مصنف تحت عنوان رابعا ذکر کرده است، ولکن طبق بیان ما یا سادسا یا سابعا میشود:
حکم بعدی: هر حادث زمانی که محقق شده، یا به عبارت دیگر هر موجودی که حدوث زمانی دارد، حتما همراه با تغیر است، یعنی حال او دگرگونی است، که این تغیر یا در جوهر است یا در عرض.
اما توضیح اینکه هر حادث زمانی لاجرم همراه با تغیر است: چون حادث زمانی مسبوق به قوه است و آن قوه به فعلیت میرسد که وقتی به فعلیت رسید، همین حادث زمانی میشود، پس حادث زمانی یعنی آنچه که در رتبه قبل قوه بوده و الان بالفعل شده است و این تغیر است، یعنی بالقوهای که بالفعل شده است.
حال این تغیر تاره در جوهر است و تاره در اعراض است.
تغیر در جوهر مثل تغیری که در صورت نوعیه است، مثلا چیزی به نام هسته است که صورت نوعیه آن جماد است، بعد این هسته درخت میشود، که این درخت صورت نوعیه دیگری است چون آثار متفاوت با جماد را دارد و چه بسا همین نبات صورت نوعیه بعدی آن کرم ابریشم باشد، و آن کرم ابریشم هم تبدیل به درخت شود. ـ که البته در بحث حرکت جوهری دوباره تغیر در جوهر مطرح میشود ـ
تغیر در عرض مثلا میوهای مثل انار ابتدا رنگ آن قرمز است، بعد تغییر رنگ پیدا کند و زرد میشود.
حکم بعدی: قوه ـ که آن قوه خاص که امر عرضی بود ـ و ماده ـ که آن هم قوه بود البته امر جوهری بود که حامل آن قوه خاص بود ـ فعلیت ندارند، لذا هیچگاه در عالم هستی تنها و جدا از امر فعلیت داری، محقق نمیشوند و خودشان امری نیستند که صلاحیت داشته باشند برای تحقق، از این جهت که آن قوه و آن ماده اگر بخواهند در خارج محقق شوند، فعلیت داشته باشد و اگر قرار باشد خودش فعلیت داشته باشد، لازم میاید اولا تسلسل و ثانیا اینکه شیء محدود مادی در بردارنده بینهایت فعلیت و استعداد باشد و قبلا محال بودن آن ثابت شد.
حکم بعدی: یک قوه خاص و یک فعلیت خاص داریم و همواره قوه خاص بر فعلیتی خاص تقدم زمانی دارد، مثلا در هسته قوهای خاص برای درخت شدن است، و آن درخت شدن فعلیتی خاص نسبت به این هسته، و این قوهای که در هسته است باید زمانا مقدم بر درخت باشد.
اما نکتهای که جالب است این است که موجود بالفعل نسبت به موجود بالقوه به همه انحاء هشتگانه تقدم، تقدم دارد.
اشکال: این یک دور مصرح است، چون گفته میشود که قوه خاص تقدم زمانی بر فعلیتی خاص دارد، و الان گفته میشود که فعلیت هم تقدم بر قوه دارد؟
جواب: آنچه که بیان شد این بود که یک قوه خاص تقدم دارد بر فعلیت خاص، یعنی توان درخت شدن باید در زمان قبل در هسته باشد، سپس فعلیت درخت محقق میشود. اما الان گفته میشود که اساسا فعلیت به طور مطلق تقدم بر قوه به طور مطلق دارد. یعنی وجود فعلیت یافته نسبت به یک قوهای دیگر ـ نه قوه خودش ـ تقدم دارد، به جمیع انحاء تقدم. حال به بررسی تقدم مطلق وجود فعلیت یافته بر مطلق قوه در انحاء تقدم میپردازیم:
۱ـ تقدم زمانی: ابتدا سیبی در قطعهای از زمان فعلیت پیدا کند، بعد در آن سیب هستهای تحقق پیدا کند که آن هسته توانی است که میتواند دوباره جریان اول را ادامه دهد، و سیب به وجود آید و بعد از فعلیت سیب، در زمان دیگری توانی به وجود بیاید که آن توان بتواند دوباره خودش به یک فعلیتی خاص تبدیل شود که آن وقت این توان که در سیب به وجود میآید، یک قوه خاص است نسبت به موجود بعدی تقدم زمانی پیدا میکند، اما مطلق این وجود که سیب باشد، اول باید باشد تا بعد این سیب در او توانی به نام سیب بعدی به وجود بیاید، پس فعلیت شد قدیم زمانی نسبت به این قوه و این قوه نسبت به آن حادث زمانی شد.
۲ـ تقدم طبعی: وجود فعلی تقدم طبعی دارد بر قوه، حال علت ناقصی ـ که تقدم طبعی تقدم علت ناقصه بر معلول بود ـ به نام صورت وجود دارد ـ که صورت به همراه عقل ماده را درست میکردند. ـ که صورت تقدم طبعی دارد بر ماده.
۳ـ تقدم بالعلیه: وجود فعلی تقدم بالعلیه دارد نسبت به قوه، در همین صورت و عقل مجرد با هم که این دو باهم علت تامه هستند، برای وجود معلولی به نام ماده.
۴ـ تقدم بالتجوهر یا بالماهیه: وجود فعلی تقدم بالتجوهر دارد نسبت به قوه، فعل نسبت به ماده تقدم بالتجوهر دارد، چون ماده عبارت بود از جوهر فعلیته أنه قوه الماده؛ پس در حد و اجزاء ماده، فعلیت اخذ شده است، پس فعلیت جزئی از حد ماده میشود. پس فعل تقدم بالتجوهر بر ماده دارد.
۵ـ تقدم بالحقیقه و المجاز: وجود قوه نسبت به ماهیت قوه، تقدم بالحقیقه و المجاز دارد، چون باید اولا وجود قوه باشد، و تحقق بالحقیقه مربوط به وجود قوه است نه ماهیه قوه، پس وجود قوه بر ماهیت قوه تقدم بالحقیقه و المجاز دارد.
۶ـ تقدم بالدهر: موجود در عالم مثال، تقدم دهری دارد نسبت به قوه در عالم ماده.
۷ـ تقدم بالشرف: فعلیت یک کمالی دارد که قوه آن کمال را ندارد، پس فعلیت تقدم بالشرف نسبت به قوه دارد.
۸ـ تقدم رتبی: در مرتبهای که فعلیت است، در آن مرتبه قوه نیست.
پس مطلق فعلیت نسبت به مطلق قوه تقدم به انحاء هشتگانه دارد. لکن یک قوه خاص نسبت به یک فعلیت خاص تقدم زمانی دارد.