«والتحقيق: أنّ القبول إمّا أن يكون بلفظ «قبلت» و «رضيت»، وإمّا أن يكون بطريق الأمر والاستيجاب، نحو «بعني» فيقول المخاطب: «بعتك»، وإمّا أن يكون بلفظ «اشتريت» و «ملكت» مخفّفاً و «ابتعت».»
در این مسئله بحث در این بود که آیا تقدیم ایجاب بر قبول لازم است یا در عقد بیع، قبول هم میتواند مقدم بر ایجاب شود؟
فرمودند اشهر این است که باید ایجاب بر قبول مقدم شود و در مقابل اشهر، قولی را از شیخ طوسی بیان فرمودند و همچنین مرحوم علامه و محقق و شهید اول و ثانی میگویند تقدیم قبول بر ایجاب اشکال ندارد و برای هر کدام دلیلی ذکر کردند.
اما تحقیق شیخ: الفاظ قبول بر سه قسم است و باید بین آنها تفکیک قائل شویم:
قسم اول: الفاظی که دلالت بر مجرد رضایت به ایجاب دارد، مثل قبلت و رضیت.
قسم دوم: الفاظی که دلالت بر طلب الایجاب دارد، مثلا مشتری به صیغه امر به بایع بگوید بعنی هذا و بایع بگوید بعتک، بعنی در مقام قبول استعمال میشود و دلالت بر طلب الایجاب دارد.
قسم سوم: الفاظی که به دلالت مطابقی دلالت بر رضایت به ایجاب و طلب الایجاب ندارد و بلکه دلالت بر این دارد که مشتری، مبیع را تملک میکند.
مرحوم شیخ میفرمایند باید هر کدام را مستقلا بررسی کنیم و ببینیم در کدام تقدیم قبول و ایجاب جایز است.
در قسم اول و دوم میفرمایند تقدیم جایز نیست اما در قسم سوم اقوا این است که تقدیم جایز است.
اما در قسم اول: مشتری نمیتواند قبل از ایجاب بگوید قبلت و بعد بایع بگوید بعت به سه دلیل:
دلیل اول: ما کلمات جمعی از فقها را ملاحظه کردیم و دیدیم در آنجایی که قبول به لفظ قبلت است خلافی بین فقهاء نیست که قبول به لفظ قبلت نمیتواند بر ایجاب مقدم شود.
دلیل دوم: این خلاف متعارف است، عرف قبول به لفظ قبلت را بعد از ایجاب به کار میبرند.
دلیل سوم: قبول، فرع ایجاب است و نمیتواند بر ایجاب مقدم شود. قبول تابع ایجاب است و نمیتواند بر ایجاب مقدم شود.
اشکال مقدر: اگر کسی بگوید قبلتُ یعنی رضایت به ایجاب و رضایت به یک چیزی، فرقی نمیکند مقدم بر آن چیز باشد یا موخر از آن شیء باشد، رضایت به ایجاب باید در آن کلمهای باشد که دلالت بر رضایت کند، همانطور که رضایت به امر متقدم امکان دارد، رضایت به امر مستقبل هم امکان دارد و ایجابی که بعد میخواهد واقع شود، انسان الان میتواند اعلام رضایت کند.
خلاصه اینکه حقیقت قبول رضایت به ایجاب است و فرق ندارد که رضایت به چیز مقدم باشد یا موخر باشد.
جواب شیخ به اشکال: قبولی که در عقد بیع ما به صیغه قبلت به کار میبریم چهار خصوصیت را باید داده باشد:
۱. رضایت
۲. انشاء النقل؛ بایع با گفتن بعت نقل مبیع به مشتری را انشاء میکند و مشتری با قبلت نقل ثمن را به بایع انشاء میکند.
پس قبلت علاوه بر رضایت باید انشاء النقل داشته باشد، چون قبول مثل ایجاب جزء عقد است و رکن عقد است و با ایجاب همه چیزی تمام نشده و فقط رضایت باطنی مشتری باقی مانده باشد بلکه باید لفظ هم به کارببرد و انشاء النقل کند.
۳. انشاء النقل باید فی الحال باشد، یعنی در حال تکلم باید انشاء النقل باشد، در ایجاب وقتی بایع میگوید بعتٌ، نقل مبیع از بایع به مشتری انشاء شده است و در قبول هم باید انشاء نقل ثمن از مشتری به بایع باید در حال تکلم باشد و نمیشود مشتری بگوید من انشاء میکنم نقل ثمن را به مثمن به بایع در آینده و این با ایجاب جور در نمیآید چون اگر در ایجاب، انشاء النقل فی حال التکلم است در قبول هم باید باشد.
۴. انشاء نقل الثمن فی حال التکلم باید علی وجه العوضیه باشد، یعنی این انشاء نقل به عوض آن انشاء نقل است.
شیخ میفرماید شما فکر کردید قبول فقط خصوصیت اول است و این اشکال در ذهنتان آمده است که چه مانعی دارد رضایت به یک شیء متقدم باشد یا به یک شیء متاخر، در حالی که در قبول ۴ خصوصیت است و خصوصیت سوم و چهارم فقط در صورتی محقق میشود که قبول متاخر بر ایجاب باشد و اگر مقدم باشد، انشاء النقل فی حال التکلم نمیباشد.
از همینجا یک اشکالی مرحوم بحرالعلوم به دلیل سوم شیخ دارد که قبول فرع ایجاب است و نمیتواند بر ایجاب مقدم شود، ایشان مطلبی دارد که شیخ آن را مطرح میکنند و جواب میدهند.