درس فرائد الاصول - برائت

جلسه ۵۱: شبهه تحریمیه فقدان نص ۴۴

 
۱

خطبه

۲

اشكال بر جواب چهارم

اشكال: اخبار توقف كاشف از اين است كه شارع در شبهه تحريميه حكميه فقدان نص احتياط را واجب كرده است. بنابراين اخبار توقف مدعاي اخباريين را اثبات مي كند و دليل براي ايشان مي شود.

توضيح: مرحوم شيخ گفتند كه اخبار توقف دال بر احتياط نيست، اما مستشكل مي گويد اخبار توقف دال بر احتياط است. چون اين اخبار سه معنا دارد:

۱. معناي مطابقي: معناي مطابقي اخبار توقف اين است كه در هنگام شك و شبهه توقف كنيد بخاطر نجات از هلاكت محتمله يعني بخاطر نجات از هلاكتي كه مكلف با قطع نظر از اخبار توقف احتمال آن را در شبهه مي دهد.

يعني توقف كنيد تا در هلاكت نيفتيد.

۲. معناي تضمني: معناي تضمني اخبار توقف اين است كه در شك و شبهه احتمال هلاكت وجود دارد، متبادر از هلاكت، هلاكت اخروي يعني عقاب است، بنابراين معناي تضمني اخبار توقف اين مي شود كه در شك و شبهه احتمال عقاب وجود دارد و به عبارت ديگر معناي تضمني اخبار توقف اين مي شود كه عقاب تكليف مجهول بخاطر جهل ساقط نمي شود.

وقتي گفته مي شود خانه زيد خراب شد، معناي مطابقي آن اين است كه خانه‌اش خراب شد و معناي تضمني آن اين است كه آشپزخانه‌اش هم خراب شد، حال در توقف در شبهات، معناي تضمني آن اين است كه اگر كسي شك دارد شرب تتن حرام است، احتمال عقاب است چون متبادر از هلاكت، عقاب اخروي است، پس در شك و شبهه احتمال عقاب است.

۳. معناي التزامي (به طريق برهان انّي): معناي التزامي اخبار توقف اين است كه شارع در شك و شبهه احتياط را واجب كرده است، چون از طرفي اخبار توقف دلالت دارد بر اينكه عقاب تكليف مجهول به خاطر جهل ساقط نمي شود، و از طرف ديگر عقاب بدون بيان قبيح است. بنابراين شارع بايد يكي از دو بيان را داشته باشد:

بيان اول: يا بيان خصوصي داشته باشد به اينكه بفرمايد شرب تتن حرام است و بيان خصوصي قطعا منتفي است لان خلف. چون بحث ما در شبهه است.

بيان دوم: يا بيان عمومي داشته باشد به اينكه بفرمايد احتياط واجب است و وجود بيان عمومي متعين است.

بنابراين اخبار توقف دلالت بر وجوب احتياط مي كند.

مستشكل مي گويد در اخبار توقف سه معنا دارد يكي مطابقي و ديگري تضمني كه مي گويد در شك و شبهه احتمال هلاكت است و متبادر از آن عقاب اخروي است و معناي سوم التزامي است كه شارع در شك و شبهه احتياط را واجب كرده است. چون شارع در شك و شبهه مي گويد عقاب است و عقاب بدون بيان هم قبيح است پس بايد يا بيان خصوصي باشد كه در كار نيست و يا بيان عمومي دارد كه آن وجوب احتياط است.

۳

ادامه تطبيق جواب چهارم

وبالجملة (خلاصه جواب چهارم): فمفاد هذه الأخبار (اخبار توقف) بأسرها (تمامی اخبار توقف بلکه بعضی از آن) التحذير عن التهلكة المحتملة (در شبهه با قطع نظر از اخبار توقف، چون ارشادی است)، فلا بدّ من إحراز احتمال التهلكة (موضوع) عقابا كانت أو غيره، وعلى تقدير إحراز هذا الاحتمال (احتمال هلاکت) لا إشكال (عقلا) ولا خلاف (بين اصولي و اخباري) في وجوب التحرّز عنه (هلاكت محتمله) إذا كان المحتمل عقابا، و (عطف بر وجوب) استحبابه إذا كان غيره (عقاب)؛ فهذه الأخبار (اخبار توقف) لا تنفع في إحداث هذا الاحتمال (احتمال هلاکت- يعني اخبار توقف موضوع سازي نمي كند) ولا في حكمه (يعني و همچنين اخبار توقف حكم سازي تاسیسی هم نمي كند).

۴

تطبيق اشكال بر جواب چهارم

فإن قلت (اشکال به موضوع سازی نکردن و حکم سازی نکردن اخبار توقف): إنّ (معناي تضمني اخبار:) المستفاد منها (اخبار توقف) احتمال التهلكة في كلّ محتمل التكليف، والمتبادر من التهلكة في الأحكام الشرعيّة الدينيّة (به لسان شارع - قفوا عند الشبهه فان الوقوف...) هي (متبادر) الاخرويّة، فتكشف (بالتضمن) هذه الأخبار عن عدم سقوط عقاب التكاليف المجهولة لأجل (متعلق به عدم سقوط است) الجهل، (معناي التزامي اخبار توقف:) ولازم ذلك (عدم سقوط عقاب) إيجاب (ایجاب مولوی) الشارع للاحتياط؛ إذ الاقتصار (اکتفاء کردن شارع) في العقاب على نفس التكاليف المختفية من دون تكليف ظاهريّ بالاحتياط (بيان عمومي) قبيح.

۵

جواب از اشكال و تطبيق آن

مرحوم شيخ مي گويند اگر وجوب احتياط، وجوب مقدمي است، اين كلام باطل است چون معنايش اين مي شود اين است كه شرب تتن كه تكليفش مشخص نيست حرمت واقعي داشته باشد در حالي كه اين را هم شما نمي گويي كه بدون بيان، شرب تتن عقاب واقعي ندارد.

و اگر مي گوئيد معناي اخبار توقف اين است كه احتياط وجوب نفسي دارد، اين هم درست نيست چون امر در وجوب توقف، ارشادي است.

قلت: إيجاب الاحتياط (منکشف به واسطه اخبار توقف) إن كان (ایجاب احتیاط) مقدّمة للتحرّز عن العقاب الواقعيّ (یعنی واقع عقاب دارد اگرچه ندانی) فهو (مقدمه بودن) مستلزم لترتّب العقاب على التكليف المجهول، وهو (ترتب عقاب بر تکلیف مجهول) قبيح كما اعترف به (قبح)، وإن كان (ایجاب احتیاط منکشف از اخبار توقف) حكما ظاهريّا نفسيّا (مولوي) فالهلكة الاخروية مترتّبة على مخالفته (ايجاب احتياط) لا مخالفة الواقع، وصريح الأخبار إرادة الهلكة الموجودة في الواقع على تقدير الحرمة الواقعيّة.

لا يحتمل فيها إلاّ غير العقاب من المضارّ ، والمفروض كون الأمر بالتوقّف فيها للإرشاد والتخويف عن تلك المضرّة المحتملة.

مفاد الأخبار المذكورة

وبالجملة : فمفاد هذه الأخبار بأسرها التحذير عن التهلكة (١) المحتملة ، فلا بدّ من إحراز احتمال التهلكة (٢) عقابا كانت أو غيره ، وعلى تقدير إحراز هذا الاحتمال لا إشكال ولا خلاف في وجوب التحرّز عنه إذا كان المحتمل عقابا ، واستحبابه إذا كان غيره ؛ فهذه الأخبار لا تنفع في إحداث هذا الاحتمال ولا في حكمه.

فإن قلت : إنّ المستفاد منها احتمال التهلكة في كلّ محتمل التكليف ، والمتبادر من التهلكة في الأحكام الشرعيّة الدينيّة هي الاخرويّة ، فتكشف هذه الأخبار عن عدم سقوط عقاب التكاليف المجهولة لأجل الجهل ، ولازم ذلك إيجاب الشارع للاحتياط (٣) ؛ إذ الاقتصار في العقاب على نفس التكاليف المختفية من دون تكليف ظاهريّ بالاحتياط قبيح.

قلت : إيجاب الاحتياط إن كان مقدّمة للتحرّز عن العقاب الواقعيّ فهو مستلزم لترتّب العقاب على التكليف المجهول ، وهو قبيح كما اعترف به ، وإن كان حكما ظاهريّا نفسيّا فالهلكة الاخروية مترتّبة على مخالفته لا مخالفة الواقع ، وصريح الأخبار إرادة الهلكة الموجودة في الواقع على تقدير الحرمة الواقعيّة.

هذا كلّه ، مضافا إلى دوران الأمر في هذه الأخبار بين حملها على

__________________

(١) في (ر) و (ص): «الهلكة».

(٢) في (ر) ، (ص) و (ظ): «الهلكة».

(٣) في (ر) و (ص): «الاحتياط».