درس فرائد الاصول - برائت

جلسه ۷۷: شبهه تحریمیه فقدان نص ۷۰

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

۲

تنبیه سوم

تنبیه سوم:

شکی نیست در اینکه در شبهه تحریمیه حکمیه فقدان نص احتیاط کردن حُسن دارد؛ بنابر این امر به احتیاط که در روایات وارد شده؛ نسبت به شبهه مورد بحث امر استحبابی می‌شود. ولی بحث در اینست که آیا امر به احتیاط نسبت به شبهه مورد بحث امر استحبابی مولوی است یا امر استحبابی إرشادی است؟

۳

احتمالات وارده در تنبیه سوم (احتمال اول)

در این مورد دو احتمال است.

احتمالات وارده در تنبیه سوم:

۱. یحتمل بگوئیم که امر به احتیاط (نسبت به شرب توتون) امر استحبابی مولوی است.

این احتمال دو دلیل دارد:

دلیل اول: حمل بر أقرب. توضیح: امر ظهور در وجوب مولوی دارد؛ ولی ما یقین داریم که از امر به احتیاط نسبت به شبهه مورد بحث این ظهور اراده نشده و لذا حمل بر أقرب که استحباب مولوی است می‌شود.

دلیل دوم: که سیأتی إن شاء الله در بحث روز بعد.

۴

احتمالات وارده در تنبیه سوم (احتمال دوم)

۲. یحتمل بگوئیم که امر به احتیاط (نسبت به شرب توتون) امر استحبابی إرشادی باشد.

این احتمال سه دلیل دارد:

دلیل اول: ظهور روایات احتیاط در موافقت با حکم عقل.

توضیح: این مطلب را در ضمن دو مرحله و یک نتیجه بیان می‌کنیم:

مرحله اول: عقل سه حکم دارد که هر سه حکم إرشادی است؛ یعنی هر سه حکم به خاطر ترتّب خاصیتی می‌باشد نه اینکه موافقت و مخالفت خود عقل ارزش و ضد ارزش باشد:

الف. حکم اول: گاهی عقل به وجوب اطاعت حکم می‌کند به خاطر دفع عقاب متیقن. مثل حکم عقل به وجوب اطاعت از واجبات معلومه.

ب. حکم دوم: گاهی عقل به وجوب احتیاط حکم می‌کند به خاطر دفع عقاب محتمل؛ مثل شک در مکلّف به. مثلاً من شک دارم در ظهر جمعه آیا نماز ظهر واجب است یا نماز جمعه؟. عقل در اینجا می‌گوید احتیاط کن و هر دو را انجام بده.

ج. حکم سوم: گاهی عقل به حسن احتیاط حکم می‌کند؛ به خاطر دفع ضرر محتمل غیر عقابی؛ مثل شک در تکلیف. مثلاً من شک دارم که شرب توتون حلال است یا حرام است؟. عقل در اینجا می‌گوید احتیاط حسن دارد. (حکم عقل همیشه إرشادی است؛ لذا موافقت و مخالفت آن عقابی ندارد.)

مرحله دوم: در اکثر روایات احتیاط علت و حکمت کنار گذاشتن و عمل نکردن به مشتبه ذکر شده است (عدم وقوع در هلاکت) ظاهر روایات اینست که هدف هماهنگ شدن و موافق شدن حکم شرع با حکم عقل است؛ بنابراین شرع هم آن سه حکم را دارد.

۳۱.۰۶ نتیجه: در شبهه تحریمه حکمیه فقدان نص (شرب توتون)، عقل حکم به حُسن احتیاط می‌کند. این حکم عقل، حکم إرشادی است؛ پس امر شارع به احتیاط هم إرشادی می‌شود؛ به خاطر هماهنگ شدن حکم شرع با حکم عقل.

دلیل دوم: سَبَقَ در صفحه ۶۹ از همین کتاب (چاپ کنگره.)

دلیل سوم: أن شاء الله در جلسه آینده

۵

تطبیق عبارت بیان عنوان تنبیه سوم

الثالث: هل أنّ أوامر الاحتياط للاستحباب أو للإرشاد؟

لا إشكال في رجحان الاحتياط (در مانحن فیه، مانند شرب توتون) عقلا (عقل عملی مستقل) و نقلا، كما يستفاد (رجحان) من الأخبار المذكورة (در کتاب) و غيرها (اخبار مذکوره؛ یعنی اخبار دیگری که در کتاب نیامده).

و هل الأوامر الشرعيّة (امر به احتیاط در روایات) للاستحباب (استحباب مولوی)، [۱] فيثاب عليه (احتیاط) و إن لم يحصل به (احتیاط) الاجتناب عن الحرام الواقعيّ، أو غيريّ (یعنی إرشادی) بمعنى كونه مطلوبا لأجل التحرّز عن الهلكة المحتملة (هلاکت غیر عقابی) و الاطمئنان بعدم وقوعه (مکلّف) فيها (هلکه محتمله)، فيكون الأمر به (احتیاط) إرشاديا لا يترتّب على موافقته (امر به احتیاط) و مخالفته سوى الخاصيّة المترتّبة على الفعل (شرب توتون) أو الترك (ترک شرب توتون)، نظير أوامر الطبيب، و نظير الأمر بالإشهاد عند المعاملة لئلّا يقع التنازع؟. 

پانوشت‌ها

  1. ^ در اینجا حتما باید بگوئید أیضاً؛ زیرا در غیر این صورت کلام باطل خواهد بود.
۶

تطبیق عبارت احتمالات وارده در تنبیه

(احتمالات وارده در امر به احتیاط:) وجهان:

۷

تطبیق عبارت احتمال اول

(احتمال اول: امر به احتیاط امر مولوی است:) من ظاهر الأمر (امر به احتیاط) بعد فرض عدم إرادة الوجوب (وجوب مولوی).

۸

تطبیق عبارت احتمال دوم

(احتمال دوم: امر به احتیاط امر استحبابی إرشادی است:) و من سياق (هماهنگ شدن و موافق شدن) جُلّ (اکثر) الأخبار الواردة في ذلك (احتیاط)؛ فإنّ الظاهر (اخبار) كونها مؤكّدة لحكم العقل بالاحتياط.

(مرحله اول صورت دوم؛ شک در مکلف به:) و الظاهر أنّ حكم العقل بالاحتياط من حيث هو احتياط- على‏ تقدير كونه (حکم عقل به احتیاط) إلزاميّا- لمحض الاطمئنان و دفع احتمال العقاب (للإرشاد)، (صورت اول:) و كما أنّه (عقل) إذا تيقّن بالضرر (ضرر اُخروی) يكون إلزام العقل (الزام به اطاعت) لمحض الفرار عن العقاب المتيقّن (للإرشاد)، (صورت سوم:) فكذلك (یعنی إرشادی است) طلبه (طلب احتیاط) الغير الإلزاميّ إذا احتمل (احتمال می‌دهد عقل) الضرر.

بل، و كما أنّ أمر الشارع بالإطاعة في قوله تعالى: أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‏ لمحض الإرشاد؛ لئلّا يقع العبد في عقاب المعصية و (واو تفسیری است) يفوته ثواب الطاعة، و لا يترتّب على مخالفته سوى ذلك (عقاب)، فكذلك (یعنی إرشادی است) أمره (شارع) بالأخذ (عمل کردن) بما (احتیاطی که) يأمن معه (احتیاط) من الضرر، و لا يترتّب على موافقته (این امر) سوى الأمان المذكور، و لا على مخالفته (امر به احتیاط) سوى الوقوع في الحرام الواقعيّ على تقدير تحقّقه.

الثالث

هل أنّ أوامر الاحتياط للاستحباب أو للإرشاد؟

لا إشكال في رجحان الاحتياط عقلا ونقلا ، كما يستفاد من الأخبار المذكورة وغيرها (١).

وهل الأوامر الشرعيّة للاستحباب ، فيثاب عليه وإن لم يحصل به الاجتناب عن الحرام الواقعيّ ، أو غيريّ بمعنى كونه مطلوبا لأجل التحرّز عن الهلكة المحتملة والاطمئنان بعدم وقوعه فيها ، فيكون الأمر به إرشاديا لا يترتّب على موافقته ومخالفته سوى الخاصيّة المترتّبة على الفعل أو الترك ، نظير أوامر الطبيب ، ونظير الأمر بالإشهاد عند المعاملة لئلاّ يقع التنازع؟ وجهان :

الظاهر كونها للإرشاد

من ظاهر الأمر بعد فرض عدم إرادة الوجوب.

ومن سياق جلّ الأخبار الواردة في ذلك ؛ فإنّ الظاهر كونها مؤكّدة لحكم العقل بالاحتياط.

والظاهر (٢) أنّ حكم العقل بالاحتياط من حيث هو احتياط ـ على

__________________

(١) أي : أخبار التوقّف والاحتياط والتثليث.

(٢) في (ص): «وظاهر».

تقدير (١) كونه إلزاميّا ـ لمحض الاطمئنان ودفع احتمال العقاب ، وكما أنّه إذا تيقّن بالضرر يكون إلزام. العقل لمحض الفرار عن العقاب المتيقّن ، فكذلك طلبه الغير الإلزاميّ إذا احتمل الضرر.

بل ، وكما أنّ أمر الشارع بالإطاعة في قوله تعالى : ﴿أَطِيعُوا اللهَ وَرَسُولَهُ(٢) لمحض الإرشاد ؛ لئلاّ يقع العبد في عقاب المعصية ويفوته ثواب الطاعة ، ولا يترتّب على مخالفته سوى ذلك ، فكذلك أمره بالأخذ بما يأمن معه من الضرر ، و (٣) لا يترتّب على موافقته سوى الأمان المذكور ، ولا على مخالفته سوى الوقوع في الحرام الواقعيّ على تقدير تحقّقه.

ما يشهد لكونها للإشاد

ويشهد لما ذكرنا : أنّ ظاهر الأخبار حصر حكمة الاجتناب عن الشبهة في التفصّي عن الهلكة الواقعيّة لئلاّ يقع فيها من حيث لا يعلم.

واقترانه مع الاجتناب عن الحرام المعلوم في كونه ورعا ، ومن المعلوم أنّ الأمر باجتناب المحرّمات في هذه الأخبار ليس إلاّ للإرشاد ، لا يترتّب على موافقتها ومخالفتها سوى الخاصيّة الموجودة في المأمور به ـ وهو الاجتناب عن الحرام ـ أو فوتها ، فكذلك الأمر باجتناب الشبهة لا يترتّب على موافقته سوى ما يترتّب على نفس الاجتناب لو لم يأمر به الشارع ، بل فعله المكلّف حذرا من الوقوع في الحرام (٤).

__________________

(١) في (ت) زيادة : «عدم».

(٢) الأنفال : ٢٠.

(٣) لم ترد «و» في (ر) و (ص).

(٤) في هامش (ت) و (ص) زيادة : «هذا كلّه بالنظر إلى الأمر بالاحتياط ، وأمّا