برای این که مکلف، به کیفیتی نمازها را تکرار کند که حتما ترتیب حاصل شود، دو راه وجود دارد.
راه اول:
مرحوم شهید ثانی با پنج فرض و مثال توضیح میدهد.
فرض اول: دو نماز در دو روز از مکلف فوت شده باشد. مثلا یک نماز ظهر و یک نماز عصر در دو روز مختلف، قضا شده اما ترتیب را نمیداند. در این صورت تنها دو احتمال وجود دارد. یا ظهر مقدم بوده است و یا عصر مقدم بوده است. ایشان میفرماید: در این فرض اگر سه نماز اقامه کند، حتما ترتیب رعایت میشود. به این صورت که یک نماز ظهر، بین دو عصر اقامه کند. یا یک نماز عصر بین دو ظهر، اقامه کند. یعنی ظهر، عصر، ظهر یا عصر، ظهر، عصر. اگر به این کیفیت نماز را قضا کند، چه ظهر اول باشد و چه عصر اول باشد، ترتیب مراعات شده است. یعنی لازم نیست که چهار نماز اقامه کند. (یکبار اول ظهر را اقامه کند و بعد از آن عصر را اقامه کند و یکبار اول عصر را اقامه کند و بعد از آن ظهر را اقامه کند. بلکه اگر اول ظهر را اقامه کرد و بعد از آن عصر را اقامه کرد و بعد از آن ظهر را اقامه کند، ترتیب رعایت میشود.)
فرض دوم: سه نماز از مکلف، قضا شده است. یعنی علاوه بر نماز ظهر و عصر، نماز مغرب نیز از او قضا شده است. اما این سه نماز در سه روز مختلف قضا شدهاند. چون اگر از یک روز باشند، مشخص است که نماز ظهر بر نماز عصر مقدم است و نماز عصر بر نماز مغرب، مقدم است. مرحوم شهید ثانی میفرماید: اگر سه نماز در سه روز مختلف به گونهای که ترتیب را نمیداند از مکلف فوت شود، شش احتمال وجود دارد. این شش احتمال بر اساس قاعدهای حاصل میشود.
تبیین قاعده: در فرض نخست، دو احتمال وجود دارد. یک احتمال آن است که نماز ظهر مقدم باشد. احتمال دوم آن است که نماز عصر مقدم باشد. قاعده چنین است که احتمالات فرض اول (دو احتمال) را در عدد نمازهای قضا شده در فرض دوم (سه نماز قضا شده) ضرب میکنیم. به عبارت دیگر، دو احتمال را در سه نماز قضا شده، ضرب میکنیم که حاصل شش، احتمال میشود.
شش احتمال عبارتند از:
یا مغرب جلوتر بوده است. در این احتمال، یا ظهر مقدم است بعد از مغرب و یا عصر مقدم است بعد از مغرب. یعنی ترتیب به این شکل است که یا مغرب، ظهر، عصر و یا مغرب، عصر، ظهر. (این دو احتمال است.)
یا ظهر جلوتر بوده است. در این احتمال، یا عصر مقدم است بعد از ظهر و یا مغرب مقدم است بعد از ظهر. یعنی ترتیب به این شکل است که یا ظهر، عصر، مغرب و یا ظهر، مغرب، عصر. (این دو احتمال است.)
یا عصر جلوتر بوده است. در این احتمال یا مغرب، مقدم است بعد از عصر و یا ظهر، مقدم است بعد از عصر. یعنی ترتیب به این شکل است که یا عصر، مغرب، ظهر و یا عصر، ظهر، مغرب. (این دو احتمال است.)
مرحوم شهید ثانی میفرماید: اگر همان سه نماز فرض اول (در فرض اول که ظهر و عصر مقدم شده است. بیان شد که یک نماز عصر را بین دو نماز ظهر اقامه کند. یعنی اینگونه قضا کند: ظهر، عصر، ظهر.) یکبار قبل از مغرب بخواند و یکبار بعد از مغرب. یعنی ظهر، عصر، ظهر، مغرب و دوباره ظهر، عصر، ظهر. اگر این کار را مکلف انجام دهد، حتما ترتیب مراعات شده است. به عبارت دیگر، مکلف فرض اول را یکبار قبل از نماز مغرب و یکبار بعد از نماز مغرب، انجام دهد. در این صورت هر یک از احتمالات ششگانه که باشد، ترتیب مراعات میشود.
فرض سوم: علاوه بر سه نماز فوق، نماز عشا نیز از مکلف ساقط شده است. یعنی نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا از مکلف ساقط شده است. در این فرض، ۲۴ احتمال وجود دارد.
قاعده این بود که احتمالات فرض قبل (یعنی در صورتی که سه نماز قضا شده است که شش احتمال در آن وجود دارد) را در تعداد نمازهای قضا شده (چهار نماز قضا شده)، ضرب کنیم. شش احتمال را در چهار نماز قضا شده ضرب میکنیم که مجموعا ۲۴ احتمال حاصل میشود.
با توجه به ۲۴ احتمالی که وجود دارد باید چند نماز اقامه شود که حتما ترتیب مراعات شود؟
مرحوم شهید ثانی: راهکار قبل را ارائه میدهد. ایشان میفرماید: در فرض قبل، مکلف باید ۷ نماز قضا میکرد. (یعنی به این کیفیت قضا کند: ظهر، عصر ظهر، مغرب و دوباره ظهر، عصر، ظهر.) ایشان میفرماید: ۷ نماز فرض قبل را یکبار قبل از نماز عشا، اقامه کند و یکبار بعد از نماز عشا اقامه کند. یعنی مکلف، به این کیفیت قضا کند: ظهر، عصر، ظهر، مغرب، ظهر، عصر، ظهر، عشا و دوباره ظهر، عصر، ظهر، مغرب، ظهر، عصر، ظهر. در این صورت مجموعا ۱۵ نماز میشود. در صورتی که به این کیفیت، نماز را قضا کند، بنابر تمام ۲۴ احتمالی که در فرض سوم، متصور است، ترتیب رعایت شده است.
فرض چهارم: علاوه بر چهار نماز مذکور، نماز صبح نیز از مکلف ساقط شده است. یعنی نماز ظهر، عصر، مغرب، عشا و صبح، از مکلف در پنج روز مختلف فوت شده است.
مرحوم شهید ثانی میفرماید: در این فرض، ۱۲۰ احتمال وجود دارد.
قاعده چنین است که عدد احتمالات فرض قبل (فرضی که چهار نماز فوت شده است) که ۲۴ احتمال بود را در تعداد نمازهای فوت شده (پنج نماز) ضرب میکنیم. در این صورت ۱۲۰ احتمال وجود دارد.
برای حصول ترتیب در این فرض، ۱۵ نمازی که در فرض قبل بیان شد (۷ نماز قبل از عشا و ۷ نماز بعد از عشا) را یکبار قبل از نماز صبح و یکبار بعد از نماز صبح، اقامه کند. در این صورت ۳۱ نماز باید قضا کند. در صورتی که ۳۱ نماز به کیفیتی که بیان شد را اقامه کند، بنابر تمام ۱۲۰ احتمال، ترتیب حاصل میشود.
فرض پنجم: علاوه بر پنج نماز فوق، یک نماز دیگر نیز از مکلف، فوت شده است. مثلا نماز ظهر دیگری نیز فوت شده است. بنابر این، شش نماز از شش روز مختلف از مکلف، فوت شده است. در این صورت ۷۲۰ احتمال وجود دارد. یعنی احتمالات فرض قبل (۱۲۰ احتمال) را در تعداد نمازهای فوت شده (۶ نماز فوت شده) ضرب میکنیم که مجموعا ۷۲۰ احتمال بدست میآید. در این صورت، ۳۱ نماز فرض چهارم را یکبار قبل از نماز ظهر اقامه کند و یکبار بعد از نماز ظهر اقامه کند. بنابر این، لازم است که ۶۳ نماز قضا کند. در این صورت بنابر تمام ۷۲۰ احتمال، ترتیب رعایت شده است.
طبیعتا اگر ۷ نماز از مکلف، قضا شده باشد، باید ۷۲۰ احتمال (احتمالاتی که در فرض قبل وجود دارد) را در ۷ نماز فوت شده، ضرب کنیم. در این صورت ۵۰۴۰ احتمال وجود دارد. برای تحصیل ترتیب در این صورت باید ۶۳ نماز را یکبار قبل از نماز هفتم و یکبار بعد از نماز هفتم قضا کند. در نتیجه باید ۱۲۷ نماز، قضا کند.