درس فرائد الاصول - برائت

جلسه ۵۸: شبهه تحریمیه فقدان نص ۵۱

 
۱

خطبه

۲

خلاصه بحث گذشته

مرحوم شیخ از صحیحه دو جواب داده‌اند:

جواب اول: در مشار الیه هذا دو احتمال است:

احتمال اول: یا مشار الیه، واقعه صید است، یعنی زمانی که شما به مثل چنین حادثه‌ای مبتلا شدید، فعلیکم بالاحتیاط.

در این صورت وجوب کفاره دو حالت دارد: یا از قبیل اقل و اکثر استقلالی است یعنی یقین داریم نصف کفاره بر یکی واجب است و شک در وجوب نصفه دوم بر همین شخص داریم. پش شک در زائد داریم، در این صورت همه باید بگویند روایت حمل بر استحباب احتیاط است، چون شک در شبهه وجوبیه است که همه قائل به برائت هستند.

نکته: ممکن است کسی بگوئید من در استقلالی که همه قائل به برائت هستند بخاطر این روایت و امثال آن، قائل به احتیاط هستم.

جواب: باز هم نمی‌تواند دلالت بر وجوب احتیاط کند، چون این روایت در علم اجمالی است اما بحث ما در شک بدوی است.

 و یا از قبیل اقل و اکثر ارتباطی است، یعنی شک در مکلف به یعنی اجمالا می‌دانیم که یا یک کفاره بر عهده این دو مرد است یا دو کفاره بر عهده این دو مرد است، در این صورت برفرض که این روایت دال بر وجوب احتیاط باشد، موجب اینکه در ما نحن فیه احتیاط واجب باشد نمی‌شود، چون مورد روایت شک در مکلف به است و بحث ما شک در تکلیف است.

احتمال دوم: مشار الیه، سوال است، یعنی زمانی که شما به مثل سوال از چنین حادثه‌ای شدید، فعلیکم بالاحتیاط. معنا در این صورت می‌شود فتوای به احتیاط یا احتیاط در فتوا که این هم برای انسان قائل است.

جواب دوم: بر فرض که روایت دال بر وجوب احتیاط باشد در مورد شخصی است که قادر بر ازاله شبهه باشد، به قرینه تسئلوا و تعلموا، در حالی که در ما نحن فیه شخص قادر بر ازاله نیست.

۳

ادامه تطبیق جواب به روایت اول از طائفه سوم

هذا، مع أنّ ظاهر الرواية (بقرینه تسئلوا و تعلموا) التمكّن من استعلام حكم الواقعة بالسؤال والتعلّم فيما بعد، ولا مضايقة (مانعی نیست) عن القول بوجوب الاحتياط في هذه الواقعة الشخصيّة حتّى يتعلّم المسألة لما يستقبل من الوقائع.

ومنه يظهر: أنّه إن كان المشار إليه ب «هذا» هو السؤال عن حكم الواقعة، كما هو الثاني من شقيّ الترديد: فإن اريد بالاحتياط فيه (حکم) الإفتاء بالاحتياط لم ينفع فيما نحن فيه (چون مخاطب روایت انسان قادر است و ما نحن فیه انسان غیر قادر است)، وإن اريد من الاحتياط الاحتراز عن الفتوى فيها أصلا حتّى بالاحتياط، فكذلك.

۴

نکته

نکته۱: مرحوم شیخ در اقل و اکثر ارتباطی می‌گوید، این اقل و اکثر به شک در استقلالی بر می‌گردد، یعنی به شک در تکلیف بر می‌گردد.

نکته۲: در خیر دو نظریه است:

نظریه اول: نظریه خالد اظهری: اسم تفضیل نیست، شرح التصریح، ج ۲، ص ۱۴۵.

نظریه دوم: نظریه مشهور و رضی: اسم تفضیل فرضی است.

نظریه سوم: نظریه حقیر به تبع عباس حسن که مصدر است، چون ماده خیر دلالت بر تفضیل دارد و اگر قرار باشد لفظش هم تفضیل باشد، لغو است.

۵

ذکر قانون کلی

قانون اول: در اول هر علم، حداقل ذکر سه نکته لازم است:

نکته اول: تعریف علم؛

نکته دوم: بیان فائده علم؛

نکته سوم: بیان موضوع علم.

قانون دوم: علم بر دو نوع است:

نوع اول: علم اصالی، مثل علم فقه.

نوع دوم: علم آلی؛ علم عالی دو نوع است:

۱. علم آلی محدود، مثل علم اصول فقه.

۲. علم آلی وسیع، مثل منطق.

نظير وجوب التسليم في الصلاة ـ فالاحتياط هنا وإن كان مذهب جماعة من المجتهدين (١) أيضا ، إلاّ أنّ ما نحن فيه من الشبهة الحكميّة التحريميّة ليس مثلا لمورد الرواية ؛ لأنّ الشكّ فيه في أصل التكليف.

هذا ، مع أنّ ظاهر الرواية التمكّن من استعلام حكم الواقعة بالسؤال والتعلّم فيما بعد ، ولا مضايقة عن القول بوجوب الاحتياط في هذه الواقعة الشخصيّة حتّى يتعلّم المسألة لما يستقبل من الوقائع.

ومنه يظهر : أنّه إن كان المشار إليه ب «هذا» هو السؤال عن حكم الواقعة ، كما هو الثاني من شقيّ الترديد : فإن اريد بالاحتياط فيه الإفتاء (٢) بالاحتياط لم ينفع فيما نحن فيه ، وإن اريد من الاحتياط الاحتراز عن الفتوى فيها أصلا حتّى بالاحتياط ، فكذلك.

الجواب عن موثّقة عبدالله ابن وضّاح

وأمّا عن الموثّقة : فبأنّ ظاهرها الاستحباب ، والظاهر أنّ مراده الاحتياط من حيث الشبهة الموضوعية ـ لاحتمال عدم استتار القرص وكون الحمرة المرتفعة أمارة عليها ـ ؛ لأنّ إرادة الاحتياط في الشبهة الحكميّة بعيدة عن منصب الإمام عليه‌السلام ؛ لأنّه لا يقرّر الجاهل بالحكم على جهله ، ولا ريب أنّ الانتظار مع الشكّ في الاستتار واجب ؛ لأنّه مقتضى استصحاب عدم الليل ، والاشتغال بالصوم ، وقاعدة الاشتغال بالصلاة.

فالمخاطب بالأخذ بالحائطة هو الشاكّ في براءة ذمّته عن الصوم والصلاة ، ويتعدّى منه إلى كلّ شاكّ في براءة ذمّته عمّا يجب عليه

__________________

(١) سيأتي ذكرهم في الصفحة ٣١٦.

(٢) في (ت) و (ه) زيادة : «فيه».