درس مکاسب محرمه

جلسه ۱: مقدمه ۱

 
۱

خطبه

۲

تذکرات ابتدایی

نکته اول: برای فهمیدن مکاسب دو دسته کتاب لازم است:

دسته اول: حواشی مکاسب، شش حاشیه خوب است: حاشیه مرحوم شهیدی، حاشیه مرحوم ایروانی، حاشیه میرزا محمد تقی شیرازی، حاشیه مرحوم حاج عبدالله حسین لاری، حاشیه صاحب عروه، حاشیه مرحوم مامقانی.

این حواشی از اول مکاسب محرمه شروع کرده‌اند و بعضی از حواشی مثل حاشیه صاحب کفایه از اول بیع شروع کرده‌اند یا حاشیه مرحوم اصفهانی که از بیع شروع کرده‌اند.

نکته: حاشیه مرحوم شهیدی در بین حواشی، از همه بهتر است، چون همه حاشیه‌ها را دیده است.

دسته دوم: کتابهای مستقل. یعنی کتابهایی که حاشیه بر مکاسب نیست و خودشان کتابهای مستقل است، مثل مکاسب محرمه امام خمینی، مصباح الفقاهه آیت الله خویی، متاجر میرزای نائینی.

نکته دوم: از امروز تا سه هفته، ما کم مکاسب می‌خوانیم، چون شیخ در اول مکاسب، روایتی از تحف العقول آورده است که این روایت شاید مفصل‌ترین روایت باشد که شیخ یک سوم آن را ذکر کرده است و این روایت سنگین است و نقل به معنا شده است و باید عمیق کار کنیم.

۳

توضیح کلمه فی المکاسب

مرحوم شیخ در اول مکاسب می‌فرمایند، فی المکاسب، برای فهمیدن این کلمه سه نکته باید ذکر کنیم:

نکته اول: کلمه مکاسب در لغت، جمع برای سه کلمه ذکر شده است:

کلمه اول: مکسب؛ مکسب، مصدر میمی است و معنای آن کسب است. مثلا فردی گوسفندش را می‌فروشد، به این کارش، کسب درآمد می‌گویند. یا به اجاره دادن خانه، کسب می‌گویند. یا فردی حرفه‌ای دارد که با آن حرفه کسب درآمد می‌کند، به آن کسب می‌گوید، یا کسی که بر مردم حکومت می‌کند، این کسب است چون مقداری از بیت المال بر می‌دارد.

بنابراین معنا، معنای مکاسب محرمه، کسبهای حرام است، مثل کسی که میته می‌فروشد یا خانه را اجاره برای ساخت شراب می‌دهد.

کلمه دوم و سوم: مکسِب و مکسِبة؛ این دو اسم مکان هستند. معنای این دو کلمه، معنای کسب است، اگر کسی در مسجد گوسفندش را بفروشد، به مسجد مکسب یا مکسبه می‌گویند، به مغازه مکسب و مکسبه می‌گویند، ولی مراد از این دو کلمه، مجازا عوض و معوض است. به گوسفندی که فروخته می‌شود، معوض و به ثمن آن، عوض گفته می‌شود و به آنها مکسب و مکسبه می‌گویند، چون مجازا به آنها مکسب و مکسبة گفته می‌شود و گویا این عوض و معوض، مکانی است که کسب در آن صورت گرفته است.

در نتیجه معنای مکاسب، عوضها و معوضها می‌شود و مکاسب محرمه یعنی عوضها و معوضهای حرام می‌شود، میته معوض است و ثمن آن عوض است که حرام هستند.

حال مرحوم شیخ، مکاسب را جمع مکسَب گرفته است که معنایش کسب‌های است و مکاسب محرمه یعنی کسبهای حرام، دلیل اینکه ایشان مکاسب را به معنای کسب‌ها گرفته است، دو چیز است:

دلیل اول: شیخ انصاری در صفحات بعد می‌گوید علماء مکاسب را به سه قسم حرام، مکروه و مباح کرده‌اند و بعد شیخ می‌گوید مکاسب پنج قسم حرام، مکروه، مباح، مستحب و واجب است، مثال برای مستحب را چوپانی کردن می‌زند، در حالی که چوپانی کردن فعل است و مصداق کسب است.

دلیل دوم: کتاب مکاسب، کتاب فقهی است که درباره احکام کارهای مکلف بحث می‌شود و کار مکلف مکاسب جمع مکسَب است.

نکته دوم: کتاب مکاسب از سه قسمت درست شده است:

قسمت اول: مکاسب محرمه

قسمت دوم: بیع

قسمت سوم: خیارات

از باب تغلیب اکثر بر اقل، به کل مباحث مکاسب گفته می‌شود چون خیارات لازمه کسب است اما از باب اینکه اکثر کتاب درباره مکاسب محرمه و بیع است، به کل کتاب مکاسب گفته شده است. نکته سوم: ما یک کلمه متاجر داریم و یک کلمه مکاسب داریم، اسم کتاب اگر مکاسب باشد بهتر است از این که متاجر باشد. چون متاجر به خرید و فروش به قصد حصول ربح و سود، گفته می‌شود. مثلا فردی نیاز به پول ندارد و گوسفندی به دیگری می‌فروشد به ۱۰۰ تومان تا مالش زیاد شود، اما نیاز به سود ندارد، به این متاجر گفته می‌شود اما اگر فردی بخاطر حاجتی، چیزی را بفروشد و سود نکند، متاجر گفته نمی‌شود و همچنین به اجاره هم متاجر گفته نمی‌شود، اما مکاسب اعم از خرید و فروش و غیر خرید و فروش باشد، مکاسب گفته می‌شود و فرق ندارد خرید و فروش به قصد رسیدن ربح و سود باشد یا نباشد. حال در مکاسب محرمه از خرید و فروش و غیر آن بحث می‌شود و در خرید و فروش فرق ندارد به قصد سود باشد یا نباشد و در بیع هم همین گونه است.

۴

تطبیق توضیح کلمه فی المکاسب

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ربّ العالمين والصلاة والسلام على محمد وآله الطاهرين (صفت برای محمد و آبه است) ولعنة الله على أعدائهم أجمعين إلى يوم الدين.

في المكاسب (خبر برای مبتدای محذوف که هذا الکتاب باشد، می‌باشد)

۵

ذکر مقدمه روایات ۴ گانه

مرحوم شیخ بعد از این کتاب، ۴ روایت نقل می‌کند، یک روایت از کتاب تحف العقول و یکی از فقه الرضا، یکی از دعائم الاسلام و یک نبوی مشهور.

این چهار روایت از یک جهت شبیه به هم هستند و از یک جهت با هم فرق دارند، از این جهت که هر چهار روایت درباره قانون کلی حلیت و حرمت کسب بحث می‌کنند.

مثال در حدیث تحف العقول، امام صادق می‌گوید هر چه مردم به آن نیاز دارند و قوام زندگی مردم به آن است، فروشش حلال است. این یک قانون کلی درباره حلیت کسب است و بیع از اقسام کسب است.

یا در همین روایت می‌گوید هرچه که میته باشد، فروشش حرام است، این یک قانون کلی درباره کسب است.

این روایات از یک جهت با هم فرق دارند، به اینکه در سه روایت اول درباره حلیت و حرمت است اما روایت چهارم فقط درباره حرمت است.

۶

تطبیق ذکر مقدمه روایات چهار گانه

وينبغي أوّلاً (در ابتداء کل کتاب) التيمّن بذكر بعض الأخبار (۴ روایت) الواردةِ على سبيل الضابطة (قانون کلی) للمكاسب، من (حال برای ضابطه است) حيثِ الحلّ (کسب) والحرمة (کسب) 

فنقول مستعيناً بالله تعالى ـ: روي

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله ربّ العالمين والصلاة والسلام على محمد وآله الطاهرين ولعنة الله على أعدائهم أجمعين إلى يوم الدين.

في المكاسب

بعض الأخبار الواردة على سبيل الضابطة

وينبغي أوّلاً التيمّن بذكر بعض الأخبار الواردة على سبيل الضابطة للمكاسب ، من حيث الحلّ والحرمة ، فنقول مستعيناً بالله تعالى ـ:

روي في الوسائل (١) والحدائق (٢) عن الحسن بن عليّ بن شعبة في

__________________

(١) الوسائل ١٢ : ٥٤ ، الباب ٢ من أبواب ما يكتسب به ، وأورد قسماً منه في الحديث الأوّل من الباب الأوّل من أبواب الإجارة ، وقسماً آخر في الحديث الأوّل من الباب ٤ من أبواب النفقات ، وقسماً ثالثاً في الحديث الأوّل من الباب ٦٦ من أبواب الأطعمة المحرّمة.

(٢) الحدائق ١٨ : ٦٧.