«فصلٌ لا شبهة فی لزوم اتّباع ظاهر كلام الشارع فی تعیین مراده فی الجملة؛ لاستقرار طریقة العقلاء علی اتّباع الظهورات فی تعیین المرادات».
حجیت ظواهر
اولین موردی که از موضوع آن قاعدهی عقلی و آن اصلی که در بحث گذشته عرض کردیم به خروج تخصص و موضوعی، مسألهی ظواهر است. ظواهر حجیت دارند و یکی از ظنون خاصه هستند و ما دلیل خاص بر اعتبار و در حجیت این ظواهر داریم و در نتیجه از اماراتی که مشکوک الاعتبار و مشکوک الحجة باشند، نیستند. بدنبال این اثبات میکنند که ظواهر قرآن و ظواهر کتاب شریف حجیت دارد.
مرحوم آخوند برای اثبات این معنا تمسک به سیرهی عقلائیه میکنند. وقتی به عقلاء مراجعه میکنیم میبینیم که عقلاء ظواهر کلمات و الفاظ را حجت میدانند، عقلا به ظواهر عمل میکنند و ظواهر را بعنوان یک حجت تلقی میکنند و از آن طرف میبینیم شارع مقدس نسبت به این سیرهی عقلائیه منع و ردعی نفرموده است.
شارع برای بیان مرادات خودش یک طریق مخصوص و یک راه خاصی را اختراع نکرده است. شارع مقدس چون منعی از سیرهی عقلائیه نکرده معلوم میشود، همانطوری که عقلاء ظواهر الفاظ را حجت میدانند، شارع هم ظواهر را معتبر میداند.
تفاصیل در مسئله
مرحوم آخوند میفرمایند: فی الجمله بین فقهاء و اصولیین خلافی نیست در اینکه ظواهر حجت هستند، اما در مقابل این مسأله و این قول، تفصیلاتی در کلمات علماء و محدثین و اصولیین وجود دارد.
تفصیل اول
گفتهاند: ظاهر کلام یک متکلم در صورتی برای مخاطب حجت است که مخاطب ظن شخصی به مراد متکلم پیدا کند. اگر متکلم کلامی را گفت و مخاطب ظن فعلی یعنی ظن شخصی به مراد متکلم پیدا کرد، در اینجا مراد متکل حجت است و اگر ظن فعلی پیدا نکرد حجیت ندارد.
تفصیل دوم
گفتهاند: ظاهر کلام حجت است در صورتی که مخاطب ظن به خلاف پیدا نکند. اگر ظن به خلاف مراد متکلم پیدا نکرد حجت است. طبق این تفصیل اگر مخاطب ظن به خلاف مراد متکلم پیدا کرد، اینجا دیگر ظاهر کلام متکلم حجت نیست.
تفصیل سوم
تفصیلی است که منصوب به مرحوم میرزای قمی است، مشهور گفتهاند که مرحوم میرزا این نظریه را دارند. اما در حاشیه رسائل در کتاب اوثق، برای کلام میرزای قمی یک معنای دیگری کرده و گفته است مراد میرزا آنچه مشهور خیال کردهاند نیست. به هر حال این تفصیل که در رسائل هم بود منصوب به میرزای قمی است.
ایشان فرموده است ظواهر کلام برای من قُصد إفهامه حجت است، اما آن کسی لم یقصد افهامه برای آن کسی که مقصود به افهام نیست حجیت ندارد، یعنی اگر الان من دارم با زید صحبت میکنم، طرف افهام و کسی که من میخواهم به او افهام کنم زید است، ظواهر کلام من برای زید حجت است، اما اگر بکر که پشت دیوار نشسته و مقصود به افهام من متکلم نیست، ظاهر کلام من برای او حجیت ندارد. این تفصیل را هم مرحوم میرزای قمی دادهاند.
تفصیل چهارم
تفصیل بین کتاب مبین و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام است که این تفصیل به جماعتی از اخباریها نسبت داده شده است، گفتهاند ظاهر قرآن حجیت ندارد اما ظواهر روایات حجت است.
مرحوم آخوند میفرمایند: به نظر ما همین دلیلی که بیان کردیم به اطلاق این دلیل تمام این تفاصیل را از بین میبریم. دلیل مرحوم آخوند مرکب از دو جزء شد. یک سیرهی عقلائیه بر عمل به ظواهر هر متکلمی است. هر کسی که کلامی را گفت، عقلاء به ظاهر کلام او أخذ میکنند، دوم شارع مقدس منعی از این سیره عقلائیه نکرده است. نفرموده است من در شریعت برای بیان مرادات خودم یک راه جدیدی دارم. این دلیل مرحوم آخوند و ایشان میفرمایند این دلیل اطلاق دارد.
سیره عقلائیه فرقی بین جایی که مخاطب ظن شخصی به مراد متکلم پیدا کند یا ظن شخصی پیدا نکند نمیگذارند. اگر مولایی به عبد خود گفت اکرم العلماء. که این ظهور در عموم دارد. این عبد باید همه علماء را اکرام کند. فرقی نمیکند که این عبد نسبت به مراد متکلم یعنی عموم ظن پیدا کند یا ظنی پیدا نکند.
عقلاء میگویند فرق نمیکند باید این عبد به این ظاهر عمل کند و اگر به ظاهر عمل نکرد و گفت من ظن به مراد مولا پیدا نکردم، این را عقلاء قبول نمیکنند و همچنین عقلاء فرقی نمیگذارند بین عدم الظن بالخلاف و غیر آن.
عقلاء میگویند اگر این عبد چه ظن به خلاف مراد متکلم، یعنی ظن به خصوص پیدا کند، چه ظن به خصوص پیدا کند، این ظاهر العلماء که ظهور در عموم دارد، برای این عبد حجیت دارد. اگر عبد همه علماء را اکرام نکند و بعد مولا به او بگوید چرا اکرام نکردی؟ بگوید من ظن به خلاف عموم پیدا کردم، یعنی ظن به خصوص. عقلاء این عذر عبد را نمیپذیرند و این سیره عقلائیه اطلاق دارد، فرقی بین من قصد افهامه و من لم یقصد افهامه نمیگذارند.
عقلاء میگویند وقتی یک متکلم حرفی میزند، مرحوم آخوند شاهد میآورند و میگویند اگر متکلم آمد پیش زید اقراری کرد، به زید گفت عمرو هزار تومان از من طبکار است. به زید گفت یعنی کسی که مقصود به افهامش بود زید بود. اگر بکر این اقرار متکلم را شنید و لو بکر مقصود به افهام نبوده است، اما همین بکر میتواند در محکمه شهادت دهد، بگوید من شهادت میدهم که این متکلم اقرار کرد و گفت عمرو این مقدار از من طلب دارد.
بنابراین سیره عقلائیه اطلاق دارد بین من قصد افهامه و من لم یقصد افهامه فرقی نمیگذارند و همچنین نسبت به تفصیل چهارم بین ظواهر قرآن و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام فرقی وجود ندارد.
بعد میفرمایند بعضی از محدثین و اخباریها که البته بین محدث و اخباری هم فرق وجود دارد، بعضی از آنها بین ظواهر قرآن و ظواهر روایات فرق گذاشتهاند، گفتهاند ظاهر قرآن قابل عمل و أخذ نیست بخلاف ظاهر روایات.
مرحوم آخوند میفرمایند اینها مجموعا کلماتشان را وقتی بررسی میکنیم پنج ادعا دارند که این پنج ادعا هر کدام بمنزلهی یک دلیل است. اول مرحوم آخوند هر پنج ادعا را نقل میکنند و بعد میفرمایند: «وكلّ هذه الدعاوی فاسدة».