درس فرائد الاصول - برائت

جلسه ۷۹: شبهه تحریمیه فقدان نص ۷۲

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

۲

سیر بحث

سیر بحث: من شک دارم که شرب توتون حلال است یا حرام است؟. مرحوم شیخ (ره) فرمودند که احتیاط کردن حسن است؛ یعنی انسان احتیاطا شرب توتون را ترک کند نیکوست. حالا می‌خواهیم ببینیم امر به احتیاط که در روایات آمده است، نسبت به شرب توتون چه نوع امری است. مرحوم شیخ (ره) می‌گوید امر به احتیاط حتما امر استحبابی است؛ ولی ایا امر استحبابی مولوی است یا امر استحبابی إرشادی است؟. دو احتمال است:

۱. امر به احتیاط، امر استحبابی مولوی باشد. این احتمال دو دلیل داشت.

۲. امر به احتیاط، امر استحبابی إرشادی باشد. این احتمال سه دلیل داشت.

نکته: مرحوم شیخ (ره) فرمود در شبهه تحریمیه مطلقا (یعنی در تمام هفت صورتش) احتیاط کردن حسن است. حال شخصی بر این نکته اشکال می‌گیرد.

۳

نقشه بحث

اسکلت بحث:

۱. بیان اشکال بر فرمایش مرحوم شیخ (ره) پیرامون مطلق حسن احتیاط در شبهه تحریمه.

۲. جواب از اشکال (اتمام تنبیه سوم.)

۳. نتیجه گیری.

۴

اشکال بر مطلق حسن احتیاط در شبهه تحریمیه

اشکال:

صغری: اگر در شبهه تحریمیه احتیاط به ترک حسن باشد، لازمه‌اش اینست که در عبادت‌های مستحبی که استحباب آنها احراز نشده احتیاط به ترک حسن باشد (چون در این عبادت‌ها دو احتمال است: ۱. یحتمل مستحب باشد. ۲. یحتمل مستحب نباشد؛ و لذا انجام آنها به قصد استحباب تشریع و حرام است. بنابراین در این عبادت‌ها شبهه تحریمیه می‌شود؛ چون امر دائر بین حرمت و استحباب است.)

کبری: و اللازم باطل (چون در این عبادت‌ها بالإتفاق احتیاط به انجام حسن است.)

نتیجه: فالملزوم مثله؛ یعنی در شبهه تحریمیه احتیاط به ترک حسن نیست.

مثال: یک عبادت‌های مستحبی وجود دارد که استحباب آن برای ما روشن نشده است؛ مانند نماز اعرابی. ما می‌خواهیم این نماز اعرابی را تبدیل به شبهه تحریمیه کنیم (زیرا امر آن دائر بین حرمت و استحباب است) و بعد از این شبهه تحریمه شدن، احتیاط به ترک باید حسن شود و حال اینکه احتیاط به ترک حسن نیست. و بالإتفاق می‌گویند احتیاط به انجام حسن است و حال اینکه لازمه کلام شیخ (ره) اینست که احتیاط به ترک حسن شود.

۵

جواب از اشکال

جواب از اشکال: در این عبادت‌ها احتمال حرمت منتفی است و لذا در این عبادت‌ها شبهه تحریمیه نمی‌شود.

دلیل: با توجه به اینکه مکلّف این عبادت‌ها را به قصد استحباب انجام نمی‌دهد بلکه رجاءً للواقع انجام می‌دهد می‌گوئیم:

صغری: حرمت محتمله، حرمت تشریعیه است.

کبری: و حرمت تشریعیه با انجام عمل رجاءً للواقع منتفی است.

نتیجه: پس حرمت محتمله با انجام عمل رجاءً للواقع منتفی است.

توضیح در مثال: مکلّفی که می‌خواهد نماز اعرابی بخواند؛ نماز اعرابی را به قصد رجاءً للواقع انجام می‌دهد و با وجود رجاءً للواقع دیگر احتمال حرمتی وجود ندارد تا بگوئیم این عبادت شبهه تحریمیه است.

۶

نتیجه نهایی در تنبیه سوم

نتیجه نهایی: در شبهه تحریمیه احتیاط کردن به ترک، حسن است و ظاهر کلام شیخ (ره) نسبت به شبهه مورد بحث، امر استحبابی مولوی است.

۷

مقدمه‌ای بر تطبیق عبارت

اطاعت کردن دو نوع است:

۱. اطاعت حقیقی: امتثال واجبات و امتثال محرّمات. مثال: شارع فرمود صلّ و شما نماز خواندید؛ به این می‌گویند اطاعت حقیقی. و یا شارع فرمود لا تشرب الخمر؛ و شما با این امر دیگر شرب خمر نکردید؛ به این می‌گویند اطاعت حقیقی.

توجه: اطاعت حقیقی ثواب دارد؛ اما امر به اطاعت ثواب ندارد؛ زیرا إرشادی است.

۲. اطاعت حکمی: امتثال محتمل الوجوب و امتثال محتمل الحرمة. یعنی آن چیزی را که احتمال وجوبش را می‌دهید انجامش بدهید و آنچه را که احتمال حرمتش را می‌دهید انجام ندهید.

توجه: عبارت اخری اطاعت حکمی، احتیاط است؛ و احتیاط در اینجا ثواب دارد از باب انقیاد (تسلیم محض خداوند بودن) اما امر به احتیاط ثواب ندارد؛ چون إرشادی است. احتیاط فقط یک خاصیت دارد و آن هم عدم وقوع در حرام است.

۸

تطبیق عبارت تبصره

(تبصره:) و لا يبعد (نظر دارد به ما یترتب علی نفس الإجتناب) التزام ترتّب الثواب عليه (احتیاط)؛ من حيث إنّه (احتیاط) انقياد (یعنی تسلیم محض مولی بودن)(لا من حیث تعلق امر به) و إطاعة حكميّة، فيكون حينئذ (که احتیاط ثواب دارد) حال الاحتياط و الأمر به (احتیاط)(احتط) حال نفس الإطاعة الحقيقيّة و الأمر بها (اطاعت حقیقیه؛ یعنی أطیعوا) في كون الأمر (احتط) لا يزيد فيه (احتیاط) على ما ثبت فيه (احتیاط) من المدح أو الثواب لو لا الأمر (در إرشادی بودن).

(نکته: أو الثواب باطل است بلکه باید و الثواب باشد. مراجعه کنید به نهایة الدرایة، ج ۲، ص ۳۱ و ۱۲۹)

۹

تطبیق عبارت دلیل دوم بر مولوی بودن امر به احتیاط

[ظاهر بعض الأخبار كونها للاستحباب‏]

(دلیل دوم بر مولوی بودن امر به احتیاط:) هذا، و لكنّ (این ولکن، استدراک از إرشادی بودن است) الظاهر من بعض الأخبار المتقدّمة، مثل قوله عليه السّلام: «من ارتكب الشبهات نازعته (یعنی عدم کمال نفس) نفسه إلى أن يقع في المحرّمات»، و قوله: «من ترك الشبهات كان لما استبان له من الإثم أترك»، و قوله: «من يرتع حول الحمى يوشك (نشانه عدم کمال نفس است) أن يقع فيه»: هو (خبر لکن است) كون الأمر به (احتیاط) للاستحباب، و حكمته (استحباب) أن لا يهون (آسان نشود) عليه (مکلّف) ارتكاب المحرّمات المعلومة، و لازم ذلك (استحباب مولوی) استحقاق الثواب على (این علی به معنای مقابله است) إطاعة أوامر الاحتياط، مضافا إلى الخاصيّة (ثواب) المترتّبة على نفسه.

۱۰

تطبیق عبارت نکته (تصور هفت صورت برای شبهه تحریمیه)

(نکته در جزوه: شبهه تحریمیه هفت صورت دارد و در تمام صور احتیاط کردن حسن است) ثمّ لا فرق فيما ذكرناه- من حسن الاحتياط بالترك- بين أفراد المسألة حتّى مورد دوران الأمر بين الاستحباب و التحريم، بناء على أنّ دفع (با احتیاط) المفسدة الملزمة للترك أولى (این أولی، أولی استحبابیه است) من جلب المصلحة الغير الملزمة. 

۱۱

تطبیق عبارت دلیل دوم بر عدم فرق در بین هفت صورت

(دلیل دوم بر عدم فرق بین هفت صورت:) و ظهور (عطف بر أنّ) الأخبار المتقدّمة في ذلك (عدم الفرق) أيضا (یعنی علاوه بر حکم عقل).

۱۲

تطبیق عبارت اشکال به احتیاط به ترک

(اشکال در جزوه: احتیاط به انجام است نه به ترک:) و لا يتوهّم: أنّه (شأن) يلزم من ذلك (حسن احتیاط به ترک) عدم حسن الاحتياط (به انجام) فيما (نماز اعرابی) احتمل كونه (ما: نماز اعرابی) من العبادات المستحبّة بل حسن الاحتياط بتركه (ما: نماز اعرابی)؛ إذ لا ينفكّ ذلك (احتمال عبادت بودن) عن احتمال كون فعله (ما: نماز اعرابی) تشريعا محرّما. لأنّ (علت برای لا یتوهم) حرمة التشريع تابعة لتحقّقه (تشریع)، و مع إتيان ما (نماز اعرابی) احتمل كونها عبادة لداعي (متعلق است به اتیان) هذا الاحتمال (رجاءً) لا يتحقّق موضوع التشريع؛ و لذا قد يجب الاحتياط مع هذا الاحتمال (احتمال عبادیت)، كما في الصلاة إلى أربع جهات أو في الثوبين المشتبهين و غيرهما (از موارد علم اجمالی)، و سيجي‏ء زيادة توضيح لذلك (وجوب احتیاط با احتمال عبادیت) إن شاء اللّه.

ترتّب الثواب على اجتناب الشبهة

ولا يبعد التزام ترتّب الثواب عليه ؛ من حيث إنّه انقياد وإطاعة حكميّة ، فيكون حينئذ حال الاحتياط والأمر به حال نفس الإطاعة الحقيقيّة والأمر بها في كون الأمر لا يزيد فيه على ما ثبت فيه من المدح أو الثواب لو لا الأمر.

ظاهر بعض الأخبار كونها للاستحباب

هذا ، ولكنّ الظاهر من بعض الأخبار المتقدّمة (١) ، مثل قوله عليه‌السلام : «من ارتكب الشبهات نازعته نفسه إلى أن يقع في المحرّمات» ، وقوله : «من ترك الشبهات كان لما استبان له من الإثم أترك» ، وقوله : «من يرتع حول الحمى يوشك أن يقع فيه» : هو كون الأمر به للاستحباب ، وحكمته أن لا يهون عليه ارتكاب المحرّمات المعلومة ، ولازم ذلك استحقاق الثواب على إطاعة أوامر الاحتياط ، مضافا إلى الخاصيّة المترتّبة (٢) على نفسه.

حسن الاحتياط مطلقاً

ثمّ لا فرق فيما ذكرناه ـ من حسن الاحتياط بالترك ـ بين أفراد المسألة حتّى مورد دوران الأمر بين الاستحباب والتحريم ، بناء على أنّ دفع المفسدة الملزمة للترك أولى من جلب المصلحة الغير الملزمة ، وظهور

__________________

نفس الاحتياط ، أعني ترك الشيء لداعي احتمال كونه مبغوضا عند الشارع» مع اختلاف بينهما.

وبناء على ما في هامش (ص) لا بدّ أن يبدّل قوله : «ولا يبعد» ب «فلا يبعد».

(١) راجع الصفحة ٦٨.

(٢) في (ر) ، (ص) و (ظ) بدل «الخاصية المترتّبة» : «الثواب المترتّب» ، وفي (ت): «الثواب» ، وفوقها : «الخاصيّة».

الأخبار المتقدّمة في ذلك أيضا.

ولا يتوهّم : أنّه يلزم من ذلك عدم حسن الاحتياط فيما احتمل كونه من العبادات المستحبّة بل حسن الاحتياط بتركه ؛ إذ لا ينفكّ ذلك عن احتمال كون فعله تشريعا محرّما.

لأنّ حرمة التشريع تابعة لتحقّقه ، ومع إتيان ما احتمل كونها عبادة لداعي هذا الاحتمال لا يتحقّق موضوع التشريع ؛ ولذا قد يجب الاحتياط مع هذا الاحتمال ، كما في الصلاة إلى أربع جهات أو في الثوبين المشتبهين وغيرهما ، وسيجيء زيادة توضيح لذلك إن شاء الله.