مرحوم شیخ شروع به جواب کرده است:
جواب از طائفه اول:
طائفه اول آیات ناهیه از افتراء بود.
مرحوم شیخ از طائفه اول دو جواب میدهند:
جواب اول: جواب نقضی
اگر حکم کردن اصولیین به اباحه در شبهه تحریمیه حکمیه فقدان نص، افتراء به خدا باشد، پس حکم کردن شما (اخباریین) به اباحه در شبهه وجوبیه و شبهه موضوعیه هم افتراء به خداست. یعنی اشکال به خود شما هم وارد است.
توضیح: جواب نقضی کارش این است که اشکال را توسعه میدهد، شبهه دو نوع است و هر نوع، دو نوع است: شبهه یا حکمیه است یا موضوعیه است هر کدام هم دو قسم است وجوبیه یا تحریمیه. میشود چهارتا:
۱. شبهه حکمیه وجوبیه؛
۲. شبهه حکمیه تحریمیه؛
۳. شبهه موضوعیه وجوبیه؛
۴. شبهه موضوعیه تحریمیه.
برای هر کدام مثال میزنیم:
حکمیه تحریمیه: من شک دارم شرب تتن حرام است یا حلال است.
اختلاف بین اصولیین و اخباریین در همین جا است، اصولیین میگویند حلال است و اخباریین میگویند حرام است.
شبهه حکمیه وجوبیه: من شک میکنم دعا در زمان دیدن ماه واجب است یا خیر؟ وجوبیه است میدانید چرا، حکمیه است چون رفع شبهه به دست شارع است.
تمام علماء چه اصولی و چه اخباری میگویند اینجا برائت است، یعنی احتیاط واجب نیست و اگر شک کردید که دعا واجب است یا خیر، میگویند برائت جاری است.
شبهه موضوعیه تحریمیه: یک ظرف است که من نمیدانم خل است یا خمر است، این شبهه موضوعیه است چون رفع شک به دست شارع نیست من میروم از اهلش میپرسم که میگوید یا خل است یا خمر.
این شبهه موضوعیه تحریمیه است، در اینجا همه علماء چه اصولی و چه اخباری میگویند اینجا برائت است و بخور.
شبهه موضوعیه وجوبیه: من نمیدانم من به ایشان ده تومان بدهکار هستم یا ۲۰ تومان، یعنی نمیدانم بر من واجب است، ده تومان بدهم یا ۲۰ تومان، میروم از خودش میپرسم و میشود موضوعیه، اگر خودش هم نمیدانست، باز هم شبهه حکمیه نمیشود، چون شانیت دارد که از طرف غیر شارع مشخص شود.
همچنین این شبهه وجوبیه هم است، چون من نمیدانم ده تومان بر من واجب است که بدهم یا ۲۰ تومان. در اینجا اصولی و اخباری میگویند برائت واجب است یعنی ۱۰ تومان را بده و لازم نیست ۲۰ تومان بدهی.
نتیجه اینکه اخباری در سه شبهه برائت جاری میکنند، یکی شبهه وجوبیه حکمیه و یکی شبهه موضوعیه چه وجوبیه و چه تحریمیه، اصولی فقط در یکجا حکم به برائت کردهاند بر عکس اخباری و آنجا شبهه حکمیه تحریمیه.
حال مرحوم شیخ اگر این حکم به اباحه که کار اصولیین است، افتراء است، کار شما هم افتراء است، شما هم در شبهه حکمیه وجوبیه حکم به اباحه میکنید، در شبهه موضوعیه حکم اباحه میکنید، پس کار شما هم افتراء است.
پس این اشکال بر شما هم جاری است.
جواب نقضی تمام شد.
جواب دوم: جواب حلی: حکم کردن به اباحه، دو صورت دارد:
صورت اول: گاهی حکم کردن به اباحه به استناد ادله قطعیه نیست، در این صورت حکم کردن به اباحه، افتراء میباشد.
صورت دوم: گاهی حکم کردن به اباحه به استناد ادله قطعیه است، در این صورت حکم کردن به اباحه، افتراء نمیباشد. چون من دلیل قطعی دارد که حکم شرب تتن اباحه است، و من این را بگوئیم، آیا این افتراء است؟ خیر افتراء نیست.
صغری: حکم کردن به اباحه در صورتی که ادله قطعیه داریم، ادخال ما یعلم من الدین فی الدین است.
اگر من دلیل قطعی دارم که شرب تتن مباح است و این را بیان کنم، قطعا افتراء نیست، چون افتراء دو شاخه دارد:
۱. ادخال ما یعلم انه لیس من الدین فی الدین؛
۲. ادخال ما لم یعلم انه لیس من الدین فی الدین.
حال اگر کسی به استناد به ادله قطعیه حکم به اباحه کند، این ادخال ما یعلم من الدین فی الدین کرده است و این افتراء نیست.
کبری: و ادخال ما یعلم من الدین فی الدین، افتراء نیست.
نتیجه: حکم کردن به اباحه در این صورت، افتراء نیست و اصولیین به استناد ادله قطعیه حکم به اباحه میکنند.