درس فرائد الاصول - برائت

جلسه ۷: اقسام حالت مجتهد و انواع حکم ۷

 
۱

خطبه

۲

خلاصه مباحث گذشته

در جلسه قبل دو مطلب بیان کردیم:

مطلب اول: مقدمه: شک و شبهه در یک تقسیم، بر دو نوع است: اول: شبهه حکمیه یا مرادیه دوم: شبهه موضوعیه یا مصداقیه یا شبهه در طریق حکم

حال، اصول عملیه در یک تقسیم، بر دو نوع است:

نوع اول: بعضی از اصول عملیه، هم در شبهه حکمیه جاری می‌شود، و هم در شبهه موضوعیه، نوع دوم: بعضی از اصول عملیه فقط در شبهه موضوعیه جاری می‌شود، مثل اصالت الصحه.

بحث ما در علم اصول، درباره اصول عملیه‌ای است که وظیفه ما را در قبال شبهه حکمیه مشخص می‌کند.

نکته: در استصحاب سه نظریه است.

مطلب دوم: مرحوم شیخ درباره مجاری اصول عملیه، سه بیان دارند: بیان اول و دوم در اول کتاب قطع بیان شد.

بیان سوم: شک، دو صورت دارد:

صورت اول: گاهی برای شک حالت سابقه ملحوظه وجود دارد، در این صورت مجرای استصحاب است.

صورت دوم: گاهی برای شک، حالت سابقه ملحوظه ندارد، در این صورت شک، دو حالت دارد:

حالت اول: گاهی در شک احتیاط کردن ممکن است. این خود بر دو صورت است:

اول: گاهی شک، شک در تکلیف است. اینجا مجرای برائت است.

دوم: گاهی شک، شک در مکلف به است. اینجا مجرای احتیاط است.

حالت دوم: گاهی در شک احتیاط کردن ممکن نیست. این مجرای تخییر است.

۳

تداخل مجاری اصول عملیه

نکته اول: مجاری اصول عملیه، گاهی تداخل می‌کنند، یعنی یک شک است که هم جایگاه این اصل است و هم جایگاه اصل دیگر.

توضیح: اگر برای شک، حالت سابق باشد، اگر این حالت سابقه، لحاظ شود، جایگاه استصحاب است و اگر این حالت سابقه، لحاظ نشود، جایگاه اصول دیگر است، پس شکی که دارای حالت سابقه است، هم جایگاه استصحاب است و هم جایگاه اصول دیگر، اگرچه بالفعل، فقط یک اصل جاری می‌شود.

نکته دوم: بر مرحوم شیخ اشکالات متعددی وارد است، مثلا مرحوم شیخ جایگاه تخییر را، عدم امکان احتیاط قرار داد، در حالی که گاهی احتیاط ممکن نیست اما جای برائت است، مثل شک در وجوب و حرمت و اباحه.

۴

اقسام شک از لحاظ علم و عدم علم به تکلیف

مقدمه: شک، ۴۸ صورت دارد.

توضیح: شک، دو صورت دارد:

صورت اول: گاهی برای شک، حالت سابقه ملحوظه نیست، این صورت دو حالت دارد:

حالت اول: گاهی شک، شک در تکلیف است، این حالت، بر سه قسم است:

قسم اول: گاهی شک در تکلیف، شبهه تحریمیه است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

قسم دوم: گاهی شک در تکلیف، شهبه وجوبیه است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

قسم سوم: گاهی شک در تکلیف، دوران امر بین المحذورین است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

حالت دوم: گاهی شک، شک در مکلف به است. این حالت، بر سه قسم است:

قسم اول: گاهی شک در مکلف به، شبهه تحریمیه است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

قسم دوم: گاهی شک در مکلف به، شهبه وجوبیه است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

قسم سوم: گاهی شک در مکلف به، دوران امر بین المحذورین است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

صورت دوم: گاهی برای شک، حالت سابقه ملحوظه است. این صورت دو حالت دارد:

حالت اول: گاهی شک، شک در تکلیف است، این حالت، بر سه قسم است:

قسم اول: گاهی شک در تکلیف، شبهه تحریمیه است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

قسم دوم: گاهی شک در تکلیف، شهبه وجوبیه است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

قسم سوم: گاهی شک در تکلیف، دوران امر بین المحذورین است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

حالت دوم: گاهی شک، شک در مکلف به است. این حالت، بر سه قسم است:

قسم اول: گاهی شک در مکلف به، شبهه تحریمیه است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

قسم دوم: گاهی شک در مکلف به، شهبه وجوبیه است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

قسم سوم: گاهی شک در مکلف به، دوران امر بین المحذورین است. این چهار صورت دارد:

اول: شبهه حکمیه فقدان نص

دوم: شبهه حکمیه اجمال نص

سوم: شبهه حکمیه تعارض نصین.

چهارم: شبهه موضوعیه

حال بعد از مقدمه باید گفت: شک در یک تقسیم، بر دو نوع است:

نوع اول: شک در تکلیف: انسان در وجوب و حرمت، شک کند، اعم از اینکه علم به جنس داشته باشد، مثل دوران امر بین محذورین، یا عمل به جنس نداشته باشد، مثل شبهه تحریمیه یا وجوبیه.

نوع دوم: شک در مکلف به: انسان علم به تکلیف دارد و در متعلق تکلیف، شک دارد، اعم از اینکه شبهه حکمیه باشد یا موضوعیه. مثلا روز جمعه علم به وجوب دارد اما نمی‌داند روی نماز ظهر رفته یا نماز جمعه. یا یقین دارد که قضاء نماز واجب است اما نمی‌داند وجوب قضاء روی ظهر رفته یا عصر.

۵

تطبیق تداخل مجاری اصول عملیه

وقد ظهر مـمّا (مطالبی) ذكرنا (لحاظ را در استصحاب شرط دانستیم): أنّ موارد الاصول قد تتداخل؛ لأنّ المناط في الاستصحاب ملاحظة الحالة السابقة المتيقّنة، ومدار الثلاثة الباقية على عدم ملاحظتها (حالت سابقه) وإن كانت موجودة.

ثمّ إنّ تمام الكلام في الاصول الأربعة يحصل باشباعه (تفصیل دادن کلام) في مقامين:

أحدهما (مقامین): حكم الشكّ في الحكم الواقعيّ من دون ملاحظة الحالة السابقة، الراجع (صفت حکم الشک است) إلى الاصول الثلاثة.

الثاني: حكمه (شک) بملاحظة الحالة السابقة وهو (حکم) الاستصحاب.

۶

تطبیق اقسام شک از لحاظ علم و عدم علم به تکلیف

المقام الأوّل

في البراءة والاشتغال (از باب نامگذاری اسم ملزوم به لازم) والتّخيير

أمّا المقام الأوّل

فيقع الكلام فيه (مقام اول) في موضعين:

لأنّ الشكّ إمّا في نفس التكليف وهو (تکلیف) النوع الخاصّ (وجوب و حرمت) من الإلزام وإن علم جنسه (الزام)، كالتكليف المردّد بين الوجوب والتحريم.

وإمّا في متعلق التكليف مع العلم بنفسه (تکلیف)، كما إذا علم وجوب شيء وشكّ بين تعلّقه (وجوب) بالظهر والجمعة، أو علم وجوب فائتة وتردّدت بين الظهر والمغرب.

۷

صور شک در تکلیف

شک در تکلیف، سه صورت دارد:

صورت اول: گاهی شبهه تحریمیه است: یعنی انسان شک می‌کند که فلان عمل، حرام است یا حرام نیست.

صورت دوم: گاهی شبهه وجوبیه است: یعنی انسان شک می‌کند که فلان عمل، واجب است یا واجب نیست.

صورت سوم: دوران امر بین محذورین است: یعنی انسان شک می‌کند فلان عمل، واجب است یا حرام است، مثل دفن میت منافق.

اشکال: چرا شما شبهه کراهتیه و استحبابیه و دوران امر بین کراهت و استحباب را بیان نکرده‌اید؟

جواب اول: صغری: مقسم، تکلیف است.

کبری: و تکلیف مخصوص به الزام است.

نتیجه: پس مقسم، مخصوص به الزام است و لذا این سه شبهه مطرح نشده است.

۸

تطبیق صور شک در تکلیف

[الموضع الأوّل] (شک در تکلیف)

والموضع الأول يقع الكلام فيه (موضع اول) في مطالبَ (سه مطلب)؛ لأنّ التكليف المشكوك فيه (تکلیف) إمّا تحريم مشتبه بغير الوجوب، وإمّا وجوب مشتبه بغير التحريم، وإمّا تحريم مشتبه بالوجوب، وصور الاشتباه (شک) كثيرة.

وهذا (حصر عنوان در سه مطلب) مبنيّ على اختصاص التكليف بالإلزام

التعبّد به من الأخبار ؛ إذ بناء على كونه مفيدا للظنّ يدخل في الأمارات الكاشفة عن الحكم الواقعيّ.

وأمّا الاصول. المشخّصة لحكم الشبهة في الموضوع ـ كأصالة الصحّة ، وأصالة الوقوع فيما شكّ فيه بعد تجاوز المحلّ ـ فلا يقع الكلام فيها إلاّ لمناسبة يقتضيها المقام.

الانحصار عقليّ

مجاري الاصول الأربعة

ثمّ إنّ انحصار موارد الاشتباه في الاصول الأربعة عقليّ ؛ لأنّ حكم الشك إمّا أن يكون ملحوظا فيه اليقين السابق عليه ، وإمّا أن لا يكون ، سواء لم يكن يقين سابق عليه أم كان ولم يلحظ ، والأوّل هو مورد الاستصحاب ، والثاني إمّا يكون الاحتياط فيه ممكنا أم لا ، والثاني مورد التخيير ، والأوّل إمّا أن يدلّ دليل عقليّ أو نقليّ على ثبوت العقاب بمخالفة الواقع المجهول وإمّا أن لا يدلّ ، والأوّل مورد الاحتياط ، والثاني مورد البراءة.

تداخل موارد الاصول أحيانا

وقد ظهر ممّا ذكرنا : أنّ موارد الاصول قد تتداخل ؛ لأنّ المناط في الاستصحاب ملاحظة الحالة السابقة المتيقّنة (١) ، ومدار الثلاثة الباقية على عدم ملاحظتها وإن كانت موجودة.

ثمّ إنّ تمام الكلام في الاصول الأربعة يحصل باشباعه في مقامين :

أحدهما : حكم الشكّ في الحكم الواقعيّ من دون ملاحظة الحالة السابقة ، الراجع إلى الاصول الثلاثة.

الثاني : حكمه بملاحظة الحالة السابقة وهو الاستصحاب.

__________________

(١) في (ت) ، (ظ) و (ه): «المتيقّنة السابقة».

المقام الأوّل

في البراءة والاشتغال والتّخيير

أمّا المقام الأوّل

فيقع الكلام فيه في موضعين :

حكم الشأن من دون ملاحظة الحالة السابقة

لأنّ الشكّ إمّا في نفس التكليف وهو النوع الخاصّ من الإلزام وإن علم جنسه ، كالتكليف المردّد بين الوجوب والتحريم.

وإمّا في متعلق التكليف مع العلم بنفسه ، كما إذا علم وجوب شيء وشكّ بين تعلّقه بالظهر والجمعة ، أو علم وجوب فائتة وتردّدت بين الظهر والمغرب.

[الموضع الأوّل] (١)

الشكّ في نفس التكليف

والموضع الأول يقع الكلام فيه في مطالب ؛ لأنّ التكليف المشكوك فيه إمّا تحريم مشتبه بغير الوجوب ، وإمّا وجوب مشتبه بغير التحريم ، وإمّا تحريم مشتبه بالوجوب (٢) ، وصور الاشتباه كثيرة.

__________________

(١) العنوان منّا.

(٢) في (ظ) بدل «إمّا تحريم مشتبه بغير الوجوب ـ إلى ـ بالوجوب» : «إمّا إيجاب مشتبه بغيره ، وإمّا تحريم كذلك».

وهذا مبنيّ على اختصاص التكليف بالإلزام ، أو اختصاص الخلاف في البراءة والاحتياط به ، ولو فرض (١) شموله للمستحب والمكروه يظهر حالهما من الواجب والحرام ؛ فلا حاجة إلى تعميم العنوان.

ثمّ إنّ (٢) متعلّق التكليف المشكوك :

متعلّق التكليف المشكوك إمّا فعل كليّ أو فعل جزئي

إمّا أن يكون فعلا كلّيّا متعلّقا للحكم الشرعي الكلّي ، كشرب التتن المشكوك في حرمته ، والدعاء عند رؤية الهلال المشكوك في وجوبه.

وإمّا أن يكون فعلا جزئيّا متعلّقا للحكم الجزئي ، كشرب هذا المائع المحتمل كونه خمرا.

منشأ الشكّ في لشبهة الموضوعيّة والحكميّة

ومنشأ الشكّ في القسم الثاني : اشتباه الامور الخارجيّة.

ومنشؤه في الأوّل : إمّا أن يكون عدم النصّ في المسألة ، كمسألة شرب التتن ، وإمّا أن يكون إجمال النصّ ، كدوران الأمر في قوله تعالى : ﴿حَتَّى يَطْهُرْنَ(٣) بين التشديد والتخفيف مثلا ، وإمّا أن يكون تعارض النصّين ، ومنه الآية المذكورة بناء على تواتر القراءات.

وتوضيح أحكام هذه الأقسام في ضمن مطالب :

الأوّل : دوران الأمر بين الحرمة وغير الوجوب من الأحكام الثلاثة الباقية.

الثاني : دورانه بين الوجوب وغير التحريم.

الثالث : دورانه بين الوجوب والتحريم.

__________________

(١) كذا في (ت) و (ظ) ، وفي غيرهما : «فلو فرض».

(٢) «إنّ» من (ه).

(٣) البقرة : ٢٢٢.