ما هفت روایت بر وجوب احتیاط ذکر کردیم که نوبت به روایت دوم رسید.
جواب از موثقه: علماء درباره غروب شرعی، دو گروه شدهاند:
گروه اول: گروهی معتقدند که غروب شرعی، با استتار قرص محقق میشود، این گروه در ضمن دو مرحله و یک نتیجه از این موثقه جواب دادهاند:
مرحله اول: شبهه سائل در این موثقه، شبهه موضوعیه بوده است، یعنی سائل میدانسته که غروب شرعی، با استتار قرص محقق میشود ولی بخاطر جهاتی شک میکند که آیا استتار قرص محقق شد یا خیر مثلا گرد و غبار زیاد است و نمیداند قرص مستتر شده است یا خیر.
دلیل بر اینکه شبهه سائل، شبهه موضوعیه بوده است:
صغری: امام عالم به احکام واقعیه است.
کبری: و هر شخصی که عالم به احکام واقعیه است، شان او امر به احتیاط در شبهه حکمیه نیست. چون علت امر به احتیاط این است که حکم واقعی، روشن نمیباشد.
نتیجه: پس شان امام، امر به احتیاط در شبهه حکمیه نیست. از اینکه امر به احتیاط فرموده، معلوم میشود که شبهه سائل، شبهه حکمیه نبوده، بلکه شبهه موضوعیه بوده است. چون در شبهه حکمیه امام باید رفع جهل کند.
مرحله دوم: شبهات موضوعیه، دو صورت دارد:
صورت اول: بعضی از شبهات موضوعیه مجرای استصحاب و قاعده اشتغال نیست، در این نوع از شبهات موضوعیه، بالاتفاق احتیاط واجب نیست، مثل اینکه انسان شک میکند که آیا این مایع، خل است یا خمر است.
صورت دوم: بعضی از شبهات موضوعیه مجرای استصحاب و قاعده اشتغال است، در این نوع از شبهات موضوعیه بالاتفاق احتیاط واجب است، مثل شبهه سائل در این روایت.
مایعی بوده که یقین دارم خمر بوده اما الان شک دارم که خل است یا خمر که مجرای استصحاب است.
حال در روایت روز بوده و شک داریم که شب شده یا خیر، استصحاب روز میشود. در همینجا اگر روزه داشته استحصاب عدم دخول وقت میکند و نمیتواند افطار کند یا نماز بخواند.
نتیجه: روایت دلالت دارد بر اینکه در شبهات موضوعیه قسم دوم، احتیاط واجب است، بنابراین مدعای اخباریین را که وجوب احتیاط در شبهه حکمیه تحریمیه است، اثبات نمیکند.
گروه دوم: گروهی معتقدند که غروب شرعی با ذهاب حمره مشرقیه محقق میشود، این گروه نیز در ضمن دو مرحله و یک نتیجه از موثقه جواب دادهاند:
مرحله اول: شبهه سائل، شبهه حکمیه است. یعنی سائل شک میکند که آیا غروب شرعی با استتار قرص محقق میشود یا با ذهاب حمره مشرقیه و لذا سوال میکند که اگر قرص مستتر شد ولی در ناحیه مشرق، حمره وجود دارد، آیا نماز و افطار جایز است یا خیر؟
مرحله دوم: امام علیه السلام باید بفرمایند انتظر لان الغروب یتحقق بذهاب الحمرة المشرقیة، ولی اولا: بجای انتظر، تقیة فرموده است اری لک ان تنظر که ظهور در استحباب دارد. و ثانیا: امام بجای لان الغروب یتحقق بذهاب الحمرة المشرقیة تقیة امر به احتیاط کرده است و با توجه به اینکه این احتیاط، علت برای مستحب است و علة المستحب، مستحبة، پس احتیاط مستحب میشود.
نتیجه: روایت دلالت دارد بر اینکه احتیاط مستحب است ولذا مدعای اخباریین که وجوب احتیاط است، اثبات نمیکند.
استاد میفرمودند بر شیخ ۵ اشکال وارد است:
۱. اری لک ظهور در وجوب دارد.
۲. این تقیه نیست و امام دارد آتش بر اهل سنت میزند، چون ترمزی میگوید اهل سنت اجماع دارد با استتار قرص نماز مستحب است و امام میگوید انتظار بکش.
و بقیه اشکالات مقدمه دارد و خیلی طول میکشد.