درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۹۷: مستحبات قرائت (۲)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

مستحبات قرائت نماز

مستحبات قرائت نماز

مستحب پنجم از مستحبات قرائت: بهتر است چه سوره‌ای بعد از سوره مبارکه حمد، در نماز قرائت شود؟

ایشان می‌فرماید: مستحب است که در نماز صبح، سوره طولانی باشد و در نماز ظهر و عشاء، خوب است که سوره متوسط باشد و در نماز عصر و مغرب، خوب است که سوره کوتاه باشد. البته برخی معتقدند که طولانی و متوسط و کوتاه باید از سور مفصل باشد. یعنی این حکم را به سور مفصل، مقید کرده‌اند.

از قسمتی از قرآن تا پایان قرآن را برخی سور مفصل نامیده‌اند که مورد اختلاف شده است که از کجای قرآن تا انتهای قرآن را سور مفصل می‌نامند. برخی از سوره مبارکه محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا پایان قرآن را سور مفصل نامیده‌اند. برخی از سوره مبارکه فتح، حجرات، صفّ، صافات شروع کرده‌اند.

برخی گفته‌اند از سوره مبارکه محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یعنی سوره شماره ۴۷ تا سوره مبارکه نبأ یعنی سوره شماره ۷۸ قرآن می‌باشد، سوره‌های طولانی هستند.

از سوره مبارکه نبأ تا سوره مبارکه ضحی یعنی سوره شماره ۹۳ قرآن، سوره‌های متوسط می‌باشد.

از سوره مبارکه ضحی تا آخر، سوره‌های کوتاه می‌باشد.

در حقیقت فقها در صدد بیان این نکته هستند که مراد از قرائت سوره طولانی در نماز، قرائت سوره حمد نیست. بلکه مراد طولانی نسبی است.

برخی این را اختصاص داده‌اند به سور مفصل و گفته‌اند که طولانی، متوسط و کوتاه مربوط به این جا می‌باشد. اما این قید را مرحوم مصنف ذکر نکرده است. یعنی ایشان نفرموده است که از میان سور مفصل باشد. گرچه منظور مصنف هم از سوره‌های طولانی، قرائت سوره‌ای مثل سوره بقره نیست. فقط بصورت مطلق فرموده است که مستحب است سوره طولانی، متوسط یا کوتاه قرائت شود.

شهید ثانی می‌فرماید: روایتی بر تعیّن این سور مفصل نداریم. یعنی در روایتی بیان نشده است که حتما باید سوره طولانی از این سوره‌ها انتخاب شود. آنچه که در روایات بیان شده این است که نام برخی از سوره‌ها مطرح شده است.

سوال: چرا به این سور، سور مفصل گفته می‌شود؟ چرا به قسمت آخر قرآن سور مفصل گفته می‌شود؟

پاسخ: مرحوم شهید می‌فرماید: دو وجه تسمیه ذکر شده است.

۱. یک معنای مفصل آن است که آنچه که زیاد فاصله شده. علتش آن است که در قسمت پایانی قرآن کریم، با بسم الله الرحمن الرحیم، زیاد فاصله شده است. چون سوره‌ها نسبت به جاهای دیگر کوتاه است، بسم الله زیاد در وسط فاصله شده است. به این دلیل است که آن را مفصل می‌نامند.

۲. مفصل به معنای غیر منسوخ و آنچه که در آن نسخ نشده است. چون آخر قرآن، هیچ آیه‌ای وجود ندارد که نسخ شده باشد، به این سور، مفصل گفته شده است.

مستحب ششم از مستحبات قرائت:

مستحب است اگر انسان خوف ضیق وقت را دارد، از سوره کوتاه استفاده کند. گاهی استفاده از سوره کوتاه، واجب است. یعنی اگر انسان اطمینان پیدا کند که اگر بخواهد سوره انسان را بعد از سوره حمد قرائت کند، نمازش قضا می‌شود، واجب است که سوره کوتاه را قرائت کند.

مستحب هفتم از مستحبات قرائت

صبح دوشنبه و پنجشنبه، سوره‌های خاصی را قرائت کند.

صبح ظهر و عصر و شب جمعه نیز مستحب است که سوره‌های خاصی قرائت شود.

۴

تطبیق مستحبات قرائت نماز

﴿ وكذا ﴾ يُستحبّ ﴿ تطويل السورة في الصبح ﴾ (مستحب است طولانی کردن سوره در صبح. یعنی از سور طولانی در صبح استفاده کند.) ك‍ «هل أتىٰ» (مثل سوره مبارکه انسان، سوره شماره ۷۶) و «عمَّ» (و سوره نبأ، سوره شماره ۷۸) لا مطلق التطويل (مطلق تطویل مورد نظر نیست. یعنی قرائت سوره بقره مراد نیست) ﴿ وتوسّطها في الظهر والعشاء ﴾ (مستحب است توسط سوره در ظهر و عشاء) ك‍ «هل أتاك» (مثل سوره مبارکه غاشیه، سوره شماره ۸۸) و «الأعلى» (و سوره شماره ۸۷) كذلك ﴿ وقصرُها في العصر والمغرب ﴾ بما دون ذلك. (کمتر از متوسط یعنی سور کوتاه را انتخاب کند در نماز عصر و در نماز مغرب. بما دون ذلک یعنی کمتر از سوره هل أتاک و سوره الاعلی. مثل سوره ضحی و توحید)

وإنّما أطلق (مصنف مطلق گذاشت) ولم يخصّ التفصيل بسُوَر المفصَّل (برخی هنگامی که خواستند این مطلب را ذکر کردند چنین گفته‌اند: سوره طولانی، متوسط و کوتاه از میان سور مفصل. یعنی از بین این سوره‌ها، طولانی و متوسط و کوتاه را انتخاب کند. ایشان می‌فرماید: مصنف مطلق گذاشت و اختصاص نداد تفصیل فوق را به سور مفصل. التفصیل یعنی تفصیل بین سور متوسط و طولانی و کوتاه. سور مفصل یعنی تعدادی از سوره‌های آخر قرآن. چرا اختصاص نداد؟)؛ لعدم النصّ على تعيّنه بخصوصه عندنا (چون نص بر تعیّن سور مفصل بخصوصه در روایات ما وجود ندارد. در روایات چه چیزی بیان شده است؟)، وإنّما الوارد في نصوصنا هذه السور (نام سور را ذکر کرده‌اند. مثلا در روایتی بیان شده است که در نماز صبح، سوره انسان را قرائت کن) وأمثالها (امثال این سور) لكنّ المصنّف وغيره قيّدوا الأقسام بالمفصَّل (مرحوم شهید اول و غیر مصنف، مقید کرده‌اند اقسام را به مفصل. یعنی گفته‌اند که طولانی، متوسط و کوتاه را باید از سور مفصل باشد. مصنف در کتاب‌های دیگر این قید را ذکر کرده است)، والمراد به (مراد از سور مفصل): ما بعد «محمّد» (سوره مبارکه محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سوره ۴۷ قرآن کریم است.) أو «الفتح» (سوره ۴۸) أو «الحجرات» (سوره ۴۹) أو «الصفّ» (سوره ۶۱) أو «الصافّات» (سوره ۳۷) إلى آخر القرآن. (سوره‌هایی که در بالا ذکر شد، هیچ یک قبل از سوره ۶۱ نبود و در اینجا، سوره صف بالاترین سوره است و بقیه موارد قبل از شماره ۶۱ است.) وفي مبدئه أقوالٌ اُخر أشهرها الأوّل (در مبدء سور مفصل اقوال دیگری نیز وجود دارد. اما اشهر آن قول اول است. یعنی از سوره مبارکه محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم تا آخر قرآن را سور مفصل می‌نامند). سُمّي مفصَّلاً (اسم این سور را سور مفصل گذاشته‌اند. دو وجه تسمیه برای آن وجود دارد)؛ لكثرة فواصله بالبسملة (چون بسم الله الرحمن الرحیم در این قسمت زیاد فاصله شده است. چون سوره‌ها نسبت به دیگر قسمت‌های قرآن کوتاه است) بالإضافة (بالنسبة) إلى باقي القرآن (در ابتدای قرآن، دو جزء بسمله ندارد)، أو لما فيه من الحُكم المفصَّل (بخاطر آنچه که درش هست از حکم مفصل)؛ لعدم المنسوخ منه (طبق اولین وجه تسمیه، مفصل را چنین معنا کردیم: مفصل یعنی آنچه که فاصله افتاده. لذا می‌گوییم چون در این بخش، بسم الله زیاد فاصله شده، مفصل می‌گوییم. اما طبق وجه دوم، مفصل را غیر منسوخ معنا کردیم. چون در این قسمت از قرآن هیچ آیه‌ای از آیات قرآن نسخ نشده است، مفصل می‌نامیم).

﴿ و ﴾ كذا يُستحبّ قصر السورة ﴿ مع خوف الضيق ﴾ (اگر خوف ضیق وقت دارد، مستحب است که سوره کوتاه قرائت شود) بل قد يجب. (در جایی که مطمئن است، نماز قضا می‌شود، واجب است که سوره کوتاه را انتخاب کند.)

﴿ واختيار (مستحب است اختیار) «هل أتىٰ» و «هل أتاك» في صبح الاثنين (در نماز صبح روز دوشنبه، مستحب است که سوره مبارکه انسان -سوره ۷۶- و سوره غاشیه-سوره ۸۸- را قرائت کند)، و ﴾ صبح ﴿ الخميس ﴾ (و نماز صبح روز پنجشنبه) فمن قرأهما في اليومين (کسی که این دو سوره را در این دو روز بخواند، طبق روایات) وقاه اللّٰه شرّهما (خداوند متعال او را نگه می‌دارد از شر این دو روز. یعنی اگر قرار بوده که در این دو روز، شری به او برسد، خداوند متعال او را محفوظ می‌دارد)

﴿ و ﴾ سورة ﴿ الجمعة والمنافقين (یعنی مستحب است قرائت سوره جمعه و منافقین) في ظهريها (در نماز ظهر روز جمعه و عصر روز جمعه) وجمعتها (گاهی انسان در روز جمعه، در نماز جمعه شرکت می‌کند و خوب است که در نماز جمعه این دو سوره را قرائت کند و گاهی انسان در خانه نماز روز جمعه را می‌خواند که در این صورت نماز ظهر را اقامه می‌کند و مناسب است که در این صورت هم این دو سوره را بخواند) ﴾ على طريق الاستخدام (گاهی کلمه‌ای بیان می‌شود و مراد از آن معنایی است، ضمیری به این کلمه بر می‌گردد اما آن ضمیری که برمی گردد، مراد از این کلمه چیز دیگری است. این را استخدام می‌گویند. زمانی که می‌گوید و سورة الجمعة، مراد از جمعه، سوره جمعه است. اما زمانی که می‌گوید ظهریها و جمعتها، مراد از ضمیری که به جمعه برمی گردد، روز جمعه است. مرحوم شهید می‌فرماید: ضمیر ظهریها و جمعتها که به کلمه جمعه برگشته است، از باب استخدام است. چون طبق قاعده اولیه هنگامی که ضمیر به کلمه‌ای بر می‌گردد باید، مراد همان کلمه باشد. وقتی که گفته می‌شود مراد از جمعه، سوره جمعه است، ضمیر هم باید گفته شود که دو ظهر سوره جمعه. در حالی که چنین نیست و ظهر و عصر روز جمعه است، نماز جمعه، روز جمعه است. لذا ضمیر به روز جمعه بر می‌گردد با این که مراد از کلمه جمعه، سوره جمعه است) وروي (روایت دارد) أنّ «من تركهما فيها (کسی که ترک کند سوره مبارکه جمعه و سوره مبارکه منافقین را در روز جمعه) متعمّداً فلا صلاة له» (انگار نماز نخوانده است) حتّى قيل بوجوب قراءتهما في الجمعة وظهرها (برخی در نماز جمعه و ظهر روز جمعه، قرائت آن را واجب دانسته‌اند. بخاطر وجود این روایت. پس چرا ایشان نفرمود واجب است؟) لذلك وحُملت الرواية على تأكّد الاستحباب جمعاً (چون ایشان روایت را حمل میکند بر استحباب مؤکد، بخاطر جمع بین این روایت و روایات دیگر.

روایات دیگر چنین اند: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ اَلْأَوَّلَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلرَّجُلِ يَقْرَأُ فِي صَلاَةِ اَلْجُمُعَةِ بِغَيْرِ سُورَةِ اَلْجُمُعَةِ مُتَعَمِّداً -شخصی در نماز جمعه، عمدا سوره جمعه را قرائت نکرد- قَالَ لاَ بَأْسَ بِذَلِكَ. امام عليه‌السلام فرمودند که اشکالی ندارد. بنابر این مشخص می‌شود که قرائت سوره جمعه واجب نیست. روایت لا صلاة هم نمی‌خواهد بگوید که قرائت این سوره واجب است بلکه در صدد بیان آن است که نماز کامل اقامه نشده است).

﴿ والجمعة والتوحيد في صبحها ﴾ (صبح روز جمعه، مستحب است که سوره مبارکه جمعه و سوره مبارکه توحید، قرائت شود) وقيل: الجمعة والمنافقين (بعضی‌ها گفته‌اند که در صبح روز جمعه، سوره مبارکه جمعه و منافقین خوانده شود) وهو مرويٌّ أيضاً (روایت این را نیز دارد).

﴿ والجمعة والأعلى في عشاءيها ﴾ المغرب والعشاء (مراد از مغرب و عشاء جمعه، مغرب و عشاء شب جمعه است نه مغرب و عشاء جمعه شب. اصطلاحا ابتدا شب می‌آید و بعد روز می‌آید. لذا می‌گویند شب جمعه و روز جمعه و جمعه شب را می‌گویند شب شنبه و در حقیقت شب مربوط به شنبه است). ورُوي في المغرب (روایت شده در نماز مغرب شب جمعه): الجمعة والتوحيد (چرا روایات مختلف گفته‌اند؟ ایشان می‌فرماید:) ولا مشاحّة في ذلك (مشاحّة یعنی نزاع و مناقشه، مناقشه‌ای در اختلاف روایات وجود ندارد)؛ لأنّه مقام استحباب. (چه اشکال دارد که صبح جمعه، هم جمعه و توحید مستحب باشد و هم جمعه و منافقین مستحب باشد. یعنی جمع بین این‌ها اشکال ندارد. لذا می‌فرماید: مناقشه‌ای در اختلاف روایات وجود ندارد)

۵

قرائت سوره سجده دار در نماز

قرائت سوره سجده دار در نماز:

بنابر مبنای شیعه، قرائت یکی از چهار سوره‌ای (سوره مبارکه سجده، فصلت، نجم، علق) که آیه سجده واجب دارد، در نماز واجب حرام است. البته این نظر اشهر است. در مقابل برخی مانند ابن جنید اسکافی، قرائت این سوره‌ها در نماز، جایز است. اما بنابر قول حرمت، اگر کسی عمدا سور عزائم را بخواند، به مجرد شروع خواندن سور عزائم، نمازش باطل می‌شود. چون، قرائت اصل این سوره، نهی دارد و چون نهی دارد، قصد قربت از انسان صادر نمی‌شود. نهی در کل عبادت یا جزء عبادت، موجب فساد است و در نتیجه نماز باطل می‌شود. در روایتی چنین نقل شده است: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ تَقْرَأْ فِي اَلْمَكْتُوبَةِ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْعَزَائِمِ (فی المکتوبه یعنی در نماز واجب) فَإِنَّ اَلسُّجُودَ زِيَادَةٌ فِي اَلْمَكْتُوبَةِ. (در این صورت یک سجده اضافه می‌شود و این جایز نیست)

در روایتی دیگر چنین نقل شده است: مَنْ قَرَأَ اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ (کسی که اقرأ باسم ربک را می‌خواند) فَإِذَا خَتَمَهَا فَلْيَسْجُدْ (هنگامی که سوره تمام می‌شود، سجده کند) فَإِذَا قَامَ فَلْيَقْرَأْ فَاتِحَةَ اَلْكِتَابِ وَ لْيَرْكَعْ» قَالَ «وَ إِنِ اُبْتُلِيتَ بِهَا مَعَ إِمَامٍ لاَ يَسْجُدُ فَيُجْزِيكَ اَلْإِيمَاءُ وَ اَلرُّكُوعُ وَ لاَ تَقْرَأْ فِي اَلْفَرِيضَةِ (اما سوره علق را در نماز واجب نخوانی) اِقْرَأْ فِي اَلتَّطَوُّعِ» (در نماز مستحبی می‌توانی بخوانی).

اگر کسی بصورت سهوی سور عزائم را در نماز شروع کرد تا زمانی که به آیه سجده نرسیده است، هرچند که از نصف سوره گذشته باشد، باید از سوره عدول کند و سوره‌ای دیگر را قرائت کند. اما اگر به آیه سجده رسیده و آیه سجده را قرائت نمود، سجده این آیه سجده را بعد نماز به جا می‌آورد و وسط نماز سجده نمی‌کند. اما برخی در این صورت هم معتقدند که باید از آن سوره عدول کند و سوره‌ای دیگر قرائت کند و قضای آن سجده‌ای که بواسطه قرائت آیه سجده دار بر او واجب شد را بعد از نماز به جا آورد. برخی معتقدند که همین سوره سجده دار را تکمیل کند و بعد از نماز، قضای آن سجده را انجام دهد.

تمام موارد مذکور مربوط به نماز واجب می‌شد. حکم نماز مستحبی چیست؟

مرحوم شهید می‌فرماید: و تحرم العزیمة فی الفریضة و از این سخن مشخص می‌شود که قرائت سوره سجده دار در نماز نافله، اشکال ندارد.

در نماز مستحبی، سجده، آیه سجده دار را باید چه هنگام انجام داد؟

مرحوم شهید می‌فرماید: در موضع خودش باید سجده را انجام دهد. یعنی پس از آن که آیه سجده را قرائت نمود، سجده می‌کند و بلند می‌شود و نماز را ادامه می‌دهد.

۶

تطبیق قرائت سوره سجده دار در نماز

﴿ وتحرم ﴾ قراءة ﴿ العزيمة في الفريضة ﴾ (حرام است قرائت عزیمه -سوره‌هایی که سجده واجب دارد- در نماز واجب) على أشهر القولين (طبق اشهر دو قول. در مقابل اشهر نظر برخی از فقها قرار دارد که معتقدند قرائت سوره سجده دار، در نماز واجب، جایز است. طبق نظر کسانی که می‌گویند قرائت سور عزیمه، حرام است) فتبطل (الصلاة) بمجرّد الشروع فيها عمداً (اگر عمدا سور عزیمه را شروع کند، به مجرد شروع نماز باطل می‌شود. خواه به آیه سجده برسد یا به آن آیه نرسد.)؛ للنهي (چون نهی وجود دارد. در اصول بابی تحت عنوان نهی در عبادات و نهی در معاملات وجود دارد. اگر نهی به عبادت بخورد و شخص آن امر منهی عنه را انجام دهد، آن باطل است. چون عبادت نیاز به قصد قربت دارد و قصد قربت از عبادتی که نهی شده قابل انجام نیست. لذا می‌گویند اگر نهی به کل عبادت یا جزء عبادت بخورد، آن عبادت باطل می‌باشد اما اگر نهی به امر خارج از عبادت است، بخورد، بسیاری از علما قائلند که آن عبادت باطل نمی‌شود. مثل نگاه به نامحرم در خلال نماز. در این صورت، نماز باطل نیست. چون نگاه به نامحرم، نه کل نماز و نه جزء نماز است بلکه امری خارج از نماز است.) ولو شرع فيها ساهياً (ساهیا یعنی سهوا. اشتباها سوره‌ای که سجده دارد را شروع کرد) عدل عنها (عدول می‌کند از آن سوره. هرگاه فهمید که این سوره، آیه سجده واجب دارد، آن سوره را رها می‌کند و سوره‌ای دیگر قرائت می‌کند) وإن تجاوز نصفها (اگر چه از نصف سوره هم گذشته باشد. البته چه زمانی عدول می‌کند؟) ما لم يتجاوز موضَع السجود (تا زمانی که به آیه سجده نرسیده باشد) ومعه (مع تجاوز به محل سجده. اگر به موضع سجده رسیده است باید چه کار کرد؟ در این صورت نظرات مختلفی بیان شده است)، ففي العدول (آیا باید عدول کرد، هرچند که به موضع سجده رسیدیم) أو كمالها (یا اکنون که سهوا آیه سجده قرائت شده است، همان سوره را تکمیل کنیم) والاجتزاء بها (و به همان سوره اکتفا کنیم. پس بنابر یک نظر، هرچند که آیه سجده را قرائت کردیم اما بازهم باید از آن سوره عدول کنیم و سوره دیگری بخوانیم. نظر دیگر آن است که سوره سجده دار را کامل کنیم و به همان سوره اکتفا شود. البته در هر دو) مع قضاء السجود بعدها (بعد الصلاة. آن سجده‌ای که بواسطه قرائت آیه سجده دار واجب می‌شد را بعد از نماز انجام دهیم) وجهان (دو وجه دارد. سوال: چرا می‌فرماید: بعد از نماز قضاء کند؟ پاسخ: اموری که واجب فوری دارند، آیه سجده دار را که در سور عزائم قرائت می‌شوند، چون فوریت دارند اگر از زمان فوریت بگذرد، قضا می‌شود. به این دلیل است که مرحوم شهید از تعبیر قضاء استفاده کرد)، في الثاني قوّة (ثانی یعنی كمالها والاجتزاء بها. یعنی سوره را تکمیل کند و به همان کفایت کند. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این قول، قوی است) ومال المصنّف في الذكرى إلى الأوّل. (الی الاول یعنی عدول کند، هرچند که آیه سجده دار را قرائت کرده باشد.)

واحترز ب‍ «الفريضة» عن النافلة (مرحوم مصنف، احتراز کرده بوسیله قید الفریضة، از نافله)، فيجوز قراءتها فيها (جایز است که سور عزیمه را در نافله، قرائت کند)، ويسجد لها في محلّه. (سجده می‌کند برای سور عزائم در محل خودش. یعنی به بعد از نماز محول نمی‌کند و در همان وقت خودش، سجده را انجام می‌دهد و بر می‌گردد و بقیه نماز را ادامه می‌دهد.)

۷

شنیدن سوره سجده دار در خلال نماز

شنیدن سوره سجده دار در خلال نماز:

اگر در خلال نماز، مصلی، سوره سجده دار را بشنود، تکلیفش چیست؟

تفاوت استماع و سماع چیست؟ استماع یعنی این که شخص به چیزی گوش می‌دهد اما سماع به معنای شنیدن است. یعنی به گوشش می‌خورد اما حواس او در جای دیگری است.

نسبت به استماع، آیه سجده، تمام فقها قائلند که سجده واجب است. اما نسبت به سماع، محل اختلاف است. یعنی اگر آیه سجده، به گوش شخص برسد، آیا سجده واجب است یا خیر؟

مرحوم شهید می‌فرماید: اگر در وسط نماز نافله، سور عزائم را استماع کرد و همچنین اگر سماع کند علی اجود القولین، لازم است در وسط نماز نافله، سجده نماید. اما در نماز واجب همانگونه که قرائت سور عزائم حرام است، اولا استماع سور عزائم حرام است. اما اگر استماع نمود یا سماع کرد اما ما برای سماع، سجده را واجب دانستیم، در وسط نماز برای سجده اشاره می‌کند اما خود سجده را بعد از نماز قضا می‌کند.

سپس ایشان حالت تقیه را مطرح می‌کند. یعنی شخصی تقیتا با اهل تسنن نماز را اقامه کرد و آن‌ها در نمازشان سوره سجده دار را قرائت نمود، تکلیف این شخص آن است که با آن‌ها همراهی داشته باشد و بعدا نمازش را تکرار کند.

۸

تطبیق شنیدن سوره سجده دار در خلال نماز

وكذا (همچنین سجده می‌کند) لو استمع فيها إلى قارئٍ (اگر استماع کند در نافله به شخصی که آیه سجده را قرائت می‌کند) أو سمع (سمع یعنی شنیدن و استمع یعنی گوش دادن) على أجود القولين (در سمع اختلاف نظر است که آیا سجده واجب است یا خیر اما اجود قولین می‌گوید در سمع نیز واجب است. بنابر این، در نماز نافله اگر استماع یا سماع نمود، باید سجده را در وسط نماز انجام دهد).

ويحرم استماعها في الفريضة (استماع در نماز واجب حرام است)، فإن فعل (اگر استماع کرد) أو سمع اتّفاقاً (یا بصورت اتفاقی آن آیه را شنید) وقلنا بوجوبه له (و ما قائل شدیم به وجوب سجده برای سماع) أومَأ لها (اشاره کند برای سجده) وقضاها بعد الصلاة (و سجده را بعد از نماز قضا کند). ولو صلّى مع مخالفٍ (اگر با اهل تسنن نماز خواند) تقيّةً فقرأها (اگر مخالف، قرائت کرد سوره سجده دار را) تابعه في السجود (تبعیت کند از او در سجده. یعنی همانند آن‌ها سجده را انجام دهد) ولم يعتدّ بها على الأقوى (اکتفا نکند به این نماز بنابر قول اقوی. یعنی نماز را دوباره اقامه کند). والقائل بجوازها منّا لا يقول بالسجود لها في الصلاة (بیان شد که برخی از شیعیان قائلند که در نماز واجب، قرائت سوره سجده دار، اشکالی ندارد. مانند ابن جنید اسکافی. در این قسمت مرحوم شهید بیان می‌کند، کسی که قائل به جواز قرائت سور عزائم در نماز واجب است، هرچند که به نظر او، قرائت این سوره‌ها در نماز جایز است اما قائل نیست که باید در وسط نماز، سجده کنیم. بلکه او می‌گوید: می‌توان سوره سجده دار را در وسط نماز بخوانی اما هنگامی که این سوره را می‌خوانی، آیه سجده را باید حذف کنی و آیه سجده را بعد از نماز قرائت کن و پس از آن سجده کن. لذا اقتدا کردن به چنین کسی از جهت سجده اضافه، اشکالی ندارد. یعنی اگر ابن جنید اسکافی، امام جماعت شد، می‌توان به او اقتدا کرد یا خیر؟ از نظر سجده اضافی اشکالی پیش نمی‌آید. چون او هم در وسط نماز، سجده نمی‌کند. اما از جهت اصل خواندن سوره عزیمه که ما معتقدیم قرائت این سوره موجب بطلان نماز می‌شود، اشکال دارد. لذا نمی‌توان به او اقتدا کرد.

مرحوم شهید نکته فوق را چنین می‌فرماید: والقائل بجوازها منّا -قائل به جواز سور عزائم از ما شیعیان- لا يقول بالسجود لها في الصلاة - قائل به این نیست که برای سور عزائم در نماز سجده کنیم-)، فلا منع من الاقتداء به من هذه الجهة (از این جهت منعی وجود ندارد که بگوییم سجده اضافه کرده است. پس از چه جهتی منع دارد؟)، بل من حيث فعله (از این جهت که این قائل، سور عزائم را انجام داده است) ما يعتقد المأموم الإ بطال به (از جهت این اشکال دارد که او، انجام داده کاری را که معتقد است مأموم، ابطال به آن کار را. ما، مفعول فعل است. یعنی انجام دادن آن شخص، کاری را که معتقد است مأموم، ابطال به آن را. آن کار چیست؟ اصل قرائت سور عزائم.

نکته: اگر امام جماعت، به گونه‌ای نماز را اقامه کند که به عقیده مأموم، باطل است، در این صورت نمی‌توان به او اقتدا کرد).

الدالّ (١) على التراخي؛ لما بين الواجب والندب من التغاير.

﴿ وكذا يُستحبّ ﴿ تطويل السورة في الصبح ك‍ «هل أتىٰ» و «عمَّ» لا مطلق التطويل ﴿ وتوسّطها في الظهر والعشاء ك‍ «هل أتاك» و «الأعلى» كذلك (٢) ﴿ وقصرُها في العصر والمغرب بما دون ذلك.

وإنّما أطلق ولم يخصّ التفصيل بسُوَر المفصَّل؛ لعدم النصّ على تعيّنه (٣) بخصوصه عندنا ، وإنّما الوارد في نصوصنا هذه السور وأمثالها (٤) لكنّ المصنّف (٥) وغيره (٦) قيّدوا الأقسام بالمفصَّل ، والمراد به : ما بعد «محمّد» أو «الفتح» أو «الحجرات» أو «الصفّ» أو «الصافّات» إلى آخر القرآن. وفي مبدئه أقوالٌ اُخر (٧) أشهرها الأوّل. سُمّي مفصَّلاً؛ لكثرة فواصله بالبسملة بالإضافة إلى باقي القرآن ، أو لما فيه من الحُكم المفصَّل؛ لعدم المنسوخ منه.

﴿ و كذا يُستحبّ قصر السورة ﴿ مع خوف الضيق بل قد يجب.

﴿ واختيار «هل أتىٰ» و «هل أتاك» في صبح الاثنين ، و صبح ﴿ الخميس فمن قرأهما في اليومين وقاه اللّٰه شرّهما (٨).

____________________

(١) في (ش) و (ف) : الدالّة.

(٢) أي : لا مطلق التوسّط.

(٣) في (ش) و (ر) : تعيينه.

(٤) راجع الوسائل ٤ : ٧٨٧ ، الباب ٤٨ من أبواب القراءة في الصلاة.

(٥) الدروس ١ : ١٧٤ ، البيان : ١٦١.

(٦) مثل المحقّق في المعتبر ٢ : ١٨١ ، والعلّامة في القواعد ١ : ٢٧٤.

(٧) راجع مفتاح الكرامة ٢ : ٤٠١.

(٨) كما ورد في الخبر ، راجع الوسائل ٤ : ٧٩١ ، الباب ٥٠ من أبواب القراءة في الصلاة ، الحديث الأوّل.

﴿ و سورة ﴿ الجمعة والمنافقين في ظهريها وجمعتها على طريق الاستخدام (١) وروي أنّ «من تركهما فيها متعمّداً فلا صلاة له» (٢) حتّى قيل بوجوب قراءتهما في الجمعة وظهرها (٣) لذلك وحُملت الرواية على تأكّد الاستحباب جمعاً (٤).

﴿ والجمعة والتوحيد في صبحها وقيل : الجمعة والمنافقين (٥) وهو مرويٌّ أيضاً (٦).

﴿ والجمعة والأعلى في عشاءيها المغرب والعشاء. ورُوي في المغرب : الجمعة والتوحيد (٧) ولا مشاحّة في ذلك؛ لأنّه مقام استحباب.

﴿ وتحرم قراءة ﴿ العزيمة في الفريضة على أشهر القولين (٨) فتبطل

____________________

(١) لأنّ المراد من الضمير في «ظهريها وجمعتها» يوم الجمعة ، ومرجع الضميرين سورة الجمعة.

(٢) الوسائل ٤ : ٨١٥ ، الباب ٧٠ من أبواب القراءة في الصلاة ، الحديث ٣.

(٣) قاله الصدوق في الفقيه ١ : ٤١٥.

(٤) أي : جمعاً بينها وبين صحيحة عليّ بن يقطين ونحوها ، راجع الوسائل ٤ : ٨١٧ ، الباب ٧١ من أبواب القراءة في الصلاة.

(٥) قاله السيّد المرتضى في الانتصار : ١٦٦.

(٦) الوسائل ٤ : ٧٨٩ ، الباب ٤٩ من أبواب القراءة في الصلاة ، الحديث ٣.

(٧) المصدر السابق ، الحديث ٤.

(٨) ذهب إليه السيّد في الانتصار : ١٤٥ ، والشيخ في الخلاف ١ : ٤٢٦ ، المسألة ١٧٤ ، والعلّامة في التذكرة ٣ : ١٤٦ ، المسألة ٢٣١. والقول الآخر الجواز ، وهو ظاهر كلام الإسكافي ، حكاه عنه المحقّق في المعتبر ٢ : ١٧٥.

بمجرّد الشروع فيها عمداً؛ للنهي (١) ولو شرع فيها ساهياً عدل عنها وإن تجاوز نصفها ما لم يتجاوز موضَع السجود ومعه ، ففي العدول أو كمالها والاجتزاء بها مع قضاء السجود بعدها وجهان ، في الثاني قوّة (٢) ومال المصنّف في الذكرى إلى الأوّل (٣).

واحترز ب‍ «الفريضة» عن النافلة ، فيجوز قراءتها فيها ، ويسجد لها في محلّه. وكذا لو استمع فيها إلى قارئٍ أو سمع على أجود القولين (٤).

ويحرم استماعها في الفريضة ، فإن فعل أو سمع اتّفاقاً وقلنا بوجوبه له أومَأ لها وقضاها بعد الصلاة. ولو صلّى مع مخالفٍ تقيّةً فقرأها تابعه في السجود ولم يعتدّ بها على الأقوى. والقائل بجوازها منّا لا يقول بالسجود لها في الصلاة ، فلا منع من الاقتداء به من هذه الجهة ، بل من حيث فعله ما يعتقد المأموم الإ بطال به.

﴿ ويستحبّ الجهرُ بالقراءة ﴿ في نوافل الليل ، والسرُّ في نوافل ﴿ النهار وكذا قيل في غيرها من الفرائض (٥) بمعنى استحباب الجهر بالليلية منها والسرّ في نظيرها نهاراً كالكسوفين. أمّا ما لا نظير له فالجهر مطلقاً ، كالجمعة

____________________

(١) الوسائل ٤ : ٧٧٩ ، الباب ٤٠ من أبواب القراءة في الصلاة ، الحديث ١ و ٢.

(٢) لم ترد عبارة «في الثاني قوّة» في (ف) ، وورد في هامش (ر) بزيادة خ ل.

(٣) الذكرى ٣ : ٣٢٥.

(٤) ذهب إليه ابن إدريس في السرائر ١ : ٢٢٦ ، وادّعى عليه الإجماع. والقول الآخر هو الاستحباب للسامع ، قاله في الخلاف ١ : ٤٣١ ، المسألة ١٧٩ ، وقال في الذكرى ٣ : ٤٧٠ : ولا شكّ عندنا في استحبابه على تقدير عدم الوجوب.

(٥) قاله العلّامة في النهاية ١ : ٤٧٢ ، والتذكرة ٣ : ١٥٤.