آیا در خارج جوهر و عرض داریم یا نه؟
نسبت به عرض هیچ اختلافی نیست و همه قبول دارند که ماهیاتی به نام اعراض در خارج وجود دارد، یعنی رنگ، بو و مزه و... در خارج فی الجمله وجود دارد. مراد از فی الجمله این است که ممکن است کسی وجود یکی از اعراض نه گانه را در خارج منکر باشد، مثلا جده یا وضع و... را قبول نداشته باشد.
نسبت به جوهر دو دستهاند:
عدهای قائل شدهاند که جوهر در خارج موجود است و هو الحق.
عدهای هم قائل به منکر وجود جوهر در خارج شدهاند که اینها به برهانی تمسک میکنند که بدون آنکه التفات داشته باشد، اثبات کننده وجود جوهر است، دلیل آنها:
وسیله اثبات جوهر، قوای مدرکه است، و قوه مدرکه منحصر در حس و مدرکات تجربی است، بلکه هرچیزی که به وسیله حس و تجربه قابل ادراک نباشد، موجود نیست. مثلا خداوند اگر با حس و تجربه اثبات شد، پس وجود دارد و الا نیست.
و جوهر را هم نمیتوان به وسیله حس و تجربه احساس کرد و آنچه احساس میشود، اعراض مثل گرمی و سردی، شیرینی و تلخی و... است.
علامه در جواب این دلیل میفرماید: این دلیل اثبات وجود جوهر کرد، چون بیان شد که آنچه در خارج هستند، اعراض هستند و از طرفی اعراض هم ماهیاتی هستند که اگر میخواستند تحقق پیدا کنند، در موضوعی تحقق پیدا میکردند، پس وجود این اعراض کاشف این است که اموری هستند که اینها در انها تحقق پیدا میکنند بحیث که آنها در موضوعی تحقق پیدا نمیکنند. پس با این بیان جواهری که اساسا در موضوعی تحقق پیدا نمیکنند، اثبات شد.
پس بناء علی ذلک وجود جوهر و عرض در خارج بدیهی است.
سوال: همه مقولات نه گانه، مثل کم، کیف و... بر آنها عرض صدق میکند، یعنی گفته میشود الکم عرض کذا. الکیف عرض کذا و... پس باید خود اینها مندرج تحت مفهومی به نام عرض باشد. پس بنابراین اولا اینها مقوله نیستند، و ثانیا آنچه که مقوله است، عرض است.
جواب: درست است که مفهوم عرض بر همه این موارد نه گانه صدق میکند و لکن مفهوم عرض جنس برای اینها نیست، بلکه مفهوم عرض برای آنها عرضی عام است، به این معنا که عرض بر مفهوم خصوص کم بار نمیشود، بلکه شامل کیف و دیگر مقولات نه گانه میشود. همانطور که مفهوم ماهیت بر همه مقولات عشر صدق میکند، و حال آنکه ماهیت جنس آنها نیست و عرض برای آنهاست.
تعداد مقولات:
به نظر مشهور حکماء مشاء ده عدد هستند: جوهر، کم، کیف، أین (نسبت حاصل شده از ارتباط شیء با مکان)، متی (نسبت حاصل از ارتباط شیء با زمان)، وضع (نحوه ارتباط اجزاء با هم)، جده (نسبت حاصل از محاط به محیط)، اضافه (نسبت حاصل از یک ارتباط مکرر)، ، ان یفعل (نسبت حاصل از شیء تأثیر گذار)، ان ینفعل (نسبت حاصل از پذیرش اثر).
نظر غیر مشهور: مقولات چهار عدد هستند: جوهر، کم، کیف، نسبت. و موارد دیگر از انواع مقوله نسبت هستند.
نظر شیخ اشراق، مقولات پنج مورد هستند: کم، کیف، نسبت، جوهر، حرکت.
که از نظر ایشان مختار همان نظر مشهور است.
عدهای مثل استاد مصباح یزدی هم از اساس بحث جوهر و عرض را عوض کردهاند، چون مقسم جوهر و عرض ماهیت بیان شد، و حال آنکه جوهر و عرض یک مفهوم ماهوی نیستند، بلکه نحوه وجود هستند و اینها از معقولات ثانی فلسفی هستند که مابازاء خارجی ندارند، ولی منشأ انتزاع خارجی دارد، یعنی در عالم هستی دو نوع وجود داریم: یک نوع وجودات که در موضوعی محقق میشوند، و یک نوع از وجودات که قائم به یک موضوع نیستند. پس جوهر و عرض نحوه وجود هستند نه ماهیت.