درس روش شناسی تدریس و تحصیل درس خارج

جلسه ۱: روش شناسی تدریس و تحصیل درس خارج

 
۱

هدف از درس خارج

بسم الله الرحمن الرحیم

در این جلسه راجع به روش شناسی تدریس و تحصیل دروس خارج سخن خواهیم گفت.

آخرین مقطع تحصیلات درس حوزوی، درسی موسوم به درس خارج است که مقصود درس خارج از متن است و متن مشخصی ندارد و استاد از خارج از متن آراء و ادله بزرگان را مطرح می کند و مختار خود را مستدل تبیین نمی کند.

نکته مهمی که در همه بخش های زندگی اعم از تحصیلی و غیر تحصیلی حائز اهمیت است، مسئله هدف شناسی می باشد، اینکه دقیقا ما هدفمان چیست و به چه مقصود و هدفی یک فرایند آغاز می کنیم، بسیار بسیار تاثیر گذار و مهم است.

برای اساتید درس خارج و طلاب این مقطع هم مهم است که هدف درس خارج را خوب بشناسند و بدانند که این درس اساسا به چه مقصود تعریف شده است در نظام آموزشی حوزه، ببنید ما درسهای خارج نمی خواهیم با مصطلحات اصولی و فقهی یا احکام اصولی و فقهی آشنا شویم که این مربوط به کتابهای دوره سطح مثل اصول فقه مرحوم مظفر یا لمعه شهید اول و شرح آن از شهید ثانی، عهده دار، آموزش های مصطلحات فقهی و اصلی و احکام معروف و مشهور در این حوزه ها است.

هدف ما هم این نیست که بخواهیم آراء گوینده درس خارج را بیاموزد، چون می شود آراء او را از طریق رساله عملیه بدست آورد به راحتی.

هدف این نیست که استدلال فقهی و اصول را بشنویم و منفعلانه برخورد کنیم با آنها که در دروس سطح این رفتار منفعلانه انجام می شود. شما در کتاب رسائل با اصول استدلالی و در کتاب مکاسب با فقه استدلالی مواجه هستید. رویکرد انفعالی است، گوینده شیخ است و ما مستمع او می گوید و ما گوش می دهیم.

قرار نیست این روند در درس خارج تکرار شود، هدف از درس خارج چیست؟

آنچه ما در بحث های مختلف گفتیم و هم در در مباحثات خارج خودمان به طلاب توصیه کرده ایم و هم در جلسات تحت عنوان روش شناسی یا نحوه تحصیل دروس برگزار شد، متعرض شده ایم این است که هدف از مقطع خارج، تعلیم و تعلّم روش استنباط به طلاب جوان است.

هدف این است که مبتدی نحوه استنباط را خوب بیاموزد و بتواند خوب به اتکاء خود به استدلال و استنباط بپردازد. این مهم است که شما بعد از طی سنواتی از درس خارج، قادر بر استنباط احکام فقهی باشید،قادر بر استنباط قواعد اصولی باشد.

بنابراین باید هم استاد در مقام تدریس و هم شاگرد در مقام در تدرّس به این امر مهم عنایت بکنند که هدف چیست؟ و این فرایند به چه منظور است، به چه منظور طی می شود وا لا نتیجه مطلوب حاصل نیم شود.

اما استاد باید به هدف درس های خارج عنایت کند باید متوجه شود که هدف او از القاء این درسها تعلیم عملی نحوه استنباط و استخراج احکام و قواعد فقهی و اصولی است، به این معنا که با این رویکرد مباحث را گلچین کند و تبیین کند، این رویکرد، رویکرد متاثر از هدف شناسی در درس های خارج، می تواند رنگ و بوی درس استاد را کاملا متحول کند و متفاوت کند.

به این معنا که اولا استاد یک رویکرد آموزشی در بحثهای خود اتخاذ خواهد کند، از گنگ گویی و مجمل گویی پرهیز خواهد کرد و به صرف تبیین آراء خود اکتفاء نخواهد کرد، بعضی از بحثها است که اساتید و بزرگان درس خارج صرفا اکتفا می کنند به رای مختار خود و نهایت اشاره ای به ادله اختیار خود می کنند، بدون اینکه بخواهند باز کنند و بشکافند و بدون اینکه موانع مهم موجود در هر مسئله را به مخاطبین تعلیم دهد، بدون اینکه دست مخاطب و دانش آموز و دانشجویی این مقطع را بگیرند و ورود و خروج در بحثها را یاد بدهند و نحوه استدلال و استنباط را یاد بدهند، صرفا به بیان رای خود اکتفاء می کنند و نگاهی گذرا به ادله مختار می کنند.

اینگونه درسها که نمونه های عینی متعددی در حوزه های علمیه دارد که از اسم بردن معذور هستم، نمی تواند برای طلاب نافع باشد و هدفی که از درسهای خارج داریم ایجاد کند، شما قرار است بعد از 7، 8 سال بطور نسبی قوه استنباط و استخراج داشته باشید.

استاد باید در درس های خارج، علاوه بر اتخاذ بیان تعیینی و آموزشی و پرهیز از اقلاق و پیچیدگی، مبانی مطرح در هر مسئله را در حد سطح مخاطب، سطح حوصله درس القاء کند، آراء مخالف و موافق همراه با استدلالات آن را مختصرا تقریر کند و لو اینکه این آراء دیدگاه مختارا و نبود، و لو اینکه در مسئله خاصی رای او مبنای الف است و مبنای ب یا جیم برای او واضح البطلان است.

اما چون هدف این است که ما به طلاب نوآموز عرصه استنباط نحوه استنباط را بیاموزیم، گاهی لازم است که موانع غیر مختار را مطرح کنیم، استدلالاتی که از دید ما واضح البطلان است و نیاز به عرضه نیست، عرضه کنیم و همه باید در یک حدی از حد اعتدلال مورد مراعات قرار بگیرد، نه خیلی تفصیل در مسئله داده شود که حوصله طلاب سر برود و رشته کلام از دست خارج شود و یا موجز باشد که نتوانند ارتباط ایجاد کنند.

بهر حال اینها توصیه هایی برای اساتید است و من به همین میزان بسنده می کنم و در بخش بعدی عرایض خودم، طبق توصیه های مهم برای دانشجویان و طلاب حاضر در دروس خارج می پردازم.

۲

توصیه قبل از حضور در درس خارج

اما توصیه به طلابی که می خواهند در دروس خارج حاضر شوند، ببنید این مقطع هم برای خود اهمیت به سزایی دارد، برای کسانی که قصد دارند اجتهاد را و لو در سطح متجزی فرا بگیرند، ما راجع به مقطع درس خارج در قیاس با کسانی که دانش آموز و دانشجوی این حیطه هستند، در دو بخش عرایض را تقدیم میکنیم:

یکی مربوط می شود به قبل از ورود به مرحله درس خارج، طلبه ای که می خواهد پای درس خارج مخصوصا اصول بشیند حتما باید مرحله سطح را خوب طی کرده باشد و به هیچ عنوان نقص دوره سطح در درس خارج جدا نمی شود، این نکته ای است که طلاب باید در نظر بگیرند.

اگر درست درسهای سطح را نخوانید، ادبیات را خوب پشت سر نگذاشتید، مصطلحات و احکام مهم و مشهور فقه را نیاموخته اید، اصول در بُعد قواعد و استدلالات در سطح کتابهایی مثل اصول مرحوم مظفر و کفایه در دست شما نیست، به هیچ عنوان وارد درس خارج نشوید، توصیه این است که حتما سطح را اگر ضعیف گذرانده اید، تدارک کنید و بازخوانی کنید و با یک محتوای کامل در درس وارد درس خارج شوید.

و الا مثل این می ماند شما بخواهید با چاقوی کند اقدام به بریدن تنه درختی بکنید، مسلما وقت شما گرفته می شود. باید زمان گذارده شود، ابزار مناسب تهیه شود، برای اینکه در زمان کمتری این درخت بریده شود.

و این مربوط به دوره سطح می شود، حتما باید ابزار لازم بریدن تنه درخت بارور اجتهاد و تملک این درخت در مرحله سطح فراهم شود.

لذا ما به طلاب عرض می کنیم از این شتاب ناشیانه برای ورود به مقطع درس خارج، حتما پرهیز کنید. سطح باید تدارک کنید با یک دانش کافی و درخور به مقطع درس خارج وارد شوید تا نتیجه مطلوب حاصل شود.

به عنوان نمونه اگر طلبه اصول مظفر خوب نیاموخته و بخواهد ضعف اصولی خود را در خارج اصول جبران کند، به هیچ عنوان به نتیجه نمی رسد، دوره های معمول درس خارج، 10 سال، 12 سال طول می کشد و شما در این سالها، خواه یا ناخواه رشته کلام را از دست می دهد  و ارتباط بین مباحث را فراموش خواهید کرد، خیلی مهم است که یک نظام منسجم و هماهنگی از علم اصول در ذهن شما شکل گرفته باشد که ربط بین مباحث برای شما پنهان نماند تا در کوچه پس کوچه بحثهای خارج گم نشوید، این خیلی مهم است.

لذا من توصیه ام این است که طلاب ما قبل از ورود به درس خارج، کتاب حلقات مرحوم آقای صدر را خوب خوانده باشند. حداقل حلقه ثانیه و ثالثه و نهایت حلقه ثالثه را خوب خوانده باشند در محضر استاد.

گمان نکنید رسیدن به قله اجتهاد را باید حلقات به عقب انداخته اید و بلکه برعکس سرعت بیشتر خواهد شد، یعنی حلقات میان رو برای رسیدن به اجتهاد در علم اصول است، شما اگر دو سال روی حلقات وقت می گذارید، چند سال در درس خارج زودتر به نتیجه می رسید.

مرحوم اقای صدر همانطور که در یک مصاحبه به صورت کامل توضیح دادم، با رویکرد آموزشی و به قصد پر کردن خلا معرفتی نسبت به دانش اصول، این حلقات سه گانه را نوشته است و هدفش این بود که تمام معلومات یک طلبه برای حضور در درس خارج در این حلقات ارائه شده است، به همین جهت خیلی مهم است که شما بتوانید با مطالعه و تحصیل و تدرّس مجموعه حلقات، با یک اشراف و امادگی ذهنی بسیار مطلوب و مهم وارد درس خارج شوید.

در کنار حلقات از مطالبی که توصیه می کنم دوستان من مد نظر داشته باشند، مسئله علم تاریخ علم است، متاسفانه در حوزه های علمیه تاریخ علم جدی نگرفته شده، ما خود بر حسب امکانات و توانی که داشتیم دوره هایی برای تاریخ علم فقه و اصول برگزار کردیم و از نزدیک شاهد آثار شگرف این دوره ها بوده ایم.

بسیار بسیار موثر است در فهم مباحث یک علم مطالعه تاریخ آن علم.

لذا توصیه اکید من به طلاب مبتدی در دروس خارج این است که هم تاریخ علم اصول و هم تاریخ علم فقه را خوب بیاموزند، با فتوا و مکاتب فقهی و اصولی آشنا شوند و هم با رجال و کتب فقهی و اصولی آشنا شوند، با ترتیب تاریخی و تاثیر پذیری در کتب هر کدام آشنا شوند.

بدانند مثلا شهید اول در چه مقطعی می زیسته، نزد چه کسانی تحصیل کرده، از کدام کتب تاثیر پذیرفته است، به چه رجالی درس گفته است، بر چه کتبی تاثیر گذارده است، این مهم است، که کار ما در تاریخ علم اصول و فقه در قالب ادوار این علوم خواهیم آموخت.

لذا توصیه اکید من به طلابی که می خواهند وارد درس خارج علم اصول و فقه شوند، این است که تاریخ علم این دو را بیاموزند.

مسئله سومی که اینجا می خواهم تاکید کنم، قبل از ورود به درس خارج، مهارت فهم متون.

ما در بخشهایی که مربوط به خواندن دروس سطح می شد، توصیه ای کردیم که یکی از اهداف مهم مقطع سطح، توان فهم متون فقهی و اصولی است که در غالب موارد از عبارت پیچیده ای بهره گرفته اند، عبارتی که نسبتا فهم آن آسان نیست و هنر و مهارت ویژه ای می خواهد.

شما باید در طی مقطع سطح این هنر فهم متون را آموخته باشید، در قالب ادبیات عرب، قواعد عرب را به شکل نظری و در سالهای بعد با تمرین به شکل عملی این متون را فهم می کنید و مهارت فهم متون را کسب می کنید.

که خب این هم یک سری توصیه هایی دارد که از حوصله بحث خارج است و در وقت خودش متعرض شدیم که چگونه باید دروس سطح را پشت سر گذاشت تا مهارت فهم متون حاصل شود به این نحو که اگر به متنی مراجعه کنید که استادی در کنار شما نباشد، شرحی در جوار شما باز نباشد، باز هم بتوانید این متن را بفهمید، قسمت هایی از کتابهای درسی که درس نگرفته اید بتوانید به راحتی بخوانید و محتوا را بگیرید.

این هنر فهم متون هم یک ابزار لازم برای ورود در درس خارج است و البته می شود این مهارت را در کنار تحصیل درسهای خارج تقویت کرد و اگر خلائی در آن است کم کم جبران کرد.

این توصیه ها مربوط می شد به قبل از ورود به درس خارج.

اما توصیه های بعدی ما مربوط می شود به زمانی که شما در درس خارج می خواهید حاضر بشوید که در بخش بعدی متعرض خواهیم شد.

۳

توصیه های نسبت به مقطع حضور در درس خارج

اما راجع به توصیه هایی که می شود مطرح کرد نسبت به مقطع حضور در درس خارج.

وقتی می خواهید استادی را انتخاب کنید و در محضر او به تعلم بپردازیم.

ببنید انتخاب استاد خیلی مهم است در این مقطع، استادی که شما می خواهید انتخاب کنید، باید از دو بُعد حائز امتیاز باشد:

یک از بُعد بیان، این مهم است، باید بیان این استاد برای شما دلنشین باشد، استادی که از بیان خوبی برخوردار نیست از دید شما، هرچند از حیث علمیت در مراحل بالایی باشد، به هیچ عنوان درس او برای شما توصیه نمی شود.

نکته این است که شما طولانی ترین مدت حضور در نزد استاد در همین مقطع درس خارج تجربه خواهید کرد، 7 سال، 8 سال، 10 سال، 15 سال می خواهید نزد یک استاد حاضر شوید و درس خارج را فرا بگیرید.

خیلی مهم است بیان استاد و الا خسته خواهید شد و این مسیر را نمی توانید طی کنید، لذا در مقطع اول باید بیان استاد یک بیان علمی و روان باشد.

این در مورد استاد است که می خواهد انتخاب شود تا بتوانید دوره تحصیل را بخوبی طی کنید.

بیان خوب از دید بنده دو ویژگی دارد:

اول: هم خسته کننده نیست، یعنی وقتی پای درس استاد می نشینم علاوه بر سختی تحصیل علم، بیان استاد مشقت و سختی مضاعفی بر من تحمیل نمی کند.

دوم: بیان علمی منظمی است، یعنی مطالب علمی به شکل منظم و منسجم ارائه می کند، گیج نمی شویم در لابلای الفاظ و کلمات.

این دو ویژگی برای پیدا کردن یک بیان خوب باید مد نظر باشد.

حواسمان باید باشد که اگر استاد از حیث علمی در بالاترین مرحله باشد اما از حیث بیان نتواند با طلابش ارتباط عمیق برقرار کند، استفاده از این استاد بی فایده است.

حتی ما داریم که اساتیدی که در طراز نخست مراجع تقلیدند اما به جهت کهولت سن بیان آموزشی مناسبی ندارند و همین باعث می شود که استفاده این طلاب از محضر ایشان استفاده مطلوب و ایده آل نباشد.

لذا باید از لحاظ بیان استاد، پسند خود را معیار قرار بدهید و این را بدانید این مطلب تا حدی نسبت به اشخاص متفاوت است، استادی که از دید بنده بیان خوبی دارد ممکن است از دید شما بیان خوبی نداشته باشد، هر کس باید خود تجربه کند بیان استاد را.

هر کس خود باید در این مسیر بیان مطلوب خود را تشخیص بدهد، به هیچ عنوان فریب جمعیت زیاد دروس خارج را نخورید، به هیچ عنوان تحت تاثیر شهرت استاد قرار نگیرید، معیار شما نباید این باشد، باید خود فعالانه تشخیص بدهید که آیا این بیان می تواند فرایند اجتهاد را در شما نهادینه کند میتواند روش استنباط و استخراج موارد فقهی و اصولی را یاد شما بدهد یا خیر.

هر کسی از یک بیانی لذت می برد

در مورد محتوا

استادی که می خواهد عهده دار تدریس درس خارج باشد باید از حیث محتوایی که ارائه می دهد هم باید چند ویژگی داشته باشد که من چند ویژگی را اشاره می کنم:

اول: باید به خوبی و به عمق محتوای تدریس خود را فهمیده باشد، فهم عمیق مهم است، ممکن است استاد بیان خوبی داشته باشد و قشنگ لفاظی کند اما محتوا دست او به نحو عمیق نیست، این مهم است که او شاگرد فهیم فقها و اصولیون پیش از خود بوده باشد، بحث های آنها را به نیکی آموخته باشد، این قسم خیلی مهم است.

لذا سوابق علمی استاد را باید اجمالا مد نظر گرفت.

دوم: خلاقیت، اساتیدی که در ارائه محتوا خلاقند، خلاقیت در نحوه ارائه محتوا، اساتیدی که در نظریات خلاقند، به این معنا که نظریه نویی مطرح می کنند که بیش از این نیست، اساتید که در استدلال بر مختار خود خلاقند یعنی استدلال جدیدی بر مختار خود هر چند مختار مشهور محسوب شود، ارائه می کنند. اساتیدی که در رد اقوال غیر مختار خلاقند، یعنی آراء دیگران را که خود اختیار نکرده با روش جدیدی رد می کند.

اساتیدی که در طرح مباحث نو خلاق هستند، یعنی ابواب جدیدی را باز می کنند که بیش از این مد نظر نبوده است، زمینه های نویی قلمروی جدیدی بر روی طلاب می گشایند که بیش از این بسته بوده است.

این نوع خلاقیت می تواند ارزش درس خارج را بیفزاید، بنابراین در انتخاب استاد درس خارج، خلاق بودن مهم است، استادی که صرفا مقلد افکار دیگران است، صرفا به تقریر فرمایشات بزرگان فقها و اصولییون می پردازد، ایده هایی به شما نمی تواند به شما ارائه کند.

اینهم در بخش بعدی ماجرا.

پس نکته اول راجع محتوا این است که فهم عمیقی از محتوا داشته باشد و نکته دوم این است که خلاقیت و ابتکار در محتوایی که می خواهد عرضه کند داشته باشد.

سوم: استاد ذهن منظمی در محتوایی که می خواهد ارائه کند داشته باشد، گاهی اوقات لازم است، مطالبی به عنوان مقدمه بیش از آغاز درس تبیین شود.

برخی از اساتید این هنر را دارند که تحت مقدمات ابتدای بحث منظم و مرتب این ها را بگویند. گاهی لازم است ما بحثی را ابتداء مطرح کنیم چون پیش نیاز فهم بحث دیگر است، این نظم در ارائه محتوا و تبیین مباحث، معمولا ریشه و منشائش برمی گردد به نظم فکری و ذهنی استاد، خیلی مهم است که استاد از حیث فکری منسجم باشد، یک ذهن منظم و منسجمی داشته باشد، خودش در لابلایی مباحثی که آموخته گم نشده باشد، لذا این مهم است ذهن مدرّس درس خارج، یک ذهن مستقیم و منسجم و منظمی در مواجه با مطالب علمی باشد.

این هم در بُعد محتوایی.

بنابراین در انتخاب یک استاد هم باید به بیان او توجه کرد و هم به محتوا البته فاکتورهای دیگری هم مد نظر است که اشاره می کنیم، مثلا بُعد اخلاقی استاد است که به هر حال بخواهید و نخواهید از یک استاد تاثیر می پذیرید و رفتار او در شما می نشیند، سبک و سلوک شما را تحت تاثیر قرار می دهد، به همین جهت استاد شما هرچه متخلق تر به اخلاق الهی باشد، بهتر است و حائز اهمیت است.

خب این قسمت از عرایض ما هم مربوط می شد به انتخاب استاد در درس خارج، آخرین بخش عرایض ما مربوط خواهد شد در نحوه مواجه با دروس خارج که چگونه نسبت به دروس خارج رویکرد فکری اتخاذ کنم، رویکرد روشی اتخاذ کنیم تا بهترین بهره را ببریم.

۴

نحوه مواجهه با دروس خارج بعد از انتخاب استاد

اما بخش بعدی عرایض بنده، در اینجا می خواهیم راجع به نحوه مواجهه با دروس خارج بعد از انتخاب استاد حرف بزنیم.

باز تاکید می کنیم رویکرد شما مهم است، آفتی که نسبت به دروس خارج وجود دارد، رویکرد انفعالی طلاب در مواجهه با این دروس است.

یعنی تنها نقش یک مستمع را ایفا می کنند و هیچ گونه تلاشی برای تمرین اجتهاد از سوی آنها انجام نمی شود، شما باید این رویکرد را از حالت انفعال به حالت فعال دربیاورید، یعنی وقتی که مثلا استاد مطلبی را ارائه کرد، سعی بکنید، نسبت به مباحث استاد با نگاه نقدی، نظر بیفکنید، خیلی مهم است که نگاه شما، نقدی است یا انقیادی، بعضی ها ناقد هستند، بعضی هم منقاد، شخصیت یک طلبه در مواجهه با دروس استاد نباید انقیادی باشد، اینجا جایی است که انقیاد اصلا مطلوب نیست. با نگاه نقد باید حرفهای استاد شنید و تحلیل کرد.

به این معنا که سعی کنید بعد از اینکه استاد رایی را ارائه کرد و ادله مختار خود را بیان نمود و اشکالات خود را بر دیگران مطرح کرد، سعی کنید خودتان هم به یک نظر و رای برسید، سعی کنید خودتان هم در فلان مسئله فقهی که مطرح شده است، فتوایی بدهید، این تمرین نظر دادن، فتوا دادن از همان ابتدای حضور در درس خارج باید صورت بگیرد.

هیچ هم نگران نباشید که آراء شما در ابتدا آراء سست و ضعیفی است و حتی به دل خودتان هم ننشیند و خودتان هم نپسندید از حیث اتقان این رایی که برگزیده اید را، اما شروع کار است، در مرحله نخست بیش از این از شما توقع نمی رود، لا اقل این است که اگر رای استاد را برگزیدید، مستدل برگزیدید، همیشه لازم نیست ما حرف استاد را نقد کنید، همیشه لازم نیست برای اثبات رویکرد نقدی خود، حرف استاد را به کنار بگذاریم و حرف جدیدی خلاف حرف استاد ارائه کنیم، مخالف گویی هم اگر بخواهد به عنوان یک روش از سوی طلبه اتخاذ شود، آفت است و مطلوب نیست.

خیلی وقتها حرف درست همان حرفی است که استاد بیان کرد، مختار شما هم در نهایت مختار استاد خواهد بود، و این مخل رویکرد نقادانه شما نیست، به شرط اینکه استدلالات استاد را با دقت و نگاه نقدی بررسی و پذیرفته باشید، به شرطی اینکه رای را نه از سر تقلید یا عظمت استاد که از سر تحقیق و فهم خود برگزیده باشید.

لذا ما توصیه مان در مقطع درس خارج این است که حتما سعی کنید در بحث فقهی یا اصولی که مطرح می شود، به نظر برسید و به سستی آراء و انظار خود در ابتدای کار، هیچ توجهی نکنید که آغاز هر کاری طبیعتا با ضعف  و سستی توام است.

بعد که این مقطع طی شد و کم کم سنوات بیشتری توانستید در دروس خارج تجربه کنید، آراء شما قوت خواهد گرفت و قابل طرح در محافل علمی خواهد بودو

نکته مهمی که ما در دروس خارج به طلاب این مقطع توصیه می کنیم، این است که خیلی دامنه تحقیق توسعه ندهند، لازم نیست شما همه کتابهایی که راجع فلان مسئله مطرح در درس حرفی برای گفتن دارند، ببینید، تحقیق گسترده و وسیع شما را خسته می کند و از هدف درس خارج باز می دارد، فراموش نکنید شما در درس خارج، هدفتان تعلم روش است، تعلم روش استخراج است، هدف این است نه اینکه تحقیق کرده باشید همه متون را، نه اینکه تمام آراء موجود در مورد مسئله را تتبع کرده باشید و احصاء نموده باشید، هدف این نیست، هدف، تعلم است.

تحقیق زیاد باعث می شود از تعلم و تدبر و فراگیری روش اجتهاد باز بمانید، لذا به طلاب درس خارج توصیه می کنیم تحقیق را محدود نگه دارند، در همان حوزه ای که استاد توصیه می کند در محدوده همان کتبی که استاد عرض می کند، چون درس خارج استاد محور است و قرار است دست به دست استاد بدهیم و مسیر پر پیچ و خم اجتهاد را به او بیاموزیم و یاد بگیریم.

مثلا اگر استاد به آراء چند شخصیت مطرح فقهی یا اصولی ارجاع می دهد، دایره تحقیق شما هم در همین محدوده بماند خوب است، بیشتر سعی کنید پیرامون مطالبی که استاد مطرح می کند، بیندیشید، فکر کنید، فکر نقادانه خود را تقویت کند، بارها گفتیم در جلسات مختلف، ذهن انسان و فکر انسان به مانند ماهیچه  و عضلات انسان است، همانطور که انسان یک شبه نمی تواند وزنه سنگین بزند و کسی که حدود 300 کیلو وزن بلند می کند، سالیان سال تمرین کرده و کم کم عضلات خود را تقویت کرده، شما هم اگر بخواهید در عرصه فکر نظریه پرداز بشوید و آراء نو و بکر ارائه کنید، نمی توانید یک شبه این روند را طی کنید بلکه باید به تدریج این فکر و ماهیچه های ذهنی را تقویت کنید، ابتداء از وزنه های کوچک باید شروع کنید تا بتوانید وزنه های فکری بزرگ بزنید.

بنابراین آنچه که ما در مرحله درس خارج برایمان مهم است و مورد توجه و عنایت باید باشد، این است که هدف ما فرا گرفتن روند تفکر فقهی و اصولی است، فراگرفتن فکر استدلالی است، و با تحقیق زیاد، ممکن است به این هدف لطمه بخورد، علاوه بر اینکه وقتی دایره تحقیقات گسترده شد برای کسی که نو آموز درس خارج است، ممکن است باعث خستگی و دلزدگی باشد، به هر حال سرکشیدن به کتب متعدد بدون حضورت استاد و کمک او برای نوآموزان این درس خسته کننده است، البته بعدها که توانستید مقطع درس خارج را به نیکی پشت بگذارید خود عهده دار تدریس درس خارج شدید، تتبع تام و کامل در آن مقطع باید داشته باشید.

آن وقت باید به عنوان یک مدرس درس خارج، هر جا که احساس می کنید فقیه یا اصولی حرفی برای گفتن دارد، سر بزنید و حرفش را بشنوید.

مرحله درس خارج بهر حال، مرحله بلند مدت است و معمولا برای درس خارج، 7، 8، 10، 12 سال حداقل باید وقت گذاشت، ما توصیه می کنیم ما حصل فرمایشات استاد حتما ثبت شود، این ثبت مطالب استاد مهم است، هیچ وقت به حافظه امروز خود اعتماد نکنید، گذر زمان بسیاری از محفوضات شما را خواهد گرفت، مطالب را یادداشت کنید، حتی مطالبی که به ذهن خودتان می رسد، و خلاقانه به آن پی برده و به نظر می آید از ذهن شما پاک نمی شود را هم ثبت کنید، اینها به مرور بدون اینکه متوجه باشید، فراموش می شود.

سوالاتی که برایتان نسبت به مطالب القاء شده از طرف استاد ایجاد شده و از عهده جواب آنها برنیامده اید، حتما ثبت کنید.

دفتر شما باید مشتمل باشد از فرمایشات استاد و مطالبی که به ذهن خودتان آمده، هم مطالب مهم استاد را باید بنویسید و هم نکاتی که خودتان بر محور درس استاد با فکر دست یافته اید، چه مطلبی باشد چه سوالی باشد، مهم نیست، همه باید ثبت بشود تا برای مراحل بعدی شما به شکل تضمینی بماند.

تقریر نویسی البته کار خوب و شایسته ای است و افرادی هستند که تقریرات را به شکلی که قابل عرضه به دیگران باشد، می نویسند و وقت مستوفایی برای این قضیه می گذارند اما باید متوجه باشد آنچه که ما در اینجا توصیه می کنیم با آنچه که تقریر نویسی گفته می شود متفاوت است.

مقصود از تقریر نویسی نگارش درس استاد به نحوی است که بتوان در قالب کتاب به دیگران عرضه کرد، آنجا مقرر فقط افکار استاد را می نویسد و فقط مطالبی که او عرضه کرده در قالب کتاب تدوین می کند.

و این هرچند ارزشمند است، اما آنچه که توصیه ما است، این نیست، توصیه ما این است که شما نکته برداری کند، از ما حصل فرمایشات استاد و تفکرات خودتان، برای خودتان هم بنویسید نه برای عرضه به دیگران، لازم نیست عبارت پردازی باشد یا بدون خط خوردگی یا برای همه خوانا باشد، به جای صرف وقت در این ابعاد، سعی کنید نوشته خود را با کمترین هزینه زمانی به اتمام برسانید، کمتر وقت بگذارید تا هم روند آسانتر طی شود و خسته نشوید و هم فرصت بیشتری برای کارهای دیگر داشته باشید.

لذا یادداشت هایی که ما توصیه می کنیم کاملا شخصی است یعنی برای خودتان نوشته شده است و نیاز به بازنویسی یا پاکنویس کردن ندارند و خیلی وقت ها نیاز به مراجعه به منابع اصلی و ارائه آدرس منبع مثلا ندارد، از این جهت وقت کمتر از شما گرفته می شود.

این هم مربوط می شود به یادداشت برداری و تقریر بحثهای خارج.

در کنار درس خارج توصیه ما به مباحثه است، اگر مجالی برای مباحثه دارید، از آن غافل نشوید، مباحثه خیلی مزایا دارد هم در فهم کوتاه مدت اثر می گذارد و باعث می شود محتوای ارائه شده را به نیکی بفهمید و هم در فهم بلند مدت شما، به این معنا که در مجادله ای که با هم بحث خود دارید، ذهنتان به تدریج قوی تر می شود، قوت و استحکام بیشتری خواهد گرفت، علاوه بر این مزیت بلند مدت مباحثه، تقویت بیان علمی است.

وقتی شما عهده دار بیان بحث علمی می شوید، خواه و نا خواه بیان علمی شما، به تدریج قوی می شود، قدرت اقناع شما افزایش پیدا می کند، اینها فرایند بلندمدتی طی خواهد کرد و در زمان طولانی حاصل خواهد شد اما بهرحال با این وجود بسیار ارزنده است.

ما خیلی ها داریم که محتوای عمیقی در ذهن دارند اما بیان قوی در لسان خود ندارند، بهمین جهت در طرح اندیشه و افکار خود ضعف دارند و نمی توانسند خواسته و مقصود کما هو حقه به مخاطب عرضه کنند.

خیلی مهم است که بتوانید در قالب مباحثات تمرین بیان علمی کنید، بیان علمی بیان متفاوتی است از بیان خطابی، از بیان شعری از بیان محاوره ای، بیان است که در عین زیبا بودن از حیث عباراتی که انتخاب می کنید، توان ارائه دقیق محتوا هم دارد، می تواند محتوایی علمی را بدون کم و کاست عرضه کنید و انتقال بدهد.

بهر حال نکات زیادی رادر درس خارج می توان گفت اما ما به همین میزان بسنده می کنیم.

باز توصیه اکیدی به طلاب درس خارج داریم، این است که حتما رویکرد شما در مواجه درس خارج باید رویکرد نقدانه باشد، شما می خواهد نحوه استدلال را یاد بگیرید، می خواهد نحوه استخراج قواعد را فراگیری کنید، رویکرد خیلی مهم است هم در فرایند فهم متون و هم در فرایند تدرّس و تحصیل خیلی اهمیت دارد و می تواند آثار شگرفی بر نتیجه کار شما داشته باشد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته