درس فرائد الاصول - برائت

جلسه ۸۲: شبهه تحریمیه فقدان نص ۷۵

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین

۲

نکته:

نکته:

گروه چهارم که تعبیر به حرمت واقعیه کرده‏ اند امر به احتیاط نسبت به شبهه‏ تحریمیه‏ حکمیه‏ فقدان نص را امر إرشادی وجوبی می‏ گیرند. ویژگی امر إرشادی اینست که از ناحیه‏ امر به احتیاط آثاری پیدا نمی‏ شود؛ بلکه فقط آثار خود احتیاط مترتب می‏ شود.

۳

سه اثر برای احتیاط / اثر اول

سه اثر برای احتیاط بیان کردند که عبارتند از:

۱. مکلّف با احتیاط، از هلاکت محتمله که در فعل است خلاصی پیدا می‌کند.

۴

سه اثر برای احتیاط / اثر دوم

۲. مکلّف با احتیاط مستحق ثواب می‌شود؛ چون احتیاط انقیاد است.

۵

سه اثر برای احتیاط / اثر سوم

۳. مکلّف با ترک احتیاط تجرّی کرده است (تجرّی بنا بر قول شیخ فاعلی و بنا بر قول مشهور قبح فعلی دارد.)

۶

توضیح مطالب

توضیح: مرحوم وحید بهبهانی (ره) فرموده علماء اخباری پیرامون شبهه تحریمیه حکمیه فقدان نص (شرب توتون) چهار گروه هستند: ۱. توقف. ۲. احتیاط. ۳. حرمت ظاهری. ۴. حرمت واقعی. فعلا بحث در گروه چهارم است.

در این اخبار امر به احتیاط شده است حال یا به طور صریح امر به احتیاط شده مانند أخوک دینک فاحتط لدینک. یا ضمنا امر به احتیاط شده یعنی شما در این اخبار امر پیدا نمی‌کنید. این گروه چهارم که قائل به حرمت واثعی هستند این امر به احتیاط را نسبت به شرب توتون؛ امر إرشادی وجوبی می‌گیرند. (ویژگی إرشادی بودن اینست که هر آثاری که احتیاط دارد بعد از امر هم همان آثار باقی است و اثر دیگری بر آن به جهت خود امر به احتیاط، اضافه نمی‌شود. آثار آن عبارت است از: ۱. دچار هلاکت محتمله نمی‌شود. ۲. ثواب دارد؛ زیرا احتیاط انقیاد و اطاعت حکمیه است. ۳. ترک احتیاط کردن باعث متجری شدن می‌شود.

مثال: طبیب می‏ گوید اشرب الدواء. ما در اینجا یک شرب دواء داریم که متعلّق امر است؛ و یک امر داریم؛ اگر من شرب دواء کردم خاصیت آن همان چیزی است که بعداز امر هست. و اگر شرب دواء نکردم خاصیت این عدم شرب همان خاصیت امر است و آمدن امر دیگر خاصیت اضافه‏ ای درست نمی‌کند. (اینها تماماً سخنان اخباریین است.)

۷

نتیجه نهایی

نتیجه نهایی: (با این نتیجه یک اشکال هم حل می‏ شود) مرحوم شیخ (ره) چون در مقام جواب از میرزای قمی (ره) هستند فی الجمله اثبات کردند که این اقوال (اقوال أربعه) با یکدیگر تفاوت دارند.

۸

تطبیق عبارت سخن شیخ انصاری

(سخن شیخ انصاری:) (به عبارت دیگر در احتمال چهارم:) و لعلّ هذا القائل (قائل به حرمت واقعیه‏ إرشادی) اعتمد في ذلك (حرمت واقعیه‏ به این معنا) على ما ذكرنا سابقا (إرشادی بودن امر به احتیاط): من أنّ الأمر العقلی و النقلی بالإحتياط للإرشاد، من قبيل (امر به احتیاط از قبیل) أوامر (ارشب الدواء) الطبيب لا يترتّب على موافقتها (اوامر طبیب) و مخالفتها (اوامر طبیب) عدا ما (غیر از اثری که) يترتّب على نفس الفعل المأمور به (شرب الدواء) أو تركه (فعل مأمور به) لو لم يكن أمر. نعم (استدراک است از قائلین به امر إرشادی وجوبی، بلکه ما قائل به امر إرشادی استحبابی هستیم)، الإرشاد (امر إرشادی به احتیاط) على مذهب هذا الشخص (قائل به حرمت واقعیه که گروه چهارم باشد) على وجه اللزوم- كما في بعض أوامر الطبيب- لا للأولويّة (یعنی نیست امر إرشادی به احتیاط برای استحباب) كما اختاره (إرشاد علی وجه الإستحباب) القائلون بالبراءة.

۹

تطبیق عبارت بیان آثاز احتیاط

(بیان آثار احتیاط:) و أمّا ما (اثری که) يترتّب على نفس الاحتياط (متعلّق امر) فليس إلّا

۱۰

تطبیق عبارت اثر اول احتیاط

(اثر اول احتیاط:) التخلّص عن الهلاك المحتمل في الفعل (شرب توتون).

۱۱

تطبیق عبارت اثر دوم احتیاط

(نعم در مقابل حصری است که لیس إلا بیان می‏کند:) (اثر دوم در جزوه:) نعم، فاعله (احتیاط) يستحقّ المدح (ثواب) من حيث تركه (فاعل احتیاط) لِما (شرب توتون) يحتمل أن يكون تركه (فعل: شرب توتون) مطلوبا عند المولى، ففيه (احتیاط) نوع من الانقياد (تسلیم محض مولی بودن)، و يستحقّ (مستحق است فاعل احتیاط) عليه (در مقابل احتیاط) المدح و الثواب.

۱۲

تطبیق عبارت اثر سوم احتیاط

 (اثر سوم احتیاط در جزوه:) و أمّا تركه (احتیاط) فليس فيه (ترک) إلّا التجرّي بارتكاب ما (مثلاً شرب توتونی که) يحتمل أن يكون مبغوضا للمولى، و لا دليل على حرمة التجرّي على هذا الوجه (ارتکاب ما یحتمل المبغوضیة) و استحقاق العقاب عليه (تجرّی). بل عرفت فی مسألة حجّية العلم‏: المناقشة في حرمة التجرّی بما (مقطوع الحرمة) هو (ما: مقطوع الحرمة) أعظم من ذلك (محتمل المبغوضية)، كأن يكون الشي‏ء (مثلاً مایع) مقطوع الحرمة بالجهل المركّب (جهل مرکب یعنی من یقین دارم که این مایع خمر است و حال اینکه این مایع در واقع خمر نیست)، و لا يلزم من تسليم (قبول کردن) استحقاق الثواب (به خاطر تفضّل) على (علی مقابله است؛ یعنی در قبال) الانقياد بفعل الاحتياط، استحقاق العقاب بترك الاحتياط و التجرّي بالإقدام (متعلّق است به تجرّي)‏ على ما (فعل، شرب توتونی که) يحتمل. كونه (ما: شرب توتون) مبغوضا. [۱] و سيأتي تتمّة توضيح ذلك (عدم لزوم) في الشبهة المحصورة[۲] إن شاء اللّه تعالى.

پانوشت‌ها

  1. ^ حاشیه مرحوم آخوند (ره)، ص ۲۱۷.
  2. ^ فرائد الاصول، چاپ کنگره، ص ۲۲۹. 
۱۳

بیان یک نکته و چند آدرس

نکته: بین علم، قطع و یقین تا صفحه ۲۷ از کتب رسائل قدیم یک معناست اما از صفحه ۲۷ به بعد معنای آنها با هم فرق می‌‏کند.

بیان چند آدرس:

۱. الخامس در تنبیه پنجم: پاورقی: کفایة، ج ۲، ص ۱۹۰. مرحوم صاحب کفایه (ره) به جهت اهمیت، اين تنبیه را به عنوان اولین تنبیه ذکر کرده است.

۲. اصل الموضوعي: پاورقی: فوائد الاصول، ج ۳، ص ۳۸۰.

۳. حاکم: مصباح الاصول، ج ۲، ص ۳۰۹ – عناية الاصول، ج ۴، ص ۹۶

 ۴. هفت خط بعد از تنبیه چهارم: و الأظهر أن التوقف: فرق گذاری بین احتیاط و توقف خلاف مذهب اخباریین است؛ چون اخباریین توقف و احتیاط را یک چیز می‏ دانند.

في موضع آخر ، حيث قال ـ بعد ردّ خبر التثليث المتقدّم (١) : بأنّه لا يدلّ على الحظر أو وجوب التوقّف ، بل مقتضاه أنّ من ارتكب الشبهة واتّفق كونها (٢) حراما في الواقع يهلك لا مطلقا ـ : ويخطر بخاطري أنّ من الأخباريّين من يقول بهذا المعنى (٣) ، انتهى.

أوامر الاحتياط إرشاديّة

ولعلّ هذا القائل اعتمد في ذلك على ما ذكرنا سابقا (٤) : من أنّ الأمر العقليّ والنقليّ بالاحتياط للإرشاد ، من قبيل أوامر الطبيب لا يترتّب على موافقتها ومخالفتها عدا ما يترتّب على نفس الفعل المأمور به أو تركه لو لم يكن أمر. نعم ، الإرشاد على مذهب هذا الشخص على وجه اللزوم ـ كما في بعض أوامر الطبيب ـ لا للأولويّة كما اختاره القائلون بالبراءة. وأمّا ما يترتّب على نفس الاحتياط فليس إلاّ التخلّص عن الهلاك المحتمل في الفعل.

نعم ، فاعله يستحقّ المدح من حيث تركه لما يحتمل أن يكون تركه مطلوبا عند المولى ، ففيه نوع من الانقياد ، ويستحقّ عليه المدح والثواب. وأمّا تركه فليس فيه إلاّ التجرّي بارتكاب ما يحتمل أن يكون مبغوضا للمولى ، ولا دليل على حرمة التجرّي على هذا الوجه واستحقاق العقاب عليه. بل عرفت في مسألة حجّية العلم (٥) : المناقشة

__________________

(١) تقدّم في الصفحة ٨٢.

(٢) كذا في (ص) ، وفي غيرها : «كونه».

(٣) انظر الفوائد الحائريّة : ٢٤٢ ، ولكن ليست هذه العبارة «ويخطر بخاطري ...» في نسختنا من الفوائد.

(٤) راجع الصفحة ٦٩.

(٥) راجع مبحث القطع ١ : ٤٥.

في حرمة التجرّي بما هو أعظم من ذلك ، كأن يكون الشيء مقطوع الحرمة بالجهل المركّب ، ولا يلزم من تسليم استحقاق الثواب على الانقياد بفعل الاحتياط ، استحقاق العقاب بترك الاحتياط والتجرّي بالإقدام (١) على ما يحتمل. كونه مبغوضا. وسيأتي تتمّة توضيح ذلك في الشبهة المحصورة إن شاء الله تعالى.

__________________

(١) في (ت) و (ه): «في الإقدام».