درس فرائد الاصول - برائت

جلسه ۸۱: شبهه تحریمیه فقدان نص ۷۴

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

۲

خلاصه مباحث گذشته

خلاصه بحث گذشته: مرحوم وحید بهبهاني (ره) در مورد بر خورد با شبهه تحریمیه حکمیه فقدان نص (شرب توتون) به اخباریین چهار قول را نسبت داده بود: ۱. قائلین به توقف. ۲. قائلین به احتیاط. ۳. قائلین به حرمت ظاهری. ۴. قائلین به حرمت واقعی.

درباره این چهار نظریه گفتیم دو نظریه مطرح است:

۱. نظریه میرزای قمی (ره): مقصود همه‏ اینها یک چیز است و آن وجوب اجتناب از مشتبه است. این اختلاف در تعبیر به جهت اختلاف در أدله است.

۲. نظریه مرحوم شیخ (ره): این اقوال با هم تفادت دارد. توضیح کلام ایشان را در ضمن دو مرحله بیان کردیم:

مرحله اول: مقایسه بین توقف و احتیاط. نسبت میان توقف و احتیاط عموم و خصوص من وجه است و کسانی که تعبیر کردند به توقف نگاه کردند به أعمیّت توقف و کسانی که تعبیر کردند به احتیاط نگاه کردند به أعمیّت احتیاط.

مرحله دوم: مقایسه بین حرمت ظاهری و حرمت واقعی. و عرض کردیم که در مقام مقایسه چهار احتمال است:

احتمال اول: کسانی که قائل به حرمت ظاهری هستند موضوع حرمت را مشتبه بما هو مجهول حکمه الواقعی می‏گیرند و کسانی که قائل به حرمت واقعی هستند موضوع حرمت را مشتبه بما هو هو می‏ گیرند.

۳

احتمال دوم در مقایسه میان حرمت ظاهری و حرمت واقعی

احتمال دوم: گروه سوم که تعبیر به حرمت ظاهریه کرده‏ اند از مخطئه هستند؛ ولی گروه چهارم که تعبیر به حرمت واقعیه کرده‏ اند از مسببه هستند.

مرحوم شیخ (ره): آنهایی که می‏ گویند شرب توتون در ظاهر حرام است اینها جزء مخطئه هستند؛ یعنی می‌گویند احتمال دارد مباح باشد و احتمال دارد مباح هم نباشد اما در ظاهر حتماً حرام است. اما گروه چهارم که می‌گویند شرب توتون حرام واقعی است؛ جزء مسببه هستند؛ می‏گویند معنا ندارد که شما بگوئید احتمال دارد در واقع حرام باشد، خیر، بلکه دیگر واقعی وجود ندارد و شرب توتون در ظاهر و واقع می‌شود حرام.

۴

احتمال سوم در مقایسه میان حرمت ظاهری و حرمت واقعی

احتمال سوم: گروه سوم که تعبیر به حرمت ظاهریه کرده‏اند معتقدند که فعل در واقع محتمل است مباح باشد؛ و لکن أدله در ظاهر آن را حرام کرده است؛ ولی گروه چهارم که تعبیر به حرمت واقعیه کرده‌اند معتقدند که فعل در واقع حرام است.

توضیح: سومین احتمالی که مرحوم شیخ (ره) ذکر می‌کند تا اینکه بین حرمت ظاهری و حرمت واقعی فرق بگذارد اینست کسانی که قائل به حرمت ظاهری هستند می‌گویند این شرب توتون احتمال در واقع مباح باشد ولی أدله وجوب اجتناب از مشتبه می‌آید و در ظاهر شرب توتون را حرام می‌کند. اما کسانی که قائل به حرمت نکته: اگر بخواهیم از میان چهار احتمال یک احتمال را بپذیریم همین احتمال سوم است.

۵

فرق میان احتمال دوم و سوم

فرق بین احتمال دوم و سوم: مرحوم شیخ (ره) در احتمال دوم فرق می‌گذارد بین قائل؛ اما در احتمال سوم فرق می‌گذارد بین حکم؛ یعنی ایشان در احتمال سوم هم گروه سوم و هم گروه چهارم را مخطئه فرض کرده ولی در احتمال دوم یک گروه را مخطئه و گروه دیگر را مسببه فرض کرده است.

۶

احتمال چهارم در مقایسه میان حرمت ظاهری و حرمت واقعی

احتمال چهارم: گروه سوم که تعبیر حرمت ظاهریه کرده‌اند مرادشان از حرمت، حرمت مولویه است. نتیجه حرمت مولوی اینست که که اگر مکلّف اطاعت کند مطلقا ثواب دارد؛ و اگر مخالفت کند مطلقا عقاب دارد (چه فعل در واقع حرام باشد و چه نباشد.) ولی گروه چهارم که تعبیر به حرمت واقعیه می‌کنند مرادشان از حرمت، حرمت إرشادیه است. نتیجه حرمت إرشادیه اینست که ثواب داشتن و عقاب داشتن بستگی به واقع دارد. و به عبارت دیکر گروه سوم امر به احتیاط را امر وجوبی مولوی؛ ولی گروه چهارم امر به احتیاط را امر وجوبی إرشادی می‌گیرند.

توضیح: افرادی که می‏گویند شرب توتون در واقع حرام است مرادشان حرمت مولوی است؛ یعنی اگر شما شرب توتون کردید عقاب می‌شوید مطلقا؛ یعنی چه در واقع حرام باشد و چه در واقع حرام نباشد؛ ولی اگر شرب توتون نکردید ثواب دارد مطلقا؛ یعنی چه در واقع حرام باشد و چه در واقع حرام نباشد.

۷

خلاصه احتمال سوم و چهارم

خلاصه: بین گروه سوم (قائلین به حرمت ظاهری) و گروه چهارم (قائلین به حرمت واقعی) اختلاف موضوعی یا قائلی یا حکمی (حکم واقعی و حکم ظاهری) و یا امری (امر وجوبی مولوی و امر وجوبی إرشادی) وجود دارد.

۸

تطبیق عبارت مرحله دوم

(آدرس بحث صید قبل از و أما که در انتهای جلسه گذشته بیان کردیم: فوائد الاصول، ج ۳، ص ۳۷۵)

[الفرق بين الحرمة الظاهريّة و الواقعيّة]

(بیان مرحله دوم: مقایسه بین حرمت ظاهری و حرمت واقعی) و أمّا الحرمة الظاهريّة و الواقعيّة، فيحتمل الفرق بينهما (حرمت ظاهریه و حرمت واقعیه): بأنّ (متعلّق به فرق است) المعبّر بالاولى (حرمت ظاهری) قد لاحظ الحرمة من حيث عروضها (حرمت) لموضوع (مشتبه: شرب توتون) محكوم بحكم واقعي (واقعی مجهول)، (نتیجه:) فالحرمة ظاهريّة. و المعبّر بالثانية (حرمت واقعی) قد لاحظها (حرمت) من حيث عروضها (حرمت) لمشتبه الحكم (بما هو هو)، و هو (مشتبه الحکم بما هو هو) موضوع من الموضوعات الواقعيّة، (نتیجه:) فالحرمة واقعيّة.

۹

تطبیق عبارت احتمال دوم

 (احتمال دوم:) أو بملاحظة (عطف بأن المعبر) أنّه (شأن) إذا منع (منع کرد با أدله احتیاط) الشارع المكلّف- من حيث إنّه (مکلّف) جاهل بالحكم (حکم واقعی) - من الفعل (شرب توتون)، فلا يعقل إباحته (فعل) له (مکلّف) واقعا؛ لأنّ معنى الإباحة الإذن و (واو تفسیر) الترخيص، فتأمّل (اشاره به این دارد که هیچ تنافی بین إذن و حرمت نیست؛ زیرا تنافی یعنی تعارض و تعارض فرع بر اینست که در عرض هم باشند و حال اینکه حکم ظاهری و حکم واقعی در عرض هم نیستند).

(فتأمل در نظر استاد: مرحوم شیخ می‏خواهد با این فتأمل بگوید که این احتمال دوم هیچ ربطی به بحث ما ندارد، چون ما در این احتمال یک گروه را جزء شیعه قراره دادیم و یک گروه دیگر را سنی کردیم. تمام اهل سنت قائل به برائت هستند و کسی از آنها قائل به احتیاط نیست تا ما این فرق و احتمال دوم را صحیح بدانیم.) (مراجعه شود به ج ۲، ص ۷۵، سطر دوم)

۱۰

تطبیق عبارت احتمال سوم

(احتمال سوم:) و يحتمل الفرق (فرق بین حرمت ظاهریه و حرمت واقعیه): بأنّ القائل بالحرمة الظاهريّة يَحْتَمِلُ أن يكون الحكم (شرب توتون) في الواقع هي (حکم) الإباحة، إلّا أنّ أدلّة الاجتناب عن الشبهات حرّمتها (شبهات) ظاهرا، و القائل بالحرمة الواقعيّة (یعنی گروه چهارم) إنّما (همانا احتمال دارد) يتمسّك في ذلك (حرمت واقعی) بأصالة الحظر (منع) في الأشياء، من باب قبح التصرّف (مثلاً شرب) في ما (توتون) يختصّ (ما: توتون) بالغير (خداوند متعال) بغير إذنه.

۱۱

تطبیق عبارت احتمال چهارم

(احتمال چهارم:) و يحتمل الفرق (فرق بین حرمت ظاهری و حرمت واقعی): بأنّ معنى الحرمة الظاهريّة حرمة (حرمت مولوي) الشي‏ء (شرب توتون) في الظاهر فيعاقب عليه (شیء: شرب توتون) مطلقا و إن (تفسر مطلقا) كان (شرب توتون) مباحا في الواقع، و القائل بالحرمة الواقعيّة (یعنی گروه چهارم) يقول: بأنّه (شأن) لا حرمة ظاهرا أصلا (حرمت إرشادی)، فإن كان (شیء: شرب توتون) في الواقع حراما استحقّ (مکلّف) المؤاخذة عليه (شیء: شرب توتو) و إلّا فلا (یعنی استحقاق مؤاخذه ندارد)، و ليس معناها (حرمت واقعیه) أنّ المشتبه حرام واقعا، بل معناه (حرمت واقعی) أنّه ليس فيه (مشتبه) إلّا الحرمة الواقعيّة على تقدير ثبوتها (حرمت واقعیه)، فإنّ هذا (عقاب بر فرض حرمت واقعی شرب توتون) أحد الأقوال للأخباريّين في المسألة على (کلام) ما ذكره العلّامة الوحيد- المتقدّم‏ في موضع آخر، حيث (حیث تعلیلیه) قال- بعد ردّ (وحید بهبهانی) خبر التثليث المتقدّم‏: بأنّه (خبر تثلیث)(بأنّه متعلّق به ردّ است) لا يدلّ على الحظر أو وجوب (وجوب مولوی) التوقّف، بل مقتضاه (خبر تثلیث) أنّ من ارتكب الشبهة و اتّفق كونها (شبهه) حراما في الواقع يهلك لا مطلقا (یعنی عقاب نمی‌شود مطلقا؛ یعنی چه در واقع مباح باشد و چه در واقع مباح نباشد) -: و يخطر بخاطري (وحید بهبهانی) أنّ من الأخباريّين من يقول بهذا المعنى (عقاب بر فرض حرمت)‏، انتهى.

الأعمّ من محتمل التحريم ومحتمل الوجوب ، مثل وجوب السورة أو وجوب الجزاء المردّد بين نصف الصيد وكلّه.

الفرق بين الحرمة الظاهريّة والواقعيّة

وأمّا الحرمة الظاهريّة والواقعيّة ، فيحتمل الفرق بينهما : بأنّ المعبّر بالاولى قد لاحظ الحرمة من حيث عروضها لموضوع محكوم بحكم واقعيّ ، فالحرمة ظاهريّة. والمعبّر بالثانية قد لاحظها من حيث عروضها لمشتبه الحكم ، وهو موضوع من الموضوعات الواقعيّة ، فالحرمة واقعيّة. أو بملاحظة أنّه إذا منع الشارع المكلّف ـ من حيث إنّه جاهل بالحكم ـ من الفعل ، فلا يعقل إباحته له واقعا ؛ لأنّ معنى الإباحة الإذن والترخيص ، فتأمّل.

احتمال آخر في الفرق

ويحتمل الفرق : بأنّ القائل بالحرمة الظاهريّة يحتمل أن يكون الحكم في الواقع هي الإباحة ، إلاّ أنّ أدلّة الاجتناب عن الشبهات حرّمتها ظاهرا ، والقائل بالحرمة الواقعيّة إنّما يتمسّك في ذلك بأصالة الحظر في الأشياء ، من باب قبح التصرّف في ما يختصّ بالغير بغير إذنه.

احتمال ثالثُ في الفرق

ويحتمل الفرق : بأنّ معنى الحرمة الظاهريّة حرمة الشيء في الظاهر فيعاقب عليه مطلقا وإن كان مباحا في الواقع ، والقائل بالحرمة الواقعيّة يقول : بأنّه لا حرمة ظاهرا أصلا ، فإن كان في الواقع حراما استحقّ المؤاخذة عليه وإلاّ فلا ، وليس معناها أنّ المشتبه حرام واقعا ، بل معناه أنّه ليس فيه إلاّ الحرمة الواقعيّة على تقدير ثبوتها ، فإنّ هذا أحد الأقوال للأخباريّين في المسألة على ما ذكره العلاّمة الوحيد ـ المتقدّم (١) ـ

__________________

(١) أي : الوحيد البهبهاني.

في موضع آخر ، حيث قال ـ بعد ردّ خبر التثليث المتقدّم (١) : بأنّه لا يدلّ على الحظر أو وجوب التوقّف ، بل مقتضاه أنّ من ارتكب الشبهة واتّفق كونها (٢) حراما في الواقع يهلك لا مطلقا ـ : ويخطر بخاطري أنّ من الأخباريّين من يقول بهذا المعنى (٣) ، انتهى.

أوامر الاحتياط إرشاديّة

ولعلّ هذا القائل اعتمد في ذلك على ما ذكرنا سابقا (٤) : من أنّ الأمر العقليّ والنقليّ بالاحتياط للإرشاد ، من قبيل أوامر الطبيب لا يترتّب على موافقتها ومخالفتها عدا ما يترتّب على نفس الفعل المأمور به أو تركه لو لم يكن أمر. نعم ، الإرشاد على مذهب هذا الشخص على وجه اللزوم ـ كما في بعض أوامر الطبيب ـ لا للأولويّة كما اختاره القائلون بالبراءة. وأمّا ما يترتّب على نفس الاحتياط فليس إلاّ التخلّص عن الهلاك المحتمل في الفعل.

نعم ، فاعله يستحقّ المدح من حيث تركه لما يحتمل أن يكون تركه مطلوبا عند المولى ، ففيه نوع من الانقياد ، ويستحقّ عليه المدح والثواب. وأمّا تركه فليس فيه إلاّ التجرّي بارتكاب ما يحتمل أن يكون مبغوضا للمولى ، ولا دليل على حرمة التجرّي على هذا الوجه واستحقاق العقاب عليه. بل عرفت في مسألة حجّية العلم (٥) : المناقشة

__________________

(١) تقدّم في الصفحة ٨٢.

(٢) كذا في (ص) ، وفي غيرها : «كونه».

(٣) انظر الفوائد الحائريّة : ٢٤٢ ، ولكن ليست هذه العبارة «ويخطر بخاطري ...» في نسختنا من الفوائد.

(٤) راجع الصفحة ٦٩.

(٥) راجع مبحث القطع ١ : ٤٥.