حکم زن مضطربه در صورتی که عدد یا وقت را بداند
در مورد مضطربه (زنی که عدد یا وقت یا عدد و وقت را فراموش کرده) بیان شد که باید به عدد روایات مراجعه نماید. مرحوم شهید میفرماید: آنچه که در مورد مضطربه بیان شد مربوط به زنی است که هم وقت و هم عدد را فراموش کرده باشد اما اگر یکی را فراموش و یکی را بداند، حکم دیگری دارد.
صورتی که وقت را فراموش کرده اما عدد را فراموش نکرده است:
اگر وقت را فراموش کرده اما عدد را میداند. مثلا میداند که در دو ماه پیش هشت روز حیض بوده است. یعنی صاحب عادت عددیه محضه است. دراین صورت اگر بیشتر از ده روز خون دید، باید عدد خودش را ملاک قرار دهد و به عدد روایات نباید توجه کند. البته چون زمان را فراموش کرده است میتواند ایام حیض را در هر یک از زمانهایی که خون میبیند قرار دهد. یعنی میتواند روز اول تا هشتم را حیض قرار دهد. میتواند روز دوم تا دهم را حیض قرار دهد. بنابر این از حیث زمان مختار است اما از حیث عدد نباید به عدد روایات مراجعه نماید.
صورتی که عدد را فراموش کرده اما وقت را فراموش نکرده است:
اگر عدد را فراموش کرده اما وقت را میداند. یعنی میداند که در دو ماه گذشته، سوم ماه خون دیده است و هرچند که عدد در دو ماه گذشته یکی بوده اما اکنون آن عدد را فراموش کرده است. در این صورت، چند حالت وجود دارد که هریک حکم خاص خود را دارد. مرحوم شهید قاعدهای کلی ارائه میدهد و سپس چند مثال بیان میکند.
قاعده: آن مقداری از وقت را که یقین دارد حیض است، باید حیض قرار دهد. (چه ابتدای حیض را بداند، چه وسط و چه آخر ایام حیض را بداند.) و آن را با یکی از عدد روایات به گونهای تکمیل کند که مطابق شود. چون وقت را میداند و عدد را فراموش کرده است. چون عدد را فراموش کرده است، طبیعتا باید به عدد روایات مراجعه نماید. اما آن مقداری از وقت را که یقین دارد حیض بوده باید آن زمان را حیض قرار دهد و عدد روایات را باید به گونهای با این وقت تطبیق دهد که با وقت یقینی سازگار باشد.
ذکر چند مثال:
۱) اگر اول وقت را میداند. یعنی میداند سوم ماه به عنوان اولین روز، عادت بوده. در این صورت باید سوم را اولین روز حیض خودش قرار دهد، هرچند که خون را در روز اول یا دوم ماه دیده باشد. طبیعتا زمانی که روز سوم را روز اول حیض قرار دهد، یقینا روز چهارم و پنجم نیز حیض است. زیرا عدد حیض از سه روز کمتر نیست. اکنون که روز سوم و چهارم و پنجم را حیض قرار داد، باقی ایام حیض را باید با عدد یکی از روایات تطبیق دهد. یا یک ماه را سه روز و ماه دیگر را ده روز حیض قرار دهد یا شش، شش و یا هفت، هفت قرار دهد. البته باید از ادامه قرار دهد و نمیتواند از روزهای قبل حساب کند. زیرا میداند که روز سوم، روز اول حیض است.
۲) اگر آخر وقت حیض را میداند. یعنی میداند که دهم ماه آخرین روز حیضش بوده است اما عدد را فراموش کرده است. در این صورت روز دهم و دو روز قبلش را حتما حیض قرار میدهد. سپس این سه روز را از ما قبل به گونهای تکمیل میکند که با عدد روایات سازگار باشد. اگر میخواهد شش، شش قرار دهد باید سه روز دیگر را به این ایام اضافه کند. اگر میخواهد هفت، هفت قرار دهد، چهار روز دیگر به آن اضافه میکند. اگر میخواهد سه، ده قرار دهد باید این سه روز را حیض و در ماه بعد به آن هفت روز اضافه کند، یا بالعکس.
۳) اگر وسط حیض را میداند و میداند که ما قبل این وسط و ما بعدش، مساوی بوده است. یعنی میداند که مثلا ۵ ماه، وسط حیضش بوده است یعنی تعداد روزهای قبل و تعداد روزهای بعدش، برابر بود. در این صورت روز ۵ ماه و حد اقل یک روز قبل و یک روز بعد از ۵ را نیز حیض قرار میدهد. سپس باید هفت، هفت را قرار دهد و نمیتواند شش، شش یا سه، ده را قرار دهد. زیرا هر یک از آنها را قرار دهد، پنجم وسط قرار نمیگیرد. یعنی تعداد روزهای قبل و بعدش یکی نمیشود. برای این که پنجم وسط قرار گیرد و روزهای بعد و قبلش مساوی شود باید هفت، هفت را انتخاب کند.
۴) اگر وسط حیض را میداند اما دو روز میداند. یعنی میداند که ۵ و ۶ ماه عادت بوده و این دو روز، وسط بوده. به این معنا که ما قبل و ما بعد این ۵ و ۶ ماه، مساوی بوده است. در این صورت باید ۵ و ۶ ماه را حیض قرار دهد و از عدد روایات شش، شش را انتخاب کند. زیرا شش، شش زوج است. دو روز قبل از پنجم و دو روز بعد از ششم را باید به آنها اضافه کند تا شش روز شود. این صورت نه با هفت، هفت و نه با سه، ده سازگار میشود.
۵) اگر اجمالا میداند که مثلا روز ۵ ماه، وسط حیض بوده است. چه ماقبل و مابعد مساوی باشد و چه نباشد. یعنی نمیداند که ماقبل این ۵ و مابعد آن با یکدیگر مساوی بود یا مساوی نبود اما میداند که ۵ وسط بود و اول و آخر نبود. در این صورت حتما باید یک روز قبل و یک روز بعد را حیض قرار دهد. اکنون که روزهای ۴ و ۵ و ۶ حیض قرار گرفت با یکی از روایات چه از قبل و چه از از بعد و چه از قبل و بعد، عدد را تکمیل میکند. مثلا اگر شش، شش قرار میدهد. روز ۴ و ۵ و ۶ که حیض قرار گرفتند میتواند سه روز دیگر را از قبل و یا از بعد قرار دهد. میتواند یکی را از قبل و دو روز دیگر را از بعد قرار دهد یا بالعکس.
۶) اگر اجمالا میداند ۴ و ۵ ماه عادت بوده است اما نمیداند که ۴ و ۵ اول حیض یا آخر یا وسط حیض بوده است. در این صورت خود ۴ و ۵ ماه را باید حیض قرار دهد و این روزها را با یکی از اعداد روایات به اختیار خودش تکمیل کند. اگر میخواهد شش، شش قرار دهد باید چهار روز دیگر را به آن اضافه کند. این چهار روز را میتواند از قبل از ۴ به آن اضافه کند و میتواند به بعد روز ۵ اضافه کند و میتواند بعضی را قبل و بعضی را بعد قرار دهد.
مرحوم شهید پس از ذکر این مثالها میفرماید: شیخ طوسی در مورد ناسیه وقت (زنی که وقت را فراموش کرده است) فرموده است که لازم است که احتیاط کند، بین تروک حائض و عمل مستحاضه. یعنی تروک حائض را باید ترک کند. نباید وارد مسجد شود، دست به خط قرآن نباید بکشد و.... اما از سویی باید عمل مستحاضه را انجام دهد. یعنی اگر ماه رمضان است، باید روزه بگیرد، نمازش را بخواند.
مرحوم شهید میفرماید: از نظر ما هرچند این احتیاط جایز است اما لازم نیست.