یعنی گردیدن. تا زمانی که بگردد) الظلّ ﴾ الحادث بعد الزوال (سایه‌ای که حادث می‌شود بعد از زوال) ﴿ مثله ﴾ (مثل خود شاخص) * أي مثل ذي الظلّ (ذی الظلّ یعنی مقیاس، شاخص) وهو المقياس (شاخص. این تأخیر) ﴿ أفضل ﴾ من تقديمها على ذلك الوقت (یعنی عصر را به مقداری که سایه به اندازه خود شاخص شود، تأخیر بیاندازیم بهتر است). كما أنّ فعل الظهر قبل هذا المقدار أفضل، بل قيل بتعيّنه (انجام نماز ظهر، قبل از این مقدار، یعنی قبل از آن که سایه به اندازه خود شاخص شود؛ بهتر است بلکه برخی حکم به وجوب داده‌اند) بخلاف تأخير العصر (تأخیر نماز عصر به این مقدار، قائل به وجوب ندارد).

۴

وقت نماز مغرب

وقت نماز مغرب:

مقدمه: در نماز مغرب و عشا، همانند نماز ظهر و عصر، یک وقت مشترک و یک وقت اختصاصی وجود دارد. انتهای وقت اقامه نماز مغرب، نیمه شب است. از زمان اذان مغرب تا نیمه شب، به اندازه انجام نماز مغرب، اختصاص به خود نماز مغرب دارد. در انتهاء، به اندازه انجام نماز عشاء، اختصاص به نماز عشاء دارد. بین این دو زمان، وقت مشترک نماز مغرب و نماز عشا است.

 نماز مغرب و عشا با نماز ظهر و عصر، تفاوتی دارد و آن عبارت است از این که اگر مصلّی، نسیانا نماز عصر را در وقت مختص نماز ظهر اقامه کند، ممکن است که بگوییم آن نماز باطل است. چون ممکن است که تمام نماز عصر در تمام وقت مختص نماز ظهر انجام شده باشد. اما نماز مغرب و عشا اینگونه نیست. یعنی اگر مصلّی نسیانا در زمان مختص مغرب، نماز عشاء را اقامه کرد، خود به خود یک رکعت از آن نماز در وقت مشترک اقامه می‌شود. زیرا نماز مغرب، ۳ رکعت است اما نماز عشاء، ۴ رکعت است. هنگامی که یک رکعت از آن در زمان مشترک اقامه شود، در صورتی که ناسی باشد، نمازش صحیح تلقی می‌شود.

وقت نماز مغرب، زمانی است که قرمزی طرف مشرق در هنگام غروب آفتاب از بین برود. هنگامی که آفتاب سمت غرب، غروب می‌کند؛ قرمزی در طرف شرق مشاهده می‌شود. قرمزی طرف مشرق، آرام آرام بالا می‌آید تا هنگامی که دیگر طرف مشرق قرمز نیست. مرحوم شهید می‌فرماید: حدّش این است که قرمزی در خود طرف مشرق از بین برود و تا بال سر ما بیاید، هنگامی که این قرمزی بالای سر ما قرار گیرد، هنگام اذان مغرب می‌باشد.

۵

وقت نماز عشاء

وقت نماز عشاء:

با گذشتن اول اذان مغرب به حدی که مصلّی بتواند نماز مغرب را اقامه کند، وقت نماز عشاء شروع می‌شود.

همانگونه که در بحث نماز ظهر بیان شد.

۶

تطبیق وقت نماز مغرب و عشاء

﴿ وللمغرب ذهاب الحمرة المشرقيّة ﴾ (قرمزی سمت مشرق هنگام غروب آفتاب) وهي الكائنة في جهة المشرق (حدّ ذهاب الحمرة المشرقیة، چیست می‌فرماید:)، وحدّه قمّة الرأس (ضمیر حدّه به ذهاب بازگشت می‌کند. حدّ ذهاب، این است که قرمزی تا بالای سر بیاید. به عبارت دیگر، هنگامی که سرخی طرف مشرق تا بالای سر برسد به این معنا است که طرف مشرق دیگر قرمزی ندارد). ﴿ وللعشاء الفراغ منها ﴾ (وقت نماز عشاء، فراغ از نماز مغرب است) ولو تقديراً على نحو ما قُرّر للظهر (همانگونه که در نماز ظهر بیان شد که به اندازه اقامه نماز ظهر از وقت بگذرد، در نماز عشاء نیز همینطور است. یعنی به اندازه اقامه نماز مغرب بگذرد)، إلّا أنّه هنا (مگر آن که در نماز مغرب و عشاء) لو شَرَع في العشاء (اگر شروع بکند نماز عشاء را، نسیانا از ابتدا وقت مغرب. یعنی همان اول وقت مغرب، شروع به اقامه نماز عشاء کرده است، اما نسیانا) تماماً (تماماً یعنی نماز عشاء مصلی تمام باشد نه این که قصر باشد. زیرا اگر نماز عشاء، قصر باشد، تبدیل به دو رکعت می‌شود و دیگر نمی‌توان گفت که یک رکعت از آن در وقت مشترک اقامه می‌شود.) تامّة الأفعال (علت این که می‌فرماید تامّة الافعال این است که اگر مصلّی تکبیرة الاحرام را بیان کند اما فراموش کند که قرائت کند. از این جهت که قرائت نداشته نماز صحیح است اما از جهت وقت به اندازه دو رکعت بوده و نمی‌توان گفت که بخشی از این نماز در وقت مشترک اقامه شده است.) فلا بدّ من دخول المشترك وهو فيها (چاره‌ای نیست از دخول وقت مشترک در حالی که مصلّی در نماز عشاء است. یعنی زمانی وقت مشترک فرا می‌رسد که این مصلّی هنوز مشغول به اقامه نماز عشا است)، فتصحّ مع النسيان، بخلاف العصر (نمازش صحیح است برخلاف نماز عصر. زیرا اگر از ابتدا نماز ظهر شروع به اقامه نماز عصر می‌کرد، هیچ مقدارش در وقت مشترک واقع نمی‌شد. هرچند که تامة الافعال آن نماز را اقامه کند).

﴿ وتأخيرها إلى ذهاب ﴾ الحمرة ﴿ المغربيّة أفضل ﴾ (برای نماز عشاء، همانند نماز عصر، قائلیم که تأخیرش تا زمان مشخصی افضل است. آن زمان عبارت است: تأخیر انداختن نماز عشاء تا از بین رفتن حمره مغربیه، ذهاب شفق اصفر -قرمزی که از طرف مشرق پدیدار می‌شود و کم کم بالا می‌آید تا بالای سر قرار می‌گیرد و کم کم به سمت مغرب حرکت می‌کند- افضل است. بنابر این، افضل آن است که مصلّی نماز عشاء را اقامه نکند تا حمره مغربیه از بین برود و پس از آن نماز را اقامه کند.) بل قيل بتعيّنه (بلکه برخی معتقدند که نماز عشاء را نمی‌توان قبل از این وقت اقامه کرد. بلکه باید صبر نمود تا حمره مغربیه از بین برود و پس از آن نماز را اقامه نمود. برخلاف نماز عصر که بیان شد، قائل به وجوب و تعیّن ندارد.) كتقديم المغرب عليه (مثل تقدیم مغرب بر ذهاب حمره مغربیه که برخی قائل به تعیّن هستند). أمّا الشفق الأصفر والأبيض فلا عبرة بهما عندنا (شفق زرد، قبل از شفق احمر ایجاد می‌شود. شفق ابیض، بعد از شفق احمر ایجاد می‌شود. یعنی قبل از شفق احمر، شفقی زرد رنگ و پس از آن شفق سفید رنگ ایجاد می‌شود. برخی از اهل تسنن، شفق اصفر و ابیض را ملاک قرار داده‌اند. مثلا ابوحنیفه، نماز عشا را قبل از ذهاب شفق ابیض، مجاز نمی‌داند. مرحوم شهید می‌فرماید: در نزد علمای شیعه، شفق اصفر و شفق ابیض ملاک نیست)[۱].


در روایت چنین بیان شده است: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ قَالَ: سَأَلَ عَلِيُّ بْنُ أَسْبَاطٍ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ نَحْنُ نَسْمَعُ اَلشَّفَقُ اَلْحُمْرَةُ أَوِ اَلْبَيَاضُ فَقَالَ اَلْحُمْرَةُ لَوْ كَانَ اَلْبَيَاضَ كَانَ إِلَى ثُلُثِ اَللَّيْلِ.

۷

وقت نماز صبح

وقت نماز صبح:

هنگام نماز صبح، دو فجر وجود دارد.

۱) فجر کاذب،

۲) فجر صادق.

نزدیک اذان صبح، از طرف مشرق که می‌خواهد خورشید طلوع کند، سفیدی باریک و دراز که تشبیه به دم گرگ شده است، رو به بالا حرکت می‌کند. این را فجر کاذب می‌نامند. علت این که این فجر را فجر کاذب نامیده‌اند به این خاطر است که انسان با دیدن این فجر، احساس می‌کند، این سفیدی، روشنی آفتاب است. اما خیلی سریع این سفیدی از بین می‌رود. این زمان، زمان اذان صبح نیست.

پس از این زمان، یک سفیدی دیگری ظاهر می‌شود که تمام افق را در بر می‌گیرد. این سفیدی دیگر باریک و دراز نیست. یعنی در افق این سفیدی ظاهر می‌شود و پهن و گسترده می‌شود. این فجر را فجر صادق می‌نامند. این زمان، اول زمان نماز صبح است.

در بیان‌هایی که در خصوص وقت نمازهای صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا، مطرح شد؛ مرحوم شهید اول، ابتدا اوقات را بیان نمود اما انتهاء آن‌ها را متذکر نشد.

مرحوم شهید می‌فرماید: وقت نماز ظهر و عصر تا غروب، امتداد دارد. به نظر مرحوم شهید، این وقت امتدادی، وقت اختیاری است نه وقت اضطراری. منظور از وقت اختیاری آن است که مکلّف می‌تواند نمازش را اقامه نکند و در آخر وقت اقامه کند. اینگونه نیست که تنها در حالت اضطرار بتواند در آن وقت نماز را اقامه کند. گرچه برخی از علما قائل شده‌اند که این وقت امتداد مربوط به حالت اضطرار است. یعنی تنها کسی که مضطر است می‌تواند در آخر وقت نماز را اقامه کند و اگر مضطر نباشد باید همان اول وقت نماز را اقامه کند.

البته این اشتراک به این معنا نیست که ظهر با عصر در جمیع این وقت تا غروب مشترک است. بلکه نماز عصر اختصاص دارد به آن مقدار اقامه نماز عصر، از آخر وقت.

۸

تطبیق وقت نماز صبح

﴿ وللصبح طلوع الفجر ﴾ الصادق (طلوع فجر صادق برای نماز صبح است. طلوع فجر صادق کدام است؟ می‌فرماید:)، وهو الثاني (فجر دوم، فجر صادق است. فجر دوم به این معنا است که دو فجر وجود دارد. فجر اول، فجر کاذب می‌نامند) المعترض في الاُفق (المعترض یعنی آن فجری که در افق پهن می‌شود).

﴿ ويمتدّ وقت الظهرين إلى الغروب ﴾ (امتداد دارد وقت نماز ظهر و عصر تا غروب) اختياراً على أشهر القولين (برخی فرموده‌اند که امتداد تا زمان غروب مربوط به حالت اضطرار می‌شود) لا بمعنى أنّ الظهر تشارك العصر في جميع ذلك الوقت (این به معنای آن نیست که نماز ظهر در جمیع آن وقت با نماز عصر، شریک است. زیرا در پایان وقت، نماز عصر، وقت اختصاصی دارد)، بل يختصّ العصر من آخره (بلکه اختصاص دارد نماز عصر از آخر آن وقت) بمقدار أدائها (به مقدار اقامه نماز عصر. لذا اگر کسی نماز ظهر و عصر را اقامه نکرده است و می‌داند که تنها به اندازه یک چهار رکعتی بیشتر وقت ندارد، نباید نماز ظهر را اقامه کند بلکه باید نماز عصر را اقامه کند. نماز عصر که وقتش باقی مانده اقامه کند و پس از آن نماز ظهر را قضا کند)، كما يختصّ الظهر من أوّله به (کما این که نماز ظهر اختصاص دارد از اول وقت به مقدار اداء نماز ظهر. اوله یعنی اول ذلک الوقت).

أيّام السنة (١) فإنّه من أقبح الفساد. وأوّل من وقع فيه الرافعيّ من الشافعيّة (٢) ثم قلّده فيه جماعة منّا (٣) ومنهم (٤) من غير تحقيقٍ للمحلّ ، وقد حرّرنا البحث في شرح الإرشاد (٥).

وإنّما لم يذكر المصنّف هنا حكم حدوثه بعد عدمه؛ لأنّه نادر ، فاقتصر على العلامة الغالبة ، ولو عبّر ب‍ «ظهور الظل في جانب المشرق» ـ كما صنع في الرسالة الألفيّة (٦) ـ لشمل القسمين بعبارةٍ وجيزة.

﴿ وللعصر الفراغ منها ولو تقديراً بتقدير أن لا يكون قد صلّاها ، فإنّ وقت العصر يدخل بمضيّ مقدار فعله الظهر بحسب حاله : من قصر وتمام ، وخفّة وبُطء ، وحصول الشرائط وفقدها ، بحيث لو اشتغل بها لأتمّها ، لا بمعنى جواز فعل العصر حينئذٍ مطلقاً ، بل تظهر الفائدة لو صلّاهاناسياً قبل الظهر ، فإنّها تقع صحيحة إن وقعت بعد دخول وقتها المذكور ، وكذا لو دخل قبل أن يُتمّها.

﴿ وتأخيرها أي العصر ﴿ إلى مصير الظلّ الحادث بعد الزوال ﴿ مثله * أي مثل ذي الظلّ وهو المقياس ﴿ أفضل من تقديمها على ذلك الوقت. كما أنّ

____________________

(١) الذكرى ٢ : ٣٢١ ، ونهاية الإحكام ١ : ٣٣٣.

(٢) العزيز في شرح الوجيز ١ : ٣٦٧.

(٣) مثل الماتن قدس‌سره في الدروس ١ : ١٣٨ ، والذكرى ٢ : ٣٢١ ، والفاضل المقداد في التنقيح ١ : ١٦٧ ـ ١٦٨ ، والمحقّق الثاني في جامع المقاصد ٢ : ١٢.

(٤) لم نقف عليهم فيما بأيدينا من كتبهم.

(٥) روض الجنان ٢ : ٤٨١.

(٦) الألفيّة : ٥١.

(*) كذا في نسخ الروضة ، لكن في نسختي المتن : مثليه.

فعل الظهر قبل هذا المقدار أفضل ، بل قيل بتعيّنه (١) بخلاف تأخير العصر.

﴿ وللمغرب ذهاب الحمرة المشرقيّة وهي الكائنة في جهة المشرق ، وحدّه قمّة الرأس.

﴿ وللعشاء الفراغ منها ولو تقديراً على نحو ما قُرّر للظهر ، إلّا أنّه هنا لو شَرَع في العشاء تماماً تامّة الأفعال فلا بدّ من دخول المشترك وهو فيها ، فتصحّ مع النسيان ، بخلاف العصر.

﴿ وتأخيرها إلى ذهاب الحمرة ﴿ المغربيّة أفضل بل قيل بتعيّنه (٢) كتقديم المغرب عليه. أمّا الشفق الأصفر والأبيض فلا عبرة بهما عندنا.

﴿ وللصبح طلوع الفجر الصادق ، وهو الثاني المعترض في الاُفق.

﴿ ويمتدّ وقت الظهرين إلى الغروب اختياراً على أشهر القولين (٣) لا بمعنى أنّ الظهر تشارك العصر في جميع ذلك الوقت ، بل يختصّ العصر من آخره بمقدار أدائها ، كما يختصّ الظهر من أوّله به.

وإطلاق «امتداد وقتهما» باعتبار كونهما لفظاً واحداً؛ إذ امتداد (٤) وقت

____________________

(١) قاله الشيخ في الخلاف ١ : ٢٥٧ ـ ٢٥٩ ، المسألة ٤.

(٢) قاله المفيد في المقنعة : ٩٣ ، والشيخ في النهاية : ٥٩ ، وقال العلاّمة في المختلف (٢ : ٢٤) : وهو اختيار ابن أبي عقيل وسلّار.

(٣) قال الفاضل الإصفهاني : والقول الآخر عدم الامتداد اختياراً ، ولكن هذا القول متشعّب إلى قول المفيد بالامتداد إلى أن يتغيّر لون الشمس للاصفرار اختياراً والغروب اضطراراً ، وقول الشيخ في المبسوط والجمل والخلاف بالامتداد إلى المثلين اختياراً وإلى الغروب اضطراراً ، وقول علم الهدى رضي‌الله‌عنه بالامتداد إلى ستّة أسباع الشاخص ونصف (المناهج السويّة : ١٤).

(٤) في (ع) : إذا امتدّ.