درس فرائد الاصول - قطع و ظن

جلسه ۱۰۶: حجیت ظواهر قرآن ۲۳

 
۱

خطبه

۲

نکته

نکته: درباره معیار حجت شدن ظواهر از باب ظن خاص، دو احتمال است:

احتمال اول: یحتمل، معیار، ظن به مراد متکلم باشد که این ظن از راه اصل عدم غفلت پیدا شود.

طبق این احتمال، ظواهر آیات برای غائبین، از باب ظن خاص حجت نیست، مطلقا، چه مقصود بالافهام باشند چه نباشند.

احتمال دوم: یحتمل، معیار حجت شدن ظاهر از باب ظن خاص، ظن به مراد متکلم باشد که این ظن از راه مطلق اصالت عدم قرینه پیدا شده است.

طبق این احتمال، ظواهر برای غائبین از باب ظن خاص حجت می‌شود، مطلقا چه مقصود بالافهام باشند و چه نباشند.

۳

اشکال چهارم شیخ انصاری بر میرزای قمی

شیخ انصاری در اشکال چهارم بر میرزای قمی می‌فرمایند: روایات متواتره داریم که می‌گوید ظاهر مطلقا حجت است و فرقی بین مقصود و عدم مقصود بالافهام ندارد، و این روایات دو دسته هستند:

دسته اول: روایاتی که به ما امر می‌کند که به قرآن مراجعه کنید، معلوم می‌شود که ظواهر قرآن برای همه حجت است و الا رجوع معنا نداشت.

دسته دوم: روایاتی که با ما امر می‌کند که اخبار متعارضه، بلکه کلیه اخبار را به قرآن عرضه کنیم، معلوم می‌شود که ظواهر قرآن برای همه حجت است و الا عرضه معنا نداشت.

اشکال: صغری: استدلال کردن به وسیله این روایات، در حجیت ظواهر قرآن برای همه، مصادره به مطلوب است.

توضیح: خود روایات متواتر ظاهر در این است که ظواهر قرآن برای همه حجت است و با ظاهر می‌خواهید ثابت کنید که ظاهر برای همه حجت است، در حالی که در ظاهر بحث است که حجت برای همه است یا خیر.

کبری: و مصادره به مطلوب باطل است.

نتیجه: استدلال کردن به وسیله این روایات بر حجیت ظواهر قرآن برای همه، باطل است.

جواب: صغری: ظاهر این روایات برای مشافهین حجت است، بالاجماع.

کبری: هرچه که برای مشافهین حجت شد، برای غیر مشافهین هم حجت است، بخاطر قاعده اشتراک احکام بین مشافهین و غیر مشافهین.

نتیجه: پس ظاهر این روایات برای غیر مشافهین هم حجت است و لذا ظواهر آیات مطلقا حجت است، چه برای مقصود بالافهام و چه برای غیر مقصود بالافهام.

۴

تطبیق اشکال چهارم شیخ انصاری بر میرزای قمی

وممّا (خبر مقدم) يمكن أن يستدلّ (بر عدم فرق بین مقصود و غیر مقصود) به أيضا ـ زيادة على ما مرّ من (بیان ما مرّ) اشتراك (بین مقصود و غیر مقصود) أدلّة حجّية الظواهر، من (بیان ادله حجیت الظواهر) إجماعي العلماء وأهل اللسان ـ : ما (مبتدای مقدم) ورد في الأخبار المتواترة معنى (تواتر معنوی)، من (بیان ما ورد است) الأمر (امر کردن اخبار) بالرجوع إلى الكتاب و (عطف بر رجوع است) عرض الأخبار عليه (کتاب)؛ (جواب اشکال مقدر:) فإنّ هذه الظواهر (روایات رجوع) المتواترة حجّة للمشافهين بها (ظواهر)، فيشترك غير المشافهين ويتمّ المطلوب (ظواهر قرآن برای همه حجت است)، كما لا يخفى.

۵

اشکال و جواب میرزای قمی و رد آنها توسط شیخ

میرزای قمی در ابتدا گفته که ظواهر قرآن برای ما که غیر مقصود بالافهام نیستیم، از باب ظن خاص حجت نیستیم و بعد اشکالی بر خودش گرفته که اخبار ثقلین دلالت می‌کند ظاهر کتاب حجت است.

بعد جواب می‌دهد: خبر ثقلین ظاهر است و تمسک به آن مصادر به مطلوب است. چون شاید مراد از حدیث ثقلین رجوع به کتاب بعد از تفسیر ائمه باشد نه قبل از آن.

مرحوم شیخ در جواب می‌گوید: اولا: دلیل ما روایت متواتره است نه خبر ثقلین تنها.

۶

تطبیق اشکال و جواب میرزای قمی و رد آنها توسط شیخ

وممّا ذكرنا (که اخبار متواتره مفید قطع به این است که ظواهر قرآن، برای همه حجت است) تعرف النظر (اشکال) فيما ذكره المحقّق القمّي رحمه‌الله (در جواب) ـ بعد ما ذكر (محقق قمی) من عدم حجّية ظواهر الكتاب بالنسبة إلينا بالخصوص (به ظن خاص) ـ بقوله (متعلق به ذکره است):

(میرزای قمی می‌گوید:) فإن قلت: إنّ أخبار الثقلين تدلّ على كون ظاهر الكتاب حجّة لغير المشافهين بالخصوص (از باب ظن خاص).

فأجاب عنه (ان قلت): بأنّ رواية الثقلين (و لو سندش قطعی است) ظاهرة في ذلك (حجیت ظواهر کتاب برای همه)؛ لاحتمال (متعلق برای ظواهر است) كون المراد التمسّك بالكتاب بعد ورود تفسيره (کتاب) عن الأئمّة عليهم‌السلام كما يقوله الأخباريّون، وحجّية ظاهر رواية الثقلين (که ظواهر قرآن برای همه حجت است) بالنسبة إلينا (غیر مقصودین) مصادرة؛ إذ لا فرق بين ظواهر الكتاب والسنّة في حقّ غير المشافهين بها (ظواهر).

كما (١) يعملون بظواهر الأقوال التي يسمعونها (٢) من أئمّتهم عليهم‌السلام ، لا يفرّقون بينهما إلاّ بالفحص وعدمه ، كما سيأتي (٣).

والحاصل : أنّ الفرق في حجّية أصالة الحقيقة وعدم القرينة بين المخاطب وغيره مخالف للسيرة القطعيّة من العلماء وأصحاب الأئمّة عليهم‌السلام.

هذا كلّه ، مع أنّ التوجيه المذكور لذلك التفصيل ـ لابتنائه على الفرق بين أصالة عدم الغفلة والخطأ في فهم المراد ، وبين مطلق أصالة عدم القرينة ـ يوجب عدم كون ظواهر الكتاب من الظنون المخصوصة وإن قلنا بشمول الخطاب للغائبين ؛ لعدم جريان أصالة عدم الغفلة في حقّهم مطلقا.

فما ذكره ـ من ابتناء كون ظواهر الكتاب ظنونا مخصوصة على شمول الخطاب للغائبين ـ غير سديد ؛ لأنّ الظنّ المخصوص إن كان هو الحاصل من المشافهة الناشئ عن ظنّ عدم الغفلة والخطأ ، فلا يجري في حقّ الغائبين وإن قلنا بشمول الخطاب لهم ، وإن كان هو الحاصل من أصالة عدم القرينة فهو جار في الغائبين وإن لم يشملهم الخطاب.

وممّا يمكن أن يستدلّ به أيضا ـ زيادة على ما مرّ من اشتراك أدلّة حجّية الظواهر ، من إجماعي العلماء وأهل اللسان ـ : ما ورد في الأخبار المتواترة معنى ، من الأمر بالرجوع إلى الكتاب وعرض الأخبار

__________________

(١) في (ص) زيادة : «كانوا».

(٢) في (ظ) و (م) : «سمعوها».

(٣) انظر الصفحة ٣٤٧.

عليه (١) ؛ فإنّ هذه الظواهر المتواترة حجّة للمشافهين بها ، فيشترك غير المشافهين ويتمّ (٢) المطلوب ، كما لا يخفى.

كلام صاحب القوانين فيها يرتبط بالتفصيل المتقدّم

وممّا ذكرنا تعرف النظر فيما ذكره المحقّق القمّي رحمه‌الله ـ بعد ما ذكر من عدم حجّية ظواهر الكتاب بالنسبة إلينا بالخصوص ـ بقوله :

فإن قلت : إنّ أخبار الثقلين تدلّ على كون ظاهر الكتاب حجّة لغير المشافهين بالخصوص.

فأجاب عنه : بأنّ رواية الثقلين ظاهرة في ذلك ؛ لاحتمال كون المراد التمسّك بالكتاب بعد ورود تفسيره عن الأئمّة عليهم‌السلام كما يقوله الأخباريّون ، وحجّية ظاهر رواية الثقلين بالنسبة إلينا مصادرة ؛ إذ لا فرق بين ظواهر الكتاب والسنّة في حقّ غير المشافهين بها (٣).

المتاقشة في كلام صاحب القوانين

توضيح النظر : أنّ العمدة في حجّية ظواهر الكتاب غير خبر الثقلين من الأخبار المتواترة الآمرة باستنباط الأحكام من ظواهر الكتاب (٤) ، وهذه الأخبار تفيد القطع بعدم إرادة الاستدلال بظواهر الكتاب بعد ورود تفسيرها من الأئمّة صلوات الله عليهم ، وليست ظاهرة في ذلك حتّى يكون التمسّك بظاهرها لغير المشافهين بها مصادرة.

__________________

(١) انظر الوسائل ٤ : ٨٢٨ ، الباب ٣ من أبواب قراءة القرآن ، و ١٨ : ٧٥ ـ ٨٩ ، الباب ٩ من أبواب صفات القاضي ، الأحاديث ١ ، ١٠ ، ١٢ ، ١٤ ، ١٥ ، ١٨ ، ٢٩ ، ٣٥ و ٣٧ ، والكافي ١ : ٥٩ ، باب الردّ إلى الكتاب والسنّة.

(٢) في (ت) و (ر) : «فيتمّ».

(٣) القوانين ٢ : ١٠٤.

(٤) تقدّمت الإشارة إلى كثير منها في الصفحة ١٤٥ ـ ١٤٩.