درس مکاسب محرمه

جلسه ۶۸: کسب به وسیله عین نجس ۵۵

 
۱

خطبه

۲

خلاصه مباحث گذشته

برای استصباح با روغن نجس در زیر سقف، چهار قول وجود داشت.

قول اول را مشهور می‌گفتند و دو دلیل ذکر کرده‌اند.

قول دوم را شیخ انصاری می‌فرمودند که این استصباح در زیر سقف، جایز نیست. به دلیل احتیاط، آیا روشن کردن چرا زیر شی جایز است یا خیر که احتیاط می‌گوید جایز نیست.

برای توضیح احتیاط چهار مرحله باید ذکر شود که مرحله اول و دوم ذکر شد.

۳

مرحله سوم از دلیل شیخ انصاری

مرحله سوم: محتوای اخبار متقدمه این است که «یستصبح به» و این اطلاق دارد و شامل استصباح زیر سقف و زیر سماء، هر دو می‌شود و در اینجا روایت مرسله مبسوط وجود دارد که محتوایش این است: «یستصبح به تحت السماء لا تحت السقف»، حال در اینجا اخبار متقدمه را به اطلاق خودش باقی می‌گذاریم و این اولی از تقیید است، به دو علت:

علت اول: بخاطر کثرت و بخاطر در مقام بیان بودن اخبار متقدمه.

علت دوم: اگر بخواهید به وسیله مرسله، اخبار متقدمه را قید بزنید، باید مرتکب یکی از دو چیز در مرسله شوید که هر دو بعید است:

اول: یستصبح به تحت السماء، حمل بر ارشاد وجوبی شود. یعنی روایت می‌گوید دودی که از روغن نجس بلند می‌شود، نجس است، بعد عقل می‌گوید پس این دود نباید تحت سقف باشد و الا کل زندگی نجس می‌شود، چون اجزاء دود پخش می‌شود. حال روایت ارشاد به همین حکم عقل می‌شود و موجب تقیید مطلقات می‌شود.

اما ارشاد وجوبی بعید است. چون اگر حمل بر ارشاد وجوبی شود، باید این روایت دلالت کند بر اینکه دود روغن نجس، نجس است و این خلاف مشهور است.

دوم: یستصبح به تحت السماء، حمل بر وجوب مولوی تعبدی شود.

اما حمل بر وجوب مولوی تعبدی هم بعید است. چون عرف از این روایت تعبد نمی‌فهمد، بلکه می‌فهمد که علت عدم روشن کردن چراغ با روغن نجس زیر سقف، نجس بودن دود روغن نجس است.

نکته اول: اشکال استاد: اولا کثرت بودن مجوز باقی گذاشتن بر اطلاق نمی‌شود و می‌تواند با خبر واحد تخصیص بخورد.

دوما مقام بیان بودن، اصل اطلاق را درست می‌کند نه اینکه اخبار متقدمه بر اطلاق خودشان باقی باشند.

نکته دوم: جلسه قبل شیخ انصاری گفت که اخبار متقدمه اطلاق دارد و مرسله حمل بر ارشاد استحبابی شد اما اگر امروز هم مرسله حمل بر ارشاد استحبابی شود، دیگر اخبار متقدمه، تقیید نمی‌خورد و باید حمل بر ارشاد وجوبی شود.

نکته سوم: حمل بر ارشاد، نیاز به قرینه دارد.

۴

تطبیق مرحله سوم از دلیل شیخ انصاری

ولا ريب أنّ مخالفة الظاهر (ظاهر مرسله ظهور در وجوب است چون جمله خبریه در مقام طلب است) في المرسلة (مرسله مبسوط) خصوصاً بالحمل على الإرشاد أولى (خبر انّ است - اولی از تقیید اخبار متقدمه بخاطر کثرت اخبار متقدمه و در مقام بیان بودن)، (دلیل دوم:) خصوصاً مع ابتناء التقييد (تقیید اخبار متقدمه به وسیله مرسله): إمّا على ما ذكره الشيخ من دلالة الرواية على نجاسة الدخان المخالفة (صفت برای نجاست است) للمشهور ـ ، وإمّا على كون الحكم (حکم به وجوب استصباح تحت السماء) تعبّداً محضاً، وهو (تعبد) في غاية البعد (چون بر خلاف فهم عرف است).

ولعلّه (شیخ طوسی) لذلك (اولویت ابقاء اخبار متقدمه بر اطلاق) أفتى في المبسوط بالكراهة (کراهت استصباح تحت السقف) مع روايته (شیخ طوسی) للمرسلة.

۵

مرحله چهارم از دلیل شیخ انصاری

مرحله چهارم: حال بعد از این حرفها که عدم تقیید و تقیید اخبار امکان ندارد باید گفت اصالت برائت هم جاری نمی‌شود، چون مخالفت با احیتاط، اجماع و شهرت است، پس باید احتیاط کرد.

۶

تطبیق مرحله چهارم از دلیل شیخ انصاری

والإنصاف، أنّ المسألة (تقیید و عدم تقیید اخبار متقدمه) لا تخلو عن إشكال، من حيث (علت عدم تقیید) ظاهر الروايات، البعيدة عن التقييد لإبائها (روایات) في أنفسها (روایات) عنه (تقیید) (بخاطر کثرت و در مقام بیان بودن) وإباء المقيِّد (مرسله) عنه (تقیید) ـ ، ومن حيث (علت تقیید) الشهرة (شهرت بر استصباح تحت السماء) المحقّقة والاتّفاق المنقول.

ولو رجع إلى أصالة البراءة حينئذٍ (در این هنگام که تقیید و عدم تقیید اخبار متقدمه اشکال دارد) لم يكن (رجوع به برائت) إلاّ بعيداً عن الاحتياط وجرأةً على مخالفة المشهور (و اجماع).

۷

قول سوم و چهارم

قول سوم: نظریه علامه: اگر علم داریم که همراه با دود مقداری از روغن نجس، بالا می‌رود (روغن نجس استحاله نشده)، استصباح به وسیله دهن نجس، تحت السقف جایز نیست و اگر علم ندرایم، استصباح به وسیله دهن نجس تحت السقف، جایز است.

اشکال شیخ: مبنای تفصیل علامه، حرمت تنجیس سقف است و حرمت تنجیس سقف، فاقد دلیل است، پس مبنای تفصیل علامه، فاقد دلیل است.

قول چهارم: نظریه امام خمینی و محقق خویی: روشن کردن چراغ با روغن نجس تحت السقف جایز است. چون مقتضی (همان اطلاق اخبار متقدمه) موجود است و مانع (شهرت و اجماع منقول حجت نیست و مخالفت با احتیاط ارزشی ندارد) از جواز هم مفقود است.

۸

نکته

نکته: تمام فقهائی که می‌گویند استصباح تحت السماء، تعبدی است و علت تعبدی بودن را، طهارت دخان می‌دانند، قائل به حرمت تنجیس سقف هستند. چون تعبدی بودن استصباح تحت السماء، معلول و طهارت دخان، پس با نفی علت، یعنی با نجس بودن دخان، باید معلول نیز منتفی شود (لان انتفاء العلة، یوجب انتفاء المعلول) و حال آنکه منتفی نمی‌شود مگر اینکه این فقهاء، تنجیس سقف را حرام بدانند.

به بیان دیگر برای نفی تعبدیت، اولا باید دخان نجس باشد و ثانیا باید تنجیس سقف حرام باشد.

۹

تطبیق نکته

 وإن كان ظاهر كلّ من (فقیهی) حكم بكون الاستصباح تحت السماء تعبّداً، لا (عطف بر تعبدا است) لنجاسة الدخان معلّلاً بطهارة دخان النجس ـ : التسالم (خبر کان است) على حرمة التنجيس (تنجیس سقف)، وإلاّ (اگر قائل به تعبدیت، تنجیس سقف را حرام نمی‌دانست) لكان الأولى تعليل التعبّد (تعبدی بودن استصباح تحت السماء) به (عدم حرمت تنجیس سقف)، لا بطهارة الدخان، كما لا يخفى.

الثالث :

هل يجب كون الاستصباح تحت السماء؟

المشهور بين الأصحاب وجوب كون الاستصباح تحت السماء ، بل في السرائر : أنّ الاستصباح به تحت الظلال محظور بغير خلاف (١).

وفي المبسوط : أنّه روى أصحابنا أنّه يستصبح به تحت السماء دون السقف (٢).

لكنّ الأخبار المتقدّمة (٣) على كثرتها وورودها في مقام البيان ساكتة عن هذا القيد ، ولا مقيّد لها من الخارج عدا ما يدّعى من مرسلة الشيخ المنجبرة بالشهرة المحقّقة والاتّفاق المحكيّ (٤).

لكن لو سلّم الانجبار فغاية الأمر دورانه بين تقييد المطلقات المتقدّمة ، أو حمل الجملة الخبريّة على الاستحباب أو الإرشاد ؛ لئلاّ يتأثّر السقف بدخان النجس الذي هو نجس بناءً على ما ذكره الشيخ من دلالة المرسلة على نجاسة دخان النجس إذ قد لا يخلو من أجزاء لطيفة دهنيّة تتصاعد بواسطة الحرارة.

ولا ريب أنّ مخالفة الظاهر في المرسلة خصوصاً بالحمل على الإرشاد أولى ، خصوصاً مع ابتناء التقييد : إمّا على ما ذكره الشيخ من دلالة الرواية على نجاسة الدخان المخالفة للمشهور ـ ، وإمّا على كون‌

__________________

(١) السرائر ٣ : ١٢٢.

(٢) المبسوط ٦ : ٢٨٣.

(٣) تقدّمت في الصفحة : ٦٦ ٦٧.

(٤) تقدّم آنفاً عن السرائر.

الحكم تعبّداً محضاً ، وهو في غاية البعد.

ولعلّه لذلك أفتى في المبسوط بالكراهة (١) مع روايته للمرسلة (٢).

انّ المسألة لا تخلو عن اشكال

والإنصاف ، أنّ المسألة لا تخلو عن إشكال ، من حيث ظاهر الروايات ، البعيدة عن التقييد لإبائها في أنفسها عنه وإباء المقيّد عنه ـ ، ومن حيث الشهرة المحقّقة والاتّفاق المنقول.

ولو رجع إلى أصالة البراءة حينئذٍ لم يكن إلاّ بعيداً عن الاحتياط وجرأةً على مخالفة المشهور.

تفصيل العلّامة في المختلف

ثمّ إنّ العلاّمة في المختلف فصّل بين ما إذا علم بتصاعد شي‌ء من أجزاء الدهن ، وما إذا لم يعلم (٣) ، فوافق المشهور في الأوّل ، وهو مبنيّ على ثبوت حرمة تنجيس السقف ، ولم يدلّ عليه دليل ، وإن كان ظاهر كلّ من حكم بكون الاستصباح تحت السماء تعبّداً ، لا لنجاسة الدخان معلّلاً بطهارة دخان النجس ـ : التسالم على حرمة التنجيس ، وإلاّ لكان الأولى تعليل التعبّد به ، لا بطهارة الدخان ، كما لا يخفى.

__________________

(١) المبسوط ٦ : ٢٨٣.

(٢) في «ش» : المرسلة.

(٣) المختلف : ٦٨٦.