مواردی که اقتضای نزح ۷ دلو را دارند:
در موارد ذیل باید ۷ دلو آب نزح شود.
۱) مردار پرنده: اگر آب چاه با مردار پرندهای نجس شود، برای تطهیر آن باید ۷ دلو آب کشیده شود. البته مراد از پرنده، پرندگانی هستند که در حد کبوتر و بالاتر از آن باشند. زیرا در مورد پرندگانی که به اندازه گنجشک باشند، نزح ۱ دلو کافی است. بنابر این تمام پرندگان اقتضای ۷ دلو را ندارد.
۲) موش: البته در خصوص موش، مشهور قیدی را در نظر گرفتهاند و آن این است که جسد موش، باد کرده باشد.
هرچند که روایت این مورد نیز ضعیف السند است اما آنچه که در روایت بیان شده، قید انتفاخ نیست بلکه در روایت قید تفسخ به معنای متلاشی شدن است. در روایت چنین بیان شده است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِذَا وَقَعَتِ اَلْفَأْرَةُ فِي اَلْبِئْرِ فَتَسَلَّخَتْ فَانْزَحْ مِنْهَا سَبْعَ دِلاَءٍ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى فَتَفَسَّخَتْ.
۳) بول صبی: اگر آب چاه با بول پسر بچه نجس شود، باید ۷ دلو نزح شود. در این جا پسر بچهای مراد است که بیش از ۲ سال داشته باشد و به حد حُلُم (حد بلوغ) نرسیده باشد. چنانچه کمتر از ۲ سال داشته باشد اما غذا خور باشد، غذا خوردن او هم به گونهای باشد که بیشتر یا مساوی با شیر مادر باشد، حکم پسر بچه بالای دو سال را دارد.
۴) غسل جنبی که بدن خالی از عین نجس باشد. خالی بودن از عین نجس مراد آن است که بدن از حیث عین نجاست تطهیر شده و بدنی پاک دارد و تنها غسل بر عهده او است. در این صورت اگر فرد غسل جنابت انجام دهد و آب غسل به چاه سرایت کند، باید ۷ دلو نزح کند.
پیش از بیان نظر شهید ذکر دو نکته ضروری است.
نکته نخست: اگر بدن جنب، خالی از عین نجاست نباشد. مثلا در بدن شخص، منی است. در این صورت باید به مقداری نزح انجام دهد که حکم منی اقتضا دارد. یعنی منی ملاک قرار میگیرد و حکم آن جاری میباشد.
نکته دوم: روایتی که در این خصوص وجود دارد به شرح ذیل است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِذَا أَتَيْتَ اَلْبِئْرَ وَ أَنْتَ جُنُبٌ (اگر به چاهی رسیدی و جنب بودی) فَلَمْ تَجِدْ دَلْواً وَ لاَ شَيْئاً تَغْرِفُ بِهِ (چیزی نداشتی که با آن، آب را از چاه برداری) فَتَيَمَّمْ بِالصَّعِيدِ (تیمم کن و غسل نکن) فَإِنَّ رَبَّ اَلْمَاءِ رَبُّ اَلصَّعِيدِ (خدایی که آب را به عنوان طهور میپذیرد، خاک را نیز میپذیرد)، وَ لاَ تَقَعْ فِي اَلْبِئْرِ (درون چاه نرو و از آن استفاده نکن.) وَ لاَ تُفْسِدْ عَلَى اَلْقَوْمِ مَاءَهُمْ. (آب چاه را خراب نکن.)
علما در صدد هستند که از این روایت استفاده کنند، فرد به صرف این که جنب باشد (هرچند بدنش پاک باشد) باعث فساد آب و نجاست آب میشود.
مرحوم شهید میفرماید: مقتضای روایت آن است که آب بواسطه غسل جنب در آن فاسد و نجس میشود. هرچند که بدن فرد جنب پاک باشد.
برخی به گونهای دیگر بیان نمودهاند. آنها گفتهاند آب غسل نجس نمیشود اما در عین حال با این آب چاه نمیتوان طهارت حاصل کرد. بلکه باید ابتدا ۷ دلو آب از آن کشیده شود و پس از آن میتوان طهارت حاصل کرد.
مرحوم شهید این سخن را نمیپذیرد و معتقد است که آب نجس است. طبیعتا هنگامی که آب نجس باشد نه میتوان از آن برای طهارت استفاده کرد و نه میتوان آن را نوشید.
اگر بپذیریم که آب بوسیله غسل فرد جنب، نجس میشود اگر غسل ارتماسی کرده باشد (بصورت یکباره در آب فرو رفته است)، غسل صحیح است. زیرا پیش از آن که درون آب فرو رود، آب پاک بوده و غسل صورت گرفته است اما چون با فرو رفتن در آب، آب را نجس کرده است، بدنش نجس محسوب میشود.
اگر غسل ترتیبی انجام داده باشد. دو وجه در این صورت بیان شده است.
وجه اول: بعد از غسل اولین جزء (سر و گردن) آب چاه نجس میشود. طبعا دیگر نمیتواند باقی اجزاء را غسل کند. مگر آن که ۷ دلو نزح کند و پس از آن جزء دوم را غسل کند.
وجه دوم: بعد از غسل اولین جزء چون همچنان غسل کامل صورت نگرفته، آب چاه نیز نجس نشده است. یعنی نجاست آب چاه متوقف بر کامل شدن غسل است و تا غسل تکمیل نشود، آب چاه نجس نمیشود. در این صورت پس از اتمام غسل، آب چاه نجس میشود اما بدن فرد طاهر میباشد. زیرا قبل از غسل، بدن وی پاک بوده است و اکنون که غسل تمام شده است از آب نجس روی بدن او چیزی نریخته است.
نکته سوم: آیا این حکم مربوط به خصوص جنابت است یا هر حدث اکبری که نیازمند غسل است (حیض، استحاضه، مس میت) این حکم را دارد؟
پاسخ: دو احتمال وجود دارد.
احتمال نخست: عدم الحاق به جنب، به جهت عمل بر اصل. زیرا اصل آن است که بدن طاهر، آب چاه را نجس نمیکند.
احتمال دوم: الحاق سایر به جنب. مقصود روایت، خصوص جنب نیست بلکه مقصود روایت هر حدث اکبری است.
۵) خروج کلب بصورت زنده: اگر آب چاه به کلب زنده نجس شود، باید ۷ دلو برای طهارت آن چاه، نزح شود.