درس روش شناسی دروس خارج

جلسه ۱: روش شناسی دروس خارج

 
۱

خطبه

۲

هدف از دروس خارج

آخرین مقطع تحصیلات درس حوزوی، درس خارج است که مقصود از آن، درس خارج از متن است و متن مشخصی ندارد؛ یعنی استاد از خارج متن، آراء و ادله بزرگان را مطرح می کند و مختار خود را مستدل تبیین می کند.

نکته مهم در همه بخش های زندگی اعم از تحصیلی و غیر تحصیلی، مسئله هدف شناسی است، اینکه بدانیم هدفمان چیست و به چه مقصودی یک فرایند را آغاز می کنیم. این مقطع هم برای اساتید درس خارج و هم برای طلاب مهم است تا هدف درس خارج را خوب بشناسند و بدانند که این درس برای چه مقصودی تعریف شده است.

هدف از وجود درسهای خارج در نظام آموزشی حوزه، تنها آشنایی با مصطلحات یا احکام اصولی و فقهی نیست و این مربوط به کتابهایی همچون اصول فقه مرحوم مظفر یا لمعه شهید اول و شرح آن از شهید ثانی است.

همچنین هدف، آموختن آراء گوینده درس خارج هم نیست، چون می شود این آراء را از طریق رساله عملیه بدست آورد.

در دوره سطح که با کتابهای همچون رسائل با اصول استدلالی و با کتاب مکاسب با فقه استدلالی مواجه هستید، رویکرد، انفعالی است و منفعلانه برخورد می کنیم، یعنی گوینده شیخ است و ما مستمع، او می گوید و ما گوش می دهیم، در حالی که قرار نیست این روند در درس خارج تکرار شود.

پس هدف از درس خارج چیست؟

آنچه ما در بحث های مختلف گفته ایم و در مباحثات خارج به طلاب توصیه کرده ایم و در جلسات روش شناسی یا نحوه تحصیل نیز متعرض شده ایم این است که هدف از مقطع خارج، تعلیم و تعلّم روش استنباط به طلاب جوان است.

هدف این است که طلبه مبتدی نحوه استنباط را خوب بیاموزد و بتواند به اتکاء خود خوب به استدلال و استنباط بپردازد. این مهم است که شما بعد از طی چند سال درس خارج، قادر بر استنباط احکام فقهی و قواعد اصولی باشد.

بنابراین باید هم استاد در مقام تدریس و هم شاگرد در مقام تدرّس به این امر مهم عنایت داشته باشند که هدف چیست و منظور از این فرایند چه می باشد؟

استاد باید متوجه شود که هدف او از القاء این درسها، تعلیم عملی نحوه استنباط و استخراج احکام و قواعد فقهی و اصولی است، به این معنا که با این رویکرد مباحث را گلچین کند و تبیین نماید. این رویکرد متاثر از هدف شناسی در درس های خارج، می تواند جهت گیری و شاکله درس استاد را کاملا متحول متفاوت کند. به این معنا که استاد یک رویکرد آموزشی در بحثهای خود اتخاذ خواهد کرد، از گنگ گویی و مجمل گویی پرهیز می کند و به صرف تبیین آراء خود اکتفاء نخواهد کرد.

در بعضی از بحثها اساتید و بزرگان درس خارج صرفاً رأی مختار خود اکتفا می کنند و شاید اشاره ای به ادله اختیار خود کنند، بدون اینکه مطلب را بشکافند و موانع مهم موجود در هر مسئله را به مخاطبین تعلیم دهند و نحوه استدلال و استنباط را یاد بدهند.

این گونه درسها که نمونه های عینی متعددی در حوزه های علمیه دارد که از اسم بردن معذور هستم، نمی تواند برای طلاب نافع باشد. هدف درسهای خارج آن است که شما بعد از 7، 8 سال بطور نسبی قوه استنباط و استخراج داشته باشید.

استاد باید در درس های خارج، علاوه بر اتخاذ بیان تعیینی و آموزشی و پرهیز از اغلاق و پیچیدگی، مبانی مطرح در هر مسئله را در حد سطح مخاطب و حوصله درس القاء کند و آراء مخالف و موافق را همراه با استدلالات آن، مختصراً تقریر کند، اگرچه این آراء دیدگاه مختار نباشد.

اما چون هدف، آموختن نحوه استنباط به طلاب نوآموز است، گاهی لازم است که موانع غیر مختار را مطرح کنیم و استدلالاتی که از دید ما واضح البطلان است و نیاز به عرضه ندارد، عرضه کنیم؛ البته همه باید در یک حدی از حد اعتدلال مورد مراعات قرار بگیرد، نه خیلی تفصیل در مسئله داده شود که حوصله طلاب سر برود و رشته کلام از دست خارج شود و نه موجز باشد که نتوانند ارتباط ایجاد کنند.

اینها توصیه هایی برای اساتید است و من به همین میزان بسنده می کنم و در بخش بعدی عرایض خودم، به ارائه توصیه های مهمی برای دانشجویان و طلاب حاضر در دروس خارج می پردازم.

۳

 توصیه به طلاب دروس خارج قبل از ورود به درس خارج

این مقطع برای کسانی که قصد دارند اجتهاد را و لو در سطح متجزی فرا بگیرند اهمیت به سزایی دارد. راجع به مقطع درس خارج در قیاس با کسانی که دانش آموز و دانشجوی این حیطه هستند، در دو بخش عرایض را تقدیم می کنیم:

طلبه ای که می خواهد پای درس خارج مخصوصاً خارج اصول بشیند حتماً باید مرحله سطح را خوب طی کرده باشد و به هیچ عنوان نقص دوره سطح در درس خارج جدا نمی شود، این نکته ای است که طلاب باید در نظر بگیرند.

اگر درسهای سطح مانند ادبیات، مصطلحات و احکام مهم و مشهور فقه، اصول در بُعد قواعد و استدلالات در سطح کتابهایی مثل اصول مرحوم مظفر و کفایه را خوب پشت سر نگذاشتید به هیچ عنوان وارد درس خارج نشوید. توصیه این است که حتماً سطح را اگر ضعیف گذرانده اید، تدارک کنید و بازخوانی کنید و با یک محتوای کامل در درس وارد درس خارج شوید. و الا مثل این است که شما بخواهید با چاقوی کُند، اقدام به بریدن تنه درختی کنید، مسلما وقت شما گرفته می شود. باید زمان گذارده شود، ابزار مناسب تهیه شود، تا در زمان کمتری این درخت بریده شود. لذا در دوره سطح باید ابزار لازم بریدن تنه درخت بارور اجتهاد و تملک این درخت فراهم شود.

به عنوان نمونه اگر طلبه اصول مظفر را خوب نیاموخته باشد و بخواهد ضعف اصولی خود را در خارج اصول جبران کند، به هیچ عنوان به نتیجه نمی رسد، دوره های معمول درس خارج، 10 سال، 12 سال طول می کشد و شما در این سالها، خواه یا ناخواه رشته کلام را از دست می دهید و ارتباط بین مباحث را فراموش خواهید کرد، خیلی مهم است که یک نظام منسجم و هماهنگی از علم اصول در ذهن شما شکل گرفته باشد که ربط بین مباحث برای شما پنهان نماند تا در کوچه پس کوچه بحثهای خارج گم نشوید.

لذا من توصیه ام این است که طلاب قبل از ورود به درس خارج، حداقل حلقه ثانیه و ثالثه کتاب حلقات مرحوم آقای صدر را خوب خوانده باشند.

گمان نکنید رسیدن به قله اجتهاد را با خواندن حلقات به عقب انداخته اید، بلکه برعکس سرعت شما بیشتر خواهد شد، یعنی حلقات راه میانبُری برای رسیدن به اجتهاد در علم اصول است، شما اگر دو سال روی حلقات وقت می گذارید، چند سال در درس خارج زودتر به نتیجه می رسید.

مرحوم اقای صدر با رویکرد آموزشی و به قصد پر کردن خلا معرفتی نسبت به دانش اصول، این حلقات سه گانه را نوشت و هدفش این بود که تمام معلومات یک طلبه برای حضور در درس خارج ارائه شده باشد، به همین جهت خیلی مهم است که شما بتوانید با مطالعه و تحصیل و تدرّس مجموعه حلقات، با یک اشراف و آمادگی ذهنی بسیار مطلوب وارد درس خارج شوید.

مسئله دوم که توصیه می کنم دوستان در کنار حلقات مد نظر داشته باشند، مسئله تاریخ علم است، متاسفانه در حوزه های علمیه، تاریخ علم جدی نگرفته شده است. ما خود حسب امکانات و توانی که داشتیم دوره هایی برای تاریخ علم فقه و اصول برگزار کردیم و از نزدیک شاهد آثار شگرف این دوره ها بوده ایم. در فهم مباحث یک علم، مطالعه تاریخ آن علم بسیار موثر است.

لذا توصیه اکید من به طلاب مبتدی در دروس خارج این است که هم تاریخ علم اصول و هم تاریخ علم فقه را خوب بیاموزند، هم با فتاوا و مکاتب فقهی و اصولی و هم با رجال و کتب فقهی و اصولی و هم ترتیب تاریخی و تاثیر پذیری هر کدام آشنا شوند. مثلا بدانند شهید اول در چه مقطعی می زیسته، نزد چه کسانی تحصیل کرده، از کدام کتب تاثیر پذیرفته است، به چه رجالی درس گفته است و بر چه کتبی تاثیر گذارده است.

مسئله سوم قبل از ورود به درس خارج، مهارت فهم متون است.

ما در دروس سطح توصیه می کردیم که یکی از اهداف مهم مقطع سطح، توان فهم متون فقهی و اصولی است که در غالب موارد عبارت های پیچیده ای دارند، عبارتی که نسبتا فهم آن آسان نیست و هنر و مهارت ویژه ای می خواهد. شما باید در مقطع سطح، هنر فهم متون را آموخته باشید. شما باید در قالب ادبیات عرب، قواعد عرب را به شکل نظری و در سالهای بعد با تمرین به شکل عملی این متون را بفهمید و مهارت فهم متون را کسب نمایید.

مهارت فهم متون یعنی اگر به متنی مراجعه کنید که استادی در کنار شما نباشد، شرحی در جوار شما باز نباشد، باز هم بتوانید این متن را بفهمید و قسمت هایی از کتابهای درسی را که درس نگرفته اید بتوانید به راحتی بخوانید و محتوا را بگیرید.

هنر فهم متون یک ابزار لازم برای ورود در درس خارج است و البته می شود این مهارت را در کنار تحصیل درسهای خارج تقویت کرد و اگر خلائی در آن است کم کم جبران کرد.

۴

توصیه به طلاب دروس خارج در زمان حضور در درس خارج

از جمله توصیه هایی که می شود نسبت به مقطع حضور در درس خارج مطرح کرد آن است که وقتی می خواهید استادی را انتخاب کنید و در محضر او به تعلم بپردازیم، از دو بُعد این استاد باید حائز امتیاز باشد:

یک: بُعد بیان؛ باید بیان استاد برای شما دلنشین باشد، استادی که از دید شما از بیان خوبی برخوردار نیست، هرچند از حیث علمیت در مراحل بالایی باشد، به هیچ عنوان درس او برای شما توصیه نمی شود.

نکته این توصیه آن است که شما طولانی ترین مدت حضور در نزد استاد را در همین مقطع درس خارج تجربه خواهید کرد، 7 سال، 8 سال، 10 سال، 15 سال می خواهید نزد یک استاد حاضر شوید و درس خارج را فرا بگیرید. لذا بیان استاد خیلی مهم است و الا خسته خواهید شد و این مسیر را نمی توانید طی کنید. پس در مرحله اول باید بیان استاد یک بیان علمی و روان باشد.

بیان خوب از دید بنده دو ویژگی دارد:

اول: خسته کننده نباشد، یعنی وقتی پای درس استاد می نشینم علاوه بر سختی تحصیل علم، بیان استاد مشقت و سختی مضاعفی را بر ما تحمیل نکند.

دوم: بیان علمی منظمی است، یعنی مطالب علمی به شکل منظم و منسجم ارائه می کند و در لابلای الفاظ و کلمات گیج نمی شویم.

این دو ویژگی برای پیدا کردن یک بیان خوب باید مد نظر باشد.

حواسمان باید باشد اگر استاد از حیث علمی در بالاترین مرحله باشد اما از حیث بیان نتواند با طلابش ارتباط عمیق برقرار کند، استفاده از این استاد بی فایده است. حتی ما داریم اساتیدی که در طراز نخست مراجع تقلید هستند اما به جهت کهولت سن، بیان آموزشی مناسبی ندارند و همین باعث می شود که استفاده طلاب از محضر ایشان، مطلوب و ایده آل نباشد.

لذا باید از لحاظ بیان استاد، پسند خود را معیار قرار بدهید و این را بدانید این مطلب تا حدی نسبت به اشخاص متفاوت است، استادی که از دید بنده بیان خوبی دارد ممکن است از دید شما بیان خوبی نداشته باشد، هر کس خود باید بیان استاد را تجربه کند و مطلوب خود را تشخیص بدهد. به هیچ عنوان فریب جمعیت زیاد دروس خارج را نخورید، به هیچ عنوان تحت تاثیر شهرت استاد قرار نگیرید؛ معیار شما نباید این باشد بلکه باید خود فعالانه تشخیص بدهید که آیا این بیان می تواند فرایند اجتهاد را در شما نهادینه و روش استنباط و استخراج موارد فقهی و اصولی را به شما یاد دهد یا خیر.

دوم: بُعد محتوا

استاد درس خارج باشد باید از حیث محتوایی که ارائه می دهد چند ویژگی داشته باشد

اول: فهم عمیق؛ استاد باید به خوبی محتوای تدریس خود را فهمیده باشد، فهم عمیق مهم است. ممکن است استاد بیان خوبی داشته باشد و لفاظی قشنگ کند اما محتوا به نحو عمیق دست او نیست، این مهم است که استاد، شاگرد فهیم فقها و اصولیون پیش از خود بوده باشد، بحث های آنها را به نیکی آموخته باشد. لذا سوابق علمی استاد را باید اجمالا مد نظر گرفت.

دوم: خلاقیت در نحوه ارائه محتوا؛ اساتیدی که در ارائه محتوا خلاق هستند، اساتیدی که در نظریات خلاقند، به این معنا که نظریه نو مطرح می کنند که بیش از این نبوده، اساتیدی که در استدلال بر مختار خود خلاقند یعنی استدلال جدیدی بر مختار خود هر چند مختار مشهور محسوب شود، ارائه می کنند، اساتیدی که در رد اقوال غیر مختار خلاقند، یعنی آراء دیگران را که خود اختیار نکرده با روش جدیدی رد می کند، اساتیدی که در طرح مباحث نو خلاق هستند، یعنی ابواب جدیدی را باز می کنند که بیش از این مد نظر نبوده است، همه اینها زمینه ها و قلمروهای جدیدی بر روی طلاب می گشایند که بیش از این بسته بوده است. این نوع خلاقیت می تواند بر ارزش درس خارج را بیفزاید.

بنابراین در انتخاب استاد درس خارج، خلاق بودن مهم است، استادی که صرفا مقلد افکار دیگران است، صرفا به تقریر فرمایشات بزرگان فقها و اصولییون می پردازد، نمی تواند ایده های نو به شما ارائه کند.

پس نکته اول راجع محتوا این است که فهم عمیقی از محتوا داشته باشد و نکته دوم این است که خلاقیت و ابتکار در محتوایی که می خواهد عرضه کند داشته باشد.

سوم: ذهن منظم؛ یعنی استاد ذهن منظمی در محتوایی که می خواهد ارائه کند داشته باشد.

گاهی اوقات لازم است مطالبی به عنوان مقدمه بیش از آغاز درس تبیین شود. برخی از اساتید این هنر را دارند که ابتدای بحث، مقدماتی را منظم و مرتب بگویند. گاهی لازم است ما بحثی را ابتداء مطرح کنیم چون پیش نیاز فهم بحث دیگر است، این نظم در ارائه محتوا و تبیین مباحث، معمولاً به نظم فکری و ذهنی استاد که ریشه و منشائش است بر می گردد. استاد درس خارج باید از حیث فکری، منسجم باشد و خودش در لابلایی مباحثی که آموخته گم نشده باشد، لذا این مهم است که ذهن مدرّس درس خارج، یک ذهن مستقیم و منسجم و منظمی در مواجه با مطالب علمی باشد.

بنابراین در انتخاب یک استاد هم باید به بیان او توجه کرد و هم به محتوا البته فاکتورهای دیگری هم مد نظر است که اشاره می کنیم، مثلا بُعد اخلاقی استاد است که به هر حال بخواهید و نخواهید از یک استاد تاثیر می پذیرید و رفتار او در شما می نشیند، سبک و سلوک شما را تحت تاثیر قرار می دهد، به همین جهت استاد شما هرچه متخلق تر به اخلاق الهی باشد، بهتر است.

۵

نحوه مواجهه با دروس خارج

نحوه مواجهه با دروس خارج

1. عدم رویکرد انفعالی

تاکید می کنم که رویکرد شما در دروس خارج مهم است. آفتی که نسبت به دروس خارج وجود دارد، رویکرد انفعالی طلاب در مواجهه با این دروس است. یعنی تنها نقش یک مستمع را ایفا می کنند و هیچ گونه تلاشی برای تمرین اجتهاد از سوی آنها انجام نمی شود، شما باید این رویکرد را از حالت انفعال به حالت فعال دربیاورید، مثلا وقتی که استاد مطلبی را ارائه کرد، سعی کنید نسبت به مباحث استاد با نگاه نقدی نظر کنید؛ خیلی مهم است که نگاه نقدی باشد یا انقیادی. بعضی ها ناقد هستند و بعضی هم منقاد. شخصیت یک طلبه در مواجهه با دروس استاد نباید انقیادی باشد، اینجا جایی است که انقیاد اصلا مطلوب نیست و با نگاه نقد باید حرفهای استاد شنید و تحلیل کرد.

به این معنا که سعی کنید بعد از اینکه استاد رأیی ارائه کرد و ادله مختار خود را بیان نمود و اشکالات خود را بر دیگران مطرح کرد، خودتان هم به یک نظر و رأی برسید و در فلان مسئله فقهی که مطرح شده است، فتوایی بدهید، این تمرین نظر دادن، فتوا دادن از همان ابتدای حضور در درس خارج باید صورت بگیرد.

اگر آراء شما در ابتدا آراء سست و ضعیفی است و خودتان هم از حیث اتقان نپسندید، هیچ نگران نباشید، شروع کار است و در مرحله نخست بیش از این، توقع نمی رود. لااقل این است که اگر رأی استاد را برگزیدید، مستدل برگزیده اید.

همیشه لازم نیست حرف استاد را نقد کنیم، همیشه لازم نیست برای اثبات رویکرد نقدی خود، حرف استاد را به کنار بگذاریم و حرف جدیدی خلاف حرف استاد ارائه کنیم. مخالف گویی هم اگر بخواهد به عنوان یک روش از سوی طلبه اتخاذ شود، آفت است و مطلوب نیست. خیلی وقتها حرف درست همان حرفی است که استاد بیان می کند و مختار شما هم در نهایت مختار استاد خواهد بود. این مخل رویکرد نقادانه شما نیست، به شرط اینکه استدلالات استاد را با دقت و نگاه نقدی بررسی و پذیرفته باشید، نه از سر تقلید یا عظمت استاد.

لذا توصیه ما در مقطع درس خارج این است که حتما سعی کنید در بحث فقهی یا اصولی که مطرح می شود، به یک نظر برسید و به سستی آراء و انظار خود در ابتدای کار هیچ توجهی نکنید که آغاز هر کاری طبیعتا با ضعف و سستی توأم است.

بعد که این مقطع طی شد و سنوات بیشتری دروس خارج را تجربه کردید، آراء شما قوت خواهد گرفت و قابل طرح در محافل علمی خواهد بود.

2. عدم توسعه زیاد دامنه تحقیق

نکته مهم دیگری که به طلاب این مقطع توصیه می کنیم این است که خیلی دامنه تحقیق را توسعه ندهند. لازم نیست همه کتابهایی که راجع فلان مسئله مطرح در درس، حرفی برای گفتن دارند، ببینید. تحقیق گسترده و وسیع شما را خسته می کند و از هدف درس خارج باز می دارد، فراموش نکنید شما در درس خارج، هدفتان تعلّم روش استخراج است، نه تحقیق همه متون، نه اینکه تمام آراء موجود در مورد مسئله را تتبع کرده و احصاء نموده باشید. هدف این نیست، بلکه هدف، تعلم است.

تحقیق زیاد باعث می شود از تعلم و تدبر و فراگیری روش اجتهاد باز بمانید. لذا به طلاب درس خارج توصیه می کنیم تحقیق را محدود به همان حوزه ای کنند که استاد توصیه می کند. چون درس خارج استاد محور است و قرار است دست به دست استاد بدهیم و مسیر پر پیچ و خم اجتهاد را به او بیاموزیم و یاد بگیریم.

مثلاً اگر استاد به آراء چند شخصیت مطرح فقهی یا اصولی ارجاع می دهد، دایره تحقیق شما هم در همین محدوده بماند خوب است، بیشتر سعی کنید پیرامون مطالبی که استاد مطرح می کند، اندیشه کنید و فکر نقادانه خود را تقویت کند، بارها گفتیم در جلسات مختلف، ذهن انسان و فکر انسان به مانند ماهیچه و عضلات انسان است، همانطور که انسان یک شبه نمی تواند وزنه سنگین بزند و کسی که حدود 300 کیلو وزن بلند می کند، سالیان سال تمرین کرده و کم کم عضلات خود را تقویت کرده، شما هم اگر بخواهید در عرصه فکر، نظریه پرداز بشوید و آراء نو و بکر ارائه کنید، نمی توانید یک شبه این روند را طی کنید بلکه باید به تدریج این فکر و ماهیچه های ذهنی را تقویت کنید، ابتدا از وزنه های کوچک باید شروع کنید تا بتوانید وزنه های فکری بزرگ بزنید.

بنابراین آنچه که ما در مرحله درس خارج برایمان مهم است و مورد توجه و عنایت باید باشد، این است که هدف ما فرا گرفتن روند تفکر فقهی و اصولی است، فراگرفتن فکر استدلالی است که با تحقیق زیاد ممکن است به این هدف لطمه بخورد، علاوه بر اینکه وقتی دایره تحقیقات گسترده شد ممکن است باعث خستگی و دل زدگی نوآموز درس خارج شود. البته بعدها که توانستید مقطع درس خارج را به نیکی پشت سر بگذارید خود عهده دار تدریس درس خارج شدید، تتبع تام و کامل در آن مقطع باید داشته باشید.

3. یادداشت برداری و تقریر بحثهای خارج

مرحله درس خارج مرحله ای بلند مدت است و معمولاً برای درس خارج، 7، 8، 10، 12 سال حداقل باید وقت گذاشت. ما توصیه می کنیم ما حصل فرمایشات استاد حتما ثبت شود، این ثبت مطالب استاد مهم است، هیچ وقت به حافظه امروز خود اعتماد نکنید، چون گذر زمان بسیاری از محفوظات شما را خواهد گرفت، مطالب را یادداشت کنید حتی مطالبی که به ذهن خودتان می رسد و خلاقانه به آن پی برده اید و به نظر می آید از ذهن شما پاک نمی شود را هم ثبت کنید؛ اینها به مرور بدون اینکه متوجه باشید، فراموش می شود.

سؤالاتی هم که برایتان نسبت به مطالب القاء شده از طرف استاد ایجاد شده و از عهده جواب آنها برنیامده اید، حتما ثبت کنید.

دفتر شما باید مشتمل باشد از فرمایشات استاد و مطالبی که به ذهن خودتان آمده، هم مطالب مهم استاد را باید بنویسید و هم نکاتی که خودتان بر محور درس استاد با تفکر دست یافته اید. همه مطالب و سؤالات باید ثبت بشود تا برای مراحل بعدی شما به شکل تضمینی بماند.

تقریرنویسی البته کار خوب و شایسته ای است و افرادی هستند که تقریرات را به شکلی که قابل عرضه به دیگران باشد، می نویسند و وقت مستوفایی برای این قضیه می گذارند؛ اما متوجه باشید آنچه که ما در اینجا توصیه می کنیم با آنچه که تقریر نویسی گفته می شود متفاوت است.

مقصود از تقریرنویسی نگارش درس استاد به نحوی است که بتوان در قالب کتاب به دیگران عرضه کرد، آنجا مقرر فقط مطالب و افکار استاد را می نویسد و در قالب کتاب تدوین می کند. این هرچند ارزشمند است اما توصیه ما نیست. توصیه ما این است که شما از ماحصل فرمایشات استاد و تفکرات خودتان نکته برداری کنید، لازم نیست عبارت پردازی باشد یا بدون خط خوردگی یا برای همه خوانا باشد، به جای صرف وقت در این ابعاد، سعی کنید نوشته خود را با کمترین هزینه زمانی به اتمام برسانید، کمتر وقت بگذارید تا هم روند آسانتر طی شود و خسته نشوید و هم فرصت بیشتری برای کارهای دیگر داشته باشید.

لذا یادداشت هایی که ما توصیه می کنیم کاملا شخصی است یعنی برای خودتان نوشته شده است و نیاز به بازنویسی یا پاکنویس کردن ندارند و خیلی وقت ها نیاز به مراجعه به منابع اصلی و ارائه آدرس منبع مثلا ندارد، از این جهت وقت کمتر از شما گرفته می شود.

4. توصیه به مباحثه

در کنار درس خارج توصیه ما به مباحثه است، اگر مجالی برای مباحثه دارید، از آن غافل نشوید. مباحثه هم در فهم کوتاه مدت اثر می گذارد و باعث می شود محتوای ارائه شده را به نیکی بفهمید و هم در فهم بلند مدت شما، به این معنا که در مجادله ای که با هم بحث خود دارید، ذهنتان به تدریج قوت و استحکام بیشتری خواهد گرفت.

علاوه بر این مزیت بلند مدت مباحثه، مزیت دیگر تقویت بیان علمی است. وقتی شما عهده دار بیان بحث علمی می شوید، خواه و نا خواه بیان علمی شما، به تدریج قوی می شود، قدرت اقناع شما افزایش پیدا می کند. اینها در فرایندی بلندمدت و طولانی حاصل خواهد شد اما با این وجود بسیار ارزنده است.

افراد زیادی هستند که محتوای عمیقی در ذهن دارند اما بیان قوی در لسان خود ندارند، به همین جهت در طرح اندیشه و افکار خود ضعف دارند و نمی توانند خواسته و مقصود خود را کما هو حقه به مخاطب عرضه کنند.

بیان علمی، بیان متفاوتی است از بیان خطابی، از بیان شعری، از بیان محاوره ای؛ بیانی است که در عین زیبا بودن از حیث عباراتی که انتخاب می کنید، توان ارائه دقیق محتوا را هم دارد و شما می توانید محتوای علمی را بدون کم و کاست عرضه کنید و انتقال بدهد.

باز هم توصیه اکید به طلاب درس خارج این است که حتماً رویکرد شما در مواجه درس خارج باید رویکرد نقادانه باشد، شما می خواهید نحوه استدلال را یاد بگیرید، می خواهید نحوه استخراج قواعد را فرابگیرید، رویکرد شما هم در فرایند فهم متون و هم در فرایند تدرّس و تحصیل خیلی اهمیت دارد و می تواند آثار شگرفی بر نتیجه کار شما داشته باشد.