احتیاط مستلزم تکرار عمل
فرض دیگر که بحث امروز است این است که در موردی که احتیاط مستلزم تکرار عمل است. آیا در چنین فرض با اینکه مکلف قدرت بر امتثال علمی تفصیلی دارد میتواند احتیاط کند یا خیر؟
این صورت امثلهی فراوانی دارد؛ مثلا مجتهد میتواند ادله را بررسی کند و استنباط کند که آیا نماز ظهر در روز جمعه واجب است یا نماز جمعه؟ قدرت دارد که یکی از اینها را به نتیجه برساند اما دنبال نکند و احتیاط کند، هم نماز ظهر را بخواند و هم نماز جمعه را که اینجا احتیاط مستلزم تکرار در عمل است یا در جایی که قبله مشتبه است، انسان نمیداند قبله به کدام طرف است، قدرت تحقیق دارد و یا از دیگران سوال کند و قبله را پیدا کند، اما بگوید من حوصله ندارم و یا برای من سخت است از دیگران سوال کنم احتیاط کند و به چهار طرف نماز بخواند.
آیا چنین عملی که احتیاط است و اسم را میگذاریم امتثال اجمالی کفایت میکند یا نه، حالا که قدرت دارد قبلا را تشخیص دهد باید برود و سؤال کند و قبله را پیدا کند.
اشکالات احتیاط مستلزم تکرار
مرحوم آخوند میفرمایند در اینجا برای عمل به احتیاط سه اشکال شده، که هر سه اشکال را ایشان نقل و رد میکنند.
اشکال اول
در این عمل قصد وجه رعایت نمیشود، وجه یعنی عنوان، این فعلی که الان انجام میدهد به چه عنوانی انجام دهد؟ آیا بعنوان وجوب انجام دهد یا بعنوان غیر وجوب؟ وقتی میخواهد به چهار طرف نماز بخواند، هر نماز که میخواهد بخواند به قصد وجه آن اخلال ورزیده میشود، اگر تحقیق کند و بداند که این سمت طرف قبله است در آنجا میتواند قصد وجه کند، حال به نحو غایتیت یا به نحو صفتیت یا به این نحو که میگوید: «اُصلی صلاة لوجوبها»، یا میگوید: «اُصلی صلاة واجبة»؛ اما در اینجا که میخواهد احتیاط کند و احتیاط اقتضاء تکرار دارد به قصد وجوب نمیتواند بگوید چون یکی از آنها واجب است نه هر چهارمورد یا در نماز ظهر و جمعه یکی واجب است نه هر دو آنها.
پاسخ
مرحوم اشکال در جواب از این اشکال میفرمایند ولو اینکه جواب کبروی هم به این اشکال میشود داد، کما اینکه در مباحث جلد اول فرمودهاند که اصلا ما دلیلی بر اعتبار قصد وجه در عبادات نداریم؛ لکن در اینجا یک جواب دقیقتری میدهند و میفرمایند ما صغرا را قبول نداریم، میگویند چه کسی میگوید نمیشود در صورت احتیاط قصد وجه کرد؟ قصد وجه هم بنحو غایتیت و هم بنحو صفتیت، امکان دارد. به همین مقدار بیان میکنند اما توضیح نمیدهند اینکه میگوییم امکان دارد یعنی چه.
بیان مرحوم شیخ برای تصور قصد وجه
مرحوم شیخ انصاری در بحث اشتغال رسائل، در بحث شبهه وجوبیه دو راه برای تصویر قصد وجه در عمل احتیاطی که مستلزم تکرار است ارائه نموده است:
راه اول: یک راه این است که بگوییم اینجا که احتیاط میکند عقل میگوید هم باید ظهر بخواند و هم نماز جمعه، چون حاکم به احتیاط عقل است. عقل میگوید هم نماز جمعه واجب است و هم نماز ظهر واجب است. پس از نظر عقلی هر دو عنوان وجوب دارند. بگوییم «اصلی صلاة الظهر لوجوبها بوجوب العقلی» یا «اصلی صلاة الجمعه لوجوبها بوجوب العقلی» این یک راه که مرحوم شیخ در رسائل ارائه دادهاند.
راه دوم: راه دومی که ارائه دادهاند این است که شیخ فرموده هر کدام را میخواهد بیاورد اینطور نیت کند. «ان ینوی به کل منهما حصول الواجب به أو بصاحبه»؛ مثلا اینطور بگوید «اصلی صلاة الظهر لأجل تحقق الفریضه الواقعیة به أو بالجمعة»؛ میگوید من نماز ظهر میخوانم میگوییم برای چه نماز ظهر میخوانی میگوید برای اینکه واجب محقق شود. یا به همین فعل من یا به نماز جمعهای که قبل از این خواندهام یا بعد از این نماز جمعه هم که میخواهد بخواند همین را بگوید، بگوید: «اصلی صلاة الجمعة» برای اینکه واجب شرعی تحقق پیدا کند یا به نماز جمعه یا به نماز ظهر.
اشکال دوم
اشکال دوم این است که در اینجا تمییز محقق نمیشود، مستشکل میگویید مثلا شما نماز ظهر و جمعه را بخوانید، از شما بپرسیم مأمور به کدام است؟ میگویید میدانم، تمیزی بین فعل مأمور به وجود ندارد. وقتی تمیز وجود نداشت تمییز که یکی از چیزهایی است که لازم است رعایت نمیشود و لذا اشکال دارد.
پاسخ
مرحوم آخوند در جواب از این اشکال دو جواب میدهند:
یکی جواب کبروی است میفرمایند ما در جلد اول کتاب در بحث تعبدی و توصلی به شما گفتیم نه در روایات و نه در آیات هیچ اثری از اینکه در واجباتی که انجام میدهید تمییز معتبر است نداریم.
جواب دوم میفرماید تمییز یک چیزی است که قالب مردم از آن غفلت دارند، اگر واقعا چنین چیزی معتبر باشد ائمه باید حتما بیان کنند.
اشکال سوم
گفتهاند احتیاطی که مستلزم تکرار است لعب به امر مولا است.، این بازی کردن با امر مولا است. مولا یک امر کرده و شما هم باید یک فعل انجام دهید. حال میخواهید ده فعل انجام دهید این استهزاء نسبت به امر مولا است. در عرف هم اینگونه است اگر کسی بگوید یک لیوان آب بیاور، کسی برود ده لیوان آب بیاورد ممکن است مولا مورد تمسخر قرار گیرد و خود آن کسی که این کار را انجام داده است.
پاسخ
مرحوم آخوند از این اشکال هم دو جواب میدهند:
یک جواب این است که گاهی اوقات عقلایی به این است که انسان احتیاط کند؛ مثلا کسی که میخواهد قبله را تحقیق کند ممکن است برای تحقیق کردن مشقت داشته باشد و مثلا یک ساعت وقت بگذارد، به جای یک ساعت، یک ربع چهار نماز میخوانم. غرض و داعی عقلایی گاهی اوقات بر احتیاط وجود دارد؛ پس بنابراین نمیتوانیم به امر کلی بگوییم هر عمل احتیاطی که مستلزم تکرار است استهزاء است. نه، گاهی اوقات عقلا قبول دارند و انگیزهی عقلایی انسان را وادار به چنین کاری میکند.
جواب دوم این است که مرحوم آخوند میفرمایند: این لعب به امر مولا نیست. این لعب هم اگر باشد، لعب به کیفیت اطاعت امر مولا است. آنگاه میفرمایند در اینجا سه مرحله داریم. ما یک امر مولا داریم، مولا امر کرده نماز بخوان، یک اطاعت امر مولا داریم، اینکه در عالم خارج نماز بخوانیم. بعد از مرحله دوم کیفیت اطاعت داریم.
مرحوم آخوند میفرمایند این احتیاط نه ربطی به مرحله اول دارد که امر مولا است و نه ربطی به مرحله دوم که اصل اطاعت دارد، مربوط به کیفیت اطاعت است و اگر لعب در کیفیت اطاعت باشد اشکالی ندارد. آن مقدار که لعب و استهزاء نباید در آن راه پیدا کند لعب نسبت به امر مولا و لعب نسبت به اطاعت مولا است.